بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران

سینمای ایران در این بخش به سینما تلویزیون و تئاتر ایران و اخبار مربوط به آن میپردازیم

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 05-15-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض سوالاتی در مورد جدایی نادر از سیمین (ابهامات) + نکات ظریف و قابل تامل

لطفا کسانی که هنوز این فیلم رو ندیده اند این بخش رو نخونن

موضع گیری کلی من : فیلم قشنگی بود و دوست داشتم و از دیدن سریال فیلمهای فرهادی خسته نمیشم از نظر گیرایی و استواری داستان مثل در باره الی نبود اما زیبایی های خاص خودش رو داشت

دلیل ایجاد این تاپیک : همونطورکه در موضع گیری کلی من عرض کردم این فیلم و این کارگردان برای من پذیرفته شده هستند دلیل ایجاد این تاپیک ضد فرهادی گری نیست بیشتر میخوام دوستانی که فیلم رو دیدن در مورد داستانش بیایم حرف بزنیم و سوالتمونو بپرسیم
من شبهاتی دارم که باید یه بار دیگه فیلم رو ببینم ممکنه همه ش حل بشه اما به هر حال سوالاتم رو از شمام میپرسم .


جدایی نادر از سیمین و درباره الی بعد از فیلم در باره الی هر چی گشتم و فکر کردم راستش هیچ ایراد منطقی ای در داستان فیلم پیدا نکردم و همه چیز بر طبق خواسته و مقبولیات خودم بود هیچ کجا چیز غیر واقعی ای رخ نداد از اونها که من اسمش رو میذارم به اضطرار کارگردان
هر اتفاقی غیر از انچه که در الی افتاد اگر می افتاد داستان رو از حالت منطقی و واقعی بودن خودش در میاورد همه چی درست بود
اما در مورد نادر و سیمین من یه خرده نظرم خلاف اینه احساس میکنم یه جایی همزمانی این همه اتفاق درست و حقیقی نیست و دو قسمت که هیچ نشانی از پیش از انها برای بیننده وجود نداشت برای اینکه داستان بتونه جلو بره یهو رخ نمود و پدیدار شد از اونهاییکه کارگران میخواد پس میشه و لزوما در دنیای واقعی همچین داستانی به بن بست میخوره پس قسمتی از پازل رو خود کارگردان با دستهای خودش اجبارا حل میکنه که داستان بتونه جلو بره

نقد من بر نقدها : من اصلا نقاد نیستم اطلاعات سینمایی هم ندارم یک بیننده اماتور هستم که دقیقا به اندازه یک بیننده اماتور حق دارم در سایت خودم هر گونه نظرم ولو غیر کارشناسی رو مطرح کنم
من نود درصد نقد هایی که مینویسند بر فیلمها در فضای وب فارسی ضمن احترام بهشون نمیخونم و دوست ندارم
این نقدها تمرینی برای ادبی نویسی یه متنه نه نقد سر راست و واضح و ساده ی یک فیلم .
شعر مینویسند فضا سازی میکنند
عموما در تایید فیلمه جز اونهایی که مغرضانه فیلم رو میکوبن و از اول معلومه

خیلی کم دیده میشه قسمتهایی از داستان رو روش زوم کنند و در باره ش حرف بزنن بگن اینجاش مشکل داشت یا نداشت
فیلم رو به طور کلی و با نگاه روانشناختی و جامعه شناختی تفیسر میکنند (خیلی هم خوبه اما کمه باید خود سناریو و داستان هم از نظر منطق از نظر خطاها و باگ ها {گوف ها} محک بخوره )


من و استواری سناریو و داستان و اتفاقات
خط قرمز من برای اینکه اصلا فیلمی رو بخوام در موردش صحبت کنم خوشم بیاد یا نه اینه که اول باید داستان و اتفاقاتش کاملا منطقی و باور پذیر باشه هیچ کونه خطا واشتباهی توش دیده نشه مثلا یهو به خواست کارگردان در از پشت قفل نشه یا اون موقع شب به خواست کارگردان یه ماشین حتما رد بشه که اتفاقا شغلش مسافر کشی نیست با خانومش دعواش شده اون موقع شب به خاطر فیلم ما از اونجا رد شده .

بنابراین اگر تنها یک اتفاق اینطوری در فیلم بیفته که تاثیر به سزایی بخواد بذاره توی فیلم من شاید اصلا از ادامه دیدن فیلم صرف نظر کنم

این حق من یا هر کسیه که خط قرمزش چی باشه به همیت خاطر هست که من هیچ وقت با هیچکاک اشتی نمیکنم ! .
---------------------------------------------
در پست بعدی سوالات و دریافت های خودم از فیلم و کاراکترهاش عرض میکنم.

=========================

اگر حوصله ندارید کامل بخونید یک راست مراجعه کنید به سوالی که برای من جوابش مشخص نیست :

http://p30city.net/showpost.php?p=215758&postcount=12


====================

نظر شما ؟:

سن ترمه با قیافه ترمه هم خوانی داشت ؟

سن شهاب حسینی به عنوان شوهر با راضیه خوانایی داشت ؟

کسی که بچه ی بالای 4 ماه بچه ش از بین بره ایا سریع میتونه فرداش با اون شدت و غلظت توی دادگاه و پاسگاه بیاد و بدوه و بره و داد بزنه و کار کنه و و و و و ؟

چی شد که خانم معلم از نادر رو برگردوند و دیگه کاری باهاش نداشت ؟

پدر بزرگ و حجت چی شد ؟ واسه کی سیاه پوشیده بودند ؟

ترمه پیش باباش موند یا مامان ؟

و یک ابهام اساسی که در صفحه دوم این نوشته پرسیده ام و هنوز کسی جواب نداده .



ویرایش توسط دانه کولانه : 10-15-2011 در ساعت 12:21 AM
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2  
قدیمی 05-15-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بازی بازیگرها :

بازیگری ها واقعا مثل همیشه عالی بود
خیلی از اقای شهاب حسینی تعریف میکنند بله عالی بود ولی نادر هم عالی بازی کرد قاضی دادگاه (قاضی قاضی که نبود) هم واقعا نقشش رو درست انجام داد خانم حاتمی خوب بازی کرد ولی نقش طوری بود که شاید اگر کس دیگه ای هم بود همینو میتونست بازی کنه واقعا نقش طوری نبود که خانم حاتمی بتونه بیشتر از این هنرنمایی کنه
ترمه (فکر کنم باید دختر اصغر فرهادی باشه ؟ ) هم معمولی بازی کردند

راضیه (ساره بیات) هم واقعا خوب بازی کرد اگر اشتباه نخونده باشم ظاهرا ایشون چند ماه برای ایفای خوب این نقش با چادر و مقنعه و ... همه جا ظاهر شده ..
جایی نوشته بود خانم مریلا زراعی نتونسته مثل در باره الی خوب بازی کنه من اتفاقا به نظرم خیلی خوب بازی کردند نقش زیادی نداشت بیشتر از این چیکار میتونست بکنه ؟
خصوصا در داخل مدرسه وقتی حجت میره میگه قران بخور قسم بخور به نظرم خیلی طبیعی و استادانه بازی میکنه و متشنج میشه و دستاش میلرزه ...

دختر راضیه که وژدان عمومی ما ادمها بود به نوعی هم خوب بازی کرد کلا نمیدونم چه سری بچه های این سنی مثل بچه ی ادم نقششونو بازی میکنند همیشه خوب ظاهر میشن انگاری همه ی ما ها در اون سن استعداد خوب بازیگری داریم بعد که بزرک میشیم هر کسی میره سراغ یه چی مثلا یکی میره بازیگریشو ادامه میده یکی میره مدیر سایت میشه ! .
به نظر من بهترین سکانس بازی این دختر خانوم کوچیک وقتی بود که ترسش از نادر رو با عقب رفتن خودش وقتی که قرار بود نادر دفتر نقاشیش رو بهش بده نشون داد ..
مصنوعی نبود و بیننده راحت فهمید که این دختر از این مرد میترسه ....
شاید سلامی هم که به پیرمرد کرد وقتی داشت با کپسول اون بنده خدا بازی میکرد و نزدیک بود بکشش هم به چشم میومد .
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #3  
قدیمی 05-16-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خلاصه داستان چیه از نظر من ؟

سیمین نمیخواد دخترش توی این کشور زندگی کنه نمیخواد توی این فضا باشه فضایی که نمیگه چیه ولی ازش اسم میبره و قاضی رو عصبانی میکنه و به واکنش وا میداره ؟ کدوم فضا خانم ؟ اینجا چشه ؟

