ای بی تو شبهای من شهر خاموشی چه بیصدا پرت شکست
ای شهر خاموشی وای از فراموشی چه باده هر صدا رو بست لبارو بست
ای بال و پر کشیده خواب ستاره دیده کوچ شبانه تو روشن تر از سپیده
تا مرز قصه رفتی پلک شبا رو بستی پرواز آخرت بود پرپر زدی شکستی
شهر ما سکوتش تلخه شهری که شهر خوابه حوضاش پر از شرابه
گلاش تو باغچه سوختن درختا سایشونو به عابرا فروختن
قلب ما سقوطش تلخه وقتی هوا نباشه من و تو ما نباشه
برای این سوارا یه اسب چوبی حتی تو قصه ها نباشه
این تن تنها شکسته زیر آوار قاصد ابرا برو خدا نگهدار
_________________________
زنده یاد منوچهر طاهرزاده