علوم انسانی در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مباحث های علوم پایه و انسانی پرداخته میشود |
02-07-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20
120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سواد اطلاعاتي: يك اولويت نوظهور جهاني
سواد اطلاعاتي: يك اولويت نوظهور جهاني مقدمه
سواد اطلاعاتي را مجموعه تواناييهايي تعريف كردهاند كه به كمك آنها ميتوان تشخيص داد در چه زماني به اطلاعات نياز است، و به جايابي، ارزيابي و به كارگيري مؤثر اطلاعات موردنياز پرداخت(ACRL, 2000) در قرن بيست و يكم كه عصر اطلاعات ناميده شده است، شهروندان باسواد اطلاعاتي سنگ بناي جامعهاي خواهند بود كه در آن، عدالت اجتماعي برقرار است، از رشد اقتصادي بالقوهاي برخوردار است، و افراد براي انجام امور حرفهاي، شخصي و حتي تفريحي خود به مهارتهاي اطلاعاتي نياز دارند. اخيراً كتابداران، مربيان، فناوران و برخي از سياستگذاران، نياز به تدريس و آموزش مهارتهاي اطلاعاتي در كليه سطوح آموزشي را مطرح نمودهاند. به امر آموزش مؤثر مهارتهاي اطلاعاتي به نيروي كار شاغل كنوني به شكل كلان، هنوز بايد- اميد ميرود كه خيلي زود- پرداخته شود. لازم است تمام افراد براي يادگيري مادامالعمر آماده شوند و آموزش مهارتهاي اطلاعاتي مناسب به افراد، پيشرفت مهمي در اين راستا خواهد بود. تلاشهاي انجام شده در حوزه سواد اطلاعاتي هنوز در آغاز راه است و درك پيچيدگي، اثرات بلندمدت، و اهميت آمادهسازي افراد براي كار اطلاعاتي مؤثر، كار بيشتري طلب ميكند.
در دهه گذشته، سواد اطلاعاتي تبديل به موضوعي جهاني شده و اقدامات بسياري در اين راستا در سراسر جهان ثبت شده كه در اين ميان به طور ويژه ميتوان به آنچه در آمريكاي شمالي، استراليا، آفريقاي جنوبي و اروپاي شمالي صورت پذيرفته است اشاره كرد(Bruce & Candy, 2000). برنامههاي مستند شده در اين مناطق، به بسياري از ابعاد مرتبط با فناوري و مهارتهاي اطلاعاتي پرداختهاند. در حوزه آموزش، مدرسان و كتابداران و ديگر گروهها سرگرم فعاليت به منظور ادغام ساختاري مهارتهاي اطلاعاتي در برنامه تحصيلي هستند تا از اين رهگذر به خروجيهاي مرتبط در امر يادگيري دست يابند. ديگر اقدامات صورت گرفته در اين زمينه با آموزش از راه دور، فعاليتهاي پژوهشي و انتشاراتي مرتبط با سواد اطلاعاتي سروكار دارند. اخيراً كارفرمايان و سياستگذاران، براي حصول اطمينان از ايجاد مهارتهاي فناوري و اطلاعاتي متناسب در كاركنان براي انجام مؤثر مسئوليتهاي محوله به آنان، ضرورت توسعه نيروي كار در راه بسط اين مهارتها را مطرح نمودهاند.
1. آفريقـا
1-1. آفريقاي جنوبي
علاقه و توجه به موضوع سواد اطلاعاتي در آفريقاي جنوبي به واسطه دو عامل، يعني تغيير شكل نظاممند آموزش در تمامي سطوح، و كاربرد فزاينده فناوري تبادل اطلاعات پديد آمده است. چارچوب سياستگذاري در خصوص سواد اطلاعاتي در مؤسسههاي آموزش عالي از سه حوزه سياستگذاري ناشي ميشود كه عبارتاند از:
● سياستهاي آموزشي؛
● سياستهاي مربوط به فناوري ارتباطات و اطلاعات؛
● سياستهاي مربوط به كتابخانهها و خدمات اطلاعرساني.
واكنش دولتها به مباحث سواد اطلاعاتي بسته به علائق اساسي هر بخش، متغير بوده است. مثلاً بخشهايي نظير ارتباطات، تجارت و صنعت بر مشاركت اقتصادي، [حقوق] شهروندي و جهتگيريهاي كلي برنامههاي دولت براي تحقق جامعه اطلاعاتي تأكيد ميكنند. آگاهي دولت از اقتصاد مبتني بر دانش و علاقه آن به ارتقاي سطح آگاهي شهروندان از مزاياي تحقق جامعه اطلاعاتي، امروزه امري كاملاً اثبات شده است. دولت بر پيوند ميان فناوري اطلاعات با توسعه اقتصادي و آموزشي تأكيد فراواني دارد و خود در تعدادي از پروژههاي ملي و بينالمللي براي ترويج فناوري اطلاعات و به كارگيري آن شركت دارد. تعهد به ابعاد گوناگون سواد اطلاعاتي در بسياري از اسناد و بيانيههاي مرتبط با اين امر، آشكار است. مثلاً دولت آفريقاي جنوبي در «منشور فناوري اطلاعات اوكيناوا»[2] كه در نشست «جي 8» در «كيوشو»[3] در سال 2000 ميلادي تصويب شد مشاركت نمود. اين منشور نمايانگر همكاري ميان غنيترين كشورهاي جهان و تعدادي از كشورهاي در حال توسعه به منظور پركردن شكاف ديجيتالي بود.
اين دولت اخيراً [برنامه] «اينفوكام 2025»[4] را تصويب نموده كه استراتژي ملي دولتي در موضوع فناوري اطلاعات و ارتباطات است و به مثابه مبناي مشترك پروژههاي فناوري اطلاعات و ارتباطات عمل ميكند، پروژههايي كه هدف از آنها ايجاد جامعه اطلاعاتي به صورت شبكهاي، و رساندن كشور آفريقاي جنوبي به جايگاهي است كه بتواند در عرصه جهاني از توان رقابتي برخوردار گردد. «اينفوكام 2025» به موضوعات مربوط به خطمشي، زيرساختار، قابليت [نيروي] انساني و ظرفيت محلي در چارچوب صنايع فناوري اطلاعات و ارتباطات ميپردازد. يكي از اهداف آن، تسهيل و ترويج استفاده از فناوريهاي مخابراتي در آموزش و پرورش است. به موجب اين برنامه قرار است پايانههاي اطلاعرساني عمومي در دفاتر اصلي پست نصب شوند و مراكز اطلاعرساني جامعه («Telecenters») در شهركها و روستاها راه اندازي شوند. (De Jager & Nassimbeni, 2002)
در سالهاي اخير كتابداران و دانشگاهيان براي ارتقاي فرايند يادگيري براي همه، همكاري نمودهاند و دستورالعملهاي مربوط به سواد اطلاعاتي نيز به عنوان بخشي از آمادگي براي يادگيري مادامالعمر مورد استفاده قرار گرفته است. مثلاً «ائتلاف كنسرسيومهاي كتابخانهاي آفريقاي جنوبي»[5] راهنمايي و آموزش به كاربران را به عنوان نوعي جهتگيري راهبردي براي اين كنسرسيومها در سال 1999 پذيرفته است (De Jager & Nassimbeni, 2002). در حوزه آموزش عالي در آفريقاي جنوبي، لازم است كه سواد اطلاعاتي در ارتباط با عوامل و زمينههايي كه بر فرايندهاي آموزشي و تدريس اثر ميگذارند درنظرگرفته شود. اين عوامل بر محيط آموزشي پس از پايان «دوره آپارتايد»[6] )در شرايطي كه بسياري از دانشجوياني كه از لحاظ آموزشي دچار محروميت بودند، بدون برخورداري از آمادگيهاي لازم وارد مقاطع آموزش عالي ميشوند( مبتني است (Sayed, 2000). بنابراين، مهارتهاي اطلاعاتي بايد در محيطي همراه با تأكيد بر آمادگي يادگيرندگان و نيازهاي آنان، و با همكاري صميمانه كتابداران، فناوران و دانشگاهيان تدريس شوند.
پروژه «اينفوليت»[7]، پروژهاي درخور ذكر است كه در سال 1995 در زمينه سواد اطلاعاتي، با حمايت «شركت ريدرزدايجست»[8] آغاز شد و تا سال 2000 ميلادي ادامه يافت. اين پروژه، به كتابداران «وسترن كيپ» كمك كرد تا برنامههاي سواد اطلاعاتي مبتني بر برنامه تحصيلي را در مؤسسات دانشگاهي و نيز در مدارس و جوامع شروع كنند. در اين برنامه از نيازسنجي و بهترين اقدامات در امر سواد اطلاعاتي استفاده ميشود. يك دوره آموزشي واحدي با عنوان «مهارتها و ابزارهاي اطلاعاتي» در سال 1996 در «دانشگاه كيپتاون»[9] آغاز گرديد و هنوز هم ادامه دارد (Karese, 2000). پروژه «اينفوليت» با مشاركت دانشگاهيان و كاركنان واحدهاي اطلاعرساني انجام مي شود و سواد اطلاعاتي مناسب با نيازهاي فراگيران را ارائه ميكند.
آموزش فراگيران و سواد اطلاعاتي به يكي از حوزههاي پژوهشي در جامعه كتابداران آفريقاي جنوبي بدل گرديده است. اكثر مؤسسههاي آموزش عالي در فعاليتهاي مرتبط با سواد اطلاعاتي مشاركت دارند و اطلاعات حاصل از يك تحقيق جديد نشان ميدهد كه اكثر كتابداران دانشگاهي در تلاشاند تا آموزش مهارتهاي اطلاعاتي را با برنامههاي درسي تلفيق كنند.
