امروز هم دارد می گذرد
بی توجه به من
به تکرار روزهای تنهایی
بی توجه به موی سیاهی که
سرگذاشته به سپیدی
اینجا
بهار با پرنده رفته است
و چند دقیقه مانده به از راه رسیدن کویر
...
اخبار خوشی ندارم
اما
اما به هر حال
هنوز هم
هنوز هم در پی یک ناگهانم
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|