نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه
مرسی منا بابت این ترجمه و مطلب خوبت ...
اگه حوصله کردی در مورد دادا هم بنویس
برام جالبه چند وقت پیش مصاحبه خانم صهبا مطلبی یکی از تار زن های خوش سلیقه و خوش صحبت که میشه گفت خودشم یه جورایی رویکرد تازه ای داره داشت در مورد دادائیسم صبحت میکرد رو گوش میکردم برام خیلی جالب بود اما تا الان نرفتم سراعش ببینم چیه
الان سرچ کردم جالب بود
اگر حوصله کردی چزی در موردش داشتی برامون بذار
ظاهرا یه تصویر معروف دیگه در این مورد میمگه مونالیزای بسه-زوانه !
|
بله. audery هستم، منا کیه؟ :دی
حتما. اتفاقا خیلی جالبه و دوست داشتنی دادائیسم.
به زبونِ خودمون بخوام بگم یک هنرمندِ پیروِ این سبک مثلِ بچۀ شیطونی میمونه که مداد رنگی هاش رو برمی داره و رو درو دیوار نقاشی می کنه! مثه همین بلایی که سرِ مونالیزا خانم آوردن! یا کاری که مادرم می کنه و عکسِ رویِ مجله ها رو دستکاری می کنه...پیام شون هم اینه که باید ذهنِ جستجوگرِ هنرمند آزاد باشه تا بتونه مفاهیم آشنا رو در قالبی تازه به نمایش در بیاره.
در ادبیات هم اینطور به کار گرفته می شد که تکه هایِ روزنامه ها رو می بریدن و کنارِ هم می گذاشتن. چیدمانِ کلمات کنارِ هم گاهی تبدیل به شعر می شد که من هنوز حاضرم قسم بخورم ازرا پاند، شاعرِ آمریکایی، تمومِ هایکوهاش رو اینطوری نوشته و لو نمیده!
شما هم امتحان کن. همین جوری شاعر میشی...:دی