بچه بودم کلاس دوم دبستان معلم دینی داشت درس میداد
یکدفعه رو بمن کرد و پرسید ساقی ادما وقتی میمیرن کجا میرن..
اول خوب نگاهش کردم بعد توی مغزم دنبال یه جواب خوب گشتم
هیچ فکر نکردم که جواب توی کتابه و معلم داره کتابو میپرسه
حواسم پرت بوده مثه همیشه

تا دلتون بخواد ژول ورن بودم داستانهای تخیلی از خودم خلق میکردم
قیافه متفکرانه بخودم گرفتم و گفتم ..
خانم ادما وقتی میمیرن سوار یه بالند میشن اولا به بالن میگفتم بالند

بعد میرن بالا پیش خدا
خانم معلم با خنده پرسید خوب ساقی جان اگه ادما بد باشن چی میشه
اگه ادما خوب باشن چی میشه
گفتم اگه ادما خوب باشن خدا اون بالا ابرا پیادشون میکنه
و اگه بد باشن با سوزن بالندشونو سوراخ میکنه که سقوط کنن

نمیدونم چه درسی بود یادم نیست ولی الان که فکر میکنم میبینم
چه چیزای توی درسا بخورد ما دادن هی وای من ....
معلممون اینقدر خندیدگفت بشین عزیزم و به درس توجه کن
خیالبافی هم نکن
