لیستی نوشتهام از کتابهایی که باید بخوانم
و لیستی دیگر از فیلمهایی که باید ببینم؛
ساعتهایم را تنظیم کردهام برای خوردن، خوابیدن و خواندن؛
کاغذهایم را مرتب کردهام برای نوشتن؛
ظرفها را شستهام؛
لباسها را جمع کردهام؛
همه چیز آماده است برای زندگی...
با این همه گوشهای از تمام لحظههایم میلنگد:
راستی برای دلتنگی تو کدامیک لازم است؟
کاغذ؟ زمان؟ پول؟
یا فقط یادآوری چند خاطره ساده؟
یا تلاقی دیگری نگاهم را با نگاهت؟
میدانی... مدتهاست که برای دلتنگی تو،
حتی به خودت هم نیازی نیست دیگر!
|