بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما

ایران ما در این تالار هرآنچه به استانها و شهرهای ایران عزیز ما مرتبط میشه قرار داده میشه به طور ویژه تر کاربران مختلف از نقاط مختلف ایران در این تالار به معرفی شهر و استان خودشون میپردازند.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-18-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض هتل لاله کندوان





کندوان، شگفت*انگیزترین روستای آذربایجان شرقی و یکی از شگفت*آورترین روستاهای جهان است. نگین آذربایجان.* از دور، روستا را به صورت مخروط*هایی می*بینی با روزنه*هایی در آن و نزدیک*تر که می*روی، سوراخ*ها همان پنجره*ها و درهایی می*شوند که در مخروط*ها تعبیه شده*اند، بعضی از این سوراخ*ها و روزنه*ها هم در اثر فرسایش سنگ*ها در دل صخره*ها ایجاد شده*اند. خانه*ای که در آن داخل می*شویم، یک اتاق خواب کوچک دارد و یک اتاق نشیمن تقریباً ۹ متری و آشپزخانه*ای به اندازه کف دست که گوشه خانه و پشت پرده قرار دارد. همه زیراندازهای خانه، هنر دست زنان روستا است. پنجره ندارد این خانه، اما داوود می*گوید: جای نگرانی نیست. هوا از لابه*لای در اتاق می*آید و می*رود.







گردشگران در کندوان*

داوود، راهنمای گردشگران در روستا است و خود اهل کندوان است و ساکن یکی از همین خانه*های صخره*ای. او می*گوید: زمستان*های کندوان خیلی سرد است،* اما داخل خانه*های ما زیاد سرد نمی*شود و با یک علاءالدین می*توانیم کران*ها را گرم کنیم. اهالی، خانه*هاشان را <کران> می*نامند.



معماری خانه*های صخره*ای روستا مربوط به قرن*های ۷و ۸ هجری است و قدمت بعضی از آنها به پیش از دوران اسلام هم می*رسد و همین معماری صخره*ای*اش هست که آن را این همه معروف کرده است.*



کندوان بیش از ۱۰۰ خانوار و تقریباً ۷۰۰ نفر جمعیت دارد که اغلب به کار کشاورزی و دامداری و صنایع*دستی مشغولند. محلی*ها آن را کندوجان می*گویند؛ به دلیل شباهت خانه*های کله*قندی*شان به کندوی زنبورعسل.

این طور حدس زده می*شود که حمله مغول*ها مردم را به این روستای صخره*ای سحرآمیز کشانده است.

می*گویند نخستین کسانی که به کندوان قدم گذاشتند، ساکنان روستایی بوده*اند به نام <حیله*ور> – در ۲کیلومتری غرب کندوان – که در قرن هفتم هجری*قمری برای در امان ماندن از حمله مغول*ها به دشتی در مقابل کندوان کنونی مهاجرت کردند و به تدریج درون کران*ها را با دست*های خود خالی کردند و پناهگاهی امن برای خود به وجود آوردند.



اینجا حتی محل زندگی دام*ها در دل سنگ است. حفره*هایی سنگی با درهایی چوبی که عکاسان پی*درپی از آنها عکس می*گیرند و به بایگانی خود می*افزایند.بلندی خانه*های مخروطی شکل بیش از ۶۰ متر است و هر یک از آنها دارای ۲ تا ۴ طبقه هستند.

ارتباط طبقات بالایی کران*ها با خارج، از طریق پله*های زیبایی از بدنه خودکران امکان*پذیر است. طبقه همکف، بیشتر اصطبل و طبقه*های دوم و سوم و چهارم مسکونی است. در بعضی موارد از طبقه چهارم به عنوان انبار هم استفاده می*کنند.تعداد دقیق خانه*ها را به علت پیوستگی شاید نتوان به آسانی حدس زد، اما به نظر می*رسد که خانه*های این روستا در حدود ۱۰۰ واحد باشد که در هر طبقه آن معمولاً یک خانوار زندگی می*کنند.

زیبایی نمای روستا

آنچه نمای روستا را جالب*تر می*کند، تقابل خانه*های صخره*ای و خانه*هایی به شیوه روستاهای معمولی است که در پایین کوه در کنار جاده ساخته شده*اند. گویا با گذشت زمان، تعدادی از مردم روستا برای آسوده*تر زندگی کردن، خانه*های صخره*ای را رها کردند و در خانه*های آجری ساکن شدند؛ اما زندگی در خانه*های سنگی با ابتدایی*ترین شیوه، هنوز از رونق نیفتاده و همین ویژگی است که کندوان را در میان روستاهای صخره*ای دیگر برجسته ساخته است.

داوود می*گوید: در فصل تابستان، به خصوص در شهریورماه، شاهد بیشترین تعداد گردشگر در کندوان هستیم. و شاید بشود از این فرصت نهایت استفاده مثبت را به عمل آوریم و نشان بدهیم که این منطقه چه قابلیت*هایی برای جذب توریست دارد.



کندوان کجاست؟

کندوان از توابع شهرستان <اسکو> در ۶۵ کیلومتری جنوب تبریز قرار دارد. منطقه*ای ییلاقی واقع در بین رشته*کوه*های <سهند> که مراتع سرسبزش عشایر زیادی را به آن سمت و سو می*کشاند.

ضمن مقاله*ای در خبرگزاری میراث فرهنگی خواندم که منطقه خوش آب و هوای کندوان براثر انفعالات آتشفشانی کوه*های سهند ایجاد شده است.

از دهانه*های آتشفشان سهند و دیگر کوه*های آتشفشانی در طول هزاران سال مواد مذاب بیرون می*آمده است. این گدازه*ها در طول قرن*ها روی هم انباشته شده و کم*کم برروی آنها پوسته*ای از سنگ با مقاومت*های مختلف ایجاد گردیده است. توده*ها وگدازه*های مذاب به دست باد و باران و برف در طی این همه سال به شکل کنونی که به معجزه طبیعت شباهت دارد، درآمده است.*



تنها روستای صخره*ای قابل زندگی*

کندوان از بین ۳ روستای صخره*ای در جهان که ۲ تای دیگر در <کاپادوکیا>ی ترکیه و <داکوتا>ی آمریکا قرار دارند؛ تنها روستای صخره*ای است که زندگی هنوز در آن ادامه دارد.

روستاهای کاپادوکیا و داکوتا خالی از سکنه*اند وکسانی که در آن آمد و رفت دارند، گردشگرانی از کشورهای دور و نزدیک هستند که جذب و محو تماشای این روستاها و جنبه*ها و جلوه*های توریستی آنها می**شوند.



در کندوان اما جا برای مسحور شدن، زمینه*های بیشتری هست. زندگی از قرن ۷ در صخره*ها جاری است و مردم همچون مردم روستاهای عادی، زندگی معمولی خود را سپری می*کنند. آنچه غیرطبیعی است، برای گردشگران است که گویی چشم*هاشان زندگی ابتدایی و غارنشینی را در تمدن امروز باور نمی*کند.

مسجد روستا با ستون*های سنگی دارای ۵ طبقه است که از یک طبقه آن برای نماز استفاده می*شده و باقی طبقه*ها برای امور دیگر. مسجد تقریباً ۱۰ سال است که در حال مرمت و بازسازی است، اما هنوز کار تعمیر آن به پایان نرسیده و در حال حاضر فقط مردان از آن استفاده می*کنند. کران مسجد یکی از بزرگ*ترین کران*های روستا است.

این جا رسم نیست که دختران درس بخوانند. نهایت تا سوم راهنمایی. مدرسه*ای نیست که در آن تحصیل خود را ادامه دهند.

دختران یا به قالی*بافی مشغولند یا به چیدن گیاهانی همچون گزنه، کاکوتی و… که خشک می*کنند و به وسیله شوهران خود، آنها را در بازار کندوان می**فروشند. بازاری که وقتی از کنار آن می*گذری، بوی مارچوبه و زردچوبه و سبزی*های معطر، نفس تو را تنگ می*کنند.



یکی از اهالی می*گوید: دختر برای چه باید درس بخواند؟! آخرش چه می*خواهد بشود؟ کارمندی با شندرغاز حقوق؟… درحالی که می*توانند بدون درس خواندن هم گذران زندگی کنند و با چیدن و فروش همین گلها و گیاهان دارویی، درآمد خوبی کسب کنند.عسل و گیاهانی که مردم کندوان از مراتع می*چینند و به عنوان دارو آنها را می*فروشند و نیز صنایع دستی، از محصولات مهم این روستا به شمار می*رود.*همچنین چشمه آب معدنی که یکی از چشمگیرترین جاذبه*های کندوان ۶ هزار ساله است. آبی که اهالی می*گویند دوای هزار درد است و به گفته کارشناسان در *درمان سنگ کلیه معجزه می*کند.*

بزرگترین جاذبه گردشگری روستا

بزرگترین جاذبه گردشگری این روستای صخره*ای، هتل آن است. هتلی که سال*ها پیش فقط شامل چند خانه صخره*ای بود که همگی به یک هتل تبدیل شدند. هتل سنگی <لاله کندوان> که کارگران بومی و غیربومی بیش از ۸ سال به خاطر تراشیدن و شکل دادن آن عرق ریختند و زحمت کشیدند تا به این زیبایی درآمده است. هتلی با شبی ۱۲۰ تا ۲۵۰ هزار تومان برای هر مسافر.



لاله، نخستین هتل صخره*ای در کشور است. ورودی این هتل، ۵ هزار تومان است. بی*برو و برگرد. و این خود نشان می*دهد که چه هزینه*ای برای ساخت آن صرف شده است. این هتل در اسفندماه سال گذشته با حضور معاون رئیس*جمهور، رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و مدیرعامل شرکت توسعه گردشگری ایران افتتاح شد.

ساخت هتل توسط شرکت توسعه گردشگری ایران که جزو بخش خصوصی است، انجام شده است. یک میلیاردتومان تاکنون برای ساخت و فراهم کردن امکانات رفاهی آن هزینه شده است.

با کارگران هتل*

هتل ۱۰ اتاق دارد و قرار است تعداد آنها را افزایش بدهند؛ اما به دست چه کسانی؟ کارگرانی از خود کندوان که ۸ سال سنگ برسنگ گذاشتند و آنها را تراشیدند، اما نه بیمه شدند و نه حمایتی از آنان به عمل آمد؟

کارگرانی که به گفته خودشان تا لب به اعتراض گشودند، از هتل اخراج شدند. شاید برای همیشه. کارگرانی که وقتی روبه*روی هتل می*ایستی، هنوز آواز تیشه آنها را می*شنوی و به یاد تیشه فرهاد کوهکن می*افتی. فرهاد عاشق.



و آنان نیز انگار همچون فرهاد، ناکام. یکی در عشق به محبوب و اینان در عشق به زندگی مطلوب و معیشت زن و فرزند.

قربان فکری، یکی از کارگران هتل بوده که هیچ*وقت بیمه نشده است. این طور که خود او می*گوید، دستش هم به جایی بند نیست.*

داروهای گیاهی می*فروشد: کاکوتی و گزنه و بادام و فندق و… با صورتی آفتاب سوخته که نشان از پرکاری*های همان روزگاران دارد.



قربان می*گوید: تراشیدن صخره*ها به عهده کارگران بود. کارگرانی از خود کندوان. چون هیچ*کس مثل خود ما که در صخره*ها زندگی می*کنیم، از مقاومت صخره*ها خبر نداشت. حتی معماران و مهندسان. دستگاه و ماشینی هم در کار نبود؛ چون لرزش*هایی که ماشین وارد می*کند، احتمال ویران شدن صخره*ها را زیاد می*کرد.*

<د.ن> ادامه صحبت*های قربان را چنین پی می*گیرد: ما خیلی به قربان و بقیه رفقا گفتیم همه کاری نکنند. گفتیم که ساخت هتل برابر است با مهجوریت بخش*های دیگر روستا، ولی به گوش هیچ*کدام*شان نرفت. حتی اعضای شورای روستا هم موافق ساخته شدن هتل بودند. آخر هم که بچه*ها را از هتل بیرون کردند و آنچه را ما پیش از این گفته بودیم، خودشان به چشم دیدند.



در آخر می*فهمم که همسر خود <د.ن> که این همه سنگ قربان و دیگر <رفقا> را به سینه می*زند و این همه ساز مخالف باهتل و عوامل آن را کوک می*کند؛ خود کارمند هتل لاله کندوان است.

اسماعیل جامعی اسکویی، مدیر هتل لاله کندوان می*گوید: هتل هیچ قول و قراری با کارگران نگذاشته بود. هرچه بوده بین آنها و میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی گذشته است.

چون مزدکارگران تا دینار آخر پرداخته شده بود، شاید میراث فرهنگی قول*هایی در زمینه بیمه شدن به آنها داده بوده باشد که بعید می*دانم.

الان هم همان کارگران معترض در روستایی نزدیک کندوان که سال*ها مدفون بوده و به تازگی پیدا شده است، مشغول کارند.



جامعی می*گوید: کارگران توقع استخدام شدن داشتند، درحالی که بعضی*شان اصلاً سواد کافی نداشتند و برنامه ما این بود که نیروهایی استخدام کنیم که بتوانند با مهمانان داخلی روابط عمومی خوبی برقرار کنند و از عهده مهمانان خارجی هم برآیند. بیشتر نیروهای ما دست*کم لیسانس را دارند و بعضی*شان نیز به یک زبان خارجی مسلط هستند. به گفته جامعی، به هرحال نیروهای هتل در معرفی آن به گردشگران بسیار مؤثرند و سعی دست*اندرکاران هتل براین بوده است که نیروها از میان بومیان انتخاب شوند.

از اینرو برای استخدام ۲۰ نفر فراخوان دادیم. ۱۰ نفر انتخاب شدند، اما فقط ۴ نفرشان پذیرفتند که با ما همکاری کنند. ما از خدا می*خواستیم که نیروها از اهالی کندوان باشند، چون الان برای نیروهایی که از <اسکو> تا این جا می*آیند، سرویس گذاشته*ایم و هزینه رفت*وآمدشان را برعهده گرفته*ایم که این خود در زمستان*ها کمی دشوار می*شود.

جامعی سپس درباره ظرفیت پذیرش هتل می*گوید: با ۱۰ اتاقی که فعلاً دراختیار داریم و تمام امکانات رفاهی را هم دارد،* اگر تخت اضافی برای اتاق*ها نگذاریم،* می*توانیم ۲۶ نفر را پذیرش کنیم. ۲۶ نفر در ۳ نوع اتاق یا <کران>. اتاق*های ۱۲۰ هزار تومانی که ۱۷ درصد سرویس*دهی دارد. اتاق*های ۱۸۰ هزار تومانی و کران*های ۲۵۰ هزار تومانی که ۴ تخته*اند و جکوزی دارند.



جامعی که ۲۸ سال سابقه هتلداری در هتل لاله تهران دارد، معتقد است که امکانات هتل کندوان از هتل لاله تهران خیلی بیشتر است.

مدیر هتل می*افزاید: در مرحله دوم ساخت هتل که درآینده*ای نزدیک آغاز خواهد شد و هم*اکنون در حال مذاکره با هتلداران مشابه خارجی هستیم، قرار است ۳۰ اتاق دیگر هم به این تعداد بیفزاییم. اتاقی*هایی بالقوه که نزدیک همین هتل هستند چسبیده به آن و فعلاً صخره*هایی بیش نیستند.*
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها