#1  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید معرق

تاریخچه هنر معرق روی چوب


تاریخچه هنر معرق روی چوب

مقدمه تاریخی

معرق در معنای كلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است كه از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شكل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر كاشی كاری ، بدون شك رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تكوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه كه در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد كرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی كاشی كاری بدین سبك است.
كاشی كاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شكوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر كاشی كاری پدید آمد. این شكوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز كاشی كاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی كه در كاشی كاری معرق به كار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای كاشی كاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشكال مانند اسلحه جنگی در هنر كاشی كاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی كمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن كوشا بوده اند.
وجه تشابه كاشی كاری معرق با معرق كاری روی چوب در شیوه ی عمل است كه در هر دو ، نقش ها از تركیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شكل می گیرد.
یكی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است كه در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شكل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است كه نقشهای اسلیمی معرق كاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق كاری و آموزش آن در اداره كل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر كشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یكی از واحدهای اداره كل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تكامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره كل در سال 1346 به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یكی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذكور به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی كل هنرهای سنتی دنبال كرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشكیل می دادند كه طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به كاركرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره كل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در كنارآن كارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید كمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حركت زمان پیشرفت كرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حركت این هنر، باید به اولین كارگاه منبت و معرق اشاره كرد كه در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره كرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد كرد. ابتدا اهم فعالیت آن كارگاه، منبت كاری بود و به تدریج در كنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تكیه گاه صندلی به كار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می كردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذكر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
در آن ایام، شیوه معرق كاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق كه هنرمندان ابتدا به وسیله كارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می كندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای كه اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چكی، دوربُری می كردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی كه در مورد اشباع نقش های كنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار كار است كه به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یك زن است كه توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اكنون دو تابلوی مذكور در نمایشگاه اداره كل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای كندن سطح چوب به فكر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از كنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود .
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است كه نقش پیكار دو سوار با یك شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان كلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اكنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شكارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج كرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود كه همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فكری این نوآوری از نقش های منبت كاری شده ی درهای كاخ مرمر شكل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این كه محمد طاهر امامی كه در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود ، در اندیشه ی به كارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یك راكت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد. )
در سال 1335، تعدادی پاراوان و بوفه ی معرق كاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهدا شد كه هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینه سیاه به محمد غفوری محول شد . وی با تهیه ماده سیاهی تركیب یافته از جوهر نیكروزین، پارافین و لاك الكل، قسمت های آسیب دیده را ترمیم كرد. لازم به توضیح است كه تا قبل از شناخته شدن جوهر نیكروزین برای سیاه كردن زمینه اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می كوبیدند و سپس در الكل حل كرده و مقداری پارافین به آن اضافه می كردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیله پنبه بر روی شیء مورد نظر منتقل می كردند.
این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشه نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سال های 36 یا 37 یك پاراوان كوچك با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینه سیاه كه به شیوه ی معرق های چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبك معرق در میان انواع آن جای گرفت.
در ادامه این تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و آشیانه به وجود آورد كه مرغ تماماً از جنس صدف تهیه شده و كاملاً برجسته است و تنها به وسیله یكی از بالهایش به زمینه ی تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت.
در میان آثار معرق روی چوب كه تاكنون به وجود آمده ، «معرق خاتم» چنانكه از نامش برمی آید، تركیبی از دو هنر بیان شده است كه مقام ویژه ی خود را از دیر باز حفظ كرده است. از بدو پیدایش كارگاه منبت و معرق، نوع ساده ی معرق خاتم در میان شمسه ی نقش های گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به كار گرفته می شد.
در سال 1337 در كارگاه خاتم سازی ، میز تحریری با نقش سیمرغ و اژدها، به سرپرستی شادروان علی نعمت تهیه شد و برای نقش های مذكور از برش های خاتم با رنگهای متنوع استفاده كردند كه همه به شیوه ی معرق، دُوربری و جاسازی شده بود. این تجربه ، انگیزه ی خلق تابلویی با طرح یك طوطی از خاتم های رنگی شد كه در سال 1342 توسط عزیزالله ویزایی، خارج از محیط كارگاه ها به مرحله اجرا در آمد و در سال 1349 اكبر سریری نخستین هنرمندی بود كه از این شیوه جهت ایجاد نقش یك پرنده بر روی تابلو استفاده كرد و بدین ترتیب این سبك معرق با نام «معرق خاتم» متداول شد.
در ادامه این دگرگونی ها در سال 1349 تابلویی به سبك امپرسیونیسم از طبیعت یك روستا كه توسط رضا شهابی (یكی از شاگردان كمال الملك) نقاشی شده بود، به وسیله ی محمد طاهر امامی با رعایت اصول سبك یاد شده به صورت معرق ساخته شد.
از آن پس تا به امروز، شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم كه این تحولات عبارتند از :
- نمایش بُعد از طریق فضاسازی ، كه تحولی در تركیب بندی های سطح گذاشته است.
- استفاده از فلزات و سنگ (تابلو گلدان گل و زنان عشایر)
- نمایش نقش در دو سطح
- نشان دادن عمق با استفاده از پلی استر
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید

گذری اجمالی بر هنر معرق روی چوب و تاریخچه ان


معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
نخستین تاریخی که در مورد اشباع نقش های کنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال ۱۳۱۳ با نقش...
● مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است. کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد.
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند. وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است: مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال ۱۳۰۹ ه. ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال ۱۳۴۶ به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال ۱۳۵۷ به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد. پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال ۱۳۶۰ به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال ۱۳۶۲ تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال ۱۳۱۰ تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
در آن ایام، شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیله کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می کندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چکی، دوربُری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی که در مورد اشباع نقش های کنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال ۱۳۱۳ با نقش دوسوار کار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال ۱۳۱۴ با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه اداره کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود، به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود.
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای ۱۳۱۷ و ۱۳۱۹ است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان کلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال ۱۳۱۶ احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فکری این نوآوری از نقش های منبت کاری شده ی درهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال ۱۳۳۴ اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این که محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود، در اندیشه ی به کارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یک راکت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد.)
در سال ۱۳۳۵، تعدادی پاراوان و بوفه ی معرق کاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهدا شد که هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینه سیاه به محمد غفوری محول شد. وی با تهیه ماده سیاهی ترکیب یافته از جوهر نیکروزین، پارافین و لاک الکل، قسمت های آسیب دیده را ترمیم کرد. لازم به توضیح است که تا قبل از شناخته شدن جوهر نیکروزین برای سیاه کردن زمینه اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می کوبیدند و سپس در الکل حل کرده و مقداری پارافین به آن اضافه می کردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیله پنبه بر روی شیء مورد نظر منتقل می کردند.
این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشه نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سال های ۳۶ یا ۳۷ یک پاراوان کوچک با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینه سیاه که به شیوه ی معرق های چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبک معرق در میان انواع آن جای گرفت.
در ادامه این تحولات در سال ۱۳۴۴ محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و آشیانه به وجود آورد که مرغ تماماً از جنس صدف تهیه شده و کاملاً برجسته است و تنها به وسیله یکی از بالهایش به زمینه ی تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت.
در میان آثار معرق روی چوب که تاکنون به وجود آمده، «معرق خاتم» چنانکه از نامش برمی آید، ترکیبی از دو هنر بیان شده است که مقام ویژه ی خود را از دیر باز حفظ کرده است. از بدو پیدایش کارگاه منبت و معرق، نوع ساده ی معرق خاتم در میان شمسه ی نقش های گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به کار گرفته می شد. در سال ۱۳۳۷ در کارگاه خاتم سازی، میز تحریری با نقش سیمرغ و اژدها، به سرپرستی شادروان علی نعمت تهیه شد و برای نقش های مذکور از برش های خاتم با رنگهای متنوع استفاده کردند که همه به شیوه ی معرق، دُوربری و جاسازی شده بود. این تجربه، انگیزه ی خلق تابلویی با طرح یک طوطی از خاتم های رنگی شد که در سال ۱۳۴۲ توسط عزیزالله ویزایی، خارج از محیط کارگاه ها به مرحله اجرا در آمد و در سال ۱۳۴۹ اکبر سریری نخستین هنرمندی بود که از این شیوه جهت ایجاد نقش یک پرنده بر روی تابلو استفاده کرد و بدین ترتیب این سبک معرق با نام «معرق خاتم» متداول شد.
در ادامه این دگرگونی ها در سال ۱۳۴۹ تابلویی به سبک امپرسیونیسم از طبیعت یک روستا که توسط رضا شهابی (یکی از شاگردان کمال الملک) نقاشی شده بود، به وسیله ی محمد طاهر امامی با رعایت اصول سبک یاد شده به صورت معرق ساخته شد. از آن پس تا به امروز، شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم که این تحولات عبارتند از:
- نمایش بُعد از طریق فضاسازی، که تحولی در ترکیب بندی های سطح گذاشته است. (تابلو بزم درویشان).
- استفاده از فلزات و سنگ (تابلو گلدان گل و زنان عشایر)
- نمایش نقش در دو سطح (دو پلانه)
- نشان دادن عمق با استفاده از پلی استر (تابلو عقاب)
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #3  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post هنر معرق از قدیم تا حال به روایت چوب

هنر معرق از قدیم تا حال به روایت چوب



معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران است که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.
نوشته حاضر گزیده ای از مقاله معرق چوب است که چندی پیش در نشست انجمن فراوران با موضوع هنر معرق ارایه شد.
بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است. بررسی آثار مربوط به سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش به دست آمده، نشان دهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.در دوران هخامنشی هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده؛ به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی شوش و آپادانا از درخت های بلوط ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است.
به این ترتیب قبل از استعمال آهن در ساخت بنا، تخت جمشید بزرگ ترین سطح زیربنایی بود که از چوب در آن استفاده فراوانی شده و تمامی این آثار چوبی در اثر آتش سوزی از بین رفتند. گزنفون ضمن توصیف سلاح های نبرد کوروش از یک نیزه عالی چوبی که از چوب سنجد ساخته شده بود، یاد می کند. توجه پارسیان باستان به درخت، بسیار قابل توجه است. می گویند بزرگ ترین درخت سروی که در ایران موجود بوده، توسط زرتشت پیامبر کاشته شده و سرو کاشمر نامیده می شد و در ادبیات پارسی شهرت بهسزایی داشته است.
این سرو را اعجاز زرتشت می دانستند و معتقد بودند که زرتشت آن را از بهشت آورده است. درنهایت این سرو توسط متوکل عباسی، قطع و تکه تکه به بغداد فرستاده شد. عمر این درخت در زمان قطع ۱۴۵۰ سال و دور تنه آن بالغ بر ۲۸ تازیانه بوده است. در دیگر مناطق هم استفاده از چوب برای مردمان آن نواحی ناآشنا نبوده است.
در افسانه های یونان آمده هر درخت را فرشته ای به نام هامادرایاد که در داخل آن پنهان است، نگهبانی می کند و جان وی به حیات درخت بستگی دارد؛ اگر مجبور به قطع درختی می شدند، برای درخت تحف و هدایا می بردند.
مصری ها هم راه استفاده از چوب را به خوبی می دانستند. آنان سه هزار سال پیش، کاغذ و روکش های چوبی را در آثار خود به کار می بردند. فنیقی ها در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال ۱۰۱۲ قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه و کف آن از چوب سرو پوشیده شده، درها از چوب زیتون و ستون های نگهدارنده نیز چوبی بودند.در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد؛ اما در قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن ۱۹، رشد مجددش را از سر گرفت.
معرق

معرق در فرهنگ عمید به معنای تکه تکه، رگه رگه و وصله آمده است. همه ما در دوران کودکی از روشی به اسم کولاژ استفاده کرده ایم که در این کار تکه های رنگی مقوا، پارچه و کاغذ را به اشکال مختلف بریده و کنار هم قرار می دادیم و در نهایت به شکل خاصی مانند درخت، خانه و گل می رسیدیم.
اگر این کار را با چوب های مختلف به رنگ های متنوع و مطابق با طرح مورد نظر انجام دهیم، این کار را معرق می گویند. این هنر به اشتباه مرقع هم نامیده شده است که خود هنری جدا در کتابت و به معنی گردآوری تکه های مختلف آثار گوناگون در یک مجموعه است.
معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب است.
تاریخچه معرق چوب

از آنجایی که چوب یکی از مواد نسبتا ناپایدار و کم دوام طبیعت است، آثار ساخته شده از چوب یا در طول زمان و یا بر اثر حوادث و عوامل مختلف آسیب دیده و از بین رفته اند و یا آنکه هیچ کس به فکر نگهداری و جمع آوری آثار دست ساز چوبی نبوده است. بر این اساس، تقریبا هیچ گونه آثار چوبی مشخصی از دوره های مختلف تاریخی، باقی نمانده است. با این حال محققان و تاریخ نویسان زمان های متفاوتی را به عنوان مبدا معرق چوب در نظر می گیرند.
بنا به استناد گروهی معرق چوب الهام گرفته شده از معرق کاشی است و گفته شده در زمان افول صنعت کاشی، معرق چوب شروع به رشد کرده است. در معرق کاشی، قطعات کاشی های الوان به شکل تکه تکه توسط چکشی به نام چکی، دورتراشی می شده و از کنارهم قرارگرفتن آنها طرحی واحد به وجود می آمده است. دور آن را با خمیری به نام ساروج گرفته و برای محکمی کار روی آن را دوغاب می ریختند تا سفت شود. کاشی معرق در دوران ایلخانیان پدیدار شد که به صورت نقش های هندسی در دوران تیموری به اوج شکوفایی خود رسید.
نمونه کاشی معرق گنبد سرخ مراغه است که در زمان ایلخانیان ساخته شد. یکی از نمونه های زیبای آن در دوران تیموری گنبد سلطانیه است.نظریه دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه معرق کاری چوب، تکنیکی نیست که از انواع مختلف معرق ازجمله کاشیکاری گرفته شده باشد. معرق کار چوب باید نه تنها با چوب کار کرده باشد و بافت آن را بشناسد، بلکه می بایست تکنیک معرقکاری روی چوب را هم فرا بگیرد.
به گفته گروهی دیگر، معرق از کشورهای چین، هند و مصر وارد ایران شده است. این افراد معتقدند که براساس اسناد و مدارک موجود سه هزار سال پیش مصری ها به ارزش چوب پی بردند و ساخته های خود را از قبیل صندلی صندوق و ... با چوب های معمولی ساخته و بر روی آنها از روکش های مرغوب مانند آبنوس و تزیینات عاج استفاده می کردند.
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمد. این اثر یک قطعه شانه چوبی است که به شیوه جایگزینی (in lay) نقوش هندسی و گره را بر آن حک کرده اند و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی که معتقدند معرق از کشورهای دیگر وارد ایران شده، تفسیر این کاوش را اینگونه اظهار داشتند که این شانه متعلق به مسافرینی بوده که از این شهر گذر کرده اند، اما تحقیقات روی نقوش این شانه، روشن کرد که طرح های موجود روی آن (گره و نقوش هندسی) طرح هایی کاملا ایرانی است. براین اساس می توان به این نظریه رسید که ایران پایه گذار معرق کاری بوده و هنر مذکور از این منطقه به سایر نقاط منتقل شده است.
یک دوران سکوت چند هزار ساله، مابین تاریخ ساخت دو اثر معرق موجود، وجود دارد که اولی مربوط به شانه به دست آمده در حفریات شهر سوخته و دومی تابلویی متعلق به سال ۱۳۱۳ هجری شمسی است که توسط استاد احمد رعنا با سبک معرق جایگزین کار شده است. این سبک اولین سبک معرق چوب به حساب می آید.
در سال ۱۳۰۹ اولین کارگاه های سنتی به منظور آموزش، حفظ و اشاعه هنرهای ملی و بومی ایران، توسط استاد حسین طاهرزاده بهزاد بنا نهاده شد. اولین کارگاه دایر شده مربوط به صنایع چوبی، کارگاه منبت بود که زیر نظر استاد احمد امامی و دو پسرش خلیل و علی امامی اداره می شد. در سال ۱۳۱۰ رشته مشبک و معرق چوب به کارگاه منبت اضافه شد. سرپرستی این کارگاه به عهده استادان معرق و منبت کار ازجمله؛ شهمیرزادی، احمد رعنا، زابلی، ویزایی، حاج غلامعلی و در سال ۱۳۷۰ استاد کمال میرطیبی بود. در حال حاضر سرپرستی کارگاه معرق در سازمان میراث فرهنگی به عهده استاد مولایی است.
معرق چوب

در طبقه بندی هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی کشور، معرق چوب در دسته هنرهای صناعی زیر شاخه آثار چوبی و در قسمت برش چوب قرار دارد. همان طور که در تعریف معرق گفته شد، معرق از کنار هم قرارگرفتن و تلفیق چوب های رنگی مطابق با طرح به دست می آید؛ بدین معنی که در ساخت یک اثر معرق، تنها ماده اولیه چوب است، اما می توان این هنر را به صورت تلفیقی با دیگر هنرها و یا با استفاده از دیگر مواد هم مشاهده کرد.
به طور مثال معرق منبت هر دو از هنرهای چوبی هستند که می توانند به طور مشترک در یک اثر استفاده شوند. ازجمله موادی که در معرق کاری استفاده می شود می توان از خاتم، صدف، فلز (طلا، برنج، نقره، مس)، استخوان و عاج نام برد.معرق کاری را می توان در آثار مختلف چوبی مانند تابلو، میز، صندلی، ساعت، بوفه، در، جعبه های تزیینی و هرگونه وسیله چوبی مسطح و منحنی به کار برد که هدف در تمام این موارد، بخشیدن جلوه و غنای هنری به آثار چوبی است.
نتیجه گیری

صنایع دستی جزیی از هویت ملی، فرهنگ، بومی، سنتی و اصالت ایرانیان است. ازجمله رشته هایی است که باوجود ساختار سنتی و باستانی، می تواند کارکردهای ویژه و حیاتی مانند معنویت اشتغالزایی، جلب توریست، درآمدزایی و ... داشته باشد. صنایع دستی جزیی از یادگارهای ما هستند و به طور امانت در این زمان و مکان مورد استفاده ما قرار گرفته اند و ما نیز وظیفه داریم این امانت را سالم و حتی آراسته به فرزندان خود بسپاریم.بر این اساس می توانیم با خرید یک اثر هنری اصیل، صنایع دستی کشورمان را ابتدا در سبد خرید خانوارها قرار دهیم، سپس با استانداردسازی آن، مسیر را برای تولید صنایع دستی اصیل هموار نموده و درنهایت گام های موثری در جهت از بین بردن موانع و مشکلات صادرات آن برداریم.
اصالت یک هنر بومی چیزی نیست که به آسانی و در طول مدت زمان اندک به دست آمده باشد و بر این اساس جای تاسف دارد که ثمره هزاران ساله را به بهایی اندک بفروشیم و برای کسب متاعی دو روزه با دست خود تیشه به ریشه این هنر اصیل بزنیم. در این میان رسالت سیاستگذاران در زمینه شناخت آثار اصیل هنری و تفاوت آن با موارد مشابه بسیار سنگین تر از دیگر اقشار است. چه جای هیچ تردیدی نیست که مسوولان و مدیران بخش فرهنگ و هنر، به عنوان نماینده ملت، باید که این بار چندین هزار ساله را در اندک زمانی به دیگر فرهنگ ها ابلاغ کنند.
پیام احمدی کاشانی

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:07 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #4  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post هنر معرق سنگ

هنر معرق سنگ


باوجود 2 هزار و 500 معدن سنگ فعال در استان اصفهان ، فقط دو کارگاه معرق سنگ دراین استان فعالیت دارند.
رضا شفیعی یکی از دوهنرمند معرق کار سنگ دراستان اصفهان بابیان اینکه مواد اولیه هنر معرق سنگ از ضایعات سنگهای مختلف به دست می آید گفت: درکارگاه های معرق سنگ این استان ، 10 نفر فعالیت دارند که باتوجه به توانمندیها وپتانسیل های استان اصفهان ،این هنر صنعت می تواند گسترش یابد.
وی که برای نخستین باردرکشور،شیوه معرق سنگ یک میلیمتری را نیز ابداع کرده است افزود پیش از این در تهران و اصفهان برای معرق سنگ ازشیوه هفت میلیمتری استفاده می شدکه باتوجه به وزن هنرصنعت تولید شده ،حمل ونقل وخرید آن مقرون به صرفه نبود.
شفیعی کاهش 9 دهمی وزن وحجم،حمل ونقل آسان وانعطاف پذیری بیشتر سنگ را ازمزایای شیوه یک میلیمتری معرق سنگ در مقایسه با هفت میلیمتری بیان کرد.
معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری استان اصفهان هم با اشاره به برنامه های این سازمان برای گسترش این هنروافزایش صادرات گفت: راه اندازی کلاسهای معرق سنگ و دراولویت قرار دادن هنرمندان معرق سنگ برای گرفتن تسهیلات بانکی ازجمله این برنامه هاست.
احمد ادیب افزودهم اکنون به میزان بسیارکمی ازمصنوعات معرق سنگ به کشورهای هلند وحوزه خلیج فارس صادر می شود.
وی اظهار امیدواری کرد باتبلیغ بیشتر،بازاریابی مناسب وشرکت هنرمندان درنمایشگاه های داخلی وخارجی ،صادرات معرق سنگ رونق یابد.
هنر معرق سنگ در کشور 40 سال قدمت دارد وهم اکنون هنرمندان این هنر صنعت در استانهای اصفهان و تهران به خلق این آثار می پردازند.
مهرداد اسکندرنژاد

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:08 PM
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید همه چیز درباره هنر زیبای معرق

همه چیز درباره هنر زیبای معرق


هنرهای سنتی ایران، هنرهای اصیل مردمی هستند. هنرهایی كه از فطرت پاك مردم نشأت می گیرند. این هنرها از دیرباز در تمام شئون زندگی مردم رسوخ كرده و به صورت جزئی تفكیك ناپذیر درآمده اند. رحل قرآن، منبر مسجد، تنگ گلاب و فرشی كه به عنوان زیرانداز به كار می رود، همه و همه نشان از پیوند همیشگی هنر و آیین، آداب و زندگی مردم دارد.
طوفان حوادث دوران، نتوانسته صخره پرصلابت هنر ایران را فرسایش و تغییر دهد. هنر گذشته‌ی ایران، بسان صدفی است كه موج بلند و شكوفای اسلام، آن را صیقل داده و به گوهری ناب تبدیل كرده و به ساحل سرزمین‌های مختلف افكنده است. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم، بررسی و شناخت هنرهای سنتی ایران، مقدمه ای بر شناخت هنر جهان می باشد.
این هنرها، از گذشتة دور تاكنون، بدون تغییرات زیاد، باقی مانده‌اند و اگر به آنها توجه نشود رفته رفته به بوتة فراموشی سپرده خواهند شد. از این رو، سعی بر آن بوده، تا گامی هرچند لرزان در جهت شناساندن هنرهای سنتی ایران و نحوة اجرای آنها برداشته شود.
معرق

معرق در اصل به تكه های ریز از كاشی اطلاق می شود كه در كنار هم چیده می شوند و فرم های مختلفی را تشكیل می دهند. این نوع كاشی برای تزیین داخل و خارج گنبدها و سر در مساجد به كار می رفته است. ساخت معرق، پرزحمت و وقت گیر است زیرا بریدن و ساییدن كاشی بسیار مشكل است. معرق كاری در قرن ششم هجری یعنی در دورة سلجوقیان به سمت كمال رفت و متداول شد.
اما آنچه موردنظر بحث ماست معرق روی چوب است. معرق روی چوب عمری پنجاه ساله دارد و پدیده ای تازه در ایران است. در این شیوة تازه كه از منبت كاری جدا شده، طرح مورد نظر را روی چوب و به وسیلة مغار خالی می كردند و به جای آن تكه هایی به همان اندازه از چوب های مختلف یا عاج، جاگذاری می نمودند.
پس از به وجود آمدن اره مویی های بسیار باریك، معرق روی چوب وارد مرحلة جدید گشت و هنری با ظرافت و اعجاب آور گردید. در این مرحله، بجای آنكه بر روی چوب كنده كاری شود و نقوش مورد نظر در آن جای گیرد؛ با قرار دادن قطعات مختلف از قبیل صدف، عاج، استخوان، فلز و چوب های مختلف رنگی در كنار یكدیگر، معرق ایجاد می شود.
در واقع معرق روی چوب را می توان تابلو نقاشی‌ای دانست كه در آن بجای رنگ، از چوب‌های مختلف رنگین و به جای قلم مو، از ارة مویی استفاده می شود.
ابزار كار معرق

كمان اره: كه ارة مویی به آن بسته می شود و در حقیقت از ابزار اصلی ایجاد معرق است.
اره مویی چوب بر: كه تیغه‌ای برنده و بسیار ظریف است و دندانه‌های آن، دو به دو متمایل به چپ و راست می باشند. این نحوة ساخت باعث می شود كه اره در چوب به راحتی برش ایجاد كند.
اره مویی فلزبر: كه دندانه هایش به ردیف در كنار هم قرار گرفته اند. در معرق سازی از این تیغه برای بریدن صدف استفاده می شود. اره ها اندازه‌های مختلفی دارند كه نازكترین آنها ارة 8 صفر و درشت‌ترین آنها ارة شمارة 5 است.
میزكار و تختة كوچكی به نام «پیشكار» به ابعاد 15×10 سانتیمتر، كه در جلوی آن شكافی به شكل «7» وجود دارد. پیشكار به لبة میز كار كوبیده می شود.
میخ سایه: كه یك نوع میخ كوتاه و ظریف است و برای نگاهداشتن قطعات قالب به كار می رود.
تیزك: كه نوكی تیز دارد و برای برداشتن قطعات قالب به كار می رود. جنس تیزك از فولاد است.
چكش و گازانبر.
مواد و مصالح معرق

1. تخته سه‌لایی به ضخامت 3 میلیمتر برای چسباندن طرح بر روی آن به وسیلة چسب فوری.
2. تخته سه لایی به ضخامت 18 میلیمتر، كه بدان «زیركار» می گویند و قطعات معرق شده بر روی آن پرس یا چسبانده می شود. ضخامت زیاد این تخته سه لایی از آن جهت است كه پس از روغنكاری و رنگ‌آمیزی، به علت نیروی كششی رنگ خم نشود.
3. چسب فوری برای چسباندن طرح بر روی تخته سه لایی و چسب نجاری برای چسباندن قطعات معرق شده بر سطح «زیر كار».
4. چوب هایی به رنگ‌ها و جنس‌های مختلف از قبیل چوب گردوی تیره و فوفل كه بیشتر برای زمینه به كار می روند و چوب شمشاد، نارنج، بقم، سنجد، اقاقیا، عناب، افرا، كی كم، ...، و گلابی همچنین عاج، صدف، خاتم و شبه عاج كه یك نوع فیبر مخصوص است.
انواع معرق از نظر زمینه

معرق از نظر زمینه به دو دسته تقسیم می شود:
1. معرق زمینه رنگ: پس از اتمام كار، قطعات معرق شده بالاتر از سطح زیر كار می باشند؛ بنابر این زمینه رنگ پلی استر مشكی پر می شود تا همسطح نقوش معرق شده شود.
2. معرق زمینه چوب: در این نوع معرق، تمامی قطعات معرق در محل های خالی ایجاد شده روی زمینة چوب جای داده می شوند.
نحوة ایجاد معرق

معرق زمینه رنگ:
1. طرح معرق توسط طراح روی كاغذ كشیده می شود.
2. طرح را به وسیلة چسب فوری روی تخته سه لایی به ضخامت 3 میلیمتر می چسبانیم.
3. با اره مویی سه لایی را به چند قطعه تقسیم می كنیم. این قطعات باید به اندازه‌ای باشند كه هنگام بریدن انتهای كمان اره به آنها گیر نكند.
4. قطعات تقسیم شده را در كنار یكدیگر قرار داده، به وسیلة میخ سنجاقی بر روی سطح «زیر كار» ثابت می كنیم.
5. حال از پایین تابلو شروع به كار و هر قسمت از قطعات تقسیم شده را به قطعات كوچكتری تبدیل می كنیم.
6. اكنون با اره مویی شروع به بریدن چوب می كنیم. نحوة برش به این ترتیب است كه اره مویی باید مماس با محیط قالب حركت كند و به طور عمودی بالا و پایین رود تا كناره‌های تكة بریده شده، صاف درآید.
7. قطعات به دست آمده از مرحلة 6 را به وسیلة چسب نجاری بر روی «زیر كار» می چسبانیم. مجموعة این اعمال تا پایان كار ادامه می یابد.
8. پس از اتمام كار، قطعات معرق شده برجسته تر از سطح «زیر كار» می باشند. بنابراین زمینه را با رنگ پلی استر مشكی پر می كنیم تا همسطح سطوح معرق شده، شود.
معرق زمینه چوب:

مراحل 1 و 2 نظیر مراحل معرق زمینه رنگ می باشند.
3. چوبی از جنس گردوی تیره یا فوفل به اندازة كادر طرح، تهیه می كنیم. سپس طرحی را كه روی سه‌لایی چسبانده‌ایم، با میخ سایه‌به‌ چوب زمینه متصل‌می‌كنیم.
4. در حد فاصل چوب زمینه و «زیركار» ورقه‌ای از نایلون قرار می دهیم.
5. كلیة نقشه را با بریدن از زمینة كار جدا می كنیم. سپس به وسیله گازانبر میخ ها را می كشیم تا تخته سه لایی از چوب زمینه جدا شود.
6. در این مرحله زمینة چوب و قالب به دست آمده از سه لایی را نگاه می داریم و زمینة بریده شدة تخته سه لایی و قالب چوبی به دست آمده را دور می اندازیم. بنابراین در این مرحله، تابلویی داریم كه زمینة آن چوب و قالب آن طرح های روی تخته سه لایی است.
7. اینك ازپایین‌تابلو شروع به كار می‌كنیم. قالب‌ها را طبق سلیقه برروی‌چوب‌های مختلف رنگین یا صدف یا عاج قرار داده و همانند مرحلة ششم از «معرق زمینه رنگ» شروع به برش می كنیم.
8. هر تكة معرق شده از مرحلة 7 را در شكاف مخصوص خود در چوب زمینه قرار می دهیم و می چسبانیم. نایلون مرحلة 4 باعث می شود تا قطعات معرق به «زیر كار» نچسبند. اگر تكة معرق شده به اندازة 1/0 میلیمتر بزرگتر از قالب باشد، درون محل خود در چوب زمینه فرو نمی رود. بنابراین كار معرق زمینه چوب به مراتب مشكل تر و هنری تر از معرق زمینه رنگ می باشد. یك كار معرق خوب، كاری است كه بین قطعات آن فاصله ایجاد نشود و رنگ آمیزی آن جالب باشد. اصالت طرح و نقشه نیز ملاك و معیار یك كار برجسته و نفیس است.
9. در خاتمة كار، چوب زمینه به چوب «زیر كار» پرس می شود.
دوام معرق زمینه چوب بیش از معرق زمینه رنگ می باشد، خصوصاً در كادرهای بزرگتر از 50×50 سانتیمتر، امكان ترك خوردن پلی استر زیاد است.
كتاب هنرهای سنتی ایران
مؤلف: محمد ستاری

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:09 PM
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post ایرانیان هنر معرق را ابداع كردند

ایرانیان هنر معرق را ابداع كردند


معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران كه نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.
بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است. بررسی آثاری كه از بررسی های سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش بدست آمده، نشاندهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.
در دوران هخامنشی ها هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده؛ به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی - شوش و آپادانا – از درخت های بلوط ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است. به این ترتیب قبل از استعمال آهن در ساخت بنا، تخت جمشید بزرگ ترین سطح زیربنایی بود که از چوب در آن استفاده فراوانی شده و تمامی این آثار چوبی در اثر آتش سوزی از بین رفتند. گزنفون ضمن توصیف سلاح های نبرد کوروش از یک نیزه عالی چوبی که از چوب سنجد ساخته شده بود، یاد می نماید.
توجه پارسیان باستان به درخت، بسیار قابل توجه می باشد. می گویند بزرگ ترین درخت سروی که در ایران موجود بوده، توسط زرتشت پیامبر کاشته شده و سرو کاشمر نامیده می شد و در ادبیات پارسی شهرت به سزایی داشته است. این سرو را اعجاز زرتشت می دانستند و معتقد بودند که زرتشت آن را از بهشت آورده است. نهایتا این سرو توسط متوکل عباسی، قطع و تکه تکه به بغداد فرستاده شد. عمر این درخت در زمان قطع 1450 سال و دور تنه آن بالغ بر 28 تازیانه بوده است.
در دیگر مناطق هم استفاده از چوب برای مردمان آن نواحی ناآشنا نبوده است. در افسانه های یونان آمده هر درخت را فرشته ای به نام هامادرایاد که در داخل او پنهان می باشد، نگهبانی می کند و جان وی به حیات درخت بستگی دارد؛ اگر مجبور به قطع درختی می شدند، برای درخت تحف و هدایا می بردند.
مصری ها هم راه استفاده از چوب را به خوبی می دانستند. آنان سه هزار سال پیش، کاغذ و روکش های چوبی را در آثار خود بکار می بردند.
فنیقی ها هم در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال 1012 قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه شده و کف آن از چوب سرو پوشیده شده درها از چوب زیتون و ستونهای نگهدارنده نیز چوبی بودند.
در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی بر روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد؛ اما در قرن 17 و 18 میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن 19، رشد مجددش را از سر گرفت.
معرق

معرق در فرهنگ عمید معنای تکه تکه، رگه رگه و وصله می باشد. همه ما دردوران کودکی در مهدکودک ها از روشی به اسم کولاژ استفاده کرده ایم که در این کار تکه های رنگی مقوا، پارچه و کاغذ را به اشکال مختلف بریده و کنار هم قرار می دادیم و در نهایت به شکل خاصی مانند درخت، خانه و گل می رسیدیم. اگر این کار را با چوبهای مختلف به رنگ های متنوع و مطابق با طرح مورد نظر انجام دهیم، این کار را معرق می گویند.
این هنر به اشتباه مرقع هم نامیده شده است که خود هنری جدا در کتابت می باشد و به معنی گردآوری تکه های مختلف آثار گوناگون در یک مجموعه می باشد.
معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب است.
تاریخچه معرق چوب

از آن جایی که چوب یکی از مواد نسبتا ناپایدار و کم دوام طبیعت می باشد آثار ساخته شده از چوب یا در طول زمان و یا بر اثر حوادث و عوامل مختلف آسیب دیده و از بین رفته اند و یا آن که هیچ کس به فکر نگهداری و جمع آوری آثار دست ساز چوبی نبوده است. بر این اساس، تقریبا هیچ گونه آثار چوبی مشخصی از دوره های مختلف تاریخی، باقی نمانده است. با این حال محققان و تاریخ نویسان زمان های متفاوتی را به عنوان مبدا معرق چوب در نظر می گیرند.
بنا به استناد گروهی معرق چوب الهام گرفته شده از معرق کاشی است و گفته شده در زمان افول صنعت کاشی، معرق چوب شروع به رشد کرده است.
در معرق کاشی، قطعات کاشی های الوان به شکل تکه تکه توسط چکشی به نام چکی، دورتراشی می شده و از کنار هم قرار گرفتن آنها طرحی واحد به وجود می آمده است. دور آن را با خمیری به نام ساروج گرفته و برای محکمی کار روی آن را دوغاب می ریختند تا سفت شود. کاشی معرق دردوران ایلخانیان پدیدار شد که به صورت نقش های هندسی در دوران تیموری به اوج شکوفایی خود رسید نمونه کاشی معرق گنبد سرخ مراغه است که در زمان ایلخانیان ساخته شد. نمونه زیبای آن در دوران تیموری هم می توان از گنبد سلطانیه نام برد.
نظریه دیگری هم وجود دارد مبنی بر این که معرق کاری چوب، تکنیکی نیست که از انواع مختلف معرق از جمله کاشی کاری گرفته شده باشد. معرق کار چوب باید نه تنها با چوب کار کرده باشد و بافت آن را بشناسد، بلکه می بایست تکنیک معرقکاری بر روی چوب را هم، فرا بگیرد.
به گفته گروهی هم معرق از کشورهای چین و هند و مصر وارد ایران شده است. این افراد معتقدند که بر اساس اسناد و مدارک موجود سه هزار سال پیش مصری ها به ارزش چوب پی بردند و ساخته های خود را از قبیل صندلی صندوق و غیره با چوب های معمولی ساخته و بر روی آنها از روکش های مرغوب مانند آبنوس و تزئینات عاج استفاده می کردند.
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمد. این اثر یک قطعه شانه چوبی است که به شیوه ی جایگزینی ( (in layنقوش هندسی و گره را بر آن حک کرده اند و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی که معتقدند معرق از کشورهای دیگر وارد ایران شده، تفسیر این کاوش را اینگونه اظهار داشتند که این شانه متعلق به مسافرینی بوده که از این شهر گذر کرده اند.
اما تحقیقات محققین بر روی نقوش این شانه، روشن نمود که طرح های موجود بر روی آن (گره و نقوش هندسی) طرح هایی کاملا ایرانی می باشد. بر این اساس می توان به این نظریه رسید که ایران پایه گذار معرق کاری بوده و هنر مذکور از این منطقه به سایر نقاط منتقل شده است.
یک دوران سکوت چند هزار ساله، ما بین تاریخ ساخت دو اثر معرق موجود، وجود دارد؛ که اولی مربوط به شانه بدست آمده در حفریات شهر سوخته و دومی تابلویی متعلق به سال 1313 هجری شمسی است که توسط استاد احمد رعنا با سبک معرق جایگزین کار شده است. این سبک اولین سبک معرق چوب به حساب می آید.
در سال 1309 اولین کارگاه های سنتی به منظور آموزش و حفظ و اشاعه هنرهای ملی و بومی ایران، توسط استاد حسین طاهرزاده بهزاد بنا نهاده شد. اولین کارگاه دایر شده مربوط به صنایع چوبی، کارگاه منبت بود که زیر نظر استاد احمد امامی و دو پسرش خلیل و علی امامی اداره می شد. در سال 1310 رشته مشبک و معرق چوب به کارگاه منبت اضافه شد. سرپرستی این کارگاه به عهده استادان معرق و منبت کار از جمله :
شهمیرزادی، احمد رعنا، زابلی، ویزایی، حاج غلامعلی و در سال 1370 استاد کمال میرطیبی، بود. در حال حاضر سرپرستی کارگاه معرق در سازمان میراث فرهنگی به عهده استاد مولایی می باشد.
معرق چوب

در طبقه بندی هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی کشور، معرق چوب در دسته هنرهای صناعی زیر شاخه آثار چوبی و در قسمت برش چوب قرار دارد.
همان طور که در تعریف معرق گفته شد، معرق از کنار هم قرار گرفتن و تلفیق چوب های رنگی مطابق با طرح بدست می آید؛ بدین معنی که در ساخت یک اثر معرق، تنها ماده اولیه چوب می باشد. اما می توان این هنر را به صورت تلفیقی با دیگر هنرها و یا با استفاده از دیگر مواد هم مشاهده کرد. به طور مثال معرق – منبت هر دو از هنرهای چوبی هستند که می توانند به طور مشترک در یک اثر استفاده شوند. از جمله موادی که در معرق کاری استفاده می شود می توان از خاتم، صدف، فلز (طلا، برنج، نقره، مس)، استخوان و عاج نام برد.
معرق کاری را می توان در آثار مختلف چوبی مانند تابلو، میز، صندلی، ساعت، بوفه، در، جعبه های تزئینی و هر گونه وسیله چوبی مسطح و منحنی بکار برد که هدف در تمام این موارد، بخشیدن جلوه و غنای هنری به آثار چوبی می باشد

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:11 PM
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post ابزار كار معرق روی چوب و كاربرد آن

ابزار كار معرق روی چوب و كاربرد آن


1- اره دست
همان اره معمولی با دسته چوبی است كه تیغه های متفاوت دارد و برای بریدن قطعه های بزرگ چوبی به كار می رود.
2- اره چوب بُر
تیغه ای است باریك به طول 13 سانتی متر كه دنده های آن به صورت زوج با فواصل كم قرار گرفته است. این تیغه بر سر " كمان اره " متصل می شود و معمولاً برای بریدن فلز به كار می رود. ولی در معرق، شماره های دو صفر، یك و دو آن برای بریدن صدف و عاج و شبه عاج استفاده می شود.
3- ارّه فلز
تیغه ای است باریك به طول 13 سانتی متر كه دنده های آن به صورت فرد با فواصل كم قرار گرفته است. این تیغه بر سر " كمان اره" متصل می شود و برای بریدن چوب به كار می رود. شماره های دو صفر و یك آن در معرق استفاده می شود.
4- پرس برقی
دستگاهی است برقی، شامل چهار ستون آهنی كه سه صفحه متحرك مستطیل شكل از چهار زاویه، به ستون ها متصل شده است و در قسمت بالای این چهار ستون حجم مكعب مستطیل آهنی قرار دارد كه موتور و دستگاه گرم كننده در این قسمت جای گرفته است و با روشن كردن آن در ضمن حركت صفحات، گرما به وسیله ی سیمی كه به هر یك از صفحه های مستطیل شكل متصل شده است انتقال می یابد.
حركت صفحه های یاد شده از طریق چهارستون آهنی است كه به عنوان اهرم برقی كار می كند و از طریق پایین به بالاست و در انتهای كار به مكعب فلزی دستگاه می رسد. در این حالت تمام صفحه های به هم متصل شده و شیء مورد نظر كه میان آنها قرار دارد، تحت فشار و گرما قرار می گیرد. این دستگاه در سه اندازه " كوچك، متوسط و بزرگ " وجود دارد و میزان گرمای مورد نیاز برای برش دادن اشیاء معرق كاری شده 150 درجه سانتیگراد است .
5- پرس دستی (پیچ دستی)
وسیله ای است فلزی، شامل خط كشی قطور به طول 25 الی 50 سانتی متر كه در قطعه ی فلز به صورت افقی، یكی ثابت در انتهای خط كش و دیگری كه اهرم نامیده می شود در بالای آن به صورت متحرك ، قرار گرفته است.
پیچی كه یك دسته چوبی دارد در ابتدای اهرم متحرك نصب شده است. این وسیله برای ثابت نگهداشتن اشیاء و تحت فشار قرار دادن (پرس كردن) قطعه های كوچك معرق شده به كار می رود.
6- پیشكار
قطعه چوب مستطیل شكلی است به طول 20 سانتی متر و عرض 10 سانتی متر كه یك طرف عرض بر لبه میز نصب می شود و در میان طرف دیگر، شیاری به طول تقریبی 4 سانتی متر و عرض 1 سانتی متر وجود دارد كه در میان تخته به هم متصل می شود . این تخته به صورت معلق به لبه میز متصل شده و از آن برای خرد كردن و دور بُری نقش های چوبی استفاده می گردد./
7- تیزك
قطعه فلز نوك تیزی است كه قابلیت انعطاف بسیار دارد و برای برداشتن نقش های چوبی بریده شده از درون قالب خود، استفاده می شود.
8- چكش
همان چكش معمولی است كه مورد استفاده عموم است و برای كوبیدن میخ به كار می رود. در معرق نوع 100 گرمی آن استفاده می شود.
9- سوهان تخت
سوهانی است به طول 45 سانتی متر كه 35 سانتی متر آن به پهنای 5/3 سانتی متر از دو طرف مضرّس است و یك سانتی متر باقی مانده در انتها باریك می شود، در موقع كار به عنوان دستگیره مورد استفاده قرار می گیرد.
10 - سوهان چوب ساب
تیغه ای فلزی به طول 30 سانتی متر كه دسته ای پلاستیكی به آن متصل است. این وسیله برای صیقل دادن سطح شیء معرق شده ای به كار می رود كه در آن صدف یا عاج وجود نداشته باشد.
11- كمان اره
وسیله ای است فلزی و منحنی، به شكل نعل اسب، كه دسته ای چوبی به یك سر آزاد آن متصل است و تیغه هایی با شماره های متفاوت به وسیله دو پیچ خروسك به دو سر كمان اره متصل می شود.
اگر قوس منحنی كمان اره كوچكتر از اندازه شیء باشد، می توان دو میله هر قطر كمان اره به وسیله پیچ خروسك به دو سر آن اضافه كرد. این عمل باعث بلندتر شدن طول كمان اره شده و به راحتی می توان آن را در اطراف شیء حركت داد.
هنگام به كار بردن این وسیله حتماً باید دقت كرد كه كمان آن به حالت افقی و با فاصله 1 تا 2 سانتی متر تا كتف قرار بگیرد و تیغه آن با تخته پیشكار زاویه ای 90 درجه تشكیل بدهد.
12 رنده ی دستی
شامل صفحه ای مستطیل شكل است كه عرض های آن با قوس منحنی به طرف خارج متمایل شده است. در قسمت زیرین، این صفحه با فاصله 5/6 سانتی متر از یك طرف لبه ی قوس دار شكافی به طول 5 سانتی متر و عرض نیم سانتی متر وجود دارد كه محل قرار گرفتن تیغه ی رنده است.
در دو عرض این صفحه در قسمت روی آن دو دسته چوبی كوچك به دو شكل متفاوت نصب شده كه یكی از آنها كروی شكل است و بر روی پایه ای به طول 6 سانتی متر قرار گرفته و دیگری تركیب چكمه ای را به طول 11 سانتی متر دارد كه به صورت معكوس در جای خود نصب شده است.
در میان این صفحه ابتدا تیغه رنده به طول 5/15 و عرض 6 سانتی متر و سپس تیغه كمك رنده به طول 5/13 سانتی متر با همان عرض قرار گرفته است و به وسیله یك صفحه فلزی براق به نام گیره تیغه، به روی سطح از یك قطعه چدنی سیاه، كه به عنوان پایه محسوب می شود نصب شده است و در زیر پایه ی چدنی پیچی قرار دارد كه به وسیله شل و سفت كردن آن فنر تیغه آزاد شده و می توان آن را به طرف بالا و پایین حركت داد.
لازم به یادآوری است كه در بالای پایه چدنی یك اهرم فلزی باریك به طول شش سانتی متر قرار دارد كه با حركت آن به طرف راست یا چپ تیغه به همان سمت كمی پایین تر از طرف دیگر قرار می گیرد.
از این رنده برای صاف كردن سطوح ناهمواره استفاده می شود.
13 - سنگ نفت
قطعه سنگ سیاه رنگی است كه در میان قالبی از چوب جای گرفته است و برای تیز كردن تیزك از آن استفاده می شود.
این سنگ دارای دو سطح دندانه دار زبر و نرم است كه ابتدا نوك تیزك را به وسیله دندانه های درشت تراش داده و سپس با دندانه های ریز صیقل می دهند . سنگ نفت را همیشه در مقداری از نفت نگهداری می كنند تا مقداری از چربی نفت در آن نفوذ كند و فقط به هنگام استفاده آن را از نفت خارج می سازند.
14 - گازانبر
وسیله ای است فلزی شامل دو دسته و دو لبه ی قوس دار كه دسته های آن با فاصله ای معین قرار گرفته و به تدریج به هم نزدیك می شوند تا در نقطه ای به یكدیگر متصل شوند و دو لبه قوس دار آن به بالای این مقطع اتصال یافته كه در هنگام بسته بودن، تركیب دایره ای به خود می گیرد. این وسیله در شماره های مختلف وجود دارد كه در معرق، از شماره 6 آن استفاده می شود. از این وسیله برای بیرون آوردن میخ از محلی كه چوب ها را موقتاً به هم متصل كرده است استفاده می كنند.
خط كشی است فلزی به طول 50 سانتی متر كه در انتها به یك فلز قطور صاف به طول 5/13 سانتی متر متصل شده كه با خط كش تشكیل زاویه ی قائمه را می دهد.
گونیایی با خط كش چوبی به طول 100 سانتی متر وجود دارد كه از آن برای صاف كردن لبه های ناصاف شیء معرق شده استفاده می شود.
16- لیسه
قطعه فلزی است مستطیل شكل به صخامت یك میلی متر كه قابلیت انعطاف بسیار دارد و برای جمع آوری براده ی چوب از سطح كار و همچنین پرداخت آن مورد استفاده قرار می گیرد.
17 - ماشین پرداخت
دستگاهی است به طول 45 سانتی متر كه از سه قسمت: دسته، بدنه و صفحات پرداخت كننده تشكیل شده است.
الف – دسته:این قسمت خود دارای دو دسته است :
1- دسته ای به طول 18 سانتی متر كه در انتهای بدنه قرار گرفته و سیم برق به آن متصل می شود محل قرار گرفتن دست راست است.
2- دسته ای به طول 12 سانتی متر كه در طرف راست بالای بدنه قرار گرفته و محل قرار گرفتن دست چپ است. بر روی این دسته ها پوشش عایقی از جنس پلاستیك وجود دارد.
ب – بدنه : این قسمت از دستگاه به طول 28 سانتی متر است كه 18 سانتی متر آن تركیبی تقریباً استوانه ای شكل دارد و موتور برقی در میان آن جای گرفته است. در قسمت بالای بدنه حجم نیمكره مانندی به قطر 10 سانتی متر قرار دارد كه صفحات پرداخت كننده به وسیله پیچی كه در مركز نیمكره مسطح قرار دارد متصل می شود.
ج – صفحات پرداخت:صفحات پرداخت كننده در سه نوع متفاوت به كار برده می شود:
1- صفحه سنگ سمباده: صفحه ای دایره شكل به قطر 18 سانتی متر كه میان آن دایره ای به قطر 2 سانتی متر خالی است كه محل قرار دادن مهره ی پیچ متصل كننده به بدنه است. ضخامت این صفحه 2 سانتی متر است كه شامل یك صفحه فلزی باریك و یك لایه ابر فشرده به ضخامت 5/1 سانتی متر است.
2- صفحه پوست بره ای: پوست بره ی دباغی شده دایره شكلی است به قطر 18 سانتی متر كه كناره ای پارچه ای دارد. این صفحه بر روی صفحه سنگ سمباده قرار می گیرد و به وسیله یك بند، كناره پارچه ای را در زیر سنگ سمباده جمع كرده و محكم می كند.
3- صفحه پرداخت: صفحه ای است دایره شكل از جنس نمد و به قطر 18 و ضخامت 5/2 سانتی متر و دایره ای میان تهی به قطر 5/4 سانتی متر در مركز آن قرار دارد كه محل قرار گرفتن مهره پیچ متصل كننده به بدنه است. از این وسیله برای پرداختن اولیه شی معرق شده استفاده می كنند.
18 – مته دستی
وسیله ای است به طول 30 سانتی متر كه شامل: سر مته، بدنه و دسته است:
الف – سرمته: تركیب تقریباً بیضی شكلی ، به بلندی 5 سانتی متر دارد كه میله ی مته در میان سوراخی كه در یك طرف آن وجود دارد قرار می گیرد.
ب – بدنه:یك قطعه فلز مستطیل شكل به طول 12 و عرض 2 سانتی متر است كه چرخ دنده ای به قطر 8 سانتی متر به آن متصل است و به وسیله دسته كوچك چوبی كه به اهرمی به طول 4 سانتی متر اتصال دارد به حركت در می آید.
ج – دسته: در انتهای بدنه، دسته ای چوبی به طول 13 سانتی متر قرار دارد .
شیوه استفاده از این وسیله بدین ترتیب است كه ابتدا سر مته را به طور عمودی بر روی كار قرار داده و به وسیله چرخانیدن دسته چرخ دنده مته را به حركت درآورند تا محل مورد نظر را سوراخ كند.
19- مداد و متر
از مداد برای علامت گذاری و از متر برای اندازه گیری استفاده می شود.
20- مغار لیسه تیز كن
سوهانی است سه پهلو كه هر سه بـَر ِ آن تراش داده شده است و برای تیز كردن لبه های لیسه به كار می رود.
21 – میخ
در معرق سه نوع میخ مورد استفاده قرار می گیرد: سایه، سنجاقی و كبریتی.
الف – میخ سایه: بسیار ریز با نوك باریك به طول 8 میلی متر است و در مرحله ای كه نقش های برده شده موقتا به سطح نصب می شوند مورد استفاده قرار می گیرد.
ب – میخ سنجاقی :میخی ریز به طول 12 میلی متر است كه برای نصب مدل به سطح كار تخته ی پشت كار چند سه لایی، استفاده می شود.
ج – میخ كبریتی: میخی بزرگتر از دو نوع قبل است و طول تقریبی آن 5 سانتی متر است كه در كارهای جنبی مورد استفاده قرار می گیرد
مهرداد اسکندرنژاد

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:16 PM
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post مراحل درست کردن یک طرح معرق

مراحل درست کردن یک طرح معرق


● طرح نقشه

طرح نقشه به وسیلهٔ طراح کشیده می شود و سپس آن را روی یک تختهٔ سه لایی به وسیلهٔ چسب فوری می چسبانند . ترکیب فوق را در اصطلاح مدل می گویند.
● خرد کردن مدل

مدل را روی چوب فوفل درز شده به وسیلهٔ میخ سایه نصب می کنند و سپس این ترکیب را روی تختهٔ پیشکار قرار می دهند و به وسیلهٔ ارهٔ مویی به قطعه های مختلف می برند .
● نصب و قطعه های خرد شده

مجموعهٔ قطعه های خرد شده را بر اساس طرح نقشه روی یک تختهٔ ۱۸ میلیمتری ، چند سه لایی یا تخته پشتکار ، که یک قطعه نایلون سطح آن را پوشانیده است کنار یکدیگر قرار می دهند و به وسیلهٔ میخ سایه به تختهٔ مذکور نصب می کنند .
● دوربری نقشها

هر یک از قطعه های خرد شده را ، که شامل قسمتی از زمینه و نقشه است ، با برداشتن میخ سایه از روی تختهٔ پشتکار جدا می کنند و روی پیشکار قرار می دهند و خطوط مربوط به نقشها را دوربری می کنند .
● تهیه و نصب زمینه اصلی

در این مرحله تختهٔ سه لایی را که روی چوب فوفل یا گردوی زمینه قرار گرفته ، بر میدارند و قسمتی از زمینهٔ اصلی نمایان می شود . سپس این قطعهٔ فوفل را در جای خود مطابق نقشه روی تختهٔ پشتکار به وسیلهٔ میخ سایه موقتاً نصب می کنند .
● انتقال نقشها بر روی چوبهای صنعتی

بعد از مرحلهٔ قبل ، باقی ماندهٔ قطعه های خرد شده را که شامل یک قسمت از نقشهای اصلی و تختهٔ سه لایی است از چوب فوفل که در زیر این مجموعه قرار دارد جدا می کنند . چـوب فوفل را کنـار می گذارند و تختهٔ سه لایی نقشه را به عنوان الگو استفاده می کنند .
با انتخاب رنگ چوب ، الگو را روی آن قرار می دهند و دوربری می کنند و بدین ترتیب عین نقش مورد نظر را با نوع و رنگ انتخابی به وجود می آورند و آن را بر جای اصلی خود ، که در میان زمینه خالی است ، روی تختهٔ پشتکار قرار می دهند . بدین ترتیب با این روش همهٔ نقشهای خرد شده را از رنگهای مختلف چوب ، صدف و عاج تهیه و جایگزین مدل می کنند .
● اتصال نقشها

بعد از جایگزین شدن نقشهـای رنـگی به جای مـدل اولیه ، از سر یشم و پودر حمرا مایع غلیظ و چسبنده ای تهیه می کنند و به وسیلهٔ انگشت سبابه روی تمام شیار های بین نقشها می زنند . بدین طریق تمام قطعه ها به هم چسبیده و ثابت می شود .
در این مرحله میخهای سایه را از روی نقشها بر می دارند . پس از چسبیدن نقشها ، نایلونی که قبلاً در زیر کار و روی تختهٔ پشتکار قرار داده اند بر می دارند و نقشهای چسبیده شده را بر می گردانند و پشت آنها را سمبادهٔ نرم می کشند و بدین ترتیب چسبهایی را که از میان شیارها به پشتکار نفوذ کرده پاک می کنند .
● پرس کردن

این مرحله از کار در سه بخش انجام می گیرد :
الف) سطح تختهٔ پشتکار را به وسیلهٔ کاردک به چسب گرم آغشته می کنند و سپس نقشهٔ معرق شده را روی آن می چسبـانند و بـرای ثابـت نگاهداشتـن آن دو میخ سنجـاقی در بالا و پاییـن آن نصب می کنند .
ب) ابتدا یک قطعهٔ نایلون و سپس یک پتوی دولا را روی نقشهٔ معرق شده قرار می دهند . این عمل برای جلوگیری از خرد شدن نقشه در زیر فشار دستگاه می باشد .
ج) ترکیب فوق را در میان دستگاه پرس قرار داده و آن را تنظیم کرده و تحت فشار قرار می دهند.
● دوربری کناره

بعد از پرس شدن ، اگر شیء مورد نظر دارای اضلاعی ناصاف باشد ، برای برطرف کردن آن ، نخست طول و عرض آن را به وسیلهٔ انطباق با گونیا صاف می سازنند و سپس در میان گیره قرار می دهند و اضلاع گونیا شده را رنده می کنند .
● پرداخت

به دلیل متفاوت بودن ضخامت چوبهای صنعتی ، سطح نقشهای معرق شده یکسان نیست و به منظور رفع آن با ماشین سمباده آن را می سایند و این عمل تا مرحله ای که همهٔ نقشها در یک سطح یکسان قرار بگیرند ادامه دارد . لازم به توضیح است که اگر ماشین سمباده در دسترس قرار نداشت در صورتی که صدف یا عاج در معرق به کار برده نشده باشد می توان از وسیله ای به نام چوب ساب استفاده کرد .
● لیسه زدن و پرداخت مجدد

پس از پرداخت سطح کار ، براده های چوب بر صفحهٔ شیء پراکنده هستند که به وسیلهٔ لیسه جمع آوری می شوند و مجدداً با سمباده سطح شیء را صیقل می دهند . این عمل تا مرحله ای ادامه دارد که انگشت بر سطح شیء معرق شده بلغزد .
● مرحله کاربرد پلی استر

این بخش از کار در سه مرحله انجام می شود :
الف) محیط شیء را به وسیلهٔ نوار چسب کاغذی به طریقی که ۲ یا ۳ میلیمتر آن از سطح شیء بالاتر قرار می گیرد می چسبانیم .
ب) مخلوط پلی استر آماده شده را به طور یکنواخت روی صفحهٔ مورد نظر می ریزند و سپس آن را به وسیلهٔ یک شانهٔ کوچک روی تمام سطح پخش می کنند تا کاملاً زمینه و سطح نقشهای معرق شده را بپوشاند .
همچنین برای سهولت کار می توان پلی استر را به وسیلهٔ پمپ بادی بر سطح پاشید. ج ـ پس از ۲۴ ساعت ، پلی استر روی شیء خشک شده که برای ظاهر ساختن نقشها از زیر پلی استر ، سطح آن را به وسیلهٔ سمبادهٔ لرزان به آن متصل است می سایند و مجدداً ، برای شفافیت بیشتر ، قشری پلی استـر خالص بر سطح آن می پاشند که به هنگام خشک شـدن حبابهـایی روی آن ظاهـر می شود و برای از میان برداشتن آنها از صفحهٔ سمبادهٔ شمارهٔ ۴۰۰ آبی استفاده می کنند .
● آخرین مرحلهٔ پرداخت

در این مرحله به وسیلهٔ دستگاه پرداخت که صفحهٔ نمد به آن متصل شده است و با به کار بردن مواد جلا دهنده سطح کار را پرداخت می کنند. برای جلای بیشتر صفحهٔ نمد نرمتری ( نمد پوست بره ای ) بر سر دستگاه وصل کرده و با استفاده از مادهٔ سفید رنگی به نام پل شیری سطح مورد نظر را پرداخت می کنند .
● کیلر

در مواقعی که شیء معرق کاری شده از کیفیت بالایی برخوردار نباشد ، برای حفاظت و جلای آن به جای پلی استر از کیلر استفاده می شود که طریق مصرف آن در پنج مرحله به شرح زیر می باشد :
الف) نخسیتن نکتهٔ مهم ، انتخاب کیلر براق اسـت و مقـدار مصـرف آن ، انـدازهٔ مشخصی ندارد و می توان به مقدار دلخواه از آن استفاده کرد .
ب) غلظت این ماده برای پاشیدن روی کار زیاد است و به همین دلیل آن را با مقداری تینر فوری مخلوط می کنند که رقیقتر شود
● اشکالی که در اغلب تابلوهای روی چوب پیش می آید انحنا و خمیدگی آنهاست .

به این معنی که چوب و رنگ یا لاک به یک اندازه قابلیت جذب رطوبت را ندارند و پس از چندی سطح تابلو تاب برمی دارد . روی تابلو که رنگ یا لاک قرار دارد کمتر از قسمت پشت آن که هیچ گونه پوششی ندارد رطوبت را جذب میس کننـد و در نتیجه منجر به انبساطی نابرابر در دو طرف می شود .
برای جلوگیری از این مشکل می توان پشت تابلو را با ماده ای مثل موم یا صمغ و یا یک قشر نازک از لاکی که در روی تابلو قرار گرفته ، پوشاند و بدین ترتیب مانع جذب آب شد .

ویرایش توسط چرو : 07-14-2013 در ساعت 11:18 PM
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post سوخت معرق، كمال هنر ايراني

سوخت معرق، كمال هنر ايراني





در صدر اسلام براي حفظ آيات قرآن كه روي پوست يا كاغذ نوشته مي‌شد آن را بين 2 تخته چوب نگهداري مي‌كردند
در آن زمان اعرابي كه قوميت ايراني داشتند براي تزئين جلد كتاب‌هاي قرآن، هنري به نام سوخت معرق را پديد آوردند. در حقيقت هنر سوخت معرق يك هنر اسلامي- ايراني است.چرا كه در آن بيش از 10 هنر شامل طراحي، نقاشي، معرق‌كاري، برجسته كاري روي پوست، تذهيب، تشعير، خوشنويسي، طلاكاري و صحافي استفاده مي‌شود.
هنر سوخت معرق از دوره تيموريان به اين شكل رايج شد در حالي كه تا قبل از آن تنها از اشكال هندسي در هنر سوخت استفاده مي‌شد. اما در زمان تيموريان با احداث فرهنگستاني در هرات به دست بايسنقر ميرزا استفاده از مينياتور و هنرهاي ديگر در هنر سوخت معمول شد. آغاز سوخت معرق به شكل جديد از آن فرهنگستان بود به گونه‌اي كه هنر نگارگري ايران در دوره‌اي از زمان به دليل آثار توليدي اين فرهنگستان به مكتب هرات ( مكتب بايسنقري) معروف شده است.
هنر سوخت معرق از دوره تيموريان به اين شكل رايج شد در حالي كه تا قبل از آن تنها از اشكال هندسي در هنر سوخت استفاده مي‌شد. اما در زمان تيموريان با احداث فرهنگستاني در هرات به دست بايسنقر ميرزا استفاده از مينياتور و هنرهاي ديگر در هنر سوخت معمول شد.

اين هنر در دوره صفويه به‌دليل انتقال پايتختي از هرات به اصفهان منتقل مي‌شود و اين زماني است كه هنر سوخت معرق به اوج مي‌رسد. سپس از اصفهان به خاندان گوركاني در هند و عثماني در قسطنطنيه منتقل مي‌شود.
تا قبل از زمان تيموريان بيشتر از اشكال هندسي براي كار سوخت استفاده مي‌شد اما به دليل ذوق هنرمندان ايراني در دوره صفويه هنر تشعير، تذهيب و نگارگري هم در سوخت معرق به كار گرفته مي‌شود. تا اين زمان تنها براي جلدهاي قرآن و به ندرت كتاب‌هاي در باب حكمت و عرفان از هنر سوخت معرق استفاده مي‌شود اين روند ادامه داشت تا حدود سال 1300 هـ.ش در اين دوره تحول بسيار بزرگي در هنر سوخت معرق پديد آمد اين تحول شگرف به وسيله مرحوم استاد مير محمد معلم خوشنويس و مرحوم استاد آقا تقي كرباسي بنيان‌گذاري شد و از اين پس هنر سوخت براي تهيه تابلو نيز استفاده شد.
به‌دليل سختي و مشقت كار سوخت و زمان بر بودن هنر سوخت تعداد هنرمندان سوخت كار محدود بوده است. به طوري كه تنها از شاگردان مرحوم استاد ميرمحمد معلم خوشنويس مي‌توان به استاد حسين و علي خوشنويس زاده و از شاگردان آقاتقي كرباسي مرحوم استاد حسين ختايي و مرحوم خانم عفت ختايي را نام برد.
در آن زمان اعرابي كه قوميت ايراني داشتند براي تزئين جلد كتاب‌هاي قرآن، هنري به نام سوخت معرق را پديد آوردند. در حقيقت هنر سوخت معرق يك هنر اسلامي- ايراني است.چرا كه در آن بيش از 10 هنر شامل طراحي، نقاشي، معرق‌كاري، برجسته كاري روي پوست، تذهيب، تشعير، خوشنويسي، طلاكاري و صحافي استفاده مي‌شود.
استاد علي خوشنويس‌زاده تنها بازمانده هنرمند نسل سومي سوخت معرق است كه اين هنر را نزد پدر فراگرفته است. هنرمندي كه در نوجواني از محضر اساتيدي چون حسين بهزاد، محمد تجويدي، حسين زرين خط، نقاشي و خوشنويسي را فرا گرفت.


علي خوشنويس‌زاده در راستاي اجراي اهداف و وظايف اسلامي و ملي در مورد احيا و معرفي اين هنر اصيل و ارزشمند تاكنون اقدامات فراواني كرده است. آنچنانكه وي قصد دارد با تاليف كتابي با عنوان پيدايش و سير تحول و تكامل هنر سوخت معرق كه شامل بخش‌هايي با عنوان مقدمه، اجراي هنر سوخت معرق، شرح احوال آثار و معرفي اساتيد و هنرمندان طي ادوار مختلف،شرح آثار مجموعه شخصي و فصلي با عنوان هنر طلاكوب، نقره‌كوب، رنگسازي، كاغذسازي، زرافشاني قطعات و مرقعات و هنر متن و حاشيه است. زمينه معرفي اين هنر را براي هنرمندان جوان فراهم كند.

خوشنويس‌زاده مي‌گويد: با صنعتي شدن زندگي روزمره هنرهاي اين گونه در حال نابودي است و لازم است تا مسئولان در جهت حمايت از هنرمندان تلاش وهمت بيشتري كنند. يكي از اقدامات مناسب سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري استان در راستاي حفظ اين هنر اسلامي ايراني برگزاري 2 دوره كلاس آموزشي براي آموزش هنر سوخت معرق به علاقمندان و هنرجويان اين هنر است.
هنر سوخت معرق يكي از گرانمايه‌ترين هنرهاي ايراني است چرا كه تركيبي از مجموع زيباترين هنرهاست و به همين دليل در قديم سوخت را كمال هنر مي‌دانستند.استاد علي خوشنويس‌زاده مي‌گويد: هنر سوخت معرق، كار دشواري است و حداقل اگر 2 نفر از 10 هنرجويي شركت كننده موفق شوند اين دوره را با موفقيت بگذرانند. جاي اميدواري است هر چند هنرجويان با پشت كار فراواني فعاليت مي‌كنند و اميدوارم تعداد بيشتري بتواند در اين رشته باقي بماند.
هنر سوخت معرق يكي از گرانمايه‌ترين هنرهاي ايراني است چرا كه تركيبي از مجموع زيباترين هنرهاست و به همين دليل در قديم سوخت را كمال هنر مي‌دانستند.

رعنا كلباسي يكي از هنرجويان دوره آموزشي سوخت معرق مي‌گويد: براي تهيه ابزار كار خيلي پيگيري كرديم در نهايت مجبور شديم براي ساخت ابزار به سراغ يكي از آهنگران قديمي در يكي از روستاهاي چهارمحال رفتيم.
وي مي‌گويد: هنر سوخت معرق در خانواده ما موروثي بود اما با اختلاف يك نسل اين هنر در خانواده فراموش شد، بسيار پيگير بودم حتي براي يادگيري اين هنر سوخت 2 سال را به آموزش هنرهاي ديگري چون تذهيب، تشعير و نگارگري پرداختم.
رسول گندمي يكي ديگر از هنرجوياني است كه از شهرستان سقز براي يادگيري هنر سوخت معرق به اصفهان مي‌آيد. او مي‌گويد: گمان مي‌كردم كه ديگر هيچ هنرمندي در زمينه سوخت معرق فعاليت نمي‌كند اما طي يك سفر به اصفهان متوجه شدم كه استاد خوشنويس زاده به‌عنوان آخرين بازمانده هنر سوخت معرق همچنان در اين زمينه فعاليت مي‌كند.
پس مصمم شدم هر هفته بيش از هزار كيلومتر راه را طي كرده و در محضر استاد حاضر شوم. گندمي مي‌گويد: متأسفانه اصفهان يك ديكشنري بزرگ در زمينه هنرهاي سنتي است كه هم هنرجويان و هم اساتيد از آن غافل شده‌اند.
منبع : همشهري
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها