ارتباطات مجازی، چالش یا فرصت؟!
انسان امروز توسط ارتباطات نامرئی احاطه شده و روزبهروز واقعیت فیزیکی خود را بهعنوان یک سوژهی انسانی از دست میدهد و به شیء ناپیدا و پنهانشده در پشت خطوط و امواج الکترونیکی و پرتوهای نوری تبدیل میشود که گاه تنها صدایی از خود بهجا میگذارد. اگر تلفن و رایانه را محصول دوران مدرن بدانیم، پدیدهی پیامک، بلوتوث، چت، ایمیل و... از دستاوردهای پستمدرنیسم بهشمار میروند. این گذار تاریخی با حاکم کردن و میدان دادن به فضای مجازی، انسان را از حضور علنی محروم کرده و به عینیت او آسیب زده است.
جهان مجازی و سلامت روان
قرن بیستویکم با مجازیسازی ارتباطات شروع شد. ابررسانهها بیش از آنچه که مخاطب انتظار و ظرفیت دارد، به او ارائه میکنند. بین جهانیشدن و فضای مجازی، ارتباطی دوسویه برقرار است. از طرفی میتوان جهانیشدن را عامل پدیدآیی فضای مجازی دانست و فروپاشی مرزهای انسانی را به آن نسبت داد و از طرف دیگر، گسترده بودن ارتباطات مجازی و ماهیت بیمکانی و بیزمانی و فراگیربودن آن و بارش فکری نابههنگام آنرا عامل شکستن مرزهای سنتی و قبیلهای و یکپارچهسازی ارزشهای انسانی دانست. به اینترتیب، جهان رفتهرفته از وضعیت دیالوگ (گفتوگو) خارج شده و بهسوی مونولوگ (تکصدایی) پیش رفته است و یکی، همه را مجاب میکند که گفتمان او را بپذیرند.
در یک فضای ارتباطی واقعی که بهطور معمول حضور یک یا چندنفر بارز است، طرفین با مخاطب قراردادن همدیگر، اطلاعاتی هرچند اندک معاوضه میکنند و به حریم همدیگر نیز آسیب نمیزنند اما در فضای مجازی همچون اینترنت، پیامک، چت و... طرفینِ ماجرا، آن کمترین اطلاعات درست را نیز از همدیگر دریغ میکنند. در پشت پردهی این ماجرا، افرادی قراردارند که شاید هیچ شناختی از همدیگر ندارند و گاه آدرسهای اشتباه به یکدیگر میدهند تا نشانی از خود برجای نگذارند و اینها همه سلامت روان افراد را با چالش جدی، مواجه کرده است.
منبع:دانشجویان ایران
|