
11-01-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پیشینه ی حکمرانی سامانیان در ماوراء النهر
پیشینه ی حکمرانی سامانیان در ماوراء النهر
سامان خدای، نیای بزرگ آل سامان، فرزندی به نام اسد داشت.
خود اسد چهار پسر به نامهای: داشت.
در زمان خلافت مأمون، غسان بن عباد، حاکم خراسان، دستور داشت تا پسران اسد را به فرمانروایی شهرهای خراسان برگمارد.
بنابراین وی هر یک از آنان را والی شهری از شهرهای خراسان نمود؛ - سمرقند را به نوح و
- فرغانه را به احمد،
- چاچ را به یحیی و
- هرات را به الیاس
سپرد.
پس از برکناری غسان بن عباد، در زمان حکومت طاهر ذوالیمینین در خراسان، بنا به سفارش خلیفه، علاوه بر این که جایگاه پسران اسد همچنان محفوظ ماند، کارهای بزرگ دیگری نیز به آنان سپرده شد.
چنان که - الیاس به فرمان طلحة بن طاهر، علاوه بر حکومت هرات، والیگری کرانه سیستان را نیز به دست گرفت و
- ابراهیم بن الیاس، به سپهسالاری اردوی طاهریان رسید.
در بین فرزندان اسد، احمد به نیک سرشتی، آزمودگی و خرد شهرت داشت.
احمد هفت پسر به نامهای: - نصر،
- یعقوب،
- یحیی،
- اسماعیل،
- اسد و
- حمید
داشت ،
که بزرگترین آنها نصر و مشهورترینشان، اسماعیل بود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|