نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 07-03-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آموزه های منتسکیو از منظر حقوق بشر

آموزه های منتسکیو از منظر حقوق بشر





«چنان عمل كن كه انسانيت را، چه در شخص خود و چه در شخص هر كس ديگر، هميشه در عين حال همچون غايت به كار برى، نه هرگز صرفأ همچون وسیله.



«شارل منتسکیو» ، نویسنده، فیلسوف و حقوقدان نامدار فرانسوی در ژانویه 1689 در شهر «بوردو» فرانسه چشم به جهان گشود. اگرچه به لحاظ موقعیت خانوادگی، راه وی به صعود به مقامات عالی سیاسی در فرانسه هموار بود، از این موقعیت صرفنظر و راه دنیای اندیشه را در پیش گرفت. وی از سرآمدان «عصر روشنگری» و از برجسته ترین و پرنفوذترین متفکران فلسفه سیاسی مدرن و همچنین از سیاسی ترین فیلسوفان آن عصر است. اهمیت آموزه های منتسکیو از منظر حقوق بشر، تقسیم قوای دولتی در خدمت «تضمین آزادی و محافظت» از آن است. اگرچه وی در آموزه تقسیم قوای دولتی خود، تحت تاثیر جان لاک بود، اما آن را بطور عمیق تری مورد بررسی و ارائه کرد.


منتسکیو، در طی سفر خود به کشورهای اروپایی، به منظور مطالعه اوضاع سیاسی آن کشورها، دو سال در لندن اقامت کرد و تحت تاثیر آزادیهای سیاسی در انگلستان قرار گرفت؛ از این روی، قانون اساسی انگلستان جای مهمی در اندیشه او پیدا کرد. وی در کتاب «روح القوانین» خود به آموزه «تفکیک قوا» و لزوم آن می پردازد؛ این کتاب، تنها در مدت دو سال، بیست و دو بار مورد تجدید چاپ واقع می شود. آموزه های منتسکیو با تاثیر از مطالعه نهاد سیاسی انگلستان و الهام گیری از اندیشه سیاسی جان لاک ، منشاء یک تحول تاریخی در فلسفه سیاسی و اندیشه مدرن گردید که نتایج آن را در قانون اساسی آمریکا به سال 1787 و قوانین اساسی فرانسه به سال 1791 و نروژ به سال 1814 می توان دید.


منتسکیو نیز به مانند بسیاری از متفکرین و پژوهشگران عصر روشنگری، به شدت تحت تاثیر نظام دمکراسی مستقیم یونان باستان بود. مشارکت فعال شهروندان در امور سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود، از خود گذشتگی فعالین سیاسی، نظریات نخبگان جامعه روی توده های مردم و بالعکس، نقاط قابل توجهی بودند که مورد مداقه منتسکیو قرار گرفتند.


«حقانیت سیاسی» مفهومی است که فلسفه سیاسی به آن می پردازد؛ پرسشهایی نظیر : کدام اشکال حکومتی از منظر اخلاقی و عقلی قابل پذیرش است و چرا؟ عالی ترین مقام سیاسی ، به کدامیک از نهادهای قدرت اختصاص می یابد؟ قانون اساسی چگونه نوشته شود و چگونه به اجرا در می آید؟ حد و مرز آزادی های فردی و رابطه ی آن با آزادی دیگران چگونه تعیین می شود؟


فلاسفه «عصر روشنگری» ، در پاسخ به این پرسشها، به آموزه هایی چون تفکیک قوا، نهاد دولت مشروع ، جامعه ی مدنی مستقل از دولت رسیدند. منتسکیو در «روح القوانین» نظریه «تفکیک قوا» را برای نخستین بار بطور مبسوط و مستدل و براساس عقل و تجربه مورد بررسی قرار می دهد. او تو ضیح می دهد که برای پرهیز از استبداد، قدرت حکومت می بایستی به «چند قوه مستقل و جداگانه» تقسیم شود؛ در صورت عدم چنین تفکیکی ، قدرت مورد سوءاستفاده قرار می گیرد و استبداد و خودکامگی را نتیجه می دهد. منتسکیو، همچنان بر لزوم کنترل و نظارت سه قوه بر کار یکدیگر و نقش ویژه پارلمان منتخب مردم ، در این امر تاکید زیادی دارد. وی با توجه به تجربه دمکراسی دوران باستان، متذکر می شود که قوانین خوب به تنهایی کافی نیستند، بلکه کوشش و کنترل در راه اجرای آنها نیز اهمیت اساسی دارد. آموزه «تفکیک قوا» ، اساس دمکراسی های قانونی را تشکیل می دهد و استقلال قضات در برابر قوه مجریه و عدم دخالت سه قوه در کار یکدیگر از اصول مهم آن است.


منتسکیو معتقد است، همان خرد که در آدمی است، در طبیعت نیز وجود دارد و بر آن «حاکم » است ؛ این خرد حاکم بر طبیعت، در نزد منتسکیو، همان «قانون طبیعی» است؛ و لازم است که انسان ، اصل های چنین قانونی و ارتباط آن با خرد بشری را کشف کند و آن قوانین را در زندگی اجتماعی خویش بکار گیرد؛ و آدمی تنها از این راه است که می تواند خود را از پیش داوریهای منفی رها سازد؛ این پیش داوریها مانع می شوند تا انسان، خود را به عنوان «ذاتی خردمند» در وحدت با قوانین ِ عقلی ِ آفرینش بشناسد. منتسکیو بر این باور است که چنین پیش داوری هایی ناشی از وابستگی انسان به «مراجع اقتدار» اعم از «دینی و دولتی» است. این پیش داوریها متکی بر ادعاهای خرد گریز هستند و بر انسان است تا به یاری روشنگری، خود را از اسارت آنها رها سازد.

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید