
04-05-2015
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گوشه از هزاران سال هنر در تاریخ ایران زمین
(2)
هنر ايران در روزگار ساسانيان معجوني است از جلوه هاي هنر شرقي قديم و وارث تمدن هاي هخامنشي و اشكاني. در عهد ساسانيان هنر ايراني به اوج پيشرفت خود رسيد و اگر چه از جريانات خارجي همچون يونان و روم تأثير پذيرفت ولي اين هنرها را بر اساس سنن محلي تغيير داد. در اين دوره براي تزئينات كاخ ها و ابنيه ها از عوامل مختلفي چون موزائيك كاري، نقاشي روي ديوار، گچ بري و نقش برجسته استفاده مي شد كه هر يك از تجليات خاص عهد ساساني محسوب مي شدند. همچنين هنر گچ كاري و گچ بري اهميت زيادي يافت. هنرمندان آن روزگار ديوارهاي آجري و سنگي را با لايه اي از گچ مي پوشاندند و گاه آنها را تزئين مي كردند. در بعضي مواقع نيز هنرمندان از قطعات گچ بري شده قاب مي ساختند و به تعداد زياد، قطعاتي شبيه هم به وجود مي آوردند. نقوش اين گچبري ها عبارت بودند از نقوش مختلف گياهي، حيواني، انساني و نقوش هندسي و گاه تصوير و صحنه اي از شكارگاه كه بقايايي از اين آثار باقي مانده است .
نقش برجسته هاي اين دوره نيز بسيار حائز اهميت است كه تعداد زيادي از آنها در مركز اصلي اين سلسله يعني استان فارسي واقع شده اند و برخي نيز در مناطق ديگر از جمله سلمان و طاق بستان كرمانشاه وجود دارند. بزرگترين نقش برجسته ساساني در فيروز آباد است صحنه اي از پيروزي اردشير اول را بر آخرين پادشاه اشكاني نشان مي دهد.
آنچه در مورد نقش برجسته ساساني تازگي دارد بزرگي و وسعت و همچنين تعداد زياد آنها است. بسياري از اين نقش برجسته ها بر دو مضمون عمده محدود مي شوند كه هر دو نيز از دوره اردشير اول متداول شده اند، يكي اعطاي مقام شاهي از جانب يك مقام رباني است كه عمدتاً اهورامزدا را در بر مي گيرد و ديگر صحنه اي از پيروزي شاه بر دشمنانش. در نقش برجسته هاي طاق بستان صحنه هايي از شكار خوك وحشي نيز مشاهده مي شود. نقش برحسته هاي طاق بستان تصاوير و شواهدي گويا از نحوه زندگي و آيين هاي درباري مي باشند كه لوازم و وسايل مورد استفاده آن روزگار و حتي نوع لباس و نقش و نگارهاي پارچه و زيور آلات به دقيق ترين وجه به نمايش درآمده اند.
قالي بافي از ديگر جلوه هاي هنري مهم عهد ساسانيان است كه در اين دوره رواج زيادي داشته است. فرش بهارستان در كاخ تيسفون بغداد كه با نخهاي ابريشمي و زرين و سيمين بافته و با هزاران قطعه جواهر مرصّع مي باشد نقطه عطف هنر قالي بافي آن دوره و اوجه هنر قالي بافي در ايران باستان به شمار مي رود. نقوش و قالي هاي اين دوره مملو از تصاوير انتزاعي و هندسي از گل و گياه و حيوانات و پرندگان است. از مضامين عمده اين بافته ها ، نقش باغ و صحنه هاي شكار است و ظاهراً قالي هاي باغ نما آنقدر محبوب و مورد علاقه شاهان بود كه حتي باغ ها را به تقليد از آنها آرايش مي كرده اند.
بافت پارچه هاي ابريشمي نيز در اين دوره رواج فراوان يافت و اين بيشتر از آن ناشي مي شد كه ايران بر سر راه چين (بزرگترين تهيه كننده ابريشم) و روم (بزرگترين مصرف كننده آن) قرار داشت و مسير انتقال ابريشم كه بعدها به جاده ابريشم معروف شد از ايران مي گذشت. هنر فلز كاري و ساخت لوازم تزئيني فلزي نيز در روزگار ساسانيان رونق داشت و در آثار فلزي اين دوره همچون بشقاب، جام، گلدان و زيور آلات- نقوش مشابهي از صحنه هاي شكار، جلوس شاه، اعطاي منصب و همچون تصاوير زيبايي از پرندگان، گلها و حيات افسانه اي مشاهده مي شود. نقاشي از ديگر هنرهاي مهم اين عصر است؛ به ويژه كه ماني آن را توسعه فراواني بخشيد. طلا كاري، برنز كاري، شيشه سازي، حكاكي روي سنگ و نگين هاي نقاشي دار و سكه سازي از ديگر شاخه هاي مهم هنر ساساني مي باشند كه جملگي اوج درخشندگي هنر ايران در اين عهد را به نمايش مي گذارند. هنر ساساني در طي 400 سال حكومت شاهان اين سلسله جلوه اي از وحدت را در عين تنوع و كثرت آن پديد آورد. در اين هنر گرچه عناصر هنرهاي ديگر كشورها و حتي هنر رومي به چشم مي خورد اما هويت مستقل آن حفظ شده است. از اين روست كه مي توان انسجام و همگوني آشكاري را در تمامي آثار اين دوره مشاهده كرد.
