
12-23-2007
|
 |
معاونت  
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521
1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir Abbas Ansari
فریبا داشت از پیچ کوچه دوست با دیدگانی نگران می گذشت. ( عجب عرفانی شد [IMG]****************************/301.gif[/IMG] )
شب یلدا، من و یلدا، تو و یلدا [IMG]****************************/281.gif[/IMG] [IMG]****************************/282.gif[/IMG] با تشکر... امیر[IMG]****************************/271.gif[/IMG]
|
توی هر شب یلدا تو و یلدا به من و یلدا خوش آمد میگفتی اما.....
قناری- خون- چاه
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|