بر عکس نادر به نظر من نه از سر بهانه جویی دوست داره دخترش اینجا بزرگ بشه و این شرایط رو ببینه و مهیای همین جامعه و همین زندگی بشه و معتقده که سیمین در مواجهه به مشکلات یا فرار میکنه یا تسلیم میشه یا پول خرج میکنه میخرش ( نمونه هاییش رو میبینیم حق با سیمینه که طبقه همکفت طبقه اول و طبقه دوم ! وقتی میخواد پول کارگرها رو بده که یه پیانو؟ رو میارن براش اول توضیح میده اما بعدش میگه پول این یه طبقه رو هم بهتون میدم)( یا در موضوع اصلی تر پول دادن به حجت برای خلاص شدن این ماجرا یا دور کردن دخترش از جامعه فعلی و بردنش به خارج به جای پرورش و اموزش چگونگی برخورد و انعطاف با این جامعه )(و موارد دیگر)
دخترشون این طوری تعلیم نبینه بمونه بجنگه یاد بگیره
توی پمپ بنزین همینو دیدیم در حالی که نادر سوار ماشینه دخترش ترمه رو میفرسته که بنزین بزنه
وقتی بقیه ی پولش رو پس نمیدن دوباره ترمه رو میفرسته که بره بجنگه پولش رو پس بگیره و مزد این جنگیدنش رو به خودش دوباره پس میده .
یا معتقده که غلط غلطه حتی اگر "خانم" معلم هم گفته باشه ... نادر داشت از دخترش ادبیات فارسی میپرسید
گفت یه معادل فارسی برای گارانتی بگو گفت تضمین نادر گفت تضمین باز هم عربیه ترمه گفت اخه خانم گفته ...

ایراد ؟
سن ترمه با قیافه ترمه هم خوانی نداشت حتی اگه ترمه واقعا 11 سالش باشه بازم این انتخاب اشتباه بود قیافه ش بزرگتر از 11 بود و این خیلی جالب نبود .

بابا و مامان سر این اختلاف دارند ویزای رفتن به خارج اکی شده بر اثر دوندگی های سیمین و 40 روز دیگه باطل میشه
نادر حاضر نیست تن بده به رفتن خصوصا که یه پدر پیر و بیمار داره که الزایمر داره و نمیتونه اونو تنها بذاره
کارشون به دادگاه و طلاق میکشه اما به نظر میرسه هیچ کدام طلاق نمیخوان این طلاق بیشتر یه اهرم فشاره
یعنی چقدر ماندن / رفتن برای طرفین مهمه و رسما کسی از طلاق استقبال نمیکنه
این رو جلوتر خواهیم دید که سیمین الکی رفت دخترش رو هم خبر دار کرد که الکی میره تا نادر هم بیاد
حتی از نحوه جمع و جور کردن وسائلشم و سی دی شجریان ! هم معلوم بود (اصغر فرهادی در فیلمش کپی رایت رو به رخ ببینده میکشه نادر و سیمین سی دی اورجینال موسیقی شجریان گوش میکنند نه کپی ! )
دیدین زیپ چمدان بسته نمیشد این یه نشانه بود همونطور که گیر کردن چادر به موتور در چهارشنبه سوری در ابتدای فیلم یه نشانه بود

قاضی طلاق نمیده ...

نادر کارمند بانکه
شعور بانک پاسارگاد رو ببینین که با وجود اینکه سرمایه گذار فیلم بوده (فیلمی که بودجه ش به نقل از سایت فیلم 2 برابر فیلمهای معمولی هست ) و نادر که کارمند بانکه انتظار این رو نداره که نامی نشانی از پاسارگاد در فیلم و در محل کار نادر دیده بشه
یادمون نره تبلیغ فلان ماکارونی رو ما چطور وسط یکی از سکانس های باغ مظفر دیدیم ؟ جلد یه ماکارونی رو توی ماکارونی پخته شده ی جلوی دست قلمراد دیدیم بیرون کشید گفت هااااا مال من جایزه داره ! .
نادر که کارمند بانکه نمیتونه تنهایی به امورات پدرش رسیدگی کنه چون سیمین میره خونه مادرش ...
و دختر هم پیش باباش میمونه به نظرم تحلیل سیمین درست بود : فکر کردی ترمه پیش تو مونده واسه اینه که تو رو میخواد ؟ نه اون فکر میکنه تنها راه جدا نشدن ما دو تا اینه که پیش تو بمونه ... اون الان داره زجر میکشه ..


پس نادر یه نفر رو (راضیه) استخدام میکنه که به امورات پدرش رسیدگی کنه امورات ساده ای که در حد مواظبت از پدر برای از خانه بیرون نرفتن و قرص و دواها....است ...

پدر الزایمر داره اما اندکی حرف میزنه لااقل به عروسش علاقه داره و مدام اسمش رو میاره ...
و بلده بگه دستشویی ....
اما سیمین که شال و کلاه میکنه که بره در یه سکانس زیبا پدر دست سیمین رو میگیره و نمیذاره بره ...
الزایمر داره اما فرهادی میگه این میفهمه تویی که داری دستش رو به زور میگیری میبری دستشویی نمیفهمی

و از فرداش پدر دیگه نه حرفی زد و نه حرفی زد ! جز تکرار چند باره ی نام سیمین و کثیف کردن شلوارش بدون اینکه نامی از دستشویی بیاره ... و این یه اتفاق بد تعبیر میشه ...


ادامه ....
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #4  
قدیمی 05-16-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

راضیه بسیار معتقد و مذهبی هست
و همین زمینه ساز خیلی مسائل میشه
پدربزرگی که تا دیروز لااقل نیازش به دستشویی رفتن رو خودش میگفت امروز دیگه نمیگه و خودش رو خیس میکنه
راضیه ای که قرار بود فقط دارو بده و مواظب این باشه که بیمار از خونه بیرون نره الان نمیدونه چیکار باید بکنه برای تمیز کردن این بیمار
به مرکز مشاوره مسائل مذهبی زنگ میزنه و سوال میپرسه ایا اشکالی داره این کار رو بکنه یا نه ؟

شوهر راضیه نمیدونه زنش وقتی که خودش سر کاره در شهر کار میکنه (اما خواهرش میدونه)

راضیه حامله هست

سوال :

کسی که بچه ی بالای 4 ماه بچه ش از بین بره ایا سریع میتونه فرداش با اون شدت و غلظت توی دادگاه و پاسگاه بیاد و بدوه و بره و داد بزنه و کار کنه و و و و و ؟


معلم مدرسه ترمه (مریلا) میاد خونه به صورت خصوصی به ترمه درس میده .

نکته حالب برای من این بود که بعد از اینکه مریلا رو توی خونه نادر با میک آپ زیبا و ارایش کرده میبینیم ( و شاید یه جورایی وسطای فیلم تداعی کننده رابطه ی بین زن همسایه که ارایشگر بود در فیلم چهار شنبه سوری و شوهر هدیه تهرانی بود) در چند سکانس بعد در مدرسه کاملا این میک اپ پاک شده بود و قیافه ها همه مدرسه ای شده بود ! میتونست این یه گوف باشه اگر معلم توی مدرسه ارایش میداشت .
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #5  
قدیمی 05-21-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خلاصه من به درازا انجامید و چند روز پیش این تاپیک رو نیمه کاره رها و حذف کردم تا اینکه دوباره فیلم رو ببینم اما دوستان نامه دادند که به همین سبک و سیاق بنویسم و ادامه بدم متاسفانه هنوز نتونستم برای بار دوم فیلم رو ببینم و ممکنه قسمتهایی از اون رو هم فراموش کرده باشم .


داستان اینطور ادامه پیدا میکنه که راضیه در خونه نادر شروع به کار میکنه از طرف سیمین که خواهر شوهرش رو میشناخته انتخاب میشه تصور اولیه ش این بود که سیمین هم در اون خانه خواهد بود و تنها نیست در خانه یک مرد و پیش شوهر خودش کمتر مورد شماتت قرار میگیره اما سیمین خانم شال و کلاه کرده بود و داشت میرفت اما به راضیه این اطمینان رو داد که نادر مرد چشم پاکیه (خود نادر بعدها میگه خانم من شما رو که اصلا نمیدیدم تا میومدید میرفتم و وقتی هم میومدم میرفتید ... )
در روز اول مشخص شد که کار سنگین خواهد بود باید پدربزرگ رو تمیز کنه دستشویی حمام ببره و این کار یه زن نیست کار یه زن حامله هم نیست ...
نادر بر میگرده روز اول از سر کار
خانم معلم (مریلا) میاد خونه نادر که به ترمه درس خصوصی بده
راضیه اعتراض میکنه که راهم دوره و نمیتونم بیام امروزم رو حساب کنید از فردا نمیام نادر میگه من به خاطر شما یه نفر رو جواب کردم چرا زودتر نگفتین ..
راضیه میگه مگه شما گفتین باید ایشون رو دستشویی ببرم ..

نادر تازه میفهمه که پدرش از دیروزی که سیمین از اون خونه رفته پدرش دیگه تکلم نمیکنه و دستشوییش رو خودش نمیره و...
بنابراین قبول میکنه پول راضیه رو میده و از جلوی دوربین میره کنار نباید الان جلوی دوربین باشه .
راضیه هم که نزدیکی های خانم معلمه و یه خش و بش با هم کرده اند و در مورد شکم و بچه و زایمان و دکتر و ... حرفهایی میزنن
و مریلا به راضیه شماره و ادرس یه دکتر زنان (یا سونوگرافی) رو میده ...
راضیه از خونه میره بیرون چند لحظه برمیگرده به نادر میگه شوهرمم بیکاره میتونه کارای پدرتون رو بکنه میخوای بگم بیاد ؟ میگه بیاد راضیه میگه بهش نگی من میومدم کار میکردم بنابر این نادر نمیدونسته که شوهر این خانم نمیدونه کار میکنه ..

اتفاقات مهم بعدی اینه که فردا دوباره خود راضیه بر میگرده چون شوهرش اون روز نمیتونسته بیاد ... اتفاقات مهم توی این روز میفته ..

پدربزرگه در غفلت راضیه و دخترش از خونه بیرون میره که روزنامه بخره ...
عادت به رفتن برای روزنامه خریدن داره و بعدها که یه پولی گم میشه شک ادم بر این میره که پدربزرگه برده روزنامه بخره اما به ظاهر اینطور نیست
راضیه میره دنبالش پیداش میکنه تصویر به بیننده میخواد این پیام رو برسونه که الان یه اتفاق میفته مثلا پدربزرگه با یه ماشین تصادف میکنه اما این صحنه بدون هیچ اضافاتی تموم میشه ..

ویرایش توسط دانه کولانه : 05-21-2011 در ساعت 10:55 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #6  
قدیمی 05-21-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نادر بر میگرده خونه میبینه کسی در رو باز نمیکنه ..
زنگ میزنه ... کسی باز نمیکنه ... ازهمسایه میپرسه که چند ساعت پیش راضیه رو دیده بود ..(توضیح این قسمت را جلوتر خواهم گفت)

بنابراین میره از داخل ماشین کلید رو میاره میاد داخل خونه میبینن پدر بزرگه در وضعیت بدی از تخت افتاده در حالیکه دستاش به تخت بسته بوده و نزدیک بوده بمیره ..
میره سر کشو میبنه یه مقداری پول نیست ...
دخترش رو میفرسته توی یه اتاق که جلوی چشم اون کیف دختر راضیه رو نگرده ..
میگرده و پولی توش نیست ..
راضیه و دخترش چند ساعت بعد به خونه بر میگردن ...
نادر عصبی (زیاد ! ) داد و پرخاش که کجا بودی چرا بابامو به تخت بستی ول کردی و ..
راضیه توضیح میده که به خدا یه کاری یه مشکلی پیش اومد باید میفرتم مجبور شدم ببندمش به تحت برم ...
نادر فکر میکنه کار هر روزش بوده پولو میگرفته پیرمرد زبون بسته رو میبسته به تخت و میرفته و دم دمایی که نادر برگرده اینم میومده ....

بیننده اینجا تصور میکنه که راضیه رفته بوده سونوگرافی و پیش دکتر (هنوز مطمئن نیستم اره یا نه ...اما با تعاریفی که بعدا میکنه به نظر میرسه رفته دکتر ) (شایدم رفته پیش طلبکارای شوهرش که نندازنش زندان ) ( اما این اخری نمیتونه باشه ... چرا ؟ چون
موبایلی ندیدیم داشته باشه ... و شوهرشم نمیدونسته اینجاست ... پس هیچوقت ممکن نیست یه کار اظطراری پیش اومده باشه از طرف طلبکارای شوهرش )

جر وبحث نادر و راضیه بالا میگیره ... نادر میگه چرا رفته بودی اون اتاق پشتی سر کشو ؟
میگه من نبودم و ... دعواشون میشه نادر میگه تو پول برنداشتی ؟
در واقع نادر هیچ کار غیر اخلاقی ای انجام نمیده سوال میپرسه و حق داشته ..
.دعواترشون میشه !
زنه قسم میخوره که نکرده این کارو اصلا توی اتاق نرفته ...


خلاصه راضیه رو از خونه بیرون میکنه بی اینکه هیچ اتفاقی بیفته

دوباره (الان یادم نیست دقیقا چطور شد که : ) چند دقیقه بعد در باز میمونه راضیه و دخترش میان داخل قسم میخورن که دزدی نکرده اند ..
دوباره نادر از در بیرونشون میکنه راضیه مقاومت میکنه و اصرار و طی یه اتفاق از خونه بیرون میفته

قطعا فرهادی واسه اینکه به ما بفهمونه که نادر قصدش کتک زدن یا هل دادن یا خشونت به اون زن نبوده اون صحنه رو در فیلم میاره که یکبار این زن بدون دردسر از خونه توسط نادر بیرون میشه و دفعه دوم حادثه و اتفاق بوده ..


پولی که گم شده به اندازه دستمزد یک روز راضیه بوده

دستمزد ماهانه ی اون 300 هزار تومن روزانه ش میشه 10 هزار تومن
به نظر شما با 10 هزار تومن میشه یه دکتر زنان رفت ؟ یا حتی 10 هزار تومن ارزش دزدی رو داره ؟

راضیه ادعا میکنه که بچه ش سقط شده ... بر اثر مشاجره ش با نادر و از خونه پرتش کرده بیرون و خورده به نرده ها ...
میرن بیمارستان پیشش شوهره میفهمه قضیه چیه .. دعوا ...

کار به شکایت و شکایت کاری میرسه ...
اون از این شکایت میکنه که بچه م رو کشتی این میگه بابام رو ول کرده رفته بابام دچار جراحت شده ..
برای تکمیل این شکایت نادر باباش رو میبره پزشکی قانونی اونجا ثابت کنه که جراحت داره بر اثر افتادن از تخت ...

وجدان نادر اجازه نمیده که از پدرش بی زبان و مریضش به عنوان سند و شهادت استفاده کنه پشیمون میشه و بر میگرده در حالی که در سکانسی که باباش رو در حمام داشت میشست دید که دست چپ باباش دچار جراحت شده ...

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #7  
قدیمی 05-21-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

وسطای مشاجره در دادگاه میبینیم که راضیه پا میشه میره بیرون حتی شوهرش رو هم میپیچونه بهش نمیگه چرا ...
به قول دوستم ادریس بعدا متوجه میشیم که احتمالا رفته از حاج اقای انلاین سوالاتی بپرسه که دیگه الان میدونیم چه سوالاتی بوده ...(اما اگر اره ! خب معلومه حاج اقا میگه حرامه ! و روی حرف حاج اقا که نمیشه حرف زد متخصص دینه پس باید مثل بچه ی ادم برگرده پیش قاضی و بازپرس بگه من مشکوکم به .. )

یه مساله ای هست که در این فیلمهای فرهادی دیده میشه

ادمها خوب مطلق نیستند بد مطلق هم نیستند

داره میگه راضیه مذهبیه واسه یه عوض کردن شلوار یه پیرمرد زنگ میزنه به یه مرکز مشاوره مذهبی
اما همین ادم دروغ هم میگه منفعت طلبی هم میکنه ...
البته ممکنه اقای عباسی منتقد سینما که البته واقعا خوندن ایرادات مطروحه ش گاها لذت بخشه بفرمایند فرهادی دقیقا با این حرکت خواسته مذهب و مذهبیا رو ابهام انگیز نشون بده
اما به نظر من اینطور نیست چون نهایتا تصمیم کبری و نهایی راضیه اهمیت داره که همه میدونیم چی بود ...

راضیه دروغ هایی میگه یه دروغ بزرگ به شوهرشه ... که نمیگه میره کار میکنه
پنهان سازی بزرگ اینه که نکنه به خاطر اینکه حامله هستم به من کار ندهند بنابراین به نادر نمیگه حامله س هر چند معتقده که قیافه یه زن حامله مشخصه (واسه بنده ی بیننده که مشخص نبود ... )
دروغ واضح دیگه این بود که به همسایه نادر در مورد اشغالهایی که دخترش روی پله ریخته بود گفت ...
کلا در این فیلم ادمها دروغ هایی میگن ...همونطور که توی درباره الی دروغ های ریزی گفته میشد که تعدادش زیاد هم بودند اما ما به سادگی از کنارش میگذشتیم
این پوزخند فرهادی به ماست که ساده از کنارش میگذری چون خودت روزانه به سادگی ازشون استفاده میکرده ای
و اخر فیلم وقتی حسابی حس میکنی این اتفاق انگار واسه خودت افتاده انگار واسه دوستای خودت این اتفاق فتاده انگار خودت پا شدی رفتی شمال اونجاست که پیام داستان مشخص میشه که دروغ میگی دروغ گوچیک میگی
و همه اتفاقات از دروغ ها شروع میشه و به مصیبت ختم میشه ..

بدتر اینکه میگه به قول یکی از نقد ها 13 دروغ در این فیلم (الی) گفته میشه توسط کیا ؟ توسط دانش اموخته های دانشکده حقوق ! کسایی که قراره بیان در جامعه عدل رو بسط بدن با دروغ و ظلم مبارزه کنند این ادمها که جمع شده بودند برن شمال بر اساس پانتومیمی که بازی کردند (دم بچه های دانشکده حقوق گرم...) حقوق خونده بودند
یکیشون که روی زن دست بلند میکنه ! (شوهر فراهانی) خود گلشیفته کلی دروع گفت
و بقیه تا وقتی که همه چی خوب بود همه الی رو دوست میداشتند تا اینکه به خطر افتادند موضعشون عوض شد گفتند میخواست نیاد میخواست بگه اصلا این ادم ادم خرابی بوده
ه بچه ها اموزش دروغ گویی دادند ....
و و و و
دانش اموخته های دانشکده حقوق .... ! .
بعضی از اقوام ما هنوز دنبال اینن که در باره الی اخر نداشت این که فیلم نیست به چه دردی میخوره ..
فیلم همین دروغ های کوچیک بود همین محک خوردن انصاف قضاوت من و تو در حق دادن به الی یا غیر الی بود ..


توی این فیلم هم دروغ دیده شد گفته شد پنهان کاری نشون داده شد از هر طیف و سن و جنسی ...
واسه اینه که این فیلم ارزش دیدن داره چون به دروغ دروغ رو پنهان نکرده ایم از مردم
نشون داده ایم که هست این دروغ
به یاد بیارین شخصیت پردازی حال به هم زن نرگس در سریال نرگس با بازی مرحوم گلدره که چقدر این ادم مثبت بود راست گو بود خطا نمیکرد اشتباه نمیکرد
...

اینجا نادر دروغ گفت
سیمین دروغ گفت
راضیه دروغ گفت
حجت دروغ گفت
ترمه دروغ گفت
خانم معلم دروغ گفت (بعدا به این نتیجه رسیدم دروغ نگفت و قسم الکی نخورد واقعا فکر میکرد نشنیده و این ترمه بود که بعد از اینکه نادر بهش گفت اره شنیدم به معلمش منتقل کرده بود)
خواهر حجت دروغ گفت
دختر خردسال راضیه دروغی نگفت
پیرمرد دروغ نگفت



نادر میخواست دخترش توی این شرایط چیزهایی یادبگیره اینجا رشد کنه ...
اون میخواست دخترش یادبگیره اینجا چطور زندگی کنه ...
و همون شد که اون میخواست ..
دخترش یاد گرفت دروغ بگه اگر لازم شد همونطور که پدرش دروغ گفت چون لازم بود ...

و این پیام فیلم بود ... پدری که میخواست دخترش در این شرایط رشد کنه و چیزهایی یاد بگیره که باهاش بتونه زندگی کنه دختر یه چیزایی یادگرفت که چگونه برای زندگی باید دروغهایی گفت ....

دختر خردسال راضیه دروغی نگفت اما اون هم تمرین کرد که پنهان کاری کنه ..
به باباش نگه که مامانش لباسای یه پیرمرد رو عوض کرده ...

ویرایش توسط دانه کولانه : 10-07-2011 در ساعت 01:57 AM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #8  
قدیمی 05-22-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

قاضی قرار بازداشت نادر رو صادر میکنه ...
سیمین یه چیزی از خودش یا خونه باباش میاره موقتا نادر بیاد بیرون ..

حجت تهدید میکنه شاخ و شونه میکشه دیونه میشه طلبکارا هر روز یقه ش رو میگیرن ..
میره مدرسه ترمه به همه میگه بابای این قاتله ...
سیمین میترسه یه روزی اونم بچه ی اینا رو بکشه ..
بنابراین دوست داره هر چی سریعتر حل بشه این قضیه ..
با پول ..

سیمین به دختر خودش میگه بابات میدونسته که اون زن حامله س ...
بابا مدام میگه من نمیدونستم ...
خانم معلم قران میخوره که اون موقع که از بچه و بارداری صحبت میکردن با راضیه نادر توی اون جمع نبود و نمیشنید ..
نهایتا با مشخصاتی که سیمین میده به دخترش نادر مجبور میشه بگه اره من میدونستم حامله س و شنیده بودم ....


من نفهمیدم چی شد که خانم معلم از نادر رو برگردوند و دیگه کاری باهاش نداشت ؟
بعد از اینکه رفت شهادتش رو پس گرفت ...؟


قضیه گره میخوره ..
سیمین میره پیشنهاد میده که شما 15 میلیون بگیر بیخیال شو ..
قبول میکنند ..
میاد به نادر میگه ...
نادر قبول نمیکنه ..
به زور بهش میقبولانه..

روز بعد راضیه میاد پیش سیمین میگه من اون روزی که رفته بودم بابابزرگ رو از روزنامه فروشی بیارم ماشین به من زد و من مطمئن نیستم که اون حادثه باعث نشده باشه که بچه ی من از بین بره ..
اگر اون 15 میلیون رو به ما بدین شاید حرام باشه و ما نمیخوایم
اما اگر حجت بفهمه دیونه میشه .... سکته میکنه ...
پس بیا خواهری کن نذار اون پول بیاد توی خونه ی ما..
سیمین دیگه نمیتونه کاری بکنه ..
شب بعد میرن خونه حجت پولم میبرن ...
نادر میگه من پولو اوردم هیچ مشکلی هم نیست
اما راضیه به قران قسم بخوره که بر اثر ضربه نادر بچه ش از بین رفت ..
راضیه قسم نمیخوره ...
و رو به سیمین میگه مگه نفگتم نیاین ؟ مگه نگفتم ......
حجت دیونه میشه میره بیرون با اعصاب خراب و ارزوهای بر باد و طلبکارهایی در خانه ...

صحنات اخر فیلم :

نادر و زنش و دخترش از خانه بیرون میرن دنبال حجت ...
یه ماشین با شیشه ی جلوی شکسته (سمت مسافر) مواجه میشن در سکانس بعدی سیمین و نادر سیاه پوش در دادگاه و طلاق میگیرن و ترمه در اتاقی بسته بدون اینکه به تماشاگر بگن (اما معلوم بود) انتخاب میکنه پیش باباش بمونه یا مامانش ...


من معتقدم که بابابزرگه بود که مرد ... برای حجت سیمین سیاه نمیپوشه اونم توی دادگاه ..
و یه دلیل دیگه هم که جلو تر خواهم نوشت ...

نفهمیدم چطور مرد و ارتباطش با صحنه اخر و شیشه شکسته چی بود و چی به سر حجت اومد ...

از هم جدا شدند اما به درخواست نادر این بار ! .
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #9  
قدیمی 05-22-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خب تا اینجا خلاصه داستان بود ! .



چرا جدایی نادر از سیمین و نه سیمین از نادر
در حالی که سیمین در ابتدای فیلم درخواست طلاق کرده بود ؟

من معتقدم که سیمین ول کرد رفت این مسائل رو پیش اورد (نظر نادر)
سیمین این همه مشکل رو به وجود اورد
اما مساله اساسی این بود که سیمین اخر فیلم توسط راضیه از اصل ماجرا باخبر شد ..
فهمید که بر اثر تصادف اون بچه از بین رفته اما به نادر نگفت
15 میلیون ضرر ...
سرشکستگی

و اخر هم مرگ پدرش ...

بنابر این نادر دیگه نمیتونست با این زن زندگی کنه..

از نظر اون اگر سیمین سوار خر شیطان نمیشد این اتفاقات نمی افتاد

2 مرگ
زیان مالی
درگیری و کشمکش و این همه مساله
خراب شدن بت پدر پیش دخترش
سرافکندگی برای اعطای پول به حجت ...

سیمین باعث مرگ پدر نادر شد ... به همین خاطر این بار نادر درخواست جدایی داد .


پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #10  
قدیمی 05-22-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ترمه پیش باباش موند یا مامانش ؟

به نظر من پیش مامانش ....

ترمه از تمام انچه که ارزش های اخلاقی نامیده میشه راست گویی نامیده میشه یک بار به خاطر پدر عدول کرد و پیش قاضی دروغ گفت تا پدرش رو برهانه ولی پیش پدری که الان ارزشش فروریخته و به پدری دروغگو تبدیل شده نمونه و بره پیش مامانش
میرم پیش مامان اما برای اینکه شرمنده پدر هم نشده باشم هزینه هنگفت دروغگویی رو براش میپردازم .
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها