بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > اخبار گوناگون > اخبار حوادث و رخدادها

اخبار حوادث و رخدادها در این بخش اخبار و حوادث همانند آنچه که در روزنامه ها در بخش حوادث دیده میشود با رعایت قوانین گنجانده خواهد شد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 06-12-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض قصه تلخ دختری که فروخته شد!

قصه تلخ دختری که فروخته شد!

هرچه با خودم کلنجار مي روم دليلي پيدا نمي کنم تا بدانم چرا والدينم خودشان را اين قدر بدبخت کرده اند تا جايي که سرنوشت تنها فرزندشان هم براي آن ها مهم نيست.

روزنامه خراسان نوشت: فکر کردم مرا براي پسرش خواستگاري کرده است، اما وقتي پدرم توي چشمانم نگاه کرد و گفت: اگر زن نعيم بشوي مشکل زندگي ما حل خواهد شد انگار تمام دنيا روي سرم خراب شد.

باور نمي کردم خانواده ام رضايت بدهند من با يک تبعه خارجي ۴۰ ساله ازدواج کنم، اما آن ها با دريافت مبلغ ۴ ميليون تومان در واقع مرا به او فروختند و الان ۳ هفته از ازدواج ما مي گذرد.
مرضيه در دايره اجتماعي کلانتري شهيد نواب صفوي مشهد افزود: نعيم از چند ماه قبل هر روز به خانه ما مي آمد و خيلي خودماني با پدر و مادرم مي نشستند و موادمخدر مصرف مي کردند. متاسفانه اين مرد هوسران که با خانواده هاي معتاد ديگري نيز ارتباط دارد، مي خواهد مرا به بهانه ديد و بازديد اقوام و خانواده اش به طور قاچاقي از کشور خارج کند و با توجه به تلفن هاي مشکوک او تصور مي کنم قصد دارد مرا در آن سوي مرز به فردي بفروشد!
عروس ۱۴ ساله قطرات اشک را از روي گونه هاي معصومش پاک کرد و گفت: شوهرم براي رسيدن به نيات پليد خود با پرداخت پول، پدر و مادرم را فريب داد. از اين قبيل گرگ هاي انسان نما که به ظاهر لبخند مي زنند در اين دوره و زمانه کم نيستند، اما هرچه با خودم کلنجار مي روم دليلي پيدا نمي کنم تا بدانم چرا والدينم خودشان را اين قدر بدبخت کرده اند تا جايي که سرنوشت تنها فرزندشان هم براي آن ها مهم نيست.
مرضيه با بغض افزود: ما تا چند سال قبل زندگي بسيار خوبي داشتيم. پدرم کارمند شرکتي بزرگ بود و بعدازظهرها هم به خاطر اين که سرگرم بشود در بنگاه املاک يکي از آشنايان که نزديک خانه مان است مشغول کار شد. دوستي او با فردي که به آن بنگاه رفت و آمد داشت و آدم نااهلي است باعث شد در مدت کوتاهي به دام کريستال بيفتد. اين فرد شيطان صفت پس از آن که مطمئن شد پدرم را بيچاره کرده است، تصميم گرفت مادرم را نيز گمراه کند و متاسفانه به اين هدف شوم خود نيز رسيد و الان پدر و مادرم هر ۲ معتاد به کريستال هستند. پدرم از کار اخراج شده است و اين وضع زندگي مان است و جالب است بدانيد که همه اين بدبختي ها در کمتر از ۴ سال اتفاق افتاده است.

افسوس که پدر و مادرم همه چيز را کنار گذاشته اند و ديگر هيچ چيزي براي شان مهم نيست. من مي خواهم از شوهرم طلاق بگيرم و به نزد پدربزرگم که در شهرستان زندگي مي کند بروم و ادامه تحصيل بدهم. اما از تمام افرادي که داستان تلخ زندگي ام را مي خوانند خواهش مي کنم قدر زندگي خود را بدانند و در مواجهه با مشکلات به عواقب کارهايي که مي کنند بينديشند.
__________________

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها