نمایش پست تنها
  #176  
قدیمی 07-30-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 30 جولای


ايران

بازسازي بندر صور با هزينه ايران ـ نگاهي به تاريخچه اين شهر تاريخي لبنان
مولفان تاريخ عهد باستان تكميل كار نوسازي بندر صور در فنيقيه (لبنان امروز) با هزينه ايران را اواخر ژوئيه (نيمه تابستان) سال 535 پيش از ميلاد ذكر كرده اند. اين بندر سه هزار ساله و چهارمين شهر بزرگ لبنان امروز در سال 573 پيش از ميلاد توسط ارتش بخت النصر دوم امپراتور بابل تصرف و ويران شده بود. قدمت ايجاد صور به 850 تا 1300 پيش از ميلاد مي رسد (تلفظ يوناني آن «تور» به معناي «صخره ميان دريا» است كه انگليسي زبانها آن را «تاير» و فرانسوي زبانها «تير» تلفظ مي كنند). بندر صور (الصور) تا اواخر جنگ جهاني اول و تاسيس كشور لبنان توسط دولت فرانسه، از مناطق سوريه بزرگتر بود. بندر صور 13 سال در برابر ارتش بخت النصر مقاومت كرده و در محاصره اين ارتش بود كه پس از سقوط، به دستور امپراتور بابل ويران شده بود. كوروش بزرگ پس از تصرف بابل و انهدام امپراتوري بابل در سال 539 پيش از ميلاد، دستور داد كه همه خرابي هاي وارده توسط حاكمان قبلي بابل مرمت شوند و هزينه تمامي آنها از خزانه امپراتوري ايران پرداخت گردد. به نوشته مورخان كارشناس جهان باستان، كوروش روي نوسازي صور، صيدا و اورشليم (قدس) كه به ايران تعلق گرفته بودند تاكيد بيشتري كرده بود زيرا كه «صور» مركز تجارت منطقه مديترانه و مادر سرزمين كارتاژ (تونس و ليبي امروز) بود كه مهاجران صور آنجا را ساخته و با كشتي هاي خود تا اسپانيا پيش رفته بودند. بندر صور از آن پس به مدت دو قرن از پايگاههاي دريايي ايران در مديترانه بود. به علاوه، ايرانيان در آنجا كارگاههاي ريسندگي و بافندگي داير كرده بودند.
«صور» در سال 332 پيش از ميلاد، با اين كه پادگان ايراني آن بيش از چند هزار سرباز نداشت در برابر حمله اسكندر مقاومت جانانه كرده بود ولي سرانجام پس از هفت ماه محاصره تصرف و قرباني انتقام اسكندر قرارگرفته بود و بار دگر ويران شده بود. به دستور اسكندر، سي هزار تن از مردم صور كشته شدند. صور در سال 64 پيش از ميلاد به دست روميان افتاد و تا سال 634 ميلادي دهها بار ميان دو امپراتوري ايران و روم دست به دست شد و سرانجام در اين سال بدون مقاومت، تسليم سپاه اسلام شد كه از حجاز آمده بود. مردم صور پس از تصرف منطقه (جنوب لبنان امروز) توسط فاطميون مصر، شيعه شدند. اين بندر مهم در اوايل هزاره دوم ميلادي به تصرف صليبيون درآمد و نزديك به 180 سال حكومت لاتين داشت. بعدا به دست حكومت مصر افتاد (كه سوريه جزيي از آن بود) و سپس به عثماني انتقال يافت. دولت صفويه ايران كه شيعه اثني عشري را مذهب رسمي كشور اعلام كرده بود شماري از روحانيون شيعه را از جنوب لبنان و از جمله صور به ايران دعوت كرد و از آن پس رابطه اي تنگا تنگ ميان ايران و جنوب لبنان برقرار بوده است. شاه اسماعيل صفوي نقشه ائتلاف شيعيان جهان را كشيده بود كه تا قرنها به قوت خود باقي بود. از زمان درگيري اعراب و اسراييل در نيمه قرن بيستم، منطقه صور تا كنون در چند دوره مورد حمله اسراييلي ها واقع شده و آسيب ديده است.

مرگ بلاش اول شاه باتدبير اشکاني

تصوير بلاش يکم بر سكه اش كه موجود است

بلاش اول شاه انتخابي ايران در دوران اشكانيان، سي ام ژوئيه سال 77 ميلادي درگذشت. وي كه غربيها نامش را Vologeses مي نويسند منسوب به مادها (مردم شمالغربي ايران- ساتراپي ري و مناطق واقع در غرب آن) و يكي از شاهان با تدبير ايران باستان بود و 25 سال سلطنت كرد.
وي در ژوئيه سال 76، يكسال پيش از اين كه فوت شود دستور داده بود «اوستا» به صورت كتاب درآيد كه اين كار او را بعدا اردشير پاپكان تكميل كرد.
پس از درگذشت بلاش اول، مهستان (سناي ايران) بر سر تعيين شاه بعدي مدتها به توافق نمي رسيد و با اين عمل، كشور در آستانه بحران سياسي قرار گرفته بود.


مديريت خوب از ديدگاه خواجه نظام الملك طوسي و اندرزهاي او به سران کشورها
ترجمه كتاب سياستنامه (سير الملوك) تأليف خواجه نظام الملك (ابوعلي حسن طوسي) در ژوئيه 1891 ميلادي به زبان فرانسه در پاريس انتشار يافت.
خواجه كه سي سال وزير بود و تمامي عمر خود پس از تحصيلات مرسوم آن زمان را در امور اداري دولت گذرانده بود اين كتاب را ظاهرا سال آخر عمر خود تكميل كرد.
خواجه كه بنيادگذار دانشكده هاي موسوم به «نظاميه» هم هست دوم نوامبر سال 1092 ميلادي در سر راه خود به بغداد در نزديكي كرمانشاه به دست يكي از فدائيان (پيروان حسن صباح) به قتل رسيد.
خواجه طوسي كه در نيشابور مدفون است سياستنامه را عمدتا خطاب به سران كشورها نوشته و به آنان اندرز داده است. سبك نگارش وي تفاوتي با سبكهاي پيشرفته امروز ندارد. به اين ترتيب كه اصل اندرز خود را در پاراگراف اول بيان داشته و در اثبات آن متوسل به روايات و حكايات و امثله شده است كه با اين كه حكايات به نظر تاريخي مي رسند، ولي مفسران اين كتاب ، آنها را در حد داستان مي دانند.
خواجه هريك از فصول كتاب خود را به يك اندرز اداري (سياسي) اختصاص داده از جمله لزوم دادن وقت ملاقات از جانب يك مدير ارشد به متقاضيان - بدون تبعيض ، و شنيدن درد دل آنان «بدون واسطه» ، و در ملاقات عمومي (به اصطلاح آن زمان : بار عام) به يك چشم نگاه كردن حاضران.
در فصلي ديگر، خواجه به سران و مديران تراز اول- و عمدتا رئيس كشور- اخطار كرده است كه در انتخاب معاشران و نزديكان ( به اصطلاح آن زمان : نديمان) خود نهايت دقت را به عمل آورند كه از اين موقع خود سوء استفاده نكنند و در هر حال نديمان رئيس كشور نبايد از مقامات دولتي باشند كه گستاخ خواهند شد و اجحاف خواهند كرد. فصول ديگر درباره عجله نكردن در تصميم گيري هاي مهم، رعايت نظم و نسق، نگماردن يك فرد براي انجام دو كار، لزوم تشويق و تنبيه كاركنان، داشتن دستگاه جمع آوري خبر از مشكلات و نظرات مردم كه خواجه از آنها به عنوان «جاسوسان» نام برده كه مي توانند به لباس درويش، سياح و بازرگان؛ به منظور حل مسائل، پيش از آن كه بزرگ شوند به جمع آوري اطلاعات دست بزنند.
خواجه شديداً ضد بيگاري و كارمفت كشيدن از مردم است و تأكيد بر منصف و عادل بودن مدير ارشد و رئيس كشور دارد و توصيه به مشورت با اهل اطلاع و خبرگان در زمينه حل مسائل مي كند.
خواجه در موارد متعدد توصيه به استفاده بهينه از مهارت «تجربه آموختگان» و از دست ندادن آنان دارد كه ثروت ملي بزرگي هستند. خواجه توصيه هاي متعدد در انتخاب و چگونگي قضات و سپاهيان كرده است از جمله تهيه بهترين و تازه ترين اسلحه براي ارتش و توجه خاص به صنايع نظامي و ....

آيين دادرسي كيفري

مجلس شوراي ملي در اين روز از مرداد 1307(30 ژوئيه سال 1928) قانون آيين دادرسي كيفري را از تصويب گذراند و ايران داراي نظام دادرسي كيفري مشابه كشور بلژيك شد، زيرا بسياري از مواد اين قانون از قوانين بلژيك ترجمه شده بود که بلژيکي ها هم از فرانسه اقتباس کرده بودند. شنيده شده است که طراحان لايحه يک آئين دادرسي براي دستگاه قضايي ايران ، هنگام بررسي هاي خود از همان
آ‎غاز کار، با روش دادرسي انگلوساكسون كه عبارت است از محاكمه كيفري با حضور هيأت منصفه، مخالفت کرده بودند.