دوران حكومت تيموريان بر ايران را عصر ظهور مجدد هنر و ادب ايران و ايرانيان دانسته اند. در اين دوره نهضت هنري پر رونقي شكوفا شد كه ادوار بعدي ايران نظير صفويه را نيز تحت تأثير خود قرار داد. تيموريان به طور كلي شاهاني هنر دوست وهنر پرور بودند و اكثر جانشينان تيمور دربار خود را به محفل هنرمندان، شعرا و ادبا مبدل ساختند. آنان هنرمندان را تشويق مي كردند. تحت حمايت آنها هنرهايي همچون خطاطي، نقاشي، صحافي و جلد سازي به كمال پيشرفت خود رسيدند. مهمترين شاخه ي هنري كه در اين دوره با دستاوردهاي خيره كننده اي در تمام تاريخ هنر ايران بعد از اسلام نايل آمد نقاشي بود. نقاشي تيموري به دليل تجمع هنرمندان در شهر سمرقند رشد چشم گيري يافت و در مكتب بزرگ آن دوره در شهرهاي شيراز و بغداد جلوه گر گشت. از معروف ترين نقاشان اين عهدهنرمندي بغدادي به نام ُجَنيد بود كه نخستين مينياتور داراي امضاء به نام او ثبت شده است. در دوران بايسنقر ميرزا كه خود از هنر دوستان روزگار خويش بود نزديك به چهل نقاش و خوشنويس و خطاط در كتابخانه بزرگ شاهي هرات مشغول به كار بودند و آثار زيادي همچون كتاب هاي شاهنامه، ليلي و مجنون، بوستان و گلستان سعدي را مصوّر ساختند. مجموع اين آثار سبك جديدي را پديد آورد كه به « مكتب هرات» معروف شد. در مكتب هرات تصاوير انسان ها به صورت ريز وكوچك ترسيم گشته و مينياتورها با خطوط ساده و بي پيرايه اجرا شده اند. مينياتورهاي موجود در نسخه هاي بايسنقري كه استادانه خوشنويسي شده اند و به زيبايي تمام صحافي و جلد آرايي گشته اند ،نمايانگر مرحله نهايي در تكامل نسخه آرايي مصور است. در اين آثار مينياتوري بي نظير تركيب بندي و رنگ آميزي به كمال خود رسيده و پيوند و وحدت منسجمي بين نقوش و شكل ها ايجاد شده است. ماهيت رسمي و كمال گرايي مينياتور سازي اين دوره در چند ويژگي موجز مشخص است: تكرار چهره هايي كه فقط اختلاف اندكي در حالت صورت و نحوه ي رنگ آميزي دارند، نحوه پرداخت و آرايش گياهان در دشت هاي شنزار زمينه نقاشي ها، حالت نمايش تنه درختان و آرايش شاخ و برگ آنها و حالت باوقار و سنگين پيكره هاي انساني.
در مكتب هرات همچنين آخرين دوره ي درخشان نقاشي شامل تصويرگري، احساس زنده ي طبيعت، زيبايي تركيب (Composition) و ظرافت و زنده بودن اشكال به اوج پيشرفت خود رسيد و نسخه مصور كتاب (ظفر نامه) شرح فتوحات امير تيمور از زيباترين نقاشي هاي مينياتوري اين دوره به شمار مي رود.
ظهور كمال الدين بهزاد كه مكتبي به نام وي در شهر هرات پديد آمد از بزرگترين رويدادهاي هنري اين دوره در نقاشي و مينياتور به شمار مي رود. اين هنرمند برجسته شيوه ها ي خاص مكتب تيموري را به حد كمال رسانيد و مسير بعدي تكامل نقاشي ايران را تعيين كرد. بهزاد نخستين استاد دوره ي نماساز ايران بود و از زير كلك سحّـار و افسونگر او مضاميني همچون ستايش طبيعت در بيان هنري، توصيف حالات دقيق روان شناختي و بيان شور عارفانه به اوج خود رسيد. سبك كلاسيك بهزاد در نگارگري و چيره دستي وي در ترسيم تصاوير و خطوط به همراه هماهنگي و نرمي و آرامش، او را به يكي از بزرگ ترين نقاشان تاريخ ايران بدل ساخته است كه در مينياتورهاي خود صلح و صفا و بهار و دوستي را به تصوير مي كشيد. از شاهكارهاي اين مينياتوريست بزرگ دو نسخه خطي خمسه نظامي، نسخه خطي ليلي و مجنون، بوستان سعدي، نسخه خطي ظفرنامه و تصاويري از سلطان حسين بايقرا، شاهزاده اي ترك و درويش و متفكر است كه هر يك نبوغ اين نقاش برجسته را به نمايش مي گذارند. جداي از هنر نقاشي، خطاطي و خوشنويسي نيز در اين روزگار مراحل تكامل را پيموده و به اوج پيشرفت خود رسيد. در عهد سلطنت شاهرخ فرزند وي شاهزاده بايسنقر ميرزا فرهنگستان گونه اي در هرات ايجاد كرده كه نقش مهمي در ترقي نقاشي و خوشنويسي و فنون مربوط به كتاب را به دنبال داشت. وي هنرمندان را از سراسر امپراتوري در دارالعلم خود گرد آورد و شاهكارهايي تحت نظارت اين شاهزاده هنرمند و هنرپرور پديد آمد. خوشنويسي در اين دوران بسيار پيشرفت نمود و استاد خواجه ميرعلي تبريزي خط نستعليق را اختراع كرد كه بعدها رايج ترين خط در ايران گشت. استاد سلطان علي مشهدي و جعفر بايسنقري خطاطان بزرگ آن عهد بودند كه هر يك در شناسايي شيوه ها و خطوط و قواعد خط و استنساخ كوشيدند و آثار بي نظيري از خود به يادگار گذاشتند. بزرگ ترين شاهكار هنري خطاطي مكتب هرات كتاب خواجوي كرماني رقم استاد ميرعلي تبريزي با خط نستعليق است.
شاهنامه بايسنقري از ديگر جلوه هاي هنري اين دوره است كه جعفر بايسنقري آن را به خطي بسيار زيبا نسخه برداري كرده است.
هنر صحافي نيز در اين دوره بسيار ترقي نمود و ساخت جلد كتاب با چرم در عهد تيموريان رواج يافت. در اين عهد هر دو جلد كتاب و قطعه اضافه كه براي حفظ لبه هاي كتاب به كار مي رفت به طرز هنرمندانه نقاشي مي شد. داخل جلد نيز تزئيناتي شامل نقش حيوانات مختلف را در بر مي گرفت. براي تزئين سطح خارجي جلد اين گونه كتاب ها پر پيچ و خم ترين طريقه هاي فني به كار مي رفت، صحنه هاي طبيعي و اشكال حيوانات به وسيله مهره هاي قالبي فلزي و زير فشار بوجود مي آمد و تزئينات بدون تصوير به وسيله بكار بردن قالب هاي كوچك زيادي عملي مي گشت، مطلا ساختن و به كار بردن رشته هاي طلا و برجسته كاري نيز معمول بود. اين طريق صحافي و جلد سازي تأثير فراواني در توسعه اين فن در اروپا داشت و روش هاي فني اين صنعت بعدها توسط اروپاييان به كار گرفته شد.
هنرهاي مستظرفه و فلزكاري نيز در اين دوره رونق داشت و آثار بدلي چيني و فلزي تزئيني با ظرافت و دقت فراوان ساخته مي شدند. ظروف و اشياء تجملي دوره تيموري با فلزات گرانبها تزئين مي شدند و از لحاظ هنري شاهكارهايي خيره كننده به شمار مي رفتند. بشقاب هاي نقره با نقش و نگارهاي قطعه قطعه از طلا يا صفحات مطلا و گل و بو ته هاي برجسته از سنگ هاي قيمتي با لعابي شيشه اي از يادگارهاي منحصر به فرد اين دوره است. هنر پارچه بافي نيز رو به تكامل بود و باستان شناسان از روي لباس اشخاص و پرده هاي نقاشي شده ثابت كرده اند كه سبك پارچه هاي ضخيم و پر نقشه و براق دوره مغول جاي خود را به طرح هاي بازتر و روان تر آن در عهد تيموري داده است. شاهكارهاي هنرمندان اين دوره شامل ظروف پر نقش و نگار سفالي و فلزي به رنگ هاي سياه در زير لعاب سبز و يا فيروزه اي مزين به نقش هاي اسليمي و گياهان، امروزه و زينت بخش موزه هاي معروف جهان است و از شكفتگي جلوه هاي مختلف هنري آن عصر حكايت دارد مينياتورهاي به جا مانده از استادان بزرگ دوره تيموريان شامل استاد كمال الدين بهزاد، آقا ميرك، حاجي محمد، محمد هروي و ميرعلي تبريزي نيز در موزه هاي ايران، مصر، پاريس، انگلستان، روسيه و آمريكا چشم هاي بينندگان را مجذوب زيبايي خود مي نمايند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|