در «دانشگاه آفريقاي جنوبي» (يونيسا) و «دانشگاه پرهتوريا» و «ناتال تكنيكون» چندين برنامه مرتبط با سواد اطلاعاتي، به مدت چندين سال ادامه داشته از سال 1997 تاكنون در «دانشگاه آفريقاي جنوبي» يك دوره جامع آموزشي در خصوص مهارتهاي اطلاعاتي در امر پژوهش، براي دانشجويان تحصيلات تكميلي رشته شيمي در محيط آموزش از راه دور برگزار شده و در آن از شيوههاي كارگاهي مانند آموزش عملي و روشهاي ابتكاري ارزيابي، استفاده شده است. (Dejager & Nassimbeni, 2002)
در سال 2001 ميلادي يك پيمايش الكترونيكي به منظور سنجش ميزان حمايت سازماني از سواد اطلاعاتي و فعاليتهاي جاري مرتبط با آن به عمل آمد كه 26 مؤسسه دانشگاهي آفريقاي جنوبي جامعه اين پژوهش را تشكيل ميدادند. نتايج اين پيمايش نشان داد كه تنها يك مؤسسه بر اهميت «يادگيري مادامالعمر» تأكيد درجه اول داشته است و شواهد اندكي مبني بر وجود برنامههاي استراتژيك سازماني در راستاي تلفيق سواد اطلاعاتي در كليت برنامههاي درسي به دست آمد. در اكثر اين مؤسسهها، كتابخانهها در قالب دورههاي گوناگون، مهارتهاي اطلاعاتي را به دانشجويان ارائه ميكنند و تلاشهاي بسياري به منظور تلفيق اين آموزشها با برنامه درسي به عمل ميآيد. توجه به سنجش نتايج حاصل از آموزش سواد اطلاعاتي نيز در حال رشد است. امروزه كتابداران دانشگاهي آفريقاي جنوبي درمييابند كه آموزش سواد اطلاعاتي بايد با برنامههاي درسي و آموزشي ادغام شود تا بتوان به بيشترين تأثير ممكن دست يافت و در اين راه به اشتراك تجارب و انجام بهترين اقدامات، نياز خواهد بود.
2. آسيـا
2-1. چين
از اوايل دهه 1980 دولت چين حمايتها و تشويقهاي فراواني از تدريس مهارتهاي اطلاعاتي و كتابخانهاي در مؤسسههاي دانشگاهي اين كشور به عمل آورده و در اين رابطه چندين كنفرانس ملي برگزار كرده است. گرچه در بسياري (39%) از دانشگاههاي چين آموزش كاربران اطلاعات انجام ميشود، اما درصد كمي از دانشجويان مقاطع آموزش عالي قادر به شركت در اين آموزشها هستند، زيرا آموزش كاربران در قالب دورههايي جداگانه اجرا ميشود و با برنامه درسي تلفيق نشده است. همگام با رشد محيط فناوري و شبكه در چين، نياز به آموزش مهارتهاي اطلاعاتي نيز رشد ميكند. در 20 سال گذشته، مقالات بسياري در موضوع آموزش كاربران كتابخانه، در مجلات و روزنامههاي چين به چاپ رسيده.
اخيراً كشور چين اولين «كارگاه ملي سواد اطلاعاتي براي آموزش عالي» را در ژانويه 2002 در «دانشگاه هيلانگ جيانگ»[10] واقع در شهر «هاربين» برگزار نمود. بيش از 170 كتابدار از نواحي مختلف چين در اين كنفرانس حضور يافتند و همگي اظهار علاقه كردند كه «استانداردهاي قابليتهاي سواد اطلاعاتي» «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و پژوهشي»[11] را به منظور كمك به دانشجويان براي كسب مهارتهاي اطلاعاتي به كار بگيرند. استانداردهاي «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و پژوهشي» به زبان چيني ترجمه و در مجامع كتابخانهاي مراكز دانشگاهي سراسر چين توزيع شدند.
برنامه آموزش مهارتهاي اطلاعاتي در «دانشگاه تسينگهوا»[12] مدل و الگوي خوبي براي آينده به شمار ميرود. «دانشگاه تسينگهوا» واقع در پكن يك دانشگاه جامع پژوهشي عمومي است كه داراي مركزيت علمي بالايي است و در تسهيل توسعه اقتصادي در عرصه ملي نقش چشمگيري ايفا ميكند. اين دانشگاه مشتمل بر 44 مؤسسه تحقيقاتي، 9 مركز مهندسي و چندين آزمايشگاه بزرگ در سطح ملي است. در اين دانشگاه 37 دوره آموزشي كارشناسي، 107 دوره كارشناسي ارشد و 64 دوره دكترا وجود دارد و داراي 19142 دانشجوي رسمي است. از مجموع 7906 كارمند شاغل در اين دانشگاه، 15 نفر در فرهنگستان مهندسي چين و 16 نفر در فرهنگستان علوم چين عضويت دارند.
كتابخانه اين دانشگاه در سال 1911 تاسيس شده و داراي بيش از 5/2 ميليون جلد كتاب، از جمله 300 هزار كتاب قديمي چيني با صحافي پارچهاي است. اين كتابخانه با مجموعه منابع گسترده خود و تأكيد بر اطلاعات علمي، همه ساله هفت دوره آموزشي واحدي در موضوع سواد اطلاعاتي براي بيش از 2000 دانشجوي مقاطع عالي و تكميلي برگزار ميكند و دورههاي ديگري نيز به منظور كسب آمادگيهاي لازم براي نوشتن پاياننامه از سوي كتابداران براي دانشجويان تحصيلات تكميلي برگزار ميگردد. علاوه بر اين، كتابداران با همكاري همكاران دانشگاهي خود براي شناخت نيازهاي دانشجويان در امر بازيابي اطلاعات در سطح دانشگاه و به صورت آموزش از راه دور، تلاشهايي به عمل آوردهاند. آنچه در حال حاضر مدنظر و در كانون توجه قرار دارد، روزآوري دورههاي كنوني آموزش بازيابي اطلاعات به منظور همخواني بيشتر با استانداردهاي «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و پژوهشي» است.
برگزاري نشستهاي كتابداران و كارگاههاي آموزشي ويژه در سطح ملي (نظير آنچه كه در سال 2002 در شهر هربين برگزار شد) به كتابداران دانشگاهي چيني كمك فراواني ميكند تا برنامههاي «دانشگاه تسينگهوا» در راستاي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي و فناوري را دنبال كنند. بسياري از كتابداران دانشگاهي در حال روزآوري برنامههاي آموزشي مربوط به مهارتهاي اطلاعاتي هستند تا با ارائه دورههاي جداگانه واحدي و نيز با روشهاي مختلف آموزش مهارتهاي اطلاعاتي، به نيازهاي دانشجويان در عصر ديجيتال پاسخ گويند (Sun, 2002).
2-2. سنگاپور
در سنگاپور دولت در حال تبليغ براي ساخت جامعهاي مبتني بر دانش است تا با الزامي كردن آمادگي همه افراد براي كار در محيطي اطلاعاتي، از همه مهارتهاي حل مسئله برخوردار و به سواد اطلاعاتي مجهز شوند تا بتوانند در توسعه اقتصادي كشور سهيم باشند. در سنگاپور، مهارتهاي اطلاعاتي در مقطع آموزش ابتدايي و متوسطه براساس مصوبات وزارت آموزش به دانشآموزان تعليم داده ميشوند. اين امر ابتدا به عنوان اقدامي آزمايشي در سال 1987 آغاز شد و به انتشار «مهارتهاي اطلاعاتي»[13] در سال 1991 انجاميد. اين رهنمودها به طور خاص براي مدارس ابتدايي و راهنمايي و به منظور كمك به تدريس مهارتهاي اطلاعاتي به دانشآموزان تدوين شدهاند. در سال 1996 نيز با همكاري معلمان و كتابداران، «پروژههاي مشاركتي گروههاي پشتيباني كتابخانه در مدارس ابتدايي»[14] به چاپ رسيد و در سال 1997، اثر ديگري با عنوان «سواد اطلاعاتي و رهنمودهاي سواد اطلاعاتي: مطالب تكميلي»[15] منتشر گرديد.
بخش مطالعات اطلاعرساني در «دانشگاه فني نانيانگ»[16]، پژوهشي در خصوص مهارتهاي اطلاعاتي دانشجويان تحصيلات عالي و تكميلي، بويژه در رشته مهندسي اجرا نمود و مشكلاتي را كه اين دانشجويان در استفاده مؤثر از اطلاعات با آنها مواجه هستند دريافت نتايج اين پژوهش براي ادغام آموزش سواد اطلاعاتي در برنامههاي تحصيلي مقطع كارشناسي مورد بهرهبرداري قرار گرفت. يافتههاي پژوهشهايي كه در موضوع سواد اطلاعاتي در سنگاپور اجرا گرديده ميتواند براي مؤسسههاي ديگر نقاط جهان، بسيار مفيد واقع شود(Hepworth, 2000) .
علاوه بر اقدامات به عمل آمده در زمينه سواد اطلاعاتي در مراكز آموزشي، پيشرفتهايي نيز در حوزه پژوهش در محيطهاي كاري حاصل شده است. براساس مطالعة به عمل آمده در سنگاپور كه به بررسي فرايندهايي ميپرداخت كه كاركنان براي دستيابي به اطلاعات مورد نياز و استفاده از اطلاعات در انجام مسئوليتهاي محوله در محيط كار به خدمت ميگرفتند، اين نتيجه حاصل گرديد كه سواد اطلاعاتي يك فرايند منظم و نظاممند نيست، بلكه بيشتر جنبه شخصي و خلاق دارد. اين نوع سواد در مورد همگان يكسان نيست و از اينرو بايد منعطف، خلاقانه و واكنشي باشد. براساس مطالعهاي، از هشت نفر بازرس (مميز) از شركتهاي مختلف در رابطه با وظايف بازرسي و امور كاري آنان مصاحبه به عمل آمد. نتيجه اين مصاحبه نشان داد كه رفتار اطلاعجويي افراد در محيط كار با يكديگر تفاوت دارد و هميشه نظاممند و همگن نيست. سواد اطلاعاتي در محيط كار در صورتي ميتواند مفيد و مؤثر واقع شود كه خلاق و پويا، و مبتني بر همكاري و تفكر انتقادي باشد. رفتار اطلاعجويي بايد در تمام فرايندهاي پيچيده تفكر تلفيق شود و افراد ملزم شوند كه مهارتهاي اطلاعجويي شخصي خود را توسعه دهند. سواد اطلاعاتي در صورتي ميتواند در محيط كار توسعه يابد كه شركتها به ترويج ارتباطات خوب، اشتراك در رفتار اطلاعجويي، فناوري به مثابه يك ابزار و نه به عنوان هدف، و انعطافپذيري كاركنان بپردازند(Cheuk, 2000).
3. اقيانوسيـه
3-1. استراليا
كتابداران دانشگاهي در استراليا، فعالانه ارتباط ميان سواد اطلاعاتي و يادگيري مادامالعمر را دنبال كردهاند. آنان چهاركنفرانس ملي موفق در موضوع سواد اطلاعاتي برگزار نمودهاند كه همگي توسط «كتابخانه دانشگاه استرالياي جنوبي»[17] و «گروه تخصصي موضوعي سواد اطلاعاتي» وابسته به «انجمن كتابداري و اطلاعرساني استراليا»[18] سازماندهي شدهاند و خلاصه مقالات آنها را نيز منتشر كردهاند. آنان از طريق كنفرانسهاي ياد شده و بسياري مباحثات، انتشارات و تعاملات، شروع به تدوين استراتژيهايي براي كمك به پيشرفت سواد اطلاعاتي به عنوان يك موضوع آموزشي مهم ـ نه تنها در سطح آموزش عالي، بلكه در كل جامعه ـ كردند، كه در زير به نمونههايي از آنها اشاره ميشود. تأكيد استراليا بر يادگيري مادامالعمر، منجر به مشاركتهاي جديدي ميان هيئت علمي و كتابداران براي تغيير شكل آموزش و يادگيري ميشود.
در «دانشگاه بالارات»[19] سواد اطلاعاتي اقدام رو به گسترشي است كه بر مبناي تخصصهاي چهارگانه «باير»[20]، يعني تدريس، كاربرد، تلفيق و كشف، تدريس ميشوند(Boyer, 1990).
كتابداران به اتفاق اعضاي هيئت علمي تلاش ميكنند كه سواد اطلاعاتي را در برنامه تحصيلي تلفيق كنند، آن را به شرايط دريافت گواهينامه فارغالتحصيلي بيفزايند، و به تأييد هيئت آكادميك [كشوري] برسانند. كارهاي بسياري انجام شده، اما براي سنجش استفاده از اطلاعات توسط دانشجويان و اعضاي هيئت علمي، تحقيق بيشتري لازم است (Radomski, 2000).
از دهه 1970، سواد اطلاعاتي موضوع مهمي در «دانشگاه ولانگانگ»[21] محسوب ميشود. در سال 1989، اين دانشگاه خط مشيي را براي سواد رايانهاي ارائه نمود و سه سال بعد نيز به شكل جديدي بر سواد اطلاعاتي تأكيد كرد. در سال 1995، يك «گروه كاري در موضوع سواد اطلاعاتي» تشكيل شد و «خطمشي سواد اطلاعاتي» در سال 1997 تدوين گرديد. از آن زمان تاكنون نيز دستاوردهاي بسياري از نظر تلفيق آموزش مهارتهاي اطلاعاتي در تمامي برنامههاي درسي به دست آمده است (Wright & McGurk, 2000).
كتابداران «دانشگاه استرالياي جنوبي» خود را ملزم ميدانند تا اطمينان حاصل نمايند كه دانشجويان به سواد اطلاعاتي دست مييابند. در «دانشگاه فناوري»[22] واقع در «سيدني»[23] نيز دانشجويان از آموزشهاي سواد اطلاعاتي به عنوان بخشي از دروس مؤظف خود بهرهمند ميشوند. در «دانشگاه فني كوئينزلند»[24] كتابداران، يك دوره فشرده و پيشرفته مهارتهاي بازيابي اطلاعات را براي دانشجويان تحصيلات تكميلي تدريس ميكنند. در «دانشگاه مركزي كوئينزلند» استفاده از فناوريهاي همزمان و منقطع[25]، كتابداران را قادر ساخته است آموزش مهارتهاي اطلاعاتي را از طريق وب براي انبوه دانشجوياني كه از راه دور آموزش ميبينند، ارائه نمايند. آشكار شده است كه شيوه ويديو كنفرانس، يك راهبرد ارزشمند در آموزش از راه دور ميباشد. برنامههاي آموزشي مبتني بر رايانه نيز برنامههايي مؤثر براي تدريس نحوه جستجو در پايگاههاي اطلاعاتي شناخته شدهاند. براي استفاده از فناوريهاي مناسب و بهرهگيري از راهبردهاي مناسب در آموزش و يادگيري، لازم است آموزشهاي بيشتري به كاركنان داده شود.
بيش از نيمي از جمعيت دانشجويي «دانشگاه مركزي كوئينزلند» به دليل سكونت در مناطق دوردست، از آموزش از راه دور استفاده ميكنند. استفاده منعطف از فناوري به ارتقاي سطح آموزش از راه دور كمك كرده و به كتابداران امكان داده است آموزش مهارتهاي اطلاعاتي را به شيوهاي بهنگام به دانشجويان آموزش از راه دور عرضه كنند. در سالهاي 1996 و 1997 كاركنان كتابخانه، استفاده از فناوري ويديو كنفرانس را در تدريس شيوه دسترسي و بهرهگيري از انواع پايگاههاي اطلاعاتي به دانشجويان آموزش از راه دور آغاز كردند. «برنامه مديريت آموزش و يادگيري دانشگاه» نسبت به [آموزش] سواد اطلاعاتي و مهارتهاي لازم براي يادگيري مادامالعمر متعهد است. كتابداران و هيئت علمي با همكاري هم در تلاشاند تا دستورالعملهاي سواد اطلاعاتي را با برنامه درسي دانشجويان تلفيق نمايند و انواع فناوريهاي آموزشي و برنامههاي آموزشي براي تدريس مهارتهاي اطلاعاتي به كار گرفته ميشوند. برنامههاي مبتني بر رايانه و شيوه ويديو كنفرانس با موفقيت كامل در آموزش از راه دور به كار گرفته شدهاند. ارزيابيهاي منظم و دورهاي به ارتقاي شيوههاي مختلف آموزشي كمك كرده است (Appleton & Orr, 2000).
علاوه بر پيشرفتهايي كه در زمينه يادگيري دانشجويان حاصل گرديد، ذكر اين نكته نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است كه محققان استراليايي در مستندسازي سواد اطلاعاتي در محيطهاي كاري، پيشگام بودهاند؛ براي تعيين موارد زير، تحقيقهايي در دست انجام است:
● رابطه ميان سواد اطلاعاتي و هر يادگيرنده؛
● ماهيت دانش، اطلاعات و سواد اطلاعاتي در فرهنگهاي مختلف؛
● تجارب افراد و گروههاي مختلف در رابطه با سواد اطلاعاتي؛
● موانع موجود بر سر راه اجراي برنامههاي سواد اطلاعاتي؛
● راهبردهايي براي كمك به افراد و جوامع به منظور مجهز شدن به سواد اطلاعاتي (Bruce, 2000).
3-2. نيوزيلند
نيوزيلند از سال1993، داراي يك چارچوب آموزش رسمي ملي براي [تعليم] مهارتهاي اطلاعاتي در حوزه آموزشهاي اجباري بوده است. اما مدرسان احساس ميكردند كه توسعه كاركنان براي آمادگي آنان به منظور تدريس مهارتهاي اطلاعاتي ضروري است. در سال 1998، مطالعهاي به منظور تعيين نيازهاي خاص مدرسان از نظر آمادهسازي دانشجويان براي استفاده مؤثر از اطلاعات و ايفاي نقش به مثابه تسهيلكنندگان يادگيري مبتني بر منابع اطلاعاتي انجام گرفت. نتايج نشان داد كه گرچه آموزش مهارتهاي اطلاعاتي در مدارس يك ضرورت است، اما به درستي در محتواي درسي گنجانده نشده است و نيز، هر چند مربيان براي مهارتهاي اطلاعاتي ارزش قائلاند، اما آگاهي آنان در مورد آموزش چنين مهارتهايي اندك است و در مدارس از سواد اطلاعاتي به طور اساسي حمايت نميشود. مطالعات نشان داده كه گرچه با سياستهاي موجود، آموزش سواد اطلاعاتي در مدارس الزامي است، اما اجراي آن در عمل، در نبود برنامههاي مناسب براي توسعه حرفهاي معلمان و اساتيد بدون همكاري با افراد ديگر نظير كتابداران مدارس ابتدايي، بسيار دشوار خواهد بود(Moore, 2000).
