
09-09-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بوی خون در كوچه ها آيد همی
ياد يار مهربان آيد همی
سفره هاي خالی از نان و نمک
کو ندای خالص کنا معك
امتی از نسل سفيانی به پا
پس چرا بر نی شدی ای مه لقا
بی تو شمشير بر خلايق می كشند
تيغ بر روی حقايق می كشند
******************************
بی تو وسعت در كنارم تنگ شد
بر سر ميز صدارت جنگ شد
تا تو بودی باغ عزت باز بود
انتهای نام تو آغاز بود
بی تو وسعت در كنارم تنگ شد
بر سر ميز صدارت جنگ شد
چون گدا بر در گه هر خط شديم
نوكران هر كس نا كس شديم
بوی خون در كوچه ها آيد همی
ياد يار مهربان آيد همی
سفره های خالی از نان و نمک
کو ندای خالص هنا معك
امتی از نسل سفيانی به پا
پس چرا بر ني شدی ای مه لقا
بی تو شمشير بر خلايق مي كشند
تيغ بر روی حقايق می كشند
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|