مصاحبه با تام كروز: يك تجربه تازه

[LP Girl]

يك تجربه تازه
مصاحبه با تام كروز: يك تجربه تازه

تام كروز در فيلم جديد خود «شواليه و روز» سراغ ژانر كمدي ـ اكشن رفته است. اين فيم كه هفته قبل روي پرده سينماهاي جهان رفت، قصه يك مامور مخفي را تعريف مي‌كند كه راهي يك ماموريت بين‌المللي مي‌شود و در طول راه اين نكته را درمي‌يابد كه خودش هدف اصلي يك توطئه است. بعد از درام ضدجنگ «والكري» در سال 2008، اين فيلم كمدي اولين كار سينمايي كروز روي پرده سينماهاست.

شما كارگردانان فيلم‌هاي خود را با دقت انتخاب مي‌كنيد و به نظر مي‌رسد جيمز منگولد، كارگردان اين فيلم جزو كساني نيست كه به صورت معمول با آنها همكاري مي‌كنيد.



منگولد فيلمساز خيلي خوبي است كه كارش را با جديت و دقت خاصي انجام مي‌دهد. از همكاري با او احساس خوبي دارم و راضي هستم. البته او در كارنامه‌اش فيلم‌هاي پرسر و صداي زيادي ندارد، ولي نسخه دوباره‌سازي شده «قطار 10‌/‌3 دقيقه به يوما»ي او را خيلي دوست دارم. قدرت خيلي خوبي در راهنمايي بازيگران خود دارد و معمولا بازيگران فيلم‌هاي او، بازي‌هاي جذابي ارائه مي‌دهند. يادتان نرود كه چند بازيگر مشهور سينما، جوايز اسكار خود را به خاطر بازي در فيلم‌هاي او به دست آورده‌اند. شواليه و روز اولين فيلم اكشن و ماجراجويانه اين كارگردان پس از ساخت تعدادي فيلم جدي و درام است و به اعتقاد من، او كارش را در اين فيلم خيلي خوب انجام داده است.


چه چيز كاراكتر روي ميلر در شواليه و روز، شما را جذب بازي در آن كرد؟


احساس مي‌كنم اين كاراكتر شباهت خيلي زيادي به كاراكترهاي كلاسيك سينماي دهه 50 ميلادي دارد. در آن فيلم‌ها هم شما با موجودي سر و كار داريد كه در يك دايره گيج‌كننده سرگردان و حيران مانده است و نمي‌داند چكار كند. شما جيمز استوارت و گري كوپر را خيلي زياد در اين جور نقش‌ها ديده‌ايد. شايد مي‌خواستم با بازي در نقش روي ميلر به نوعي به آنها اداي دين كنم. به هر حال، اين كاراكتر جذابيت‌هاي خاص خودش را داشت و همين جذابيت‌ها بود كه مرا وسوسه و جذب بازي در آن كرد. شما اگر به كارنامه بازيگري‌ام نگاه كنيد، مي‌بينيد كه تا قبل از اين، در چنين نقشي بازي نكرده‌ام.


هنگام بازي در فيلم متوجه اين نكته بوديد كه امكان دارد تماشاگران شما را در يك نقش كمدي شبيه ‌اين نپذيرند؟


من در سال‌هاي مختلف كاري خود در نقش‌ها و فيلم‌هاي متفاوتي ظاهر شده‌ام. هم درام ضدجنگي مثل «متولد چهارم جولاي» را داشته‌ام كه در نقش يك آدم واقعي بازي كرده‌ام و هم فيلم‌هاي اكشن و خون‌آشامي. هر بار كه در يك نقش تازه ظاهر مي‌شوم، براي خودم هم اين سوال مطرح است كه آيا تماشاگران كاراكتر تازه مرا روي پرده سينما قبول مي‌كنند يا خير.
به هر حال، اين ريسكي است كه هر بازيگري در طول دوران فعاليت سينمايي خود بايد بكند. انجام چنين ريسك‌هايي خيلي بهتر از ادامه بازي در فيلم‌ها و ژانرهايي است كه قبل از اين آنها را با موفقيت يا عدم موفقيت تجربه كرده‌ام.


شما موفقيت شخصي را چگونه تعريف مي‌كنيد؟


براي من موفقيت شخصي و فردي، بزرگ كردن بچه‌هايم است و اين كه در زندگي خانوادگي‌ام بتوانم با موفقيت عمل كنم. خانواده‌ام برايم از هر چيز ديگري مهم‌تر است. البته سينما را هم خيلي دوست دارم و هميشه برايم در اولويت بوده است. خوشحال مي‌شوم وقتي مي‌بينم خانواده‌ام احساس شادي مي‌كند و تندرست هستند و كارهايشان به وفق مراد است.



