
01-18-2013
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
به پاس زحماتی که برایم کشید یاد مادر
آن که دست مهربانی بر سر من می کشید
انکه قلب نازنینش از برایــــــــــم می تپید
مادرم آن مونس و آن جلوه امیـــــد من
مادرم ان همـــــــدم و گرماده خورشید من
آن که با لبخند خود شادی برایم میخرید
آنکه در اندوه مــــن رنگ محبت می کشید
مادرم ای کوه صبر و مـــادرم ای با صفا
مادرم بیــــــــداری شب مادرم رسم وفــا
خانه هر جایش نــوای بانگ مادر میدهد
خانه نه، کوچه، که شهرم بوی مادر می دهد
من چگونه می توانم بی حضورت سر کنم
من خدایا کــــــــی توانم هجر تو باور کنم
کاش میشد لحظه های بودنت رجعت کند
کاش می شد دست پر مهرت مرا قسمت کند
کاش می شد فرصتی دیگر تورا گیرم به بر
بازوانت را بسان کودکـــــــــی هایم به سر
لحظه های با تو بودن حیف بارانــی شدند
دیده هایم ، مادرم بی تو چــــه گریانی شدند
گر چه در پیشم نه ای امـــا نگاهت مادرم
موج خــــــــواهد زد بروی دیدگانم مادرم
یاد تو همــــواره در روح و روانم حک شده
درس ایمان تو در کنج دلــــم سر خط شده
ای محمد(ص) تو دعــــــا کن روح مادر شاد باد
او به آرامش رسید و راه او پر یــــاد بـــاد
ویرایش توسط مستور : 01-18-2013 در ساعت 01:00 PM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|