نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 10-07-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

متن وصيت نامه آيت الله العظمي حضرت امام خميني - قسمت 3

ك - از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئله مراكز تعلیم و تربیت از كودكستانها تا دانشگاهها است كه به واسطه اهمیت فوق العاده اش تكرار نموده وبا اشاره می گذرم. باید ملت غارت شده بدانند كه در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلك زده است قسمت عمده اش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراكز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع كشور به تعلیم و تهذیب و تربیت كودكان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریكا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب كن بر ملت محروم غارتزده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته های به آن اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پاركها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا كنند و بانكهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر كنند و صرف عیاشی و هرزگی خود وبستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت ملت ما امروز گرفتار مشكلات خانه برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاكدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می كند، از دانشگاهها به مراكز قوای سه گانه راه می یافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراكز فحشا و اعتیاد و عشرتكده ها كه هر یك برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده كافی بود، در هم پیچیده و این ارث كشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی - انسانی - ملی بود، می توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لكن چه غم انگیز و اسفبار است كه دانشگاهها و دبیرستانها به دست كسانی اداره می شد و عزیزان ما به دست كسانی تعلیم و تربیت می دیدند كه جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه دیكته شده در دانشگاهها كرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به كرسیهای قانونگذاری و حكومت و قضاوت تكیه می كردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می كردند.
اكنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتكاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار، كه نگذارند عناصر فاسد دارای مكتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراكز تعلیم و تربیت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشكلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.
و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.
ل - قوای مسلح ، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا كمیته ها و بسیج وعشایر ویژگی خاص دارند. اینان كه بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی می باشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بخشان به ملت می باشند، می بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند. و لازم است توجه داشته باشند كه در دنیا آنچه كه مورد بهره برداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب، بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است كه با بازیهای سیاسی ،كودتاها و تغییر حكومتها و رژیمها به دست آنان واقع می شود؛ و سودجویان دغل بعض سران آنان را می خرند و با دست آنان و توطئه های فرماندهان بازی خورده كشورها را به دست می گیرند، و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از كشورها سلب می كنند. و اگر فرماندهان پاكدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان كشورها امكان كودتا یا اشغال یك كشور پیش نمی آید و یا اگر احیانا پیش آید، به دست فرماندهان متعهد شكسته و ناكام خواهد ماند. و در ایران نیز كه این معجزه عصر به دست ملت انجام گرفت ، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاك و میهن دوست سهم بسزایی داشتند.
و امروز كه جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تكریتی به امر و كمك امریكا و سایر قدرتها پس از نزدیك به دو سال با شكست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبه رو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بی دریغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند؛ و نیز شرارتها و توطئه های داخلی را كه به دست عروسكهای وابسته به غرب و شرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان كمیته ها و پاسداران بسیج و شهربانی و با كمك ملت غیرتمند در هم شكسته شد. و همین جوانان فداكار عزیزند كه شبها بیدارند تا خانواده ها با آرامش استراحت كنند. خدایشان یار و مددكار باد.
پس وصیت برادرانه من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم ، آن است كه ای عزیزان كه به اسلام عشق می ورزید و با عشق لقاالله به فداكاری در جبهه ها و در سطح كشور به كار ارزشمند خود ادامه می دهید، بیدار باشید و هوشیار كه بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفه ای غرب و شرق زده و دستهای مرموز جنایتكاران پشت پرده لبه تیز سلاح خیانت و جنایتكارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است؛ و می خواهند از شما عزیزان كه با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده كردید بهره گیری كرده و جمهوری اسلامی را براندازند؛ و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا كرده به دامن یكی از دو قطب جهانخوار بیندازند؛ و بر زحمات و فداكاریهای شما با حیله های سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بكشند.
وصیت اكید من به قوای مسلح آن است كه همان طور كه از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه - بی اشكال به تباهی كشیده می شوند - و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا كشور از آسیب در امان باشد.
و من به همه نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاكی، وصیت مشفقانه می كنم كه از اسلام كه یگانه مكتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت می كند، چنانچه امروز وفادارید در وفاداری استقامت كنید كه شما را و كشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی كه همه شما را جز برای بردگی خویش نمی خواهند و كشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم پذیری نگه می دارند نجات می دهد. و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشكلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛و بدانید مادام كه در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز كنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتكار و پیشرفت در اختراعات درشما شكوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید كه در این مدت كوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها كه از ساختن هر چیز خود را عاجز می دیدند و از راه انداختن كارخانه ها آنان را مایوس می نمودند، افكار خود را به كار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و كارخانه ها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج كارشناسان خارجی، تحفه ای الهی بود كه ما از آن غافل بودیم. اكنون اگر دولت و ارتش كالاهای جهانخواران را خود تحریم كنند و به كوشش و سعی در راه ابتكار بیفزایند، امید است كه كشور خودكفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.
و هم در اینجا باید بیفزایم كه احتیاج ما پس از این همه عقب ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ كشورهای خارجی حقیقتی است انكارناپذیر. و این به آن معنی نیست كه ما باید در علوم پیشرفته به یكی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید كوشش كنند كه دانشجویان متعهد را در كشورهایی كه صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریكا و شوروی و كشورهای دیگر كه در مسیر این دو قطب هستند احتراز كنند، مگران شاءالله روزی برسد كه این دو قدرت به اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا ان شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را به جای خود نشانند. به امیدچنین روزی.
م - رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن، چه نقشه های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، كشیده شد و از آنها برای درست كردن بازار كالاها خصوصا تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده كردند، به طوری كه افتخار بزرگ فرنگی ماب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و كیفیت حرف زدن و به كار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود كه فهم آن برای بیشتر مردم غیر ممكن، و برای همردیفان نیز مشكل می نمود! فیلمهای تلویزیون از فرآورده های غرب یا شرق بود كه طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و كار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بی خبری از خویش وشخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و كشور خود، حتی فرهنگ و ادب و ماثر پر ارزشی كه بسیاری از آن با دست خیانتكار سودجویان ،به كتابخانه ها و موزه های غرب و شرق منتقل گردیده است. مجله ها با مقاله ها وعكسهای افتضاح بار و اسف انگیز، و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگی خویش و ضداسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقه جوان موثر را به سوی غرب یا شرق هدایت می كردند. اضافه كنید بر آن تبلیغ دامنه دار در ترویج مراكز فساد و عشرتكده ها و مراكز قمار و لاتار و مغازه های فروش كالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الكلی بویژه آنچه از غرب واردمی شد. و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسكها و اسباب بازیها و كالاهای تجملی وارد می شد؛ و صدها چیزهایی كه امثال من از آنها بی اطلاع هستیم. و اگر خدای نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوی ادامه پیدا می كرد، چیزی نمی گذشت كه جوانان برومند ما - این فرزندان اسلام و میهن كه چشم امید ملت به آنها است - با انواع دسیسه ها و نقشه های شیطانی به دست رژیم فاسد و رسانه های گروهی و روشنفكران غرب و شرقگرا از دست ملت و دامن اسلام رخت برمی بستند: یا جوانی خود را در مراكز فساد تباه می كردند؛ و یا به خدمت قدرتهای جهانخوار در آمده و كشور را به تباهی می كشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.
اكنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهورو روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است كه نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها ازاسلام و مصالح كشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم كه آزادی به شكل غربی آن، كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح كشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و كشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می باشند. و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یكی از امور مذكورنمودند به دستگاههای مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهی نمودند، خودشان مكلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددكار همه باشد.
ن - نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهكها و اشخاصی كه در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می كنند، اول به سران آنان در خارج وداخل، آن است كه تجربه طولانی به هر راهی كه اقدام كردید و به هر توطئه ای كه دست زدید و به هر كشور و مقامی كه توسل پیدا كردید به شماها كه خود را عالم و عاقل می دانید باید آموخته باشند كه مسیر یك ملت فداكار را نمی شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی سر و پا و غیر حساب شده منحرف كرد، و هرگز هیچ حكومت و دولتی را نمی توان با این شیوه های غیرانسانی و غیر منطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را كه از بچه های خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداكاری می كنند. شماها كه می دانید "و اگرن دانید بسیار ساده لوحانه فكر می كنید" كه ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است. و اگر فرض بكنید با شما بودند و دوست شما بودند، حركات ناشیانه شما و جنایاتی كه با تحریك شما رخ داد آنان را از شما جدا كرد و جز دشمن تراشی كار دیگری نتوانستید بكنید.
من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می كنم كه اولا با این ملت طاغوت زده رنج كشیده كه پس از 2500 سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتكارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاسته اید. چطور وجدان یك انسان هر چه پلید باشد، راضی می شود برای احتمال رسیدن به یك مقام با میهن خود و ملت خود اینگونه رفتار كند و به كوچك و بزرگ آنها رحم نكند؟ من به شما نصیحت می كنم دست از این كارهای بی فایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید. و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه كنید كه خداوند ارحم الراحمین است؛ و جمهوری اسلامی و ملت از شما ان شاءالله می گذرند. و اگر دست به جنایتی زدید كه حكم خداوند تكلیف شما را معین كرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه كنید. و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ و الا در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به كار دیگر مشغول شوید كه صلاح در آن است .
و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می كنم كه با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان كه اكنون ثابت است كه برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می كنند و از نقشه های آنها پیروی می كنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر می دهید؟ و با ملت خود در راه چه كسی جفا می كنید؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید. و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می كنید كه توده های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداكارند؛ و به عیان می بینید كه حكومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند؛ و آنان كه به دروغ ادعای "خلقی " بودن و "مجاهد" و "فدایی " برای خلق می كنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را برای مقاصد خود و مقاصد یكی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یكی از دو قطب جنایتكار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه های مجلل تیمی با زندگی اشرافی، نظیر منازل جنایتكارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می دهند و شما جوانان را به كام مرگ می فرستند.
نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است كه از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه كه با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می كنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا كشور و ملت از شر مخالفین نجات پیدا كند، و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید كه جز به نفع شخصی خود فكر نمی كنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرت طلبی خویش می نمایند؟ شما در این سالهای پیروزی انقلاب دیدید كه ادعاهای آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است. و می دانید كه شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و كارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجه ای ندارد. من تكلیف خود را كه هدایت است ادا كردم. و امید است به این نصیحت كه پس از مرگ من به شما می رسد و شائبه قدرت طلبی درآن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید.
وصیت من به چپگرایان، مثل كمونیستها و چریكهای فدایی خلق و دیگر گروههای متمایل به چپ، آن است كه شماها بدون بررسی صحیح از مكتبها و كتب اسلام نزد كسانی كه از مكتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی كردید به مكتبی كه امروز در دنیا شكست خورده رو آورید و چه شده كه دل خود را به چند "ایسم" كه محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است خوش كرده اید؟ و شما را چه انگیزه ای وادار كرده كه می خواهید كشور خود را به دامن شوروی یا چین بكشید؛ و با ملت خود به اسم "توده دوستی" به جنگ برخاسته یا به توطئه هایی برای نفع اجنبی به ضد كشور خود و توده های ستمدیده دست زدید؟ شما می بینید كه از اول پیدایش كمونیسم مدعیان آن دیكتاتورترین و قدرت طلب و انحصارطلب ترین حكومتهای جهان بوده و هستند. چه ملتهایی زیر دست و پای شوروی مدعی طرفدار توده ها خرد شدند و از هستی ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیرمسلمانان، تاكنون در زیر فشار دیكتاتوری حزب كمونیست دست و پا می زنند و از هر گونه آزادی محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهای دیكتاتورهای جهان به سر می برند. استالین، كه یكی از چهره های به اصطلاح "درخشان" حزب بود، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اكنون كه شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان می دهید، مردم مظلوم شوروی و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگری های آنان جان می سپارند، و آنگاه شما كه مدعی طرفداری از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا كه دستتان رسیده چه جنایاتی انجام دادید و با اهالی شریف آمل كه آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفی می كردید و عده بسیاری را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به كشتن دادید، چه جنایتها كه نكردید. و شما "طرفدار خلق محروم"می خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیكتاتوری شوروی دهید و چنین خیانتی را با سرپوش "فدایی خلق" و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتها "حزب توده" و رفقای آن با توطئه و زیر ماسك طرفداری از جمهوری اسلامی، و دیگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروهها، چه آنان كه به چپگرایی معروف – گر چه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد كه اینان كمونیست امریكایی هستند - و چه آنان كه از غرب ارتزاق می كنند و الهام می گیرند و چه آنها كه با اسم "خودمختاری" و طرفداری از كرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم كردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمتهای فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استانها می شوند، مثل حزب "دموكرات" و "كومله" وصیت می كنم كه به ملت بپیوندند. و تاكنون تجربه كرده اند كه كاری جز بدبخت كردن اهالی آن مناطق نكرده اند و نمی توانند بكنند، پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است كه با دولت تشریك مساعی نموده و از یاغی گری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن كشور بپردازند و مطمئن باشند كه اسلام برای آنان هم از قطب جنایتكار غرب و هم از قطب دیكتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام می دهد.
و وصیت من به گروههای مسلمان كه از روی اشتباه به غرب و احیانا به شرق تمایل نشان می دهند و از منافقان كه اكنون خیانتشان معلوم شد گاهی طرفداری می كردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن می كردند و طعن می زدند، آن است كه بر سر اشتباه خود پافشاری نكنند و باشهامت اسلامی به خطای خود اعتراف، و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند هم صدا و هم مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شر مستكبران نجات دهید؛ و كلام مرحوم مدرس آن روحانی متعهد پاك سیرت و پاك اندیشه را به خاطر بسپرید كه در مجلس افسرده آن روز گفت: اكنون كه باید از بین برویم چرا با دست خود برویم .
من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مومن عرض می كنم اگر ما با دست جنایتكار امریكا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات كنیم، بهتر از آن است كه در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. و این سیره و طریقه انبیای عظام و ائمه مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما بایداز آن تبعیت كنیم؛ و باید به خود بباورانیم كه اگر یك ملت بخواهند بدون وابستگیها زندگی كنند می توانند؛ و قدرتمندان جهان بر یك ملت نمی توانند خلاف ایده آنان را تحمیل كنند.
از افغانستان عبرت باید گرفت با آنكه دولت غاصب و احزاب چپی با شوروی بوده و هستند، تاكنون نتوانسته اند توده های مردم را سركوب نمایند. علاوه بر این اكنون ملتهای محروم جهان بیدار شده اند و طولی نخواهد كشید كه این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستكبر نجات خواهند داد. و شما مسلمانان پایبند به ارزشهای اسلامی می بینید كه جدایی و انقطاع از شرق و غرب بركات خود را دارد نشان می دهد؛ ومغزهای متفكر بومی به كار افتاده و به سوی خودكفایی پیشروی می كند و آنچه كارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه می دادند، امروز به طور چشم گیری با دست و فكر ملت انجام گرفته و ان شاءالله تعالی در دراز مدت انجام خواهد گرفت. و صد افسوس كه این انقلاب دیر تحقق پیدا كرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه كثیف محمدرضا تحقق نیافت؛ و اگر شده بود، ایران غارتزده غیر از این ایران بود.
و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفكران و اشكال تراشان و صاحب عقدگان آن است كه به جای آنكه وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف كنید و هر چه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به كار برید، و با این عمل كشور خود را به سوی ابرقدرتها سوق دهید، با خدای خود یك شب خلوت كنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت كنید و انگیزه باطنی خود را كه بسیار می شود خود انسانها از آن بی خبرند بررسی كنید، ببینید آیا با كدام معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها نادیده می گیرید و با ملتی كه می خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداكاری می خواهد آن را حفظ كند، به جنگ اعصاب برخاسته اید و به اختلاف انگیزی و توطئه های خائنانه دامن می زنید و راه را برای مستكبران و ستمگران باز می كنید. آیا بهتر نیست كه با فكر و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست كه به این ملت مظلوم محروم كمك كنید و با یاری خود حكومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوه قضایی را از آنچه در زمان رژیم سابق بود بدتر می دانید؟ آیا از یاد برده اید ستمهایی كه آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم بی پناه روا می داشت ؟ آیا نمی دانید كه كشور اسلامی در آن زمان یك پایگاه نظامی برای امریكا بود و با آن عمل یك مستعمره می كردند و از مجلس تا دولت و قوای نظامی در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخائر آن چه می كردند؟ آیا اشاعه فحشا در سراسر كشور و مراكز فساد، از عشرتكده ها و قمارخانه ها و میخانه ها و مغازه های مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراكز كه هر یك برای تباه كردن نسل جوان عاملی بزرگ بود، از خاطرتان محو شده ؟ آیا رسانه های گروهی و مجلات سراسر فسادانگیز و روزنامه های آن رژیم را به دست فراموشی سپرده اید؟ و اكنون كه از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آنكه در چند دادگاه، یا چند جوان كه شاید اكثر از گروههای منحرف نفوذ كرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی كارهای انحرافی انجام می دهند، و كشتن عده ای كه مفسد فی الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می كنند شما را به فریاد در آورده، و با كسانی كه با صراحت اسلام را محكوم می كنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان كه اسفناك تر از قیام مسلحانه است، نموده اند پیوند می كنید و دست برادری می دهید؛ و آنان را كه خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم می خوانید، و در كنار بازیگرانی كه فاجعه چهارده اسفند را بر پا كردند و جوانان بیگناه را با ضرب و شتم كوبیدند نشسته و تماشاگر معركه می شوید، یك عمل اسلامی و اخلاقی است! و عمل دولت و قوه قضاییه كه معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال خویش می رسانند، شما را به فریاد در آورده و داد مظلومیت می زنید؟ من برای شما برادران كه از سوابقتان تا حدی مطلع و علاقه مند به بعضی از شما هستم متاسف هستم، نه برای آنان كه اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند كه همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه كردن كشور و ملت و خدمتگزاری به یكی از دو قطب چپاولگر بودند - آنان كه با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علمای مربی جامعه را شهید نمودند و به كودكان مظلوم مسلمانان رحم نكردند، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند كه شیطان نفس اماره بر آنان حكومت می كند.
لكن شما برادران مومن با دولت و مجلس كه كوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همه مواهب زندگی محروم نماید چرا كمك نمی كنید و شكایت دارید؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاریها و نابسامانیها كه لازمه هر انقلاب است، و جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و میلیونها آواره خارجی و داخلی و كارشكنی های بیرون از حد را در این مدت كوتاه مقایسه با كارهای عمرانی رژیم سابق نموده اید؟ آیا نمی دانید كه كارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها آن هم به محلات مرفه؛ و فقرا و مردمان محروم از آن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند؛ و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی برای این طایفه محروم با جان و دل خدمت می كنند؟ شما مومنان هم پشتیبان دولت باشید تا كارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار كه خواه ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید.*
س - یكی از اموری كه لازم به توصیه و تذكر است، آن است كه اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم كننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلكه آن را به طور جدی در كتاب و سنت محكوم می كند و مخالف عدالت اجتماعی می داند - گرچه بعض كج فهمان بی اطلاع از رژیم حكومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاكم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود كرده اند "و باز هم دست برنداشته اند" كه اسلام طرفدار بی مرز وحد سرمایه داری و مالكیت است و با این شیوه كه با فهم كج خویش از اسلام برداشت نموده اند چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده كه به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم امریكا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتكال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته اند - و نه رژیمی مانند رژیم كمونیسم و ماركسیسم لنینیسم است كه با مالكیت فردی مخالف و قائل به اشتراك می باشند با اختلاف زیادی كه دوره های قدیم تاكنون حتی اشتراك در زن و همجنس بازی بوده و یك دیكتاتوری و استبداد كوبنده در بر داشته .
بلكه اسلام یك رژیم معتدل با شناخت مالكیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالكیت و مصرف، كه اگر بحق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی، كه لازمه یك رژیم سالم است تحقق می یابد. در اینجا نیز یك دسته با كج فهمیها و بی اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دسته اول قرار گرفته و گاهی با تمسك به بعضی آیات یا جملات نهج البلاغه، اسلام را موافق با مكتبهای انحرافی ماركس و امثال او معرفی نموده اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج البلاغه ننموده و سر خود، به فهم قاصر خود، بپا خاسته و "مذهب اشتراكی" را تعقیب می كنند و از كفر و دیكتاتوری و اختناق كوبنده كه ارزشهای انسانی را نادیده گرفته و یك حزب اقلیت با توده های انسانی مثل حیوانات عمل می كنند، حمایت می كنند.
وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است كه در مقابل احكام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تاثیر تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه داری و قطب ملحد اشتراكی و كمونیستی واقع نشوید، و به مالكیت و سرمایه های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها و فعالیتهای سازنده به كار افتند و دولت و كشور را به خودكفایی و صنایع سبك و سنگین برسانند.
و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می كنم كه ثروتهای عادلانه خود را به كار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه ها برخیزید كه این خود عبادتی ارزشمند است.
و به همه در كوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می كنم كه خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است كه در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده اند. و چه نیكو است كه طبقات تمكن دار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسكن و رفاه تهیه كنند. و مطمئن باشند كه خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است كه یكی بی خانمان و یكی دارای آپارتمانها باشد.
ع - وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی نماها كه با انگیزه های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می كنند و وقت خود را وقف براندازی آن می نمایند و با مخالفان توطئه گر و بازیگران سیاسی كمك ، و گاهی به طوری كه نقل می شود با پولهای گزافی كه از سرمایه داران بی خبر از خدا دریافت برای این مقصد می كنند كمكهای كلان می نمایند، آن است كه شماها طرفی از این غلط كاریها تاكنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است كه اگر برای دنیا به این عمل دست زده اید - و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم خود برسید - تا در توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهوری اسلامی كه با فداكاریهای ملت به دست آمده حمایت كنید، كه خیر دنیا و آخرت در آن است. گر چه گمان ندارم كه موفق به توبه شوید.
و اما به آن دسته كه از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیرعمدی، كه از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احكام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حكومت آن مخالفت شدید می كنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفكر كنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حكومت و رژیم سابق. و باز توجه نمایند كه در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلط رویها و فرصت طلبی ها غیرقابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید – از قبیل توطئه ها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل، و نفوذ غیرقابل اجتناب گروههایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی كردن ملت از اسلام و حكومت اسلامی، و تازه كار بودن اكثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از كسانی كه از استفاده های كلان غیرمشروع بازمانده یا استفاده آنان كم شده، و كمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی كمرشكن و اشكالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و كمبود مردمان صالح كاردان و متخصص و دهها گرفتاری دیگر، كه تا انسان وارد گود نباشد از آنها بی خبر است - و از طرفی اشخاص غرض مند سلطنت طلب سرمایه دار هنگفت كه با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام آور و قاچاق و احتكار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاكت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می كشند، نزد شما آقایان به شكایت و فریب كاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن وخود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان "سهم " مبلغی می دهند و اشك تمساح می ریزند و شما را عصبانی كرده به مخالفت برمی انگیزانند، كه بسیاری از آنان با استفاده های نامشروع، خون مردم را می مكند و اقتصاد كشور را به شكست می كشند.
اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه می كنم كه آقایان محترم تحت تاثیر اینگونه شایعه سازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند. و باید بدانند كه اگر این جمهوری اسلامی شكست بخورد، به جای آن یك رژیم اسلامی دلخواه بقیه الله - روحی فداه - یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا كرد، بلكه یك رژیم دلخواه یكی از دو قطب قدرت به حكومت می رسد و محرومان جهان، كه به اسلام و حكومت اسلامی رو]ی [آورده و دل باخته اند، مایوس می شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از كردار خود پشیمان می شوید كه كار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید كه در یك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالی متحول شود یك اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی كه ان شاءالله تعالی مصلح كل ظهور نماید، گمان نكنید كه یك معجزه شود و یكروزه عالم اصلاح شود؛ بلكه با كوششها و فداكاریها ستمكاران سركوب و منزوی می شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامیهای منحرف، آن است كه برای ظهور آن بزرگوار باید كوشش در تحقق كفر و ظلم كرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانا لله و انا الیه راجعون.

ف - وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است كه شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید كه حكام و دست اندركاران كشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر، كه بتدریج پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همه كشورهای اسلامی و سایر كشورهای كوچك باز شده است مشاهده كردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو كردند كه هیچ یك از دول حاكم بر این كشورها در فكر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند؛ بلكه اكثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه كرده اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده؛ یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم كوخ و كپرنشین از همه مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده، و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به كارگرفته اند؛ و یا آنكه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بوده اند كه برای وابسته كردن كشورها و ملتها هر چه توان داشته اند به كار گرفته و با حیله های مختلف كشورها را بازاری برای شرق و غرب درست كرده و منافع آنان را تامین نموده اند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اكنون نیز با این نقشه در حركتند.
و شما ای مستضعفان جهان و ای كشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید؛ و حكام جنایتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می كنند از كشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یك دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید كه با تحقق آن ،همه مستكبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز كه خداوند تعالی وعده فرموده است.
ص - یك مرتبه دیگر در خاتمه این وصیتنامه، به ملت شریف ایران وصیت می كنم كه در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداكاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبه آن است، آنچه كه شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپا خاستید و دنبال می كنید و برای آن جان و مال نثار كرده و می كنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است كه از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مكتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است كه اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مكتب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و كوشش تمام انبیای عظام - علیهم سلام الله - و اولیای معظم - سلام الله علیهم - برای تحقق آن بوده و راهیابی به كمال مطلق و جلال و جمال بی نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است كه خاكیان را بر ملكوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاكیان از سیر در آن حاصل می شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر و علن حاصل نشود.
شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می روید كه در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است ، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می روید كه تنها راه تمام انبیا - علیهم سلام الله - و یكتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است كه همه اولیا شهادت را در راه آن به آغوش می كشند و مرگ سرخ را "احلی من العسل" می دانند؛ و جوانان شما در جبهه ها جرعه ای از آن را نوشیده و به وجد آمده اند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید بحق بگوییم یا لیتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظیما. گوارا باد بر آنان آن نسیم دل آرا و آن جلوه شورانگیز.
و باید بدانیم كه طرفی از این جلوه در كشتزارهای سوزان و در كارخانه های توانفرسا و در كارگاهها و در مراكز صنعت و اختراع و ابداع، و در ملت به طور اكثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همه كسانی كه متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودكفایی كشور به خدمتی اشتغال دارند جلوه گر است.
و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است كشور عزیز از آسیب دهر انشاءالله تعالی مصون است. و بحمدالله تعالی حوزه های علمیه و دانشگاهها و جوانان عزیز مراكز علم و تربیت از این نفخه الهی غیبی برخوردارند؛ و این مراكز دربست در اختیار آنان است، و به امید خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه .
و وصیت من به همه آن است كه با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودكفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش، و بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی كشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.
و اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداكاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق می بینم و امید آن دارم كه به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد.
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می كنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و رحیم می خواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.
و از ملت‌ امیدوارم‌ كه‌ عذرم‌ را در كوتاهی ها و قصور و تقصیرها بپذیرند. و با قدرت‌ و تصمیم‌ اراده‌ به‌ پیش‌ روند و بدانند كه‌ با رفتن‌ یك‌ خدمتگزار در سدّ آهنین‌ ملت‌ خللی‌ حاصل‌ نخواهد شد كه‌ خدمتگزاران‌ بالا و والاتر در خدمتند، والله نگهدار این‌ ملت‌ و مظلومان‌ جهان‌ است‌.

والسلام علیكم و علی عبادالله الصالحین و رحمه الله و بركاته


26 بهمن 1361 / 1 جمادی الاولی 1403


روح الله الموسوی الخمینی


بسمه تعالی
این وصیتنامه را پس از مرگ من احمد خمینی برای مردم بخواند. و درصورت عذر، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شورای اسلامی یا رئیس محترم دیوان عالی كشور، این زحمت را بپذیرند. و در صورت عذر، یكی ازفقهای محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید.

روح الله الموسوی الخمینی

بسمه تعالی
در زیر این وصیتنامه 92 صفحه ای و مقدمه، چند مطلب را تذكر می دهم:
1 - اكنون كه من حاضرم، بعض نسبتهای بی واقعیت به من داده می شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می كنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آنكه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم .
2 - اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده اند كه اعلامیه های اینجانب را می نوشته اند. این مطلب را شدیدا تكذیب می كنم. تاكنون هیچ اعلامیه ای را غیر شخص خودم تهیه كسی نكرده است.
3 - از قرار مذكور، بعضیها ادعا كرده اند كه رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از كویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در كشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.
4 - من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذكری از آنان كرده و تمجیدی نموده ام، كه بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود كه خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان درهر كس حال فعلی او است .

روح الله الموسوی الخمینی



* - چنانكه در نسخه خطی مشهود است امام خمینی در این قسمت مرقوم فرموده اند: "این مقدار بریده شده را خودم انجام داده ام".
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 10-07-2009 در ساعت 01:23 AM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید