
12-03-2008
|
 |
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720
6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرد از دیدگاه طنز (جدی نگیرید)
فرشته و مرد (طنز)
مرد داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت:
- اگر يك قدم ديگه جلو بري كشته مي شي .
مرد ايستاد و در همان لجظه آاجري از بالا افتاد جلوي پاش.
مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرشو نگاه كرد اما كسي رو نديد .
به هر حال نجات پيدا كرده بود .
به راهش ادامه داد .
به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشه باز همان صدا گفت : - ايست
مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعت عجيبي از جلويش رد شد.
بازم نجات پيدا كرد
مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد من فرشته نگهبان تو هستم .
مرد فكري كرد و گفت : -پس اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم تو کدوم گوري بودي ؟
از وبلاگ سارگل و روزگار بی شوهری
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|