بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد > تاپیکهای سریالی

تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-01-2009
hamed95 آواتار ها
hamed95 hamed95 آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 130
سپاسها: : 0

20 سپاس در 11 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید این کلمه ها رو ادامه بدین و به صورت...

سلام دوستان این کلمه هارو ادامه بدین و به صورت یه جمله در بیارین منتها اولین چیزی که به ذهنتون میاد فکر نکنین...
ای کاش.....
عشق من......
دل من....
فردا....
باران....

ویرایش توسط hamed95 : 11-02-2009 در ساعت 12:06 AM
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 11-01-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یه مثال میزدی حامد جون
مثلا همینو خودت انجام بده بعدش یه سری کلمه جدید بگو تا نفر بعدی بدونه چیکار کنه
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 11-02-2009
hamed95 آواتار ها
hamed95 hamed95 آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 130
سپاسها: : 0

20 سپاس در 11 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط رزیتا2 نمایش پست ها
یه مثال میزدی حامد جون
مثلا همینو خودت انجام بده بعدش یه سری کلمه جدید بگو تا نفر بعدی بدونه چیکار کنه
باشه رزیتا جان
درسته مشابه تایپک با کلمات نفر قبلی جمله بسازیده منتها با کلمات بیشتر تغییراتش هم به خاطر اینه که زیاد کسل کننده نشه
باید با هر کلمه یه جمله متفاوت بسازی ولی بیشتر از پنج کلمه نباشه اگه کمتر باشه اشکال نداره

ای کاش..... ای کاش نفرت وجود نداشت
عشق من..... عشق من از ته ته دلمه
دل من ........دل من دوست دارم
فردا.... شاید فردایی نباشد
باران....باران ببار خیسم کنم عشق وجودم را تو سیراب کن
اینم کلمات خودم
شب بود......
زندگی را........
ابر بهاری.....
چشم گریون.....

ویرایش توسط hamed95 : 11-02-2009 در ساعت 12:25 AM
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 11-01-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تو که متوجه نشدي چطور تشکر زدي رزيتا جون
البته با عرض پوزش
يا علي مدد
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadani نمایش پست ها
تو که متوجه نشدي چطور تشکر زدي رزيتا جون
البته با عرض پوزش
يا علي مدد
خواهش میکنم روالشو ندونستم چیه و لی احساس کردم بازی جالبیه و تازگی داره
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شب بود...... و ستاره سوسو میزد
زندگی را........ با تمام تلخیهایش دوست بدار

ابر بهاری..... ابر بهاری یه روز گریونه یه روز خندون
چشم گریون..... چشم گریونتو نبینم هرگز

دیروز.........
غم دل...........
آشنایی.........
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 11-02-2009
سادات آواتار ها
سادات سادات آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: وتمدن ازاین شهربه پاخواسته...
نوشته ها: 329
سپاسها: : 16

37 سپاس در 25 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دیروز....تمام کارهایم بهانه ای برای ازردن تو بود
غم دل....با که بگویم که تو خود تمام غم منی
اشنایی....کاش روزی به این نام ثبت نمیشد
دوری تو...
خستگی من...
ارزوهایم...
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!

ویرایش توسط سادات : 11-02-2009 در ساعت 08:57 PM
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 11-03-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوری تو... منو عذاب میده
خستگی من... مهم نیست

ارزوهایم... رو فراموش کردم

سالها....
با تو بودن.............
امتحان.........
امروز.........
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 11-03-2009
سادات آواتار ها
سادات سادات آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: وتمدن ازاین شهربه پاخواسته...
نوشته ها: 329
سپاسها: : 16

37 سپاس در 25 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سالها ...در نبودنت چه اشکها که نریختم
با تو بودن...شاید برای اون دنیا باشه
امتحان....رو خوب ندادی تو عجله کردی وزود تسلیم شدی
امروز...به ارزوی دیدن تو دوباره از اون کوچه ی قدیمی گذشتم
چه شبی ....
صدات...
منو یادته...
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 11-04-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چه شبی .... دزد اومده بود
صدات... هنوز تو گوشمه

منو یادته... با هم همکلاس بودیم
با من .........
اگه بتونی ...........
یه عالمه ..........
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:39 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها