
10-16-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جيمز وات
جيمز وات
نام فارسي : جيمز وات
سال ولادت و فوت : 1819 – 1736 ميلادي
مليت : اسکاتلند
جيمز وات مخترع اسكاتلندي كه اغلب از او به عنوان مخترع ماشين بخار زياد ياد ميشود چهره اصلي انقلاب صنعتي است.
وات در واقع اولين سازنده ماشين بخاري نيست. «هرو او آلكساندريا» در قرن اول ميلادي ابزارهاي مشابهي را توصيف كرده بود. در سال 1698 «توماس ساوري» ماشين مشابهي را به ثبت رساند كه براي تلمبه كردن آب از آن استفاده ميشد و در 1712 «توماس نيوكومن» نوع پيشرفتهتري از آن را به ثبت رساند. با وجود اين ماشين ساخته شده توسط نيوكومن كارايي بسيار كمي داشت و آن را فقط براي خارج كردن آب از معادن زغال سنگ به كار ميگرفتند.
وات با اينكه فقط يك دوره كارآموزي يكساله را در زمينه ابزارسازي گذرانده بود ولي از استعداد ابداع و نوآوري فراوان برخوردار بود. وي در سال 1764 هنگامي كه مشغول تعمير يك مدل از ماشينهاي نيوكومن بود به ماشين بخار علاقمند شد. وات اصلاحاتي آنچنان مهم و ارزنده در ماشين اختراعي نيوكومن به عمل آورد كه ميتوان او را مخترع اولين ماشين بخار دانست.
اولين تغيير مهم وات كه در سال 1769 به ثبت رساند اضافه كردن يك محفظه جداگانه تراكم بخار بود. او همچنين با عايقبندي سيلندر بخار را مجزا كرد و در سال 1782 ماشين دوطرفه را اختراع نمود. تمام اينها همراه با چند فقره تغييرات و اصلاحات كوچكتر به كارايي بيشتر ماشينهاي بخار منتج شد. اين ازدياد كارايي عملاً به معناي تفاوت بين يك ابزار ماهرانه ولي نه چندان قابل استفاده با وسيلهاي با توان صنعتي فراوان بود.
وات در سال 1781 با اختراع يك سري چرخدنده حركت تناوبي موتور را به حركت دوراني تبديل كرد. با استفاده از اين ابزار بر موارد استفاده از موتور بخار به شكل چشمگيري افزوده شد. علاوه بر انجام اصلاحات و تغييرات گوناگون وات در سال 1788 پروانه تنظيم دو موتور، وسيلهاي كه امكان كنترل اتوماتيك سرعت موتور را فراهم آورد، فشارسنج (1789) شمارشگر (كنتور) نشانگر و شير فشارشكن را اختراع كرد.
وات كه خود فاقد استعداد لازم در كارهاي تجاري بود، در سال 1775 به اتفاق «ماتيو بولتون» كه مهندي چيرهدست و معاملهگري توانا بود شركتي تأسيس كرد، طي 25 سال بعد شركت وات – بولتون تعداد زيادي موتورهاي بخاري توليد و به بازار عرضه كرد كه در نتيجه ثروت سرشاري نصيب آن دو گرديد.
در باب اهميت ماشين بخار مبالغه و گزافهگويي نميشود. درست است كه بسياري از اختراعات ديگر در انقلاب صنعتي نقش داشتهاند. در معدن و متالوژي و در بسياري از ماشينآلات صنعتي پيشرفتهاي فراواني پديد آمد. معدودي از اختراعات مانند دستگاه نساجي (جانكي، 1733) و ماشين نخريسي (جيمز هارگريوز، 1764) قبل از كارهاي وات عرضه شدند. مخترعين ديگر اختراعات و پيشرفتهايي هر چند كوچك پديد آوردند ولي هيچيك از آنها به تنهايي نميتوانستند براي انقلاب صنعتي حياتي باشند. تمامي آنها با موتور بخار كه نقشي كاملاً تعيينكننده داشت و بدون آن انقلاب صنعتي به كلي چيز ديگري بود، تفاوت عمدهاي داشتند. قبل از آن اگر چه از نيروي آب و باد براي به گردش درآوردن چرخ آسيابها استفاده ميشود ولي منبع اصلي نيرو همواره عضلات انسان بود. استفاده از اين عامل ظرفيت توليد صنعتي را به كلي محدود ميكرد. با اختراع ماشين بخار اين محدوديت بر طرف شد. پس از آن انرژي بسيار زيادي براي توليد در دسترس بود و مرتباً نيز به ميزان آن افزوده ميشد. تحريم نفتي سال 1973 يك اخطار جدي بود كه چگونه كمبود انرژي ميتواند به سيستم صنعتي ضربه وارد كند. اين تجربه تا حدي بيانگر اهميت انقلاب صنعتي ناشي از اختراعات وات ميباشد.
ماشين بخار صرف نظر از تأمين منبع انرژي براي كارخانهها، موارد استفاده مهم ديگري نيز داشت. در سال 1783 «ماركيز دو جفروي» موفق شد ماشين بخار را براي به حركت درآوردن يك قايق به كار گيرد. در سال 1804 «ريچارد ترويتيك» اولين لوكومتيو بخار را ساخت. اگر چه هيچ يك اين مدلهاي اوليه از لحاظ تجاري با توفيق همراه نبود اما در خلال چند دهه كشتي بخار و راهآهن، حمل و نقل دريايي و زميني را دستخوش تحولي بنيادين كرد.
انقلاب صنعتي با انقلاب آمريكا و انقلاب فرانسه همزمان بود. امروز ميتوانيم دريابيم كه تأثير انقلاب صنعتي در زندگي روزانه بشر به مراتب عظيمتر از هر يك از آن دو انقلاب سياسي بوده است هر چند اين نكته هنگام بروز آن انقلابات آنچنان بديهي و مسلم نبود. به همين دليل جيمز وات را بايد يكي از تأثيرگذارترين چهرههاي تاريخ دانست.
کتاب تاثیرگذارترین های تاریخ
شرح حال و آثار یکصد نفر از موثرترین شخصیت های تاریخ جهان
نوشته: میشل اچ.هارت
ترجمه: محمد حسین آهویی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|