محاکمه ماموران پليس و زندان قصر در سال 1321


سرپاس ركن الدين مختار يكي از متهمان دادگاه

رئيس دادگاهي كه افسران ، ماموران و پزشكياران زندان قصر را به اتهام قتل زندانيان سياسي ( طبق شايعات آن زمان به اشاره رضا شاه ) محاكمه مي كرد نهم مرداد 1321 اعلام داشت اين دادرسي كه شش روز از آن مي گذرد زودتر از اواخر شهريور ماه پايان نخواهد يافت.

بهانه


دالسروزنامه هاي آمريكا در شماره هاي سي ام ژوئيه 1953 خود ( 9 مرداد1332 و 19 روز پيش از بر اندازي 28 مرداد ) نوشتند كه دولت آمريكا از قدرت گيري حزب توده در ايران سخت نگران شده و دو روز پيش دالس وزير امورخارجه آمريكا در اين زمينه يادداشتي براي دكتر مصدق فرستاده است. دكتر مصدق اين اخطاريه را هفتم مرداد دريافت كرده بود. بعدا گفته شد كه اين اخطاريه در واقع بهانه براي مداخله بود.

در قلمرو انديشه

در گذشت «ديدورو» نويسنده و فيلسوف فرانسوي

Diderot

«دوني ديدورو Denis Diderot» نويسنده، فيلسوف، روشنفكر، دائره المعارف نويس، نقد نويس و طنزگوي قرن 18 فرانسه سي ام ژوئيه سال 1784 (در آستانه انقلاب بزرگ) در 71 سالگي درگذشت. وي از فلاسفه «ماترياليسم» بود و اين افكار او در دو كتاب فلسفي اش منعكس است.
ديدورو به عنوان سردبير «دائره المعارف» تقريبا همه نويسندگان عصر روشنگري فرانسه را به كار گرفت و از قلم و اطلاعات آنان بهره برد و «دائره المعارف» يعني گردآوري دانش بشر و "اطلاعات پايه " در هر زمينه در يك مجموعه، كمك بزرگي به پيشرفت فرهنگ و تمدن و توسعه انديشه بوده است.

«ديدورو» كتابهاي داستاني متعدد نوشته است و نوشته هاي ديگر او و نامه هايش منعكس كننده اوضاع روز (آن زمان) بوده و واقعيات زمان خود را به خوبي ترسيم كرده است . وي در عين حال نفوذ زياد روي كاترين دوم رهبر وقت روسيه داشت.

در دنياي اقتصاد

فرضيه "طبقه آسوده"
Thorstein Veblen

دكتر تورشتاين وبلن Thorstein Veblen صاحب فرضيه « طبقه آسوده » سي ام ژوئيه 1857 متولد شد و سوم اوت 1929 وفات يافت . پدر او يك مهاجر نروژي بود كه در ايالت ويسكانسين آمريكا استقرار يافته بود. دكتر وبلن به دليل در پيش گرفتن روش و رفتاري ناهماهنگ ، پس از چند سال تدريس در هريك از دو دانشگاه معروف آمريكا ؛ شيكاگو و ستانفورد ، به بهانه اي اخراج شد. وي سپس باهمفكرانش «مدرسه نو براي تحقيقات اجتماعي» را در نيويورك تاسيس كرد كه يك دانشگاه بشمار مي رود.
دكتر وبلن در كتاب معروف خود «فرضيه طبقه آسوده » ثابت كرده است كه در هر جامعه ، نفوذ طبقه مرفه ( بزعم او « آسوده » ) در شكل گيري فرهنگ و اوضاع اجتماعي آن جامعه موثر است.
دكتر وبلن بر عكس ماركس نظر داده است كه طبقه پايين جامعه نمي كوشد كه طبقه صاحب سرمايه ، كارفرما و مرفه را از ميان بردارد ، بلكه همه سعي خود را بكار مي برد تا به طبقه آسوده به پيوندد.
او در كتاب ديگرش ؛ تاثير صنعتي بودن يك كشور درطرز رفتار و تفكر و فرهنگ اعضاي آن جامعه را ثابت كرده و گفته است كه تفاوت اقتصاد هر جامعه باعث تفاوت فرهنگ مي شود.

دكتر وبلن را بيوگرافي نگاران يك كارشناس اقتصاد سياسي معرفي كرده اند.