اصول سواد اطلاعاتي و اهداف آن در نيوزيلند پذيرفته شده و بسياري از صاحبنظران در تلاشاند تا درك و به كارگيري آموزش مهارتهاي اطلاعاتي را در كشور بسط دهند. يكي از اجزاي مهم فعاليتهاي آموزشي در نيوزيلند، طراحي ابزارهاي سنجش پيامدهاي سواد اطلاعاتي است (Brown, 1998).
در يك اقدام مشترك بينالمللي ميان كانادا و نيوزيلند، اهداف و اقدامات مربوط به آموزش كاربر، و رابطه بين آموزش كاربر و سواد اطلاعاتي در كتابخانههاي دانشگاهي مورد مقايسه قرار گرفتند. نتايج حاصل نشان داد كه در نگرشها و عملكردهاي كتابداراني كه در كانادا و نيوزيلند مسئول آموزش كاربران بودند، بيش از آن كه تفاوت وجود داشته باشد، تشابه ديده ميشود. لازم است در مقايسه با اقدامات صورت گرفته براي بسط سواد اطلاعاتي و پيامدهاي آن در كشورهاي مختلف، تحقيقات وپژوهشهاي بيشتري صورت پذيرد(Julien, 1998) .
4. اروپـا
از سال 1994 تا 1997، اتحاديه اروپا بودجه لازم براي برگزاري «دورههاي آموزش براي كاربران نهايي دسترسي به اطلاعات از طريق فناوري ارتباطات (اجوكيت)[26]» را تأمين نمود و دانشگاههاي ايرلند، سوئد، فرانسه، اسپانيا و انگلستان با رهبري «دانشگاه چالمرز»[27] در اين دورهها شركت كردند (Fjallbrant, 2000). همكاريهاي ميان كشورهاي اروپايي منجر به برگزاري دو برنامه آموزشي «اينتو اينفو»[28] مبتني بر وب براي تدريس سواد اطلاعاتي در هفت حوزه موضوعي (معماري، شيمي، انرژي، مهندسي برق و الكترونيك، علوم زيستمحيطي، پزشكي، و فيزيك) گرديد. اين برنامهها براي آموزش حرفهاي طراحي شدهاند و دربرگيرنده ابزارهاي راهنما و مواد متن كامل بودند. براي آينده مدلهاي بيشتري براي موضوعهاي ديگر در دست طراحي است. اين برنامهها به عنوان برنامههاي پشتيبان شبكهاي براي دورههاي آموزش عالي و تكميلي در سطح دانشگاه و در آموزشهاي از راه دور مورد استفاده قرار ميگيرند. مسيريابهايي در حوزههاي مختلف موضوعي براي حمايت سازمان يافته از آموزش، و يك واحد[29] دسترسي با نام «منابع اطلاعاتي»، تصويرگر رويكردهاي اكتشافي در يادگيري مهارتهاي اطلاعاتي هستند.
طي سالهاي 1998 تا 1999 پروژه «دورههاي اطلاعاتي آموزش از راه دور با دسترسي از طريق شبكه» (دديكيت)[30] با حمايت مالي اتحاديه اروپا به اجرا درآمد و در طي آن دورههاي آموزشي با صرفه و مؤثري براي آموزش از راه دور با شركت 9 كشور اروپايي برگزار شد. در اين دورهها از نوعي طراحي آموزشي منعطف استفاده شده بود و آموزشها از طريق شبكه، ارائه و پشتيباني ميشدند. شركتكنندگان در اين پروژه در برگزاري دورههاي سواد اطلاعاتي براي مؤسسههاي خود بر واحدهاي «اينتو اينفو» تكيه داشتند. از ويژگيهاي بارز مدل «دديكيت» استفاده از آموزش توأم با همكاري در گروههاي كوچك، همراه با حمايت فعال همسالان و مربيان است.
4-1. انگلستان
كتابداران آموزشگاهي و دانشگاهي انگلستان در تدوين نظريهها و برنامههاي مرتبط با آموزش كاربران و سواد اطلاعاتي فعالانه مشغول هستند. در اين رابطه ميتوان خصوصاً به دانشكدهها و دانشگاههاي پليتكنيك اشاره كرد كه تاكنون چندين برنامه آموزشي در خصوص مهارتهاي اطلاعاتي برگزار نمودهاند. از روشهاي مختلف مورد استفاده در اين دورهها ميتوان به واحدهاي آموزش مبتني بر رايانه و بستههاي آموزشي مبتني بر رسانهها اشاره نمود. برنامههاي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي نيز بر برنامههاي يادگيري آزاد و تحصيلات بزرگسالان متمركز بودهاند.
در سال 1998 «كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» (اسكانل)[31] با ايجاد يك گروه كاري فوري، بيانيهاي درباره مهارتهاي اطلاعاتي در آموزش عالي صادر كرد. اين كنفرانس كه در سال 1980 تأسيس شده داراي 157 عضو است و سعي دارد كيفيت و دامنه تأثير كتابخانهها را در آموزش مقاطع عالي در ايرلند و انگلستان توسعه دهد و بهبود بخشد. اين كنفرانس اخيراً بينش و مأموريت خود براي خدمات اطلاعرساني دانشگاهي در سال 2005 را منتشر نموده است.
«كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» به هفت مجموعه از مهارتها كه دربرگيرنده سطح پايه در مهارتهاي فناوري اطلاعات هستند اشاره دارد. بخش اعظم كتابداران دانشگاهي به نوعي مشغول آموزش مهارتهاي اطلاعاتي هستند. بينش «كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» براي سال 2005 بر توسعه درگاههاي وب[32]، محيطهاي اطلاعاتي مديريت شده، و مشاركت رسمي تأكيد دارد و يادگيري و پژوهش را به مثابه نوعي مدل در يك نظام پيوسته و در عين حال توزيع شده از منابع محلي، منطقهاي، ملي و جهاني تعريف ميكند. سرانجام اين كه نقش كاركنان كتابخانهها را نقش يك مشاور و مربي پيشبيني ميكند. «اسكانل» كنفرانسها و نشستهايي برگزار ميكند، براي توسعه نيروي انساني فعاليت ميكند، خدمات مشاورهاي و اطلاعات ارائه ميدهد، رهنمودهايي در باب يادگيري و تدريس عرضه ميكند، و مقالات تحقيقي، مقالات ترويجي، آمار، رهنمود، و خبرنامههايي منتشر مينمايد.
تعدادي از دانشگاههاي بريتانيا (از قبيل «كرانفيلد»[33]، «شفيلد»[34] و « نورث همپتون»[35]) در حال حاضر طبق دستورالعملهاي «اسكانل» عمل ميكنند. ديگر دانشگاههاي انگلستان از سايتهاي آموزش مجازي[36]، واحدهاي آموزشي درونخطي، تكآموزها، واحدهاي آموزش از راه دور، و طيف وسيعي از ديگر روشهاي آموزشي براي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي مناسب به دانشجويان استفاده مينمايند.
علاوه بر فعاليتهاي ياد شده، اقدامات قابل ذكر مفيد و منفرد ديگري در اين رابطه توسط دانشگاههاي «نورث آمبريا»[37] و «كارديف»[38] صورت پذيرفته است. در حال حاضر، يك پروژه تحقيقاتي بسيار جالب در «دانشگاه نورث آمبريا» در دست اجرا است كه پروژه «جوبيلي»[39] نام دارد. اين پروژه به بررسي رفتار اطلاعيابي كاربران اينترنت ميپردازد تا اين رفتار را در مؤسسههاي آموزش عالي انگلستان مورد پيشبيني و نظارت قرار دهد و ويژگيهاي آن را دريابد.
در سال 2001 «دانشگاه كارديف» خطمشي خود را در امر سواد اطلاعاتي تدوين نمود كه براي تحقق آن، همكاري بخشهاي بسياري پيشبيني شده بود. كتابداران جهتگيري راهبردي را هماهنگ با وظيفه سازماني خود و به منظور كمك به تلفيق مهارتهاي اطلاعاتي در برنامههاي آموزشي و تدوين خطمشي سواد اطلاعاتي در كل دانشگاه تعيين كردند. كتابداران شاغل در «دانشگاه كارديف» برنامة آموزشي بسيار گستردهاي را براي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي به مرحله اجرا گذاشتهاند.[40]
پروژه قابل ذكر ديگر در اين رابطه پروژه «بيگ بلو» ميباشد كه «جيسك» (كميته سامانههاي مشترك اطلاعاتي) تأمينكننده بودجه آن است. در اين پروژه، مهارتهاي اطلاعاتي به دانشجويان آموزش داده ميشوند و اين امر توسط كتابداران «دانشگاه منچستر متروپوليتن» و «دانشگاه ليدز»[41] صورت ميپذيرد. اين پروژه، مدلي از يك فرد داراي سواد اطلاعاتي، يك مجموعه ابزار كمكي و خروجيهاي آموزشي را ارائه ميدهد.
