شهرام شکوهی آهنگ گل و خار
وقتی که باز صدای آب / می پیچه توی کوچهها
پُر میشه از عطر گل ها / انگار تمومِ دنیا
میشکُفه غنچه گلی / در آرزوی زندگی
براش همین کافیه که / بهش بگن تو خوشکلی!
نگاهِ گل به آسمون / یه دَم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست/ دلش رو یک نفس نَبَست
چی شد؟! / چرا این راه ، به سراب است ؟!
این همه، خام و سست و خراب است…
یه روز یکی دید گلَ رو/خواست بچینه تاج سرُ
تیزی تیغ ها رو که دید/ عقلش بهش گفت که نرو
گُلِ به خار گفت که چرا ؟! /نمیشی از من ، تو جدا…
برو میخوام تنها باشم / تو خیلی زشتی به خدا!
یه صبح سرد خیلی زود / بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت / با دلی که شکسته بود
چشمای گل یه وقتی دید / که دستی اونو از شاخه چید
نگاهِ گل هر جا که گشت / بوته خاری رو ندید!
چی شد؟! / چرا این راه به سراب است ؟!
این همه/ خام و سست و خراب است …!
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
ویرایش توسط mohammad.90 : 04-22-2012 در ساعت 10:24 PM
|