صنايع و فنون




پدر تلويزيون يك روس مهاجر بود
V.K.Zworykin







ولاديمير كسما زوريكين V.K.Zworykin مخترع لامپ پرتاب الكترون از ملح يك فلز مشخص برحسب ميزان نوري كه به آن تابانيده شود(لامپ تصوير) كه پدر تلويزيون خوانده مي شود 30 ژوئيه سال 1889 در روسيه متولد شد و در انستيتو مهندسي سن پترزبورگ تحصيل كرد و در 1919 به آمريكا مهاجرت و به عنوان مهندس در كارخانه وستينگهاوس به كار پرداخت.
وي اختراع خود ، چراغهاي تلويزيون سياه و سفيد را در سال 1923 و تلويزيون رنگي را دو سال بعد به ثبت رساند و در كارخانه «آر. سي ، ا» به ساختن فرستنده و گيرنده تلويزيون پرداخت.
مهندس زوريكين كه دهها سال رئيس آزمايشگاه پژوهشي اين كارخانه بود بعدا به اختراع ميكروسكپ الكترونيك ، دستگاه تبديل اشعه ماوراء بنفش به اشعه قابل رويت و سپس مانيتور كامپيوتر موفق شد. او در طول جنگ جهاني دوم مشاور الكترونيك دولت آمريكا بود.
مهندس زوريكين در 1982 در 93 سالگي در گذشت.

در دنياي تاريخ‌نگاري
مشكل جاري بشريت، بوروكراسي بد و يكطرفه بودن كار رسانه ها است

Cyril Parkinson

«سيرل پاركينسون» تاريخدان انگليسي كه در طول عمر 84 ساله خود 60 كتاب نوشت سي ام ژوئيه 1909 در دورام انگلستان به دنيا آمده بود. وي از همان زمان كه در كمبريج به تحصيل تاريخ سرگرم بود عقيده داشت كه خدمت مورخ و روزنامه نگار هنگامي كامل و مفيد خواهد بود كه مشكل و درد روز جامعه ملي و بشريت را تشخيص دهد و آن را آنقدر دنبال كند، بشكافد و بگويد و بنويسد تا برطرف شود و يا دست كم رو به كاهش بگذارد و دنباله كار را به پژوهشگران ديگر بسپارد و با خيالي آسوده و شادمان از خدمتي كه كرده است از اين دنيا برود. دكتر پاركينسون با اين باور، مشكل بشريت در قرن بيستم را بوروكراسي بد، كاغذبازي و تصميمات و اقدامات بدون منطق و خلاف عقل سليم دولتمردان تشخيص داده بود و براي هركدام از اين موارد چند كتاب و دهها مقاله نوشت و حتي «طنز» خلق كرد كه ضرب المثل شده اند. يك ضرب المثل طنزگونه او در اين زمينه از اين قرار است: در اين سازمان همه مديرند و كارمند وجود ندارد. وي اين ضرب المثل را به زباني ديگر براي آمريكاييان بيان كرده است كه ورد زبان آنان شده است، از اين قرار: در اين قبيله همه چيف (رئيس) هستند و سرخپوست (عضو معمولي قبيله) وجود ندارد!.
پاركينسونCyril Parkinson در انتقاد از رسانه ها گفته است: رسانه ها هر مطلبي را كه سردبيرشان بپسندد به مخاطبان مي دهند، و تا كنون ديده نشده است كه آنچه را كه مخاطب بطلبد تهيه كنند و عرضه بدارند و به عبارت ديگر؛ قبلا از مشتري بپرسند كه چه مي خواهد تا برايش فراهم آورند. به باور دكتر پاركينسون، تا اين مسئله حل نشود و روابط رسانه ها و مردم دو طرفه نباشد نبايد رسانه ها را دستگاههايي پيشرفته بشمار آورد. نبايد سردبير، ديكتاتور رسانه باشد كه از لحظه پيدايش روزنامه در جهان و سپس سينما و راديو تلويزيون، از شدت اين ديكتاتوري مطلق ذره اي كاسته نشده است و در اين حرفه، سردبيري را «خيلي خوب» نمره مي دهند كه در تحريريه اش و انتخاب مطالب و ماموريت دادن به خبرنگار و نويسنده ديكتاتوري بيشتري اعمال كند. جهت اصلاح كار، اين نظريه پاركينسون اينك در دانشگاه ميسوري (گروه ژورناليسم) تحت بررسي است تا راه حل به دست آيد.
آخرين انتقاد پاركينسون از بوروكراسي، اجباري شدن «بي منطق» كمربند ايمني، به وجود آمدن كارت شناسايي (كارت ملي) در انگلستان (با وجود اين همه كارتهاي شناسايي بزرگ و كوچك) و .... بوده است.
در زمينه تاريخ، مهمترين كارهاي پاركينسون تاليف تاريخ جنگ دريايي ژوئيه 1588 انگلستان و اسپانيا و شكست آرماداي اسپانيا از ناوگان كوچك انگلستان در آبهاي گراولين فرانسه است كه به برتري قدرت اسپانيا پايان داد و انگلستان جاي آن را گرفت. عنوان اين تاليف «كشتي آتش (ناو توپدار و شعله افكن): چرا قدرت اسپانيا ازميان رفت؟» است. كتاب ديگرش «قانون و بي قانوي» عنوان دارد كه در آن تاريخچه قانون و قانونگذاري از پيش از حمورابي تا قرن بيستم و از جمله قوانين «سولون» منعكس شده و به مورخان و پژوهشگران تاريخ توصيه كرده است كه هنگام بررسي يك برهه و يا يك حكومت، نخست قوانين موضوعه اين دوره را تحليل كنند زيرا كه اين قوانين نيت هاي دولت را آشگار مي سازد كه آيا قصد اختناق داشته، تصميم به دور ساختن برخي از مردم از نزديك شدن به مراكز قدرت داشته ... در ضديت با چه اقدامي افراط داشته، در كجا بي قانون بوده و سهل انگاري قانون داشته و قانون اساسي اش را تا چه حد رعايت مي كرده است و .... تاليفات مهم ديگر او «زبان چپ (درباره چپ گرايي ها)» و «تاريخ نيروي دريايي = سي پاور» هستند. پاركينسون از معتقدان به «فلسفه تاريخ» بوده و همانند هگل، تاريخ ايران را مشحون از تكرار رويدادها معرفي كرده است از جمله اين دو رويداد: ناپلئون در آغاز قرن هجدهم تصميم گرفته بود كه از طريق ايران و با كمك اين كشور هندوستان را از دست انگلستان خارج سازد و در اجراي اين تصميم به ايران نزديك و متحد شد ولي در لشكركشي به روسيه جهت رسيدن به ايران از طريق قفقاز نيروهايش را از دست داد كه به پايان قدرتش انجاميد. در دهه چهارم قرن بيستم هم هيتلر به همان ترتيب مي خواست از راه قفقاز به ايران برود و با كمك ايران انگلستان را از هند و جهان عرب بيرون راند كه در لشكركشي به روسيه نيروهايش را ازدست داد و پايان يافت.

ساير ملل

مرگ بيسمارك- مردي كه آلمان را به صورت كشوري واحد درآورد

Otto von Bismark

سي ام ژوئيه سال 1898، اتو فن بيسمارك Otto von Bismark، مردي كه با سه جنگ به قول خودش «محدود» آلمان را به صورت كشوري واحد درآورد و با تدابير خود به عنوان « داور قدرت هاي اروپايي » شناخته شده بود در گذشت. وي 28 سال رئيس دولت و نخستين صدراعظم آلمان واحد ( رايش ) بود.
بيسمارك كه در سال 1862 نخست وزير پروس شده بود نقشه وحدت آلمان را كشيد و براي رسيدن به اين هدف راهي نداشت جز اين كه دست اتريش را از كنفدراسيون ايالتهاي كاتوليك آلمان كوتاه كند و شلسويگ- هلشتاين Schleswig-Holstein را از دانمارك پس بگيرد و به نفوذ فرانسه در ايالتهاي جنوبي آلمان پايان دهد.
وي پس از تقويت بنيه نظامي آلمان با سه جنگ به هر سه هدف خود رسيد. دانمارك، اتريش و فرانسه هر سه شكست خوردند. شكست فرانسه بسيار شديد بود و نيروهاي آلمان در سال 1871 وارد پاريس شدند. با وجود اين كه بيسمارك در ژانويه سال 1871 ايجاد امپراتوري واحد آلمان را اعلام داشت و ويلهلم اول را امپراتور آن و خويش را صدراعظم آلمان واحد اعلام كرد، ولي اين كشور را از صورت فدرال خارج نساخت. وي سپس از دولتهاي روسيه، آلمان و اتريش يك اتحاديه سه جانبه ساخت و بعدا ايتاليا را جانشين روسيه كرد كه در بالكان با اتريش اختلاف داشت.
بيسمارك كه با گسترش تمايلات سوسياليستي در آلمان مواجه شده بود، افكار آنان را به زباني ديگر پياده كرد و بيمه هاي كارگري و نظام بازنشستتگي و از كارافتادگي را به وجود آورد. ساعات كار هفتگي را تعيين، كاركردن زنان را محدود و كار نوجوانان را به كلي ممنوع كرد و دست به ملي كردن مؤسسات عامل المنفعه و كارخانه هاي بزرگ زد و برنامه هاي مفصل براي توسعه صنايع آلمان به اجرا درآورد و سپس بدون اين كه با كشورهاي استعماري اصطكاك منافع پيدا كند در كار استعمار به آنها پيوست. با وجود اين، در سال 1890 با امپراتور تازه آلمان ( ويلهلم دوم ) اختلاف نظر پيدا كرد و كنار رفت و هشت سال باقيمانده عمرش را به نوشتن كتاب پرداخت.