ديدگاهتان نسبت به كارنامه كاري يا موفقيت حرفه‌اي چيست؟ برخي از فيلمسازان مي‌گويند احساس مي‌كنند موفقيت يعني آزادي خلاقه در كار هنري.


من هم با اين ديدگاه موافقم و در پروسه فيلمسازي به آن اعتقاد دارم. به همين دليل، مي‌خواهم براي بقيه سال‌هاي عمرم از آن پيروي كنم و با فيلم‌هايي همكاري داشته باشم كه بتوانم در بهتر شدن آنها نقشي داشته باشم. مي‌خواهم با فيلمسازاني كار كنم كه احساس مي‌كنم مي‌توانم با آنها كنار بيايم. دليلش هم اين است كه من عاشق سينما و فيلم‌هاي آن هستم. اين نكته‌اي است كه قبل از اين هم درباره‌اش صحبت كرده‌ام. وقتي فيلمي مثل «ريسكي بيزينس» را بازي مي‌كردم، لحظاتي وجود داشت كه پيش خودم مي‌گفتم فقط مي‌خواهم سرگرم شوم و برايم پايان كار اهميت زيادي ندارد، اما زمان‌هايي هم بوده كه فرصت همكاري با كساني مثل پل نيومن، داستين هافمن، جين هكمن، مارتين اسكورسيزي،‌ اليور استون و استيون اسپيلبرگ را پيدا مي‌كردم. طبيعي است كه در چنين شرايطي، ديگر به خودم نمي‌گفتم فقط مي‌خواهم سرگرم شوم. اين افراد و فيلم‌‌هايشان ارزش و اعتبار خاصي برايم داشته‌‌اند.


اين چيزي است كه از همان ايام قديم به آن فكر مي‌كرديد؟


بله. در تمام اين سال‌هايي كه مشغول بازي در فيلم‌هاي سينمايي بوده‌ام، خيلي‌ها پرسيده‌اند چرا در فيلم‌هايي مثل «مصاحبه با خون‌آشام»،‌ «رين من» يا «متولد چهارم جولاي» بازي كرده‌ام. هميشه دوست داشته‌‌‌ام فيلم‌هايي را بازي كنم كه چالش زيادي در آنها وجود دارد و بازي در نقش‌هاي آنها ظرافت و دقت خاصي را بطلبد، اما در كنار‌ آن، به دنبال فيلم‌هايي هم بوده‌ام كه جنبه تفنن و سرگرمي داشته باشند و تماشاچي خود را وارد يك دنياي رويايي كنند. خودم را نسبت به ارائه هر دو نوع كارهاي جدي و مردم پسند موظف ديده‌ام و فكر مي‌كنم آدم خوش‌شانسي هستم كه توانسته‌ام در هر دو نوع اين فيلم‌ها بازي كنم.


آيا تام كروز بازيگر و هنرمند هيچ وقت تضادي با تام كروز سرمايه‌گذار و تهيه‌كننده پيدا مي‌كند؟ آيا هيچ وقت نگران هزينه‌هاي توليد فيلمي كه داريد مي‌سازيد نيستيد؟


در تمام اين سال‌ها فيلم‌هاي زيادي را تهيه كرده‌‌ام. ماموريت غيرممكن اولين فيلمم در مقام تهيه‌كننده بود. سعي‌ام اين بوده كه در كار تهيه‌كنندگي‌ تعادل بين هنر و تجارت را حفظ كنم. تهيه اين فيلم‌‌ها فرصت آن را فراهم مي‌كنند تا با نوع جديدي از كار آشنا شوم. در كار فيلمسازي فقط اين نكته مهم نيست كه استعداد ساختن يك فيلم را داشته باشي. اين مساله هم اهميت زيادي دارد كه دور و بر تو را آدم‌هاي مستعد و توانايي پر كرده باشند.


اين نكته را هم نبايد فراموش كنيم كه هنوز اثرات بحران اقتصادي بين‌المللي 2 سال قبل از بين نرفته است.


به همين دليل است كه هميشه تلاش مي‌كنم تا با كساني كار و همكاري كنم كه به آنها احترام مي‌گذارم و توانايي‌شان را باور دارم، اما هيچ وقت فراموش نكنيد كه من در درجه اول و قبل از هر چيز يك بازيگرم. وقتي فيلمي را تهيه مي‌كنم چه بازيگر آن باشم مثل «آخرين سامورايي» و چه نباشم مثل «ديگران» هميشه متوجه اين نكته هستم كه در وهله نخست،‌ من يك هنرپيشه هستم.


وقتي در نقش‌‌هاي جدي و چالش برانگيز بازي مي‌كنيد، چه پاداشي براي خود قائل هستيد؟


بهترين پاداش همين است كه مي‌توانم در آنها بازي كنم. بازي در چنين فيلم‌هايي برايم بسيار هيجان‌‌انگيز است. مي‌دانيد،‌ بندرت اتفاق مي‌افتد كه چنين پيشنهاداتي به شما ارائه شود. فيلم‌هاي جدي و غيرمتعارف به همان اندازه كه تماشاگران معين و مشخص دارند، كم و دور از دسترس نيز هستند. هنگام بازي در يك فيلم برايم خيلي مهم است كه تازه باشد و بتواند مرا مجذوب خود كند. شما چند تا فيلمنامه مي‌توانيد پيدا كنيد كه مشابه آن را قبل از اين نديده‌ايد يا كمتر ديده‌ايد؟


بعد از «شواليه و روز» باز هم سراغ سينماي كمدي مي‌رويد؟


اين نوع سينما را خيلي دوست دارم و شما در آينده مرا بيشتر در اين جور فيلم‌ها خواهيد ديد. «مردان هاردي» كه بزودي جلوي دوربين مي‌رود يك كار كمدي است كه در آن با بن استيلر همبازي هستم. فيلم را شان لري كارگرداني مي‌كند كه متخصص ساخت كمدي‌هاي جذاب است. خود فيلم نسخه امروزي شده مجموعه قديمي «بچه‌هاي هاردي» است كه دو كاراكتر نوجوان آن حالا تبديل به آدم‌هاي بزرگي شده‌اند. به اين فيلم اميد خيلي زيادي دارم.


اين شايعه حقيقت دارد كه كاراكتر افتخاري شما در فيلم «تندر استوايي» تبديل به كاراكتر اصلي يك فيلم جديد سينمايي مي‌شود؟


بله، تهيه‌كنندگان فيلم با من تماس گرفتند و گفتند اين مردك لي گراسمن خيلي معركه است و ما قصد داريم يك فيلم مستقل با او در نقش اصلي تهيه كنيم. مي‌خواستند بدانند حاضرم با اين پروژه همكاري كنم يا خير. طبيعي است كه جواب من مثبت بود. لي گراسمن كاراكتر بسيار بانمكي است و استحقاق آن را دارد كه به صورت شخصيت اصلي يك فيلم كمدي درآيد. او تهيه‌كننده طماعي است كه فقط به پول و سرمايه‌اش فكر مي‌كند و حاضر است بازيگران محصولات خود را به خاطر كسب پول بيشتر قرباني كند. اين كاراكتر يك جورهايي طعنه به هاليوود نيز هست و سيستم استوديويي را زير سوال مي‌برد. مطمئن هستم فيلمي كه براساس شخصيت گراسمن ساخته مي‌شود، يك كار سرگرم‌كننده و تماشايي خواهد بود.


پس به اين ترتيب اين روزها فقط به فيلم‌هاي كمدي فكر مي‌كنيد؟


خير. به زودي پيش‌توليد قسمت چهارم «ماموريت غيرممكن» را شروع خواهيم كرد. 6 سال فاصله‌اي كه بين 2 قسمت سوم و چهارم افتاده، باعث شده تا به اين نكته توجه كنيم كه بايد قسمت جديد را با حال و هوايي تازه و متناسب با شرايط روز تهيه كنيم. قصه فيلمنامه را جي‌جي آبرامز مي‌نويسد كه متخصص احياي قصه مجموعه فيلم‌هاي قديمي است. كار او در قسمت آخر مجموعه فيلم «سفرهاي ستار‌ه‌اي» (پيشتازان فضا)‌ عالي بود و تجربه خيلي خوبي هم از كارگرداني سومين قسمت «ماموريت غيرممكن» كسب كرده است، اما كارگرداني قسمت جديد «ماموريت غيرممكن» را براد برد، انيماتور معروف انجام مي‌دهد. بايد صبر كنيد و دستپخت سازنده انيميشن‌هايي مثل «بالا»، «راتاتويل» و «خانواده اينكرديبل‌ها» را در اكشن ماجراجويانه‌اي مثل «ماموريت غيرممكن» ببينيد.