
05-18-2013
|
 |
کاربر بسيار فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,251
سپاسها: : 8,172
4,786 سپاس در 1,493 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شبانگاهان تا حریم فلک چون زبانه کشد سوز آوازم
شرر ریزد بی امان به دل ساکنان فلک ناله سازم
دل شیدا حلقه را شکند تا بر آید و راه سفر گیرد
مگر یک دم گرم و شعله فشان تا به بام جهان بال و پر گیرد
خوشا ای دل بال و پر زدنت شعله ور شدنت در شبانگاهی
به بزم غم دیدگان تری، جان پر شرری شعله آهی
بیا ساقی تا به دست طلب گیرم از کف جام پی در پی
به داد دل ای قرار دلم، نو بهار دلم می رسی پس کی؟
چو آن ابر نو بهارم من به دل شور گریه دارم من
می توانم آیا نبارم من؟
نه تنها از من قرار دل می رباید این شور شیدایی
جهانی را دیده ام یکسر،دیده ام یکسر غرق دریایی ناشکیبایی
بیا در جان مشتاقان گل افشان کن، گل افشان کن
به روی خود شب ما را چراغان کن، چراغان کن
چو آن ابر نو بهارم من به شور گریه دارم من
می توان آیا نبارم من؟
(خواننده: آقای عبدالحسین مختاباد)
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|