سوسياليست بزرگ فرانسه ترور شد
Jean Jaures

ژان ژوره Jean Jaures از سوسياليست هاي بزرگ و فيلسوف و تاريخدان فرانسوي سي ام ژوئيه سال 1914 در پاريس به قتل رسيد. وي نخستين سوسياليست نبود كه در فرانسه قرباني عقيده مي شد . در قرن 20 چندين سوسياليست معروف به همين ترتيب جان خود را از دست دادند. ژان در زمان قتل عملا رهبري سوسياليستهاي فرانسه را بر عهده داشت.
او در عين حال يك نويسنده و حطيب بود.


سقوط پكن

در اين روز در سال 1937 ارتش امپراتوري ژاپن كه به چين تجاوز كرده بود لشكر 37 پياده چين را كه از پل «ماركوپولو» دفاع مي كرد در هم شكست و در پي آن شهر پكن سقوط كرد.


تأسيس شهر «تورنتو»كانادا

سي ام ژوئيه سال 1793 سالروز ايجاد «تورنتو» بزرگترين شهر كاناداست كه در زمان تأسيس «يورك» نامگذاري شده بود و از سال 1834 به «تورنتو» تغيير نام داد. اين شهر كه تا مرز ايالات متحد، فاصله زياد ندارد از شهرهاي ايالت «انتاريو» كنفدراسيون كاناداست كه در خود بيش از سي هزار ايراني را جاي داده است. تورنتو (تلفظ محلي تورانتو) توسط «جان سيم كو» بنا گرديد.
داستان غرق شدن رزمناو ايندياپوليس


رزمناو ايندياناپوليس در ژوئيه 1945


سي ام ژوئيه 1945 و يك هفته پيش از بمباران اتمي هيروشيما، يك زيردريايي ژاپني كه فرماندهي آن را موچيتسوكا هاشيموتو بر عهده داشت رزمناو بسيار سنگين آمريكايي ايندياناپوليس را با پرتاب دو اژدر در آبهاي درياي فيليپين غرق كرد. در اين رويداد 883 تن از افسران و ملوانان ناو آمريكايي كشته شدند، ولي «چارلز باتلر مكوي» فرمانده كشتي زنده ماند. بسياري از خدمه ايندياناپوليس كه روزگاري هم فلگ شيپ (كشتي فرماندهي) ناوگان پنجم آمريكا بود توسط كوسه هاي دريا خورده شده بودند زيرا تا رسيدن واحدهاي نجات، پنج روز در آبهاي پر از كوسه، گرسنه و تشنه و بعضا مجروح سرگردان بودند. ايندياناپوليس 16 ژوئيه 1945 بمب هاي اتمي را كه قرار بود بر هيروشيما و ناگاساكي فرو افكنده شوند به نام يك محموله فوق سري و فوري از پايگاه دريايي سانفرانسيسكو تحويل گرفته و به پايگاه بمب افكنهاي مربوط در جزيره تينيان واقع در اقيانوس آرام جنوبي تحويل داده بود كه در بازگشت از اين ماموريت گرفتار زير دريايي «آي ـ 58» ژاپن شده بود.
ژاپن ماه بعد، پس از اصابت دو بمب اتمي تسليم شد و چند ماه از آن زيردريايي «آي ـ 58» را اوراق كردند. مكوي فرمانده ايندياناپوليس پس از درمان زخمهايش در بيمارستان به دادگاه نظامي تسليم شد كه چرا با حركت زيگزاگ، كشتي را نجات نداده بود كه موچيتسوكا فرمانده زيردريايي ژاپني با شهادت خود در دادگاه او را نجات داد. موچيتسوكا در دادگاه گفت كه حتي اگر ايندياپوليس زيگزاگ كرده بود غرق مي شد و دادگاه با اين شهادت، فرمانده كشتي را تنها به اخراج از نيروي دريايي محكوم كرد. ولي، با اين مجازات سبك، مكوي آسوده خاطر نشد. خانواده هاي خدمه مقتول ناو آنقدر به او تلفن كردند و نامه نوشتند و وي را مسئول مرگ فرزندان خود خواندند كه مكوي خسته شد و خودكشي كرد.

