نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 11-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تحریف آیین مسیح در گذر تاریخ

پاسخ:
بررسی تحریف در آیین مسیحیت در گروی مطالعه ی تاریخ زندگانی حضرت مسیح و آشنایی با تاریخ کلیسا است.
در مورد تاریخ مسیحیت اولین سؤالی که به ذهن می رسد این است که آیا مجموعه ی مدون و معتبری از زندگانی حضرت مسیح وجود دارد؟ و یا ایمکه تا چه حد می توان به سیره ی حضرت مسیح دست یافت؟
در پاسخ به این سؤال باید یادآور شویم تنها کتاب هایی که کلمات و سیره ی حضرت مسیح را به تصویر کشیده اند، کتاب هایی است که امروزه به عنوان انجیل شناخته می شوند. به جز انجیل ها، کتاب دیگری در مورد تاریخ زندگانی حضرت مسیح در دست نیست.
مسلمانان غالباً از انجیل به عنوان کتابی آسمانی که بر حضرت مسیح نازل شد یاد می کنند، اما مسیحیان وجود کتابی را که بر حضرت مسیح نازل شده باشد انکار می کنند. انجیل های کنونی کتاب هایی است که مسیحیان اولیه در مورد زندگانی مسیح به نگارش در آورده اند.
حال این سؤال پیش می آید که این کتاب ها تا چه حد معتبر است؟ نسخه های انجیل ها مربوط به چه زمانی است؟ و آیا براستی انجیل های کنونی نوشته ی نویسندگان یاد شده است یا خیر؟
در مورد اعتبار انجیل ها قبل از هر چیز باید یاد آور شویم که هرگز دلیل معتبری از سوی مسیحیان بر اعتبار انجیل ها ارائه نشده است. ادعای مسیحیان آن است که این انجیل ها زیر نظر روح القدس نگاشته شده و از خطا مصون مانده است. اما براستی دلیل این ادعا چیست؟!
طبق گزارشات تاریخی، تا پایان قرن اول میلادی بیش از صد انجیل در مورد زندگانی حضرت مسیح نگاشته شد، اما بعدها و به مرور زمان چهار انجیل از میان این کتاب ها رسمیت یافت و در نهایت به عنوان بخشی از کتاب مقدس مسیحیان انتخاب شد.
یک نویسنده ی مسیحی در این باره می نویسد: « اناجیل و رساله های پولس بیش از سایر نوشته ها بین کلیساها می گشت و قرائت می شد و به همین دلیل زودتر از همه مورد قبول واقع شد. اعلام رسمی کتاب های عهد جدید به وسیله ی کلیسا قبل از قرن چهارم میلادی میسر نشد... آتاناسیوس از آباء مقتدر کلیسا در سال 367 م تمام 27 کتاب عهد جدید را نام برده می افزاید هیچ کس به این کتاب ها چیزی اضافه نکند و چیزی از آن کم نشود ». 1
این سؤال هنوز پاسخ معتبری نیافته است که چگونه مسیحیان توانستند دریابند از میان ده ها انجیل، این چهار کتاب زیر نظر روح القدس نگاشته شده و باید جزء کتاب مقدس قرار بگیرد؟! این مشکل در مورد سایر کتاب ها و نامه های عهد جدید به مراتب مشکل تر است.
دلیل اعتبار کتاب مقدس، دو چیز می تواند باشد:
اول هدایت روح القدس که این مسأله، خود به عبارتی از عهد جدید مستند است.
دوم فتاوای آباء کلیسا که اعتبار آن هم به کتاب مقدس باز می گردد و بدیهی است که برای اثبات کتاب مقدس نمی توان به خود آن استناد جست.
فقدان گزارش معتبری از زندگانی، گفتار و سیره ی حضرت مسیح بهترین زمینه را برای تحریف در آیین مسیحیت به وجود آورد. اما با این حال بررسی بخش هایی از کتاب مقدس فعلی نیز می تواند گویای وقوع تحریف در کلیسای مسیح باشد؛ به این مهم خواهیم پرداخت.
طبق گزارش انجیل ها، حضرت مسیح در آخرین روزهای زندگی خویش و پیش از مصلوب شدن، "شمعون" را که بزرگترین شاگرد و حواری محسوب می شد، به عنوان جانشین خویش برگزید و سرپرستی کلیسا را به او سپرد؛ « و من نیز تو را می گویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت. کلیدهای ملکوت آسمان را به تو می سپارم و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود». 2
پس از حضرت مسیح، یهودیان به آزار و اذیت پیروان آن حضرت پرداختند. یکی از کسانی که در تعقیب و شکنجه ی مسیحیان سهم مهمی را ایفا می کرد، فردی یهودی به نام "شائول" بود. اما پس از مدتی وی ادعا کرد که حضرت مسیح بر وی ظاهر شده و او را به خاطر تعقیب و آزار مسیحیان توبیخ نموده است. وی همچنین ادعا نمود که مسیح وی را مأمور تبلیغ مسیحیت و رساندن پیغام مسیح به جهانیان کرده است، « و در اثنای راه چون نزدیک به دمشق رسیدم، قریب به ظهر ناگاه نوری عظیم از آسمان گرد من درخشید. پس بر زمین افتاده هاتفی را شنیدم که بر من می گوید: ای شائول چرا بر من جفا می کنی؟ من جواب دادم: خداوندا تو کیستی؟ او مرا گفت: من آن عیسی ناصری هستم که تو بر وی جفا می کنی... او به من گفت روانه شو زیرا که من تو را به سوی امت های بعد می فرستم». 3
شائول (که نامش را به پولس تغییر داد) پس از این ادعا به عنوان مبلغ مسیحیت، به ترویج مسیحیت پرداخت؛ مسیحیتی که در تضادی آشکار با مسیحیت ارائه شده از سوی حواریون بود.
چنانچه از کتاب مقدس بر می آید، پولس بدون آنکه به شاگردی حواریون بپردازد و تعالیم مسیح را از آنان فرا بگیرد، مستقلاً شروع به تبلیغ و ترویج مسیحیت نمود. او که خود را رسول ویژه ی مسیح می دانست، با پطرس نیز به مخالفت علنی پرداخت؛ « و اما چون پطرس به انطاكیه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم زیرا كه مستوجب ملامت بود » 4
پولس کار را به جایی رسانید که پطرس را به نفاق و دورویی نیز متهم نمود!؛ « و سایر یهودیان هم با وی (پطرس) نفاق كردند، بحدی كه برنابا نیز در نفاق ایشان گرفتار شد». 5
اینکه چگونه پولس به خود اجازه می دهد با پطرس مخالفت کند، جزء نقاط مبهم و تاریک زندگی پولس به شمار می آید. مگر نه این است که حضرت مسیح، کلیسا را بر پطرس بنا نمود؟ مگر جز این است که حضرت مسیح کلیدهای آسمان را به او سپرد؟ و مگر در مورد وی نفرمود : « آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود».
تغییرهای بنیادین پولس در مسیحیت سبب شد تا بسیاری از دین شناسان و محققین از وی به عنوان مؤسس دوم مسیحت یاد کنند. یک نویسنده ی مسیحی در این باره می نویسد : « پولس به خاطر توسعه یافتن افكارش متهم شده است كه آن قدر مسیحیت را تغییر داد كه گویی مؤسسس دوم آن است » 6
"جان ناس"، دین شناس و پژوهشگر معروف می نویسد: « پولس رسول را غالباً دومین مؤسس مسیحیت لقب داده اند... چون وی نزد امم غیر یهودی به دعوت مبعوث بود، فکر مسیحیت و بعثت و رجعت او به کلی نزد ایشان فکری بیگانه بود. از این رو پولس از راه دیگری که متناسب با فکر و اندیشه ی آن اقوام بود در آمد... و اظهار داشت عیسی مسیح موجودی آسمانی است که طبیعت و ذاتیت الوهی دارد، ولی خود تنازل فرموده، صورت و پیکر انسانی را قبول کرد». 7
با مطالعه ی کتاب مقدس و تاریخ مسیحیت به روشنی می توان به این نتیجه دست یافت که بسیاری از تفکرات مسیحیت کنونی، ریشه در تعالیم پولس دارد. به برخی از این عقاید و تعالیم خواهیم پرداخت؛
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید