شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
12-01-2009
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جملات زیبا...
جملات زیبا...
بعضي ها خوب حرف مي زنند و بعضي ها حرف خوب مي زنند.
به محض اين که غم ترور شد، فرصتي براي حضور لبخند به وجود آمد.
وقتي زندگي اش به آخر خط رسيد، عزرائيل به گردنش مدال آويزان کرد.
تصميم داشت با يک گل به خواستگاري دختر مربي فوتبال برود.
عاشق معشوق بزرگش را در دل کوچکش جاي داد.
چون دل و دماغ نداشت، در انظار ظاهر نمي شد!
وقتي رؤياهايش به پايان رسيد، ترمز دستي قطار را کشيد.
کشمش، انگور بازنشسته است.
«فقير» يک حرف از «غني» بيشتر دارد.
عقب ماندن از جهان را فقط با توقف زمان مي توان جبران کرد.
بعضي ها مشغول ساخت و ساز هستند و بعضي ها مشغول ساخت وپاخت.
قلم پاچه خوار هميشه نوکش چرب است.
تصوير آتشفشان دستم را سوزاند.
دستهايم حرفهاي زيادي براي گفتن دارد.
فکر نان باش که خربزه گران است .
زنها براي اين آفريده شده اند که نگذارند سرمايه شوهرشان تمرکز پيدا کند.
از گرسنگي زبان مادريش را خورد.
وقتي قمارباز دلش را باخت از بانک وام ازدواج گرفت.
وقتي آخرين نگاهش را ذخيره نمودم قلبم ويروس گرفت
ابرها براي تباني با خشکسالي قرص ضد بارداري خوردند.
نقاش فقير خجالت ميکشيد.
در جشن تولد مرگم زندگي دعوت نداشت.
پرنده خيالم قصد پروازهاي برون مرزي دارد.
هنوز حقوق بشر پرداخت نشده ، تورم چند برابر شد.
شنبه روي جلد هفته است ، پنجشنبه پشت جلد و جمعه ..........
دلهاي پاک خطا نمي کنند فقط سادگي مي کنند و امروز سادگي پاکترين خطاي دنياست.
دل من ترانه دارد ، غم عاشقانه دارد / به هواي روي ماهت ، همه شب بهانه دارد . . .
بازدلم يادشماميکند يادهمان لطف وصفا ميکند
اين دل بي کينه هميشه تورا
برسر سجاده دعا ميکند
گرچه درون دل ماجاي توست
بازدلم يادشما ميکند.
وقتي کاري از دست شما ساخته نيست، از «پا»هاتون کمک بگيريد.
هر کس «ساز» خودش را مي زند، اما مهم شما هستيد که به هر سازي نرقصید.
سعي کن مثل برق زندگي کني، چون عمر مثل باد مي گذرد.
با عطسه اي در رويا، گلهاي پيراهنش پرپر شد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
5 کاربر زیر از behnam5555 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-01-2009
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0
105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پرسيدم :
چطور بهتر زتدگي كنم ؟
با كمي مكث جواب داد :
گذشته ات را بدون هيچ تأسفي بپذير ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
وبدون ترس براي آينده آماده شو .
ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .
شک هايت را باور نکن ،
و هيچگاه به باورهايت شک نکن .
زندگي شگفت انگيز است ، در صورتيكه بداني چطور زندگي کني .
پرسيدم :
آخر .... ،
و او بدون اينكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
مهم اين نيست که قشنگ باشي ... ،
قشنگ اين است که مهم باشي ! حتي براي يک نفر .
كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود ميداند آئين بزرگ كردنت را ..
بگذارعشق خاصيت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسي .
موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن ..
داشتم به سخنانش فكر ميكردم كه نفسي تازه كرد وادامه داد ... :
هر روز صبح در آفريقا ، آهويي از خواب بيدار ميشود و براي زندگي كردن و امرار معاش در صحرا ميچرايد ،
آهو ميداند كه بايد از شير سريعتر بدود ، در غير اينصورت طعمه شير خواهد شد ،
شير نيز براي زندگي و امرار معاش در صحرا ميگردد ، كه ميداند بايد از آهو سريعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..
مهم اين نيست كه تو شير باشي يا آهو ... ،
مهم اينست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خيزي و براي زندگيت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دويدن كني ...
به خوبي پرسشم را پاسخ گفته بود ولي ميخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،
كه چين از چروك پيشانيش باز كرد و با نگاهي به من اضافه كرد :
زلال باش .... ، زلال باش .... ،
فرقي نميكند كه گودال كوچك آبي باشي ، يا درياي بيكران ،
زلال كه باشي ، آسمان در توست …
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !
نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!
چه سنگبارانی...
گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!
" خانه خدا سنگ است "
|
3 کاربر زیر از Hiwa سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
07-17-2011
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در آغوشـم کـ ِ مۓ گیــرۓ
آنقــَــَدر آرام مۓ شوم
کـ ِ فـَـراموش مۓ کنم
بـایـ ـد نفس بکشم ...
یکبار دیگر نه ، صد بار دیگر بخوانیم تا باور کنیم :
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند ...
جایگزین دوست و پرکننده تنهایی های انسان مدرن در دنیای خیلی مدرن ... !
__________________
. . . . .
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:16 AM
|
3 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-17-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در رویاهای کودکانه آموختم
به چیزی که به من تعلق نداره فکر نکنم،
اما ناگهان او همه ی فکرم شد
شبها زیر دوش آب سرد
بی صدا رها میکند بغض زخم هایش را
و همه می گویند خوش بحالش چه آسان فراموش کرد
تو بارانی من باران پرستم
تودریایی من امواج تو هستم
اگرروزی بپرسی باز گویم:
تو من هستی و من نقش تو هستم.
گاهی" سکوت " علامت رضایت نیست ...
شـــــایــــد کـــــــسی دارد خفه می شود
پـشت سنگینی یـک بـغـض ....!
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه !
این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:20 AM
|
2 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-17-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بغض کن اما نبار...
خشک شو اما نریز...
دیر کن اما ...بیا...
برگرد...
بی رحمانه بودنت را میتوانم،اما؛...
نبودنت را...هرگز...
به یمن امدنت هزاران ستاره در آسمان آبی دلم درخشید
تو اولین و آخرین حکایت بی انتهای عشقی............
نبودنت را بهانه نمیکنم تنهایی را تاب میاورم
اگر روزگار میخواهد سهم شادیم را بگیرد باشد
اما من سهمم را از تو ذره ای کم نمیکنم
گیــــــــرم که بے خیـــــــال خیـــــــالتـــــــــــ شوم
بـــــــــا عطـــــــر دستــــــــــانے که در گیسوانـــــــــم جـــــــا گذاشتــــــــه اے
چـــــــــه کنم ...؟!
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:21 AM
|
3 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-17-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نگاهت کافیست تا
دوباره در هوای آمدنت بمیرم ،
تو همیشه دعوتی ،
راس ساعت دلتنگی
دلـم ...
هنـوز ..
خیس خورده ی نگاه توست ..!!
نـازش بـدار ..!
که نلغــزد ..
از میان دستهایت ..!!
عـاشـق روزهـایی هستـم ؛ که مهـــــربان میـشوی .... حتـــی اگـر نفهـمم چرا ... !!!
حالا که فکر می کنم رفتنت آنقدر ها هم فاجعه نیست...
من به اندازه ی تمامی آدم های دنیا برای فراموش کردنت انگیزه دارم
گرچه نیستی
یـــادتــــــــــــــــــ ــــ امـــا
تمام قـــد
بی رحمانهـ ؛
میان دلـــــم ایستاده ... !
زیـــر پـــا مـــاندن....!
حتی اگر تمــــام ابرهای آسمان ببـــارند
بــــاز هم گلهای قالی نـــخواهند شکفت......!
و این...
قــــــانون زیـــر پـــا مـــاندن است....!
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:09 AM
|
2 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-26-2011
|
مدیر روانشناسی
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهبا
عـاشـق روزهـایی هستـم ؛ که مهـــــربان میـشوی .... حتـــی اگـر نفهـمم چرا ... !!!
|
منم عاشق روزایی هستم که حس قشنگ تو رو ببینم
|
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-26-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آن چیزی که تنگ شده،
دل است برای تو،
و جهان است، برای من..
نه باران می بارد
نه تو برمی گردی!
چه نگاه دلواپسی دارد این عشق
چه نگاه دلواپسی
" تـــو "
دو حرفـــــــــ ــــــ ــــ بیشتر نیســـت ،
کلمه ی کـــوتاهی
کـــــ ـــ ـه برای گفتنش ..
جانم به لبــــــ ـــ ـ رسید و
ناتمـــــ ــــ ــام ماند ..*
خــــــــدایـــا...
قلبــــــم را عصـبــــــ کشــــی کــــــرده ام
دیـــگـر نهـــــ از ســـــردی نگـاهــــــی مـی لـرزد
و نـهـــ از گـرمـی آغـوشـــــی مـی تـپــــــــد
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:21 AM
|
4 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-26-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چه کرده ای " تو " با دلــــــــم ؟
که از تو پیش دیـگران گلایه هــــم که می کنم
شـــــعر حساب می شود . . .
ضــربه ی آخرو
خدا به من زد
همون موقع که واسه رفتنت استخــاره کردی
و خوب اومد...
آنقــدر مرا سرد کرد ؛
از خودش .. از عشق ..
کــه حالا بــه جای دلبستن ،* یخ بسته ام!
آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..
لیز می**خوریــد .!
باز یقه ام را چسبیده ای…
که برایم شعر بگو،
معشوقه…
شعر تویی
این نوشته ها بهانه اند…
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:22 AM
|
3 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-29-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
همیشــه شیـــریـن نـبـــاش!
فـــرهـــاد گـــاهــی بـــایـد طعــــم دیگــــری را تجـــربـــه کنــد!!
ﺧــﻮﺩَﻡ ﻗَﺒـــﻮﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﮐـــﻬﻨﻪ ﺷـــﺪﻩ ﺍﻡ
ﺁﻧـــﻘﺪﺭ ﮐــﻬﻨﻪ ﮐــﻪ ﻣﯽ ﺷــﻮَﺩ
ﺭﻭﯼِ ﮔَﺮﺩﻭ ﺧـــﺎﮎ ﺗَﻨـــَﻢ ﯾــﺎﺩﮔــﺎﺭﯼ ﻧــﻮﺷﺖ
...ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻭ ﺑﺮﻭ... !!!
بگــذار ..
توے همیــن یـکـــ جملــهــ ..
دوبـــارهـ ..
/عاشقِ همــ / باشیـــمـ !
مــن نامَـتــــ را صــدا مــے کـنـــمـ !...
تـــو بـگـــو / جانَــمـ /!
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:25 AM
|
5 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 07:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|