قربانت مهرگان گیان...موش بخوردم او نخود فرنگی دارم پاک مکنم ای همه داریم آره ای کاش هی اینایه داشتیم تابستان که میشه ما سرمان گرمه سبزی و ترشی و ترخینه و رب و شوید ماله خشک کردن( چیه ای سبزی فروشا میگن؟) و هووووووو هرچی هم مخوام دور و بر مامانم پیدام نشه نمیشه تا میبیندت یه 10 کیلو سبزی میذاره جلوی دستت میدانین م چه حرصمه درمیاره اینی که سبزی دوتا خواهرامم م باید پاک کنم خودشان کار دارن گیر افتادیم شدیم منال آخر خدا میکرد بدانم منم اگه رفتم خانه خودم کی برام از ای کارا مکنه...والا هیچکی ویییییییی چنی دلم پر بود آقا اونایی که تو زمین پر گندم در میاد م فک میکردم علف هرزه پ بهش میگن درزیله چه جالب به نخود سبز میگن ولره؟ دم گن که چیزه مهرگان؟ م با خرمالو دمم گن میشه