49 ساله شدن آژانس جهاني انرژي اتمي

آژانس جهاني انرژي اتمي 29 ژوئيه جاري 49 ساله شد. دولت آمريكا از سال 1949 و پس از اتمي شدن شوروي به فكر ايجاد چنين سازماني افتاده بود تا همه كشورها به سلاح اتمي مجهز نشوند. اين فكر در سال 1953 هنگامي جدي تر شد كه شوروي داراي بمب هيدرژني شد و ژنرال آيزنهاور رئيس جمهور وقت آمريكا موضوع كنترل انرژي اتمي و ايجاد آژانسي در چارچوب سازمان ملل را مطرح ساخت تا كار نظارت بر استفاده مسالمت آميز از انرژي اتمي را به دست داشته باشد و اين آژانس (اسما مستقل) در 29 ژوئيه 1957 تاسيس شد كه مركز اصلي آن در شهر وين قرار دارد. برغم تاسيس اين آژانس، تاكنون شمار ديگري از كشورها اتمي شده اند ولي اعتراض آژانس تنها متوجه ايران و كره شمالي است!. در حال حاضر محمد البرادعي حقوقدان مصري مدير اين آژانس است. سوابق فعاليت هاي شغلي البرادعي كه از دانشگاه نيويورك دكتراي حقوق بين الملل گرفته و عضو جامعه حقوق بين المللي آمريكاست عمدتا ديپلماتيك بوده و عمدتا در دوائر سازمان ملل فعاليت داشته است.

درباره انتخابات آمريکا و راي دهندگان آمريکايي: ترديد به گمانه زني ها و نظر سنجي ها

سي ام ژوئيه 2004پذيرش نامزدي حزب دمكرات آمريكا از جانب جان كري سناتور ماساچوست براي انتخابات رياست جمهوري كه سه ماه و دو روز بعد انجام شد ساير اخبار اين كشور را تحت الشعاع قرار داده بود و در ساير كشورها به اين رويداد از اين لحاظ توجه شده بود كه ببينند سران دو حزب اصلي آمريكا كه سياست خارجي و امور نظامي اين فدراسيون پنجاه ايالتي را به دست دارند بر ضد هم چه مي گويند و چگونه يكديگر را فاش مي سازند، و مسائل آمريكا كه گفته نشده است كدام است.
كنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا كه اين بار چهار روز طول كشيد پنجشنبه شب 29 ژوئيه 2004 پايان يافت. جان كري با پذيرفتن نامزدي اين حزب، خود را از دريافت كمك مالي از مردم و موسسات محروم كرد زيرا كه طبق قانون آمريكا، پس از پذيرش نامزدي، يك نامزد تنها مي تواند از پول معيني براي تبليغات استفاده كند كه كميسيون مستقل انتخابات كه وابسته به سه قوه حكومتي نيست در اختيارش مي گذارد. جورج بوش تا قبول نامزدي حزب جمهوريخواه (معروف به حزب ثروتمندان) در سپتامبر؛ هنوز يك ماه فرصت جمع آوري پول براي تبليغ داشت.
در آن روز، به نظر مقاله نگاران آمريكايي، جان كري با قبول نامزدي كه مي توانست آن را موكول به يك ماه ديگر كند نشان داد كه به پيروزي اش اطمينان بيشتري دارد (که نتيجه انتخابات خلاف نظر او بود). در آن زمان (ژوئيه 2004) بنظر مي رسيد که كري از محبوبيت بيشتري در ميان آمريكاييان برخوردار باشد. نه تنها ايالات ليبرال چون كاليفرنيا، نيويورك، ايالتهاي معروف به نيو اينگلند، ايلي نوي و ... به او راي خواهند داد بلكه 92 در صد سياهپوستان ، اكثريت يهوديان، مهاجران تازه تا دو نسل ، اسپانيايي زبانها و كاتوليكها نيز آراء خود را به نام او به صندوقها خواهند ريخت. تبليغات تنها براي جلب كساني است كه هنوز تصميم قطعي نگرفته اند. با وجود اين، در آمريكا نتيجه انتخابات به درستي قابل پيش بيني نيست و مردم دنباله رو حوادث روز و گزارش رسانه ها هستند. به آمريكايي تلقين شده است كه رئيس جمهوري را، هنگامي كه كشور در حال جنگ و بحران است نبايد تغيير داد!. در مورد "جان كري" پيش بيني اين دو عامل مثبت نيز موثر واقع نشد: همسر او « ريسا» پرتغالي و متولد موزامبيك آفريقا بوده و خود او نيز فرزند يك يهودي چك است كه به آمريكا مهاجرت و در اينجا كاتوليك شده بود.
موضوعي را كه مفسران ساير كشورها به آن توجه كرده و بازتاب داده بودند تاكيد دو نامزد رقيب به اين بوده است كه مي توانند فرمانده شايسته اي براي نيروهاي مسلح آمريكا باشند و به تشريح سابقه و مطالعات نظامي خود پرداخته بودند. اين مفسران گفته بودند: اين اطمينان ها كه در كشورهاي ديگر سابقه ندارد نشان مي دهد كه تا چه اندازه امريكاييان به نظاميگري توجه دارند، زيرا اين كشور از لحظه پيدايش تا كنون هرآنچه را كه به دست آورده از راه جنگ و از پرتو قدرت نظامي و اتكاء به آن بوده است. به همين دليل است كه نمي خواهد كشور ديگري را از لحاظ نظامي نيرومند ببيند. و به همين لحاظ هم بود که در كنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا پيش از طرح پيشنهاد نامزدي، اعلام شده بود كه ده ژنرال معروف از جمله «جان شالي كشويلي» ژنرال گرجستاني تبار و رئيس سابق ستاد مشترك از انتخاب جان كري و نامزد معاونت او "جان ادواردز" سناتور ايالت كاروليناي شمالي حمايت مي كنند. ديديم که اين تمهيد هم در نتيجه انتخابات موثر نيافتاد
سناتور جان كري چند ساعت پيش از پذيرش نامزدي حزب خود، از امريكاييان خواسته بود كه به او اين فرصت را بدهند تا برايشان كشوري بسازد كه در داخل از نظر اقتصادي قوي تر و امن و در خارج مورد اعتماد و احترام باشد. او اطمينان داده بود كه آمادگي آن را دارد كه در عصر تروريسم از آمريكا محافظت كند.
در آخرين جلسه كنوانسيون (پنجشنبه شب 29 ژوئيه 2004 ) جان كري پس از اعلام قبولي نامزدي گفته بود: قوي بودن چيزي وراي با خشونت حرف زدن است و جورج بوش تنها مي تواند با خشونت و تهديد سخن بگويد و چهره خشن به خود بگيرد. ما بايد اعتماد و اعتبار آمريكا را كه با جنگ غير ضروري عراق آسيب ديده است ترميم كنيم. تجربه جنگ ويتنام به من كه خودم در آن يك افسر دريايي بودم آموخت كه جنگ ارزان تمام نمي شود. لذا نبايد بر پايه گزارشهاي نادرست و نيات شخصي به آن دست زد. ما از جنگ عراق چه نتيجه اي به دست آورده ايم؟. هزاران كشته و مجروح ، ميلياردها دلار هزينه، رسوايي، آبروريزي و بي اعتبار شدن در جهان و خريدن دشمن براي خود. من سازمانهاي اطلاعاتي وطن را اصلاح خواهم كرد. اين سازمانها ايجاد شده اند که در خدمت منافع وطن باشند و سياست روز و اراده سران دولت نبايد در كار آنها مداخله كند. هيچ مقامي نبايد بتواند آنها را مجبور به تحريف حقايق و دادن گزارش نادقيق كند. فلسفه ايجاد اين سازمانها در همه جهان اين بوده است که شخصيت مستقل داشته باشند و آلت دست كسي، حتي از بالترين سطح نباشند. بوش پيش از آن كه ملت را وارد جنگ كند بايد بررسي، مطالعه و تفكر بيشتر و كامل مي كرد. جنگ وقتي لازم مي آيد كه راه ديگري براي رسيدن به مقصود باقي نمانده باشد. براي رسيدن به هدف، راه هاي متعدد وجود دارد كه جنگ آخرين آنهاست. بوش با ورود مصرانه به جنگ عراق، آمريكا را تا حدي از متحدان قديمي اش جدا ساخت. كمپاني هاي بزرگ با هدف سود جويي نبايد مشاغل را از آمريكا خارج كنند، آمريكاييان مردماني سخت كوش هستند و شايسته وضعيتي بهتر، نه زندگي در بحران. مثلا؛ امر درمان و بعضا خانه بدوشي. بوش به وضعيت محيط زيست هم در آمريكا توجه نكرده است. از همه مهمتر اين بار اجازه داده نخواهد شد كه برخي آراء هدر رود (اشاره او به برخي آراء ايالت فلوريدا در انتخابات نوامبر 2000).

سناتور کري، همسرش تريسا، سناتور ادواردز و فرزند خردسالش در پايان جلسات کنوانسيون ژوئيه 2004 در ميان جمعي از شرکت کنندگان در کنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا


برخي ديگر از رويدادهاي 30 جولای


1729: شهر بالتيمور آمريكا( در ايالت مريلند ) تاسيس شد.
1863: هنري فورد از پيشروان صنعت اتومبيل سازي و سازنده و موسس كارخانه اتومبيل سازي فورد در « دير بورن » ميشيگان به دنيا آمد.
1908: نخستين مسابقه اتومبيلراني دور دنيا در پاريس به پايان رسيد.
1928: نخستين عكس متحرك رنگي، پس از اختراع اين نوع فيلم به معرض نمايش گذارده شد.
1930: بپا خيزي كردها براي داشتن كشوري براي خود آغاز شد.
1972: نيروي دريايي شوروي اعلام كرد كه به آن چنان قدرتي دست يافته است كه مي تواند كشتي هاي دشمن را در هر نقطه از جهان نابود كند.



iranianshistoryonthisday.

...
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 07-30-2009 در ساعت 01:18 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید