
12-11-2012
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یکی بود
یکی بود ، یکی نبود
و آن که به ضرس قاطع بود
گفت : اتفاق شود
و اتفاق من بودم
و بعد تر تو و یا نمی دانم
چه فرق می کند
برعکس
یکی نبود و آن یکی که بود
گفت : مهر شود
و مهر شد
سقف و سایه و بستر
اجاق و مطبخ و لبخند
یکی نبود و آن یکی که بود
گفت شک بشود
و بعد شک از بعیدترین دریچه آفتابی شد
یکی نبود و آن یکی
گویی که هیچ نبوده باشد
احتمالاً گفت کینه شود
و دود شد
اجاق و مطبخ و لبخند
و بعد تر زمین که دهکده است
بودم بیمه نامه ی سوء تفاهم و سرقت و سلاخ
سپس
یکی که بود و نبودش
گفت : باران شود
و به این قلم قسم که باران شد
و ما هنوز خیس گریه نبودیم
که گفت : بازی تمام شود
و شاید هنوز نگفته بود
که رنگین کمان پلی
از دو سوی دهکده رویید
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|