«پروژه توسعه آموزشي كاركنان كتابخانهها در بخش آموزش عالي» (اجوليب)[42] بر نقش مهمي تأكيد دارد كه كتابداران و ديگر كاركنان پشتيباني در وارد كردن منابع اطلاعات شبكهاي به تدريس، يادگيري و تحقيق روزمره برعهده دارند. كتابداران عوامل كليدي در ارائه خدمات آموزشي براي استفاده از اين منابع هستند. اين پروژه برنامهاي ملي براي توسعه آموزشي كاركنان شاغل در كتابخانهها و مراكز اطلاعاتي است و شركتكنندگان در اين پروژه، ازمهارتهاي اطلاعاتي شبكهاي، و مهارتهاي آموزشي مورد نياز براي كار به عنوان كارمند آموزشي و پشتيباني در كتابخانههاي الكترونيكي برخوردار ميشوند. اين پروژه، كنسرسيومهاي منطقهاي در سراسر انگلستان ايجاد كرده و از آنها حمايت ميكند تا جامعهاي متنوع را در سطوح و شاخههاي گوناگون آموزش عالي پديد آورد. تيمي از مسئولان توسعه، اين كنسرسيوم را با هماهنگي «تيم هسته» تشكيل خواهند داد(Bruce, 2000) .
4-2. اسكاتلند
از سال 1999 «دانشگاه گلاسگو»[43] روي «پروژه سيت اسكيپس»[44] مشغول كار بوده تا آموزش دانشجويان آموزش عالي در زمينه فناوري رايانه و اطلاعات در تمامي انگلستان را بررسي كند. در دانشگاه گلاسگو، سواد اطلاعاتي از نظر توسعه منابع انساني و آموزش از طريق شبكه در دانشگاه گلاسگو، مورد بحث قرار گرفته است.
«كميته سامانههاي مشترك اطلاعاتي» (جيسك)، (كه قبلاً در ارتباط با پروژه «بيگ بلو» ذكر آن رفت) بودجه مورد نياز براي پروژههاي مرتبط با آموزش سواد اطلاعاتي به دانشجويان آموزش عالي را فراهم ساخته است. براي كمك به اين تلاش و براي كمك به دانشجويان در كسب مهارتهاي پژوهشي، مطالب آموزشي متعددي تدوين شدهاند [45].
علاوه بر اين، چندين دانشگاه اسكاتلندي نيز برنامههاي گستردهاي در زمينه سواد اطلاعاتي تهيه نمودهاند. مثلاً «دانشگاه گلاسگو» از سال 1994 تاكنون يك برنامه آموزشي «فناوري اطلاعات» داشته[46] و بيش از 5200 دانشجو در اين دوره شركت نمودهاند.
ديگر دانشگاهها نيز به آموزش مهارتهاي فناوري اطلاعات در ابعاد مختلف آن پرداختهاند. «دانشگاه رابرت گوردون»[47] در «آبردين» در مطالعهاي مشاركت داشته كه طي آن قرار است مهارتهاي اصلي مربوط به فناوري اطلاعات براي برنامه درسي پايههاي تحصيلي 5 تا 14 در اسكاتلند، مورد بررسي قرار گيرد (Presentation…,2002).
4-3. ايرلند
امروزه نياز به انجام اقداماتي در راستاي توسعه سواد اطلاعاتي در ايرلند احساس ميشود و در حال حاضر چندين مركز دانشگاهي اين كشور، اقداماتي را در اين رابطه آغاز كردهاند. مصاحبههايي عميقي كه با 20 تن از اساتيد دانشكدههاي علوم اجتماعي در پنج دانشگاه ايرلند صورت گرفته بود، مورد تحليل قرار گرفت تا نقش سواد اطلاعاتي در دانشگاهها سنجيده شود. نتايج نشان داد كه سواد اطلاعاتي از جايگاه نسبتاً مهمي در محيطهاي دانشگاهي برخوردار ميباشد و لازم است در اين رابطه تحقيقات بيشتري در جوامع دانشگاهي صورت پذيرد تا نهايتاً برنامههاي آموزشي سواد اطلاعاتي در برنامههاي آموزشي رسمي دانشگاهها گنجانده شوند.
بر اساس نياز به آموزش فناوري اطلاعات و ارتباطات براي كاركنان و نيز دانشجويان، «دانشگاه كوئينز»[48] در «بلفاست» يك «برنامه آموزش و صدور تأييديه» در سال 2000 ـ به صورت سه ساله ـ برگزار كرد و بودجه مالي آن نيز توسط «وزارت اشتغال و آموزش ايرلند شمالي» تأمين گرديد[49].
تاكنون، يافتهها نشان ميدهند كه اين برنامه براي كاركنان مؤثر است و آنان به اين ترتيب براي تدريس مهارتهاي اطلاعاتي و فناوري به دانشجويان، آمادگيهاي لازم را كسب ميكنند. اما براي دانشجوياني كه از مدرسان براي كسب مهارتهاي اطلاعاتي برخوردارند و اين مهارتها با دورههاي تحصيلي كنوني آنان تلفيق شده، شيوه مناسبتري كشف خواهد شد. «دانشگاه كوئينز» اميدوار است كه كليه فارغالتحصيلان از مهارتهاي فناوري ارتباطات و اطلاعات مناسب براي كار در يك محيط تجاري مدرن برخوردار گردند(Presentation…, 2002).
4-4. آلمان
در جمهوري دموكراتيك آلمان سابق، آموزش كاربران در خصوص بهرهگيري از اطلاعات، بخش عمده برنامههاي آموزشي را در كليه سطوح از سطح مقدماتي تا متوسطه و پس از آن تشكيل ميداد. آموزش كاربران كتابخانهها يكي از لوازم و بخشهاي برنامه عمومي درسي در طي اين دوره بود. اين امر تا حدودي به نوع [و محدوده] اطلاعاتي كه شهروندان ميتوانستند بدانها دسترسي داشته باشند نيز مربوط ميشد، چرا كه آزادي اطلاعات وجود نداشت و دولت سعي ميكرد نوع اطلاعات قابل دسترسي براي دانشجويان و شهروندان را محدود كند. پس از فروپاشي ديوار برلين و اتحاد آلمان شرقي و غربي، اين نوع آموزش به كاربران، حذف گرديد.
در اين دوران، مشخصه كتابخانههاي آكادميك غربي، مجموعههاي بسته منابع بود و كاربران ميبايست هر يك از اقلام مورد نظر خود را درخواست ميكردند. دسترسي به كتابخانهها بسيار محدود بود و خدمات كاربران به خوبي توسعه نيافته بود. اما در دهه 1990 كتابداران دانشگاهي آلمان، بتدريج درهاي كتابخانه را به روي مراجعان گشودند و دريافتند كه لازم است به كاربران، برحسب نيازهايي كه در محيط ديجيتالي، و محيط آموزش و يادگيري درونخطي بيان ميدارند، آموزشهاي لازم را ارائه كنند. هم «دانشگاه هايدلبرگ»[50] و هم «دانشگاه هامبورگ»[51]، برنامههاي آموزش سواد اطلاعاتي و تكآموزهاي درونخطي را عملي كردهاند. علاوه بر اين كنسرسيومي با كمك آنان براي فعاليت در امر قابليتهاي اطلاعاتي تأسيس شده تا به مبادله اطلاعات در ميان كتابداران مرتبط با سواد اطلاعاتي كمك كند.
كنفرانس سالانه «انجمن كتابخانههاي آلمان»[52] در سال 2001 براي اولين بار به طرح يك برنامه منسجم براي آموزش سواد اطلاعاتي پرداخت. ديگر كتابخانههاي دانشگاهي نيز به همين ترتيب و به تدريج، استفاده از انواع مدلهاي آموزشي را براي كمك به كاربران در به دست آوردن مهارتهاي اطلاعاتي آغاز نمودند.
4-5. سوئد
كتابداران دانشگاهي در سوئد، بيش از 20 سال است كه بويژه در حوزههاي مهندسي، پزشكي و اقتصاد، درگير برنامهها و دورههاي مختلف براي آموزش كاربران هستند. آنان از فناوري اطلاعات براي ارائه برنامههاي آموزشي مؤثرتر به دانشجويان مبتدي، و در نتيجه فرصتدادن به كتابداران براي تدوين آموزشهاي پيشرفتهتر در زمينه مهارتهاي اطلاعاتي الكترونيكي به دانشجويان سطوح بالاتر و تكميلي استفاده كردهاند.
«شوراي اطلاعات علمي» با نام «نوردينفو»[53] مأموريت دارد «همكاري بين كشورهاي اسكانديناويايي» را در مورد مسائل مربوط به اطلاعات و مستندسازي در كتابخانههاي تحقيقاتي برقرار سازد. هماكنون اقدام جديدي در امر آموزش سواد اطلاعاتي با عنوان «گروه نوردينفوليت»[54]. زيرنظر«كريستينا تاووت»[55] شروع شده
در دو دهه گذشته، «دانشگاه فني چالمرز» برنامههاي جامعي را براي آموزش دانشجويان و مجهز نمودن آنها به سواد اطلاعاتي برگزار كرده است. در اين برنامهها هم براي دانشجويان كارشناسي و پايينتر و هم براي دانشجويان تحصيلات تكميلي از برنامههاي يادگيري مبتني بر پروژه استفاده شده و حالت مبتني بر وب دارند. از برنامههاي آموزشي «اينتواينفو» كه قبلاً ذكر شد، در چهار سال گذشته به عنوان پشتيبان درونخطي براي دانشجويان عالي و تكميلي وب استفاده گرديده است.
يك مطالعه تحقيقاتي كه در سالهاي 94-1993 در سوئد به انجام رسيد به بررسي رفتار اطلاعجويي 25 دانشآموز سالهاي آخر دبيرستان در رابطه با نكتهيابي، توازن اطلاعات و تحليل اطلاعات پرداخت نتايج نشان داد كه اطلاعجويي تا حد بسيار زيادي به ديدگاه فراگير نسبت به محتواي موضوعي بستگي دارد. نتايج اين بررسي حاكي از آن است كه استفاده از يك شيوه رابطهاي در آموزش سواد اطلاعاتي، در تقويت ديدگاه فراگيران مؤثر ميباشد. بعلاوه، اين امر ميتواند تنوع يادگيري و يادگيري انفرادي را گسترش دهد. بنابراين بايد به جاي تأكيد بر جستجوي اطلاعات يا بر فناوري در آموزش مهارتهاي اطلاعاتي بر استفاده از اطلاعات تأكيد گردد. كتابداران، اساتيد و مربيان بايد با يكديگر همكاري كنند و بر مشاهده تجارب دانشجويان در رابطه با محتواي اطلاعات به منظور تعيين تعاملات آنها در رفتار اطلاعيابي و استفاده از اطلاعات بپردازند. روش رابطهاي براي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي كه در اين مطالعه تبليغ شد، به اندازهگيري نتايج يادگيري در ارتباط با رفتار اطلاعيابي كمك ميكند(Limberg, 2000)
كتابداران «دانشگاه مالمو»[56] كه در سال 1998 تأسيس شده در تلاشاند تا سواد اطلاعاتي را با برنامههاي درسي مؤظف دانشجويان تلفيق نمايند تا به اين وسيله نيازهاي اطلاعاتي بسيار متنوع دانشجويان را برآورده كنند. در سال 1999، اولين كنفرانس بينالمللي «خلق دانش» در «مالمو» برگزار شد تا به امور مرتبط با سواد اطلاعاتي بپردازد. كنفرانس دوم نيز در سال 2001 برگزار شد و قرار است كنفرانس مشابهي[57] به صورت سالانه برگزار گردد .
براي تأسيس مؤسسهاي ويژه سواد اطلاعاتي در منطقه اسكانديناوي، طرحهايي در دست اقدام است. آنچه در رابطه با سواد اطلاعاتي در استراليا و ايالات متحده آمريكا به انجام رسيده، تأثير قابلملاحظهاي بر فعاليتهاي سوئديها در امر آموزش سواد اطلاعاتي به جاي گذاشته. فهرست كاملي از وب سايتها و منابع مختلف در «دانشگاه اسكووده»[58] تنظيم گرديده است.
5. آمريكـاي شمـالي
5-1.كانادا
سياستهاي اطلاعاتي دولت كانادا از جمله ديگر اقدامات اطلاعاتي بوده كه باعث شده اين كشور داراي مردمي مجهز به سواد اطلاعاتي باشد. در 3 دهه گذشته، كتابداران دانشگاهي كانادا به آموزش مهارتهاي كتابخانهاي و اطلاعاتي به دانشجويان اهتمام داشتهاند. بيش از 25 سال است كه در يك كنفرانس ملي سالانه، ملاحظات مربوط به مهارتهاي اطلاعاتي اين كشور بيان ميگردند. كتابداران آموزشگر در كتابخانههاي دانشگاهي، به حل چالشهاي موجود در ادغام آموزش سواد اطلاعاتي در دورههاي درسي دانشجويان ادامه ميدهند. گرچه در اين رابطه، در پنج سال گذشته پيشرفتهايي حاصل گرديده، اما در مقايسه با اقداماتي كه در ايالات متحده، استراليا، نيوزيلند و اروپاي شمالي صورت گرفته، به فعاليتهاي بسيار بيشتري نياز است.
يك تحقيق ملي كه در رابطه با آموزش سواد اطلاعاتي در كتابخانههاي دانشگاهي كانادا صورت پذيرفته نشان ميدهد كه روندهاي مربوط به اهداف عملي، روشها و محتواي آموزشي در پنج سال گذشته تغيير چشمگيري نداشته است. اين تحقيق نشان داد كه تعداد اندكي از كتابداران، اهداف عملي خود را به طور رسمي ثبت كردهاند و بسياري از آنان نتايج آموزشهاي خود را به صورت رسمي ارزيابي ننمودهاند. برخي از يافتههاي اين بررسي با يافتههاي مطالعهاي كه قبلاً در نيوزيلند صورت گرفته بود، شباهت دارند. به نظر ميرسد كه دانشگاهيان كانادا در مقايسه با ايالات متحده، تأكيد كمتري بر آموزش مهارتهاي اطلاعاتي دارند. از اينرو، لازم است كتابداران با مدرسان در محيط هاي آموزش مقدماتي، متوسطه و عالي رابطه كاري نزديكتري داشته باشند تا اطمينان حاصل شود كه همه دانشجويان و دانشآموزان از سواد اطلاعاتي برخوردار شدهاند (Julien, 2000).
در سال 1993 پزشكان كانادايي درخواست نمودند شيوه جديدي براي آموزشهاي مستمر حرفهاي اعمال گردد. «كالج سلطنتي پزشكان و جراحان كانادا»[59] نيز «برنامه حفظ قابليتها»[60] را به مرحله اجرا گذاشت تا به پزشكان در خوديادگيري كمك كند. همچنين ابزارهايي طراحي گرديد تا به پزشكان كمك كند دريابند چه زماني به اطلاعات نياز دارند و به چه ترتيب ميتوانند اين اطلاعات را جايابي و ارزيابي كنند و به طرز مؤثري مورد استفاده قرار دهند. پزشكان خاطر نشان كردند كه به ابزاري نياز دارند كه با كمك آن بتوانند نياز اطلاعاتي خود را تشخيص دهند و رفع نمايند. به همين دليل در سال 1997 نوعي دفترچه خاطرات نرمافزاري براي آنان طراحي و ارزيابي شد. كاربرد چنين ابزاري در استراليا، انگلستان، سوئيس و ايالات متحده نيز آزمون شده بود. اين نرمافزار، در واقع نوعي وسيله يادگيري تعاملي است كه مي تواند بر تواناييهاي فراگيران در يادگيري تعاملي و خوديادگيري مستقل بيفزايد (Parboosingh, 2000).
5-2. مكزيك
همكاري ميان هيئت علمي و كتابداران، پديدهاي تازه در كتابخانههاي دانشگاهي مكزيك به شمار ميرود و در اين رابطه نمونههاي ثبتشده اندكي وجود دارند. كتابداران ميكوشند نقش مربي را در آموزش مهارتهاي اطلاعاتي به كاربران ايفا كنند، اما در اين راه در مقايسه با همتايان خود در ايالات متحده و ديگر كشورهاي داراي اقتصاد پيشرفته، با چالشها و مشكلات بيشتري مواجه هستند. بخش زيادي از جمعيت اين كشور از تحصيلات مناسب برخوردار نيستند و مشابه شهروندان ديگر كشورهاي جهان سوم، فاقد مهارتهاي اوليه سواد هستند.
با اين حال چندين كتابدار دانشگاهي، آموزش مهارتهاي اطلاعاتي به دانشجويان را آغاز كردهاند. در اين مؤسسهها چه خصوصي و چه دولتي، كتابداران نحوه استفاده از پايگاههاي اطلاعاتي را به دانشجويان ميآموزند و به آنان ياد ميدهند كه به چه ترتيب، مهارتهاي اطلاعاتي لازم براي يادگيري مادامالعمر را فراگيرند. كتابداران به تدريج در تدوين مدلهاي آموزشي براي يادگيري در سراسر مكزيك وارد ميشوند. يك نمونه عالي از برنامههاي آموزش كاربران را ميتوان در «دانشگاه خوارز»[61] واقع در «چيوداد خوارز»[62] مشاهده كرد. كتابداران اين دانشگاه يك محيط اطلاعاتي الكترونيكي روزآمد را، همراه با امكان دسترسي به طيف جامعي از پايگاههاي اطلاعاتي الكترونيكي فراهم آوردهاند. كاركنان كتابخانه در تلاشاند تا آموزش مهارتهاي اطلاعاتي را با دروس موظف دانشجويان تلفيق كنند.[63] «دانشگاه خوارز» به رياست «جيسوس لائو» توانسته است علاوه بر اين اقدامات سه كنفرانس ملي نيز در رابطه با سواد اطلاعاتي برگزار نمايد.
5-3. ايالات متحده آمريكا
بسياري از پيشرفتهايي كه در زمينه توسعه سواد اطلاعاتي در ايالات متحده امريكا صورت پذيرفته برمبناي همكاريهاي به انجام رسيده است. گروههاي كاري كشوري، سازمانهاي تخصصي، و نيروهاي كاري ويژه از جمله عناصري بودهاند كه در سطح ملي به مدت چندين دهه با يكديگر همكاري داشتهاند تا مفهوم سواد اطلاعاتي را در سطح جامعه، تعريف و تدوين كنند و توسعه دهند. در سال 1989 «كميسيون رياستي انجمن كتابخانههاي آمريكا در امر سواد اطلاعاتي»[64] يك فرد باسواد اطلاعاتي را چنين تعريف كرده است: «كسي كه قادر است تشخيص دهد كه در چه زمان به اطلاعات نياز است و ميتواند اطلاعات مورد نياز را جايابي و ارزيابي نمايد و مورد استفاده قرار دهد».
در سال 1990 « همايش ملي سواد اطلاعاتي»[65] تشكيل شد. اين همايش كه با مديريت توانمند «پاتريشيا بريويك» از دانشگاه ملي سن خوزه در كاليفرنيا اداره ميشود، بسيار فراگير است و بيش از 85 سازمان درگير در امور آموزشي، كاري، تجاري و اجتماعي در آن عضويت دارند. اين اعضا در تلاشاند تا آگاهي ملي و بينالمللي را در رابطه با ضرورت سواد اطلاعاتي ارتقا بخشند و انجام اقداماتي براي كسب مهارتهاي اطلاعاتي را تشويق نمايند. اين همايش به چهار حوزه فعاليتي اصلي توجه خاص دارد. اين همايش از طريق سازمانهاي عضو به بررسي نقش اطلاعات در زندگي، كار، تحصيل، و امور اجتماعي افراد مي پردازد و ميكوشد سواد اطلاعاتي را با برنامههاي آنان تلفيق كند. اين همايش به اجرا، و پشتيباني و نظارت پروژههايي در رابطه با سواد اطلاعاتي چه در ايالات متحده امريكا و چه در خارج از اين كشور مي پردازد و از تدوين و اتخاذ رهنمودهاي سواد اطلاعاتي توسط سازمانهاي نظارتي همچون وزارتهاي آموزش و پرورش ايالتي، كميسيونهاي آموزش عالي، و هيئت مديرههاي دانشگاهي حمايت ميكند. اعضاي اين همايش بر روي برنامههاي تربيت معلم كار ميكنند تا اطمينان حاصل نمايند كه معلمان جديد قادرند سواد اطلاعاتي را با تدريس خود تلفيق كنند. در حال حاضر، استراليا نيز در تلاش است تا همايش مشابهي را راهاندازي نمايد.
در سال 1998 «انجمن كتابخانههاي آموزشگاهي آمريكا» و «انجمن فناوري و ارتباطات آموزشي»[66] در انتشار «قدرت اطلاعات: برقراري مشاركت در يادگيري» مشتمل بر «استانداردهاي سواد اطلاعاتي براي يادگيري دانشآموزان از كودكستان تا دبيرستان» همكاري كردند.[67] اين اثر و انتشارات مرتبط با آن، به استانداردهاي مربوط به مهارتهاي اطلاعاتي و روشهاي تدريس براي دانشآموزان و دانشجويان از كودكستان تا آموزش عالي ميپردازند. ادارات و نهادهاي آموزشي در اكثر ايالات، اجراي اين استانداردها را آغاز كردهاند و در پي سنجش پيامدهاي حاصل از آن هستتند. اين اقدامات در سراسر كشور بسيار موفق ارزيابي شدهاند. پايگاه وب مربوط نيز بسياري از انتشارات سودمند و نمونههايي از آموزش مهارتهاي اطلاعاتي در مدارس را ارائه ميكند.
در سال 2000 ميلادي، «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي»، «استانداردهاي قابليتهاي سواد اطلاعاتي براي آموزش عالي»[68] را منتشر نمود كه توسط «انجمن آموزش عالي»[69] در سال 2001 تأييد گرديد. تاكنون اين استانداردها به زبانهاي اسپانيايي، چيني و آلماني ترجمه شدهاند و بسياري از كتابداران دانشگاهي در ايالات متحده آمريكا از اين استانداردها استفاده ميكنند. اين استانداردها بسيار مفيدند، چرا كه بيان ميدارند چگونه و به چه ترتيب ميتوان پيشرفت و نتايج مربوط به آموزش مهارتهاي اطلاعاتي را اندازهگيري نمود.
«مؤسسه سواد اطلاعاتي»[70] در سال 1997 تحت نظارت «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي» تأسيس گرديد. مأموريت اين مؤسسه، ايفاي نقش رهبري در تشويق افراد و مؤسسهها به تلفيق سواد اطلاعاتي با ديگر برنامههاي مراكز آموزشي است. برنامههاي اين مؤسسه يك برنامه فراگير براي آموزش فشرده سواد اطلاعاتي، برنامه بهترين اقدامات براي تأكيد بر برنامههاي سواد اطلاعاتي، برنامه مشاركت جمعي ميان كتابخانههاي آموزشگاهي، دانشگاهي و عمومي، و تدارك منابع اينترنتي را شامل ميشود.
در سايت اينترنتي «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي[71]» ميتوان به نمونههاي خوب بسياري از برنامههاي آموزشي در رابطه با سواد اطلاعاتي در مؤسسههاي دانشگاهي دست يافت.
در سال 1971 «مؤسسه علمي آموزش مهارتهاي كتابخانهاي»[72] توسط كتابداران در «دانشگاه ميشيگان شرقي»[73] افتتاح گرديد. تا به حال 30 كنفرانس سالانه ملي در اين زمينه در «مؤسسه علمي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي كتابخانهاي» و شش كنفرانس نيز در «لئوكس شرقي»[74] برگزار شده و در آنها به بسياري از ابعاد سواد اطلاعاتي و آموزشهاي كاربران كتابخانه اشاره شده است.
كنفرانسهاي ملي و منطقهاي بسيار ديگري نيز در موضوع آموزش كاربران و سواد اطلاعاتي برگزار گرديدهاند. از سال 1973 تاكنون، بيش از پنج هزار اثر در رابطه با آموزش كاربران و سواد اطلاعاتي، به زبان انگليسي، اكثراً در ايالات متحده امريكا به چاپ و نشر رسيدهاند. كتابها و مقالات بسياري نيز در همين موضوع به ديگر زبانها و در گوشه و كنار جهان انتشار يافتهاند. انتشار نشريه «استراتژيهاي پژوهش»[75]، فقط با هدف انتشار مقالات در موضوع سواد اطلاعاتي مرتبط با كتابخانهها و مؤسسههاي تحقيقاتي و دانشگاهي در سال 1987 در «آن آربور»[76] ميشيگان آغاز شد.
در سطح ايالتي نيز در بخش آموزش عالي «كلرادو»[77]، «اورگان»[78] و «ويسكانسين»[79]، شاهد استفاده از استانداردهاي سواد اطلاعاتي هستيم. چندين سيستم در سطح ايالتي همانند سيستم دانشگاه ايالتي كاليفرنيا[80]، دانشگاه ايالتي ويسكانسين، نيويورك[81] و دانشگاه ماساچوست[82] در حال حاضر دست به اقداماتي در سطح سيستمي زدهاند. دانشكدهها و دانشگاههاي مختلفي در حال حاضر در حال اجراي استانداردهاي سواد اطلاعاتي در قالب برنامههاي درسي و آموزشي خود هستند كه از آن جمله ميتوان به كالج ارلهام[83]، دانشگاه بينالمللي فلوريدا[84]، دانشكده كينگز[85]، دانشگاه لوئيسويل[86]، دانشگاه تگزاس[87] دانشگاه واشينگتن[88] اشاره داشت. بسياري از اقدامات صورت گرفته در زمينه سواد اطلاعاتي در وب سايت «انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي» در دسترس هستند.[89]
خلاصـه
از آنچه تاكنون مختصراً ارائه گرديد، روشن ميشود كه همگام با ورود جوامع به محيطهاي اطلاعاتي ديجيتالي، سواد اطلاعاتي نيز به طرز روزافزوني به عنوان يك اولويت جهاني مطرح ميگردد. در كشورهاي در حال توسعه مانند آفريقاي جنوبي يا مكزيك، اقدامات صورت گرفته در زمينه آموزش سواد اطلاعاتي به بسياري از افراد فاقد تحصيلات قبلي كمك ميكند تا علاوه بر مهارتهاي خواندن و نوشتن و رياضي، از مهارتهاي اطلاعاتي مهم نيز برخوردار گردند و به شهرونداني مولّد در قرن بيست و يكم تبديل شوند. كتابداران، اساتيد و مربيان در محيطهاي مختلف آموزشي با يكديگر كار ميكنند و در تلاشاند تا دانشجويان را، به عنوان جزئي از برنامههاي آموزشي رسمي و دانشگاهي، با اطلاعات و فناوري آشنا كنند.
در كشورهاي توسعه يافته اروپايي، استراليا و آمريكاي شمالي، اقدامات مرتبط با سواد اطلاعاتي در چند دهه اخير، از طريق كنفرانسها، انتشارات، سازمانهاي جديد، مطالعات موردي، برنامههاي ويژه، وب سايتها، استانداردهاي ملي، و شاخصهاي سنجش مربوطه، جمعآوري و مستند شدهاند. اقدامات مشترك كتابداران و مدرسان براي تلفيق آموزش مهارتهاي اطلاعاتي با برنامههاي تحصيلي موفقيتآميزند. در آموزش عالي نيز تلاشهاي مشابهي انجام شده و بتدريج نتايج مثبت خود را از نظر بهبود در يادگيري دانشجويان در ارتباط با استفاده مؤثر از اطلاعات نشان ميدهند.
از آنچه تاكنون گفته شد ميتوان به نتايج زير دست يافت:
● در استراليا، تحقيقات مهمي در رابطه با سواد اطلاعاتي در حال انجام است.
● از كشورهاي در حال توسعه، آفريقاي جنوبي و مكزيك اقدامات مهم و متعددي را براي ارائه سواد اطلاعاتي به جوامع قبلاً محروم خود آغاز كردهاند.
● در اروپا، چندين مورد همكاري مهم در رابطه با سواد اطلاعاتي صورت پذيرفته است كه پيشگامان آنها سوئد و انگلستان بودهاند.
● در ايالات متحده آمريكا، استانداردهاي سواد اطلاعاتي تهيه شدهاند تا به كتابداران و مدرسان در همكاري براي آموزش شهروندان به منظور كار در جامعه اطلاعاتي آينده كمك كنند.
● در استراليا و ايالات متحده آمريكا، سنجش سواد اطلاعاتي به يك هدف مهم تبديل شده است.
نهايتاً اين كه شهروندان هر كشور براي آن كه بتوانند در هر محيط كاري و اجتماعي به خوبي عمل كنند، بايد براي استفاده مؤثر از اطلاعات آموزش ببينند. نهادهاي آموزشي هر كشور بايد هدايت فرايند آموزش و تربيت نيروي كار آينده را برعهده گيرند و متخصصان كتابداري و اطلاعرساني نيز بايد در اين اقدام مهم همكاري نمايند. در حقيقت، مؤسسههاي تربيت معلم و نيز آموزشگاههاي كتابداري و اطلاعرساني لازم است برنامههاي آموزشي خود را روزآمد كنند و به تدريس مهارتهاي اطلاعاتي در محيط ديجيتالي بپردازند. برنامههاي تأييد اعتبار معلمان نيز بايد بهگونهاي باشند كه اطمينان حاصل شود قابليتهاي سواد اطلاعاتي، يكي از معيارها براي اعطاي گواهينامه هستند.
معلمان و كتابداران در آينده با چالشهاي مختلفي مواجه خواهند بود، از جمله اين كه نهتنها بايد نيازهاي آموزشي شهروندان و نيروي كار آينده را براي كار اطلاعاتي مولد برطرف كنند، بلكه لازم است با سياستگذاران نيز در تعامل باشند تا اطمينان حاصل گردد كه پديد آوردن جامعه با سواد اطلاعاتي به يكي از مهمترين اولويتهاي دولتي بدل ميگردد. سنگاپور و استراليا نمونة بارز كشورهايي هستند كه سياستهاي دولتي در آنها منعكسكننده اهميت تحقق يك جامعه باسواد اطلاعاتي است. در كنفرانسي كه اخيراً در برلين آلمان با موضوع «انواع سواد در قرن بيست و يكم[90]» برگزار شد، اهميت سياستگذاري و حمايت دولتي در آموزش شهروندان براي اين كه داراي سواد اطلاعاتي و فناوري گردند و در قرن آتي، به كار مولّد بپردازند، مطرح شد[(21 Century, 2002).
در رابطه با توسعه نيروي انساني و سياستگذاري از طريق همكاريهاي ملي و بينالمللي براي حصول اطمينان از اين كه سواد اطلاعاتي به بخشي از سياستگذاري آموزشي و ديگر اقدامات دولتي تبديل ميشود، به چالشهاي متعددي بايد پرداخته شود. علاوه بر اين، براي آنكه فرد بتواند در محيط ديجيتالي آينده به سر برد به مهارتهاي جديدي نياز دارد. امروزه يادگيري مادام العمر براي همگان يك واقعيت است.
فهرست منابع
“21 Century Literaries Summit,” Conference held in Berlin, Germany from March 6- 8, 2002, sponsored by AOL Time Warner and Bertelsmann Foundations (http://www.21stcenturyliteracy.org).
ACRL. 2000. Information Literacy Competency Standards for Higher Education. Chicago: Association of College and Research Libraries, p. 2.
Appleton, M. and Orr, D. 2000. “Meeting the Needs of Distance Education Students,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, 2000, pp 11-24.
Boyer, E. 1990. Scholarship Reconsidered: Priorities of the Professoriate. Princeton, NJ, Carnegie Foundation for the Advancement of Teaching.
Brown, G. 1998. Information Skills in the New Zealand Curriculum. ERIC Document ED 429618.
Bruce, C. 2000. “Information Literacy Programs and Research: An International Review.” Australian Library Journal 49, 3, p. 21.
Bruce, C. 2000. “Information Literacy Programs and Research: An international Review.” Australian Library Journal 49, 3, pp 209-218.
Bruce, C. and P. Candy. 2000. Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University.
Cheuk, B. 2000. “Exploring Information Literacy in the Workplace: A process approach,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 178-191.
De Jager, K. and M. Nassimbeni. 2002. “Institutionalizing Information Literacy in Tertiary Education: Lessons Learnt from South African Programmes.” To be published in Library Trends, November, 2002.
DeJager, K. and Nassimbeni, M. “Institutionalizing Information Literacy in Tertiary Education: Lessons Learnt from South African Programs,” Library Trends to be published Fall 2002.
Fjallbrant, N. 2000. “The Development of Web-Based Programs to Support Information Literacy Courses,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 27-28.
Hepworth, M. 2000. “Developing Information Literacy Programs in Singapore” Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 51-65.
Julien H. 2000. “Information Literacy Instruction in Canadian Academic Libraries: Longitudinal Trends and International Comparisons.” College and Research Libraries 61 4, pp510-523.
Julien, J. 1998. “User Education in New Zealand TertiaryL: An International Comparison.” Journal of Academic Librarianship, pp 304-313.
Karelse, C. 2000. “INFOLIT: A South African Experience of Promoting Quality Education,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 37-50.
Limberg, L. “Is There a Relationship between Information Seeking and Learning Outcomes?” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, 2000, pp 193-207.
Moore, P. 2000. “Learning Together: Staff Development for Information Literacy Education,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 257-270.
Parboosingh, J. 2000. “Tools to Assist Physicians to Manage their Information Needs,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 121-136.
Presentations Given at the IT & Ilit 2002 Conference held in March 2002 in Glasgow Scottland.
Radomski, N. 2000. “Framing Information Literacy: The University of Ballarat Experience,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 67-81.
Sayed, Yusuf. 2000. “Socio-Economic Status and Information Literacy in South African Higher Education” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 237-255.
Sun, Ping. “Information Literacy in Chinese Higher Educations,” Library Trends to be published Fall 2002.
Wright, L. and McGurk, C. 2000. ”Integrating Information Literacy: The Wollongong Experience,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 83-97.
www.ala.org/acrl.org/nili/ilit1st.html, Retrieved from the World Wide Web 25 September, 2002.
پينوشتها
1. Rader, Hannelore B. [2002]. Information Literacy: An Emerging Global Priority. White paper prepared for UNESCO, The US National Commission on Libraries and Information Science, and the National Forum on Information Literacy, for use at the information Literacy Meeting of Experts, Prague, The Czech Republic. Available at:
http://www.nclis.gov/libinter/infoli...-fullpaper.pdf (accessed 12 Feb. 2004)
2 .Okinawa Information Technology Charter
3.G8 kyusha summit
4.Info.com 2025
5. Coalition of South African Library Consortia
6. Apartheid
7 . www.adamaetoz.ac.za/academic/info
8. Reader's Digest Company
9. University of Cape Town
10. Heilongjiang University
11. http://www.ala.orgl/acrl/ilcomstan.html
12. Tsinghua University
13. Information
14. Collaborative Projects of Library Support Groups in Primary Schools
15. Information Literacy Guidelines and Information Literacy: Supplementary Materials
16. Nanyang Technological University
17.University of South Australia
18. Australian Library and Information Association (ALAIA)
19. University of Ballarat
20. Boyer
21. University of Wollongong
22. University of Technology
23. Sidney
24. Queensland University of Technology
25. Synchronous and Asynchronous
26. End-user Courses in Information Access through Communication Technology (EDUCATE):
27. Chalmers University
28. Into Info
29. Module
30. Distance Education Information Courses with Access through Networks (DEDICATE): www.ariadne.ac.uk/issue17/dedicate
31. Standing conference of National and University Libraries (SCONUL): http://www.sconul.ac.uk/vision2005.htm
32. web portals
33. Cranfield University
34. University of Sheffield
35. University College Northampton
36. Joint Information Systems Committee (JISC)
37. North Umbria University
38. Cardiff University
39. JISC User Behavior in Information seeking: Longitudinal Evaluation of EIS (JUBILEE)
40. www.cf.ac.uk/infos/training/infoskills.html
41. University of Leeds (www.leeds.ac.uk/bigblue)
42. Educational Development of Higher Education Library Staff (EduLib): http://ukoln.bath.ac.uk/services/elib/projects/edulib
43. University of Glasgow
44. CITSCAPES Project (www.iteu.gla.ac.uk)
45. http://edina.ac.uk/docs/index.htm
46. www.iteu.gla.ac.uk/ITlnfolit.html
47. Robert Gordon University
48. Queens University
49. www.qub.ac.uk/csv/rsg/research-inforeport/CONTENTS.html
50.University of Heidelberg (www.ub.uni-heidelberg.de/allg/schulung.htm)
51. University of Hamburg
52. German Library Association
53. Council for Scientific Information, NORDINFO
54. NORDINFOLIT Group (www.nordinfo.helsink.fi/topics/index.htm)
55. Christina Tovote
56. Malmo University
57. www.bit.mah.se/bitinsf/index.htm?OpenForm
58. Skovde University (http://www.his.se/bib/enginfolit.shtml)
59. Royal College of Physicians and Surgeons of Canada
60. Maintenance of Competence Program (MOCOMP)
61. Juarez University
62. Ciudad Juarez
63. www.uacj.mx/bibliotecas/default.htm
64. American Library Association's Presidential Commission on Information Literacy
65. National Forum on Information Literacy (NFIL): http://www.infolit.org
66. Association of Educational Communications and Technology
67. www.ala.org/aaslip-products.html
68. Information Literacy Competency Standards for Higher Education
69. Association of Higher Education
70. Institute of Information Literacy (NILI): www.ala.org/acrl/nili/nilihp.html
71. www.ala.org/acrl/il
72. LOEX (clearinghouse for Library Instruction): www.emich.edu/public/loex/loex.html
73. Eastern Michigan University
74. LOEX-of-the-West
75. Journal of Research Strategies
76. Ann Arbor
77. Colorado
78. Oregon
79. Wisconsin
80. California State University System
81. State University of New York, Wisconsin
82. University of Massachusetts
83. Earlham College
84. Florida International University
85. Kings College
86. University of Louisville
87. University of Texas
88. University of Washington
89. www.ala.org/acrl/nili/bestprac.html
90. 21th Century Literacies
هانلور بي. ريدر[1]-مريم نظري
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت ترکیبی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 03:03 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|