نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 10-16-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض "می و شراب " در دیوان حافظ

و اما مراد از شراب در لسان عرفا چیست؟


بزرگان و شارحان آثار ادبی و عرفانی،‌ تعاریف زیادی برای این لفظ آورده‌اند كه به برخی از آنها اشاره می‌كنیم:

- باده عبارت است از ذوق و وجد و حال كه از جلوه محبوب حقیقی بر دل عاشق وارد شده و او را مست می‌كند. (ملامحسن كاشانی در مقدمه دیوان)
- باده كنایت از سكر و آن محبت و جذبه حق است، پس شراب ذوق است و سكر (شرح گلشن راز)

- باده عبارت است از معرفت و علم و شوق و محبت خدا ( شرح دیوان ابن‌فارض)

- سكر در عرف صوفیان عبارت است از رفع تمیز میان احكام ظاهر و باطن به سبب اختطاف نور عقل در اشعه نور ذات (مصباح الهـدایه)

- شراب عبارت است از علم برای كسی كه تجلیاتی از اسماء الهیه را دریافته است. (عوارف المعارف شیخ شهاب‌الدین سهروردی)

به طور خلاصه می‌توان گفت«می» عبارت است از عنایتی از جانب حق تعالی كه آدمی را علم و معرفت می‌بخشد و به ذوق و وجد و محبت و بی‌خودی وا می‌دارد.

و البته عنایات حق تعالی اشكال گوناگون دارد و نسبت به ظرفیت افراد و موقعیت‌های گوناگون حالی و زمانی و مكانی صور مختلفی می‌یابد. به تعبیر حافظ همه جرعه‌نوش این باده از جام الست در عهد ازل هستند:

ســرمستـی بـر نگیـرد تـا بـه صبـح روز حشــر
هر كه چون من در ازل یك جرعه خورد از جام دوست

پس همه عالم در وجد و شور و مستی است و این ترجمان این آیت قرآنی است كه یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض [سوره جمعه ـ آیه 1. ] ...

در میان ستارگان آسمان ادب و عرفان، خواجه حافظ محمد شیرازی بیش از همه به وصف باده در غزلیات نغز خویش پرداخته است و كمتر غزلی را در دیوان گران‌سنگ او می‌بینیم كه به نحوی از این معجون سحرآمیز سخن نگفته باشد. وی به تصریح خود از این باده نوشیده و آثار آن را دریافته و اشعار او ترجمان این باده‌پیمایی و تبعات این اكسیر ازلی است:

خرم دل آن كه همچو حافظ
جـامی ز مـی السـت گیـرد

و عاقبت هم در همین ره از دنیا رخت برمی بندد:

به راه میكده حافظ خوش از جهان رفتی
دعای اهـل دلت بـاد مونس دل پاكـت

و معتقد است در سرای آخرت نیز از شراب كوثر و حور بی‌نصیب نخواهد بود:

فردا شراب كوثر و حور از برای ماست
و امروز نیز ساقی مـه‌روی و جـام می

و هراس قیامت را با پیاله‌ای از این باده زایل می‌كند:

پیاله بركفنم بند تا سحـرگه حشر
به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز

و بی‌جهت نیست كه این باده را مقدمة باده اخروی (حوض كوثر) می‌داند:

بهشت عـدن گر خواهی بیــا با ما به میخـانه
كه از پای خمت روزی به حوض كوثر اندازیم

همین تصریح حافظ نشان می‌دهد كه مراد وی از شراب دختر انگور نیست، زیرا شراب انگور را با بهشت و حور و كوثر هیچ سازگاری در بین نیست، بلكه مقصود او باده حقیقی و عرفانی و مقوله‌ای است معنوی با صبغه‌ای الهی و اخروی. از این رو زمانی كه درِ میخانه باز است بر آستان دوست روی نیاز دارد:

المنـه لله كه در میكــده باز اسـت
زان رو كه مرا بر در او روی نیاز است

در جایی حافظ تأكید دارد بادة واقعی این است و شراب ظاهر مجازی و غیر حقیقی است:

خـم‌ها همـه در جـوش و خروشنـد ز مستـی
وان می كه در آن جاست حقیقت نه مجاز است

به دست دادن تعریف دقیقی از باده در لابه‌لای آثار حافظ چندان آسان نیست، اما اوصاف و آثار فراوانی برای این معجون الهی برشمرده كه با توجه به قراین آن می‌توان مراد او را دریافت. این آثار عبارت است از:



....
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید