بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > علوم تجربی > فیزیک

فیزیک در این تالار مباحث و مطالب مرتبط با علم فیزیک گذارده خواهد شد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 10-15-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تاریخچه مختصر فيزيك

عنوان : تاریخچه مختصر فيزيك

ما قبل تاريخ :

همانطور كه پيشينيان از روي تجربه و آزمايش به خواص باطني تعدادي از اجسام پي برده و از تركيب مواد به وسايل مختلف (تشويه، نكليس، تقطير و ...) مواد شيميايي به دست آورده و براي علماي شيمي جديد مايه اي درست كرده اند، همينطور هم تحقيق در خواص فيزيكي اجسام از مسايل تازه نيست و از قديم الايام انسان در صدد كشف آنها بوده و فيزيك جديد در حقيقت مولود توجهات و تحقيقات پيشينيان مي باشد. مثلاً تالس كه از قديمي ترين حكماي سبعه است و در شش قرن قبل از ميلاد مي زيسته ثابت كرد كه از مالش كهربا خاصيتي در آن ظاهر مي شود كه اجسام سبك را جذب مي كند.
همچنين فيثاغورث رياضيدان و حكيم معروف يوناني به همراه شاگردانش به پاره اي مسائل و قضاياي صوت پي برده بودند. ارسطو نيز در چهار قرن قبل از ميلاد تئوري هاي دقيقي در باب كائنات الجو (قوس و قزح، هاله هاي قمري و شمسي، شفق شمالي و شبنم) استخراج كرده است. ارشميدس در سه قرن قبل از ميلاد آتي از قبيل جرثقيل، منجنيق، ميزان الغلظه و پيچ ارشميدس را اختراع نمود. قانوني را كه ارشميدس موفق به كشف آن گرديد از اين قرار است: بر كليه اجسام مرتمسه در سيال (مايعات و گازها) فشاري از زير به رو وارد مي آيد كه مقدار آن مساوي است با وزن سيال تغيير مكان يافته. بطلميوس نيز منجم و رياضيدان يوناني قرن دوم ميلادي تحقيقات عميقي راجع به نور كرده است. پس از بطلميوس تحقيقات فيزيكي تا قرن سيزدهم متوقف شد و فقط عده اي از قبيل جابر و محمد بن موسي در اين رشته زحماتي كشيدند و اطلاعات قابل توجهي كسب كردند.
قرون وسطي: در اين قرن دو اختراع مهم به عمل آمد. يكي آئينه هاي صيقلي و ديگري عينك. در قرن چهاردهم استفاده از قطب نما تعميم يافت. قرن پانزدهم تقريباً چيز مهمي راجع به فيزيك ندارد. ولي در قرن شانزدهم مباحث ثقل و نورو مغناطيس كمال يافته اند. جانسون ميكروسكوپ را اختراع كرد (1590) و روبرت نورمن ميل مغناطيسي را تعيين نمود و بالاخره ژيلبرت اولين تجارب علمي الكتريكي و مغناطيسي را در كتاب معروفش (magnefe) منتشر ساخت.
فيزيك جديد: پايه فيزيك جديد در قرن هفدهم توسط گاليله گذارده شد. ترازوي آبي- ميزان الحراره و دوربين نجومي از اختراعات و كشفيات او مي باشد. رصدهاي دقيق گاليله او را به سلسله هيئت كوپرنيك هدايت نمود و برعكس نظريه قدما كه زمين را مركز عالم مي دانستند ثابت كرد كه مركز عالم شمسي خورشيد است نه زمين. اگرچه اول مخترع ميزان الحراره گاليله مي باشد ولي نقطه ذوب يخ را براي صفر ميزان الحراره (دماسنج) هوك قرار داد و ثبوت غليان آن را هالي تعيين كرد. دكارت قوانين انكسار و تئوري قوس قزح را بنا نهاد. توريچلي نيز ميزان الهوا (دماسنج) را ساخت. نيوتن منجم، رياضيدان و فيزيكدان انگليسي جاذبه عمومي عالم را كشف كرد. بويل ماشين تخليه هوا را كه قاضي عدليه شهر ماگدبورگ اختراع كرده بود تكميل نمود. اگرچه قرن هجدهم براي فيزيك به درخشندگي قرن هفدهم نمي باشد ولي آن را قرن بي ثمري هم نمي توان ناميد.
در اين قرن دوفه جذب و دفع هاي الكتريكي را تحت تحقيق درآورد و الكتريسيته اين است كه دو الكتريسيته هم جنس يكديگر را دفع و دو الكتريسيته مخالف همديگر را جذب مي نمايند. خلاصه كارهاي دوفه به تجسسات بي فايده علما خاتمه داد و از آن به بعد الكتريسيته وارد تاريخ تازه اي شد. سال 1800 تجربه گالواني، ولتا را به اختراع پيل يعني اساس الكتريسيته جاري هدايت كرد. در اين قرن خيالي هواپيمايي كه از آرزوهاي ديرينه بشر بود در ذهن اروپائيان قوت گرفت از جمله دو برادر ميشل منگفليه و اتين منگفليه رئيس كارخانه كاغذ سازي آننه كه در پنجم ژوئن سال 1783 بالني درست كرده و به هوا فرستادند بسياري از دانشمندان براي كشفيات علمي با بالن هاي مدور به ارتفاعات بالا رفته اند از جمله گي لوساك فيزيكدان و شيميدان معروف فرانسوي كه تا حدود 7000 متري رفت و ملاحظه نمود كه در اين ارتفاع هوا به قدري خشك مي باشد كه پوست بدن جمع مي شود و كاغذ و مقوا مثل اينكه در مجاورت آتش شديدي باشند پيچيده و لوله مي شوند در قرن نوزدهم دامنه فيزيك بسط شاياني پيدا كرد و مخصوصاً استفاده از آلات فيزيكي در صنايع و كارخانجات روز به روز رو به افزايش نهاد. در سال 1801 كارليسل و نيكلسون آب را تجزيه كردند. در سال 1807 ديوي به وسيله تجزيه الكتريكي املاح قليايي سديم و پتاسيم را به دست آورد. پلانته آ كومولاتر را ساخت. ارستد دانشمند دانماركي ثابت كرد كه جريان الكتريسيته عقربه مغناطيسي را كه هميشه به جهت ثابتي متوجه است منحرف مي سازد (1819). بايد دانست كه مبحث مغناطيس الكتريكي نتيجه اكتشافات دو دانشمند برجسته يعني ارستد و آمپر مي باشد. فارادي نيز الكتريسيته را بنا نهاد. آراگو قانون آمپر را تكميل كرده و گائوس از بزرگترين منجمين و رياضيدانان آلماني اختراع تلگراف را تكميل كرد . بعدها طبيعي دان آمريكايي بنام مرس الفبايي براي تلگراف درست كرده و دستگاه آن را ساخت. بالاخره پس از آنكه دامنه الكتريسيته وسعت يافت، واسطه انتقال اخبار جريات الكتريسيته شد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 10-15-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تاريخچه و سال شمار مختصر از فيزيك

تاريخچه و سال شمار مختصر از فيزيك


عنوان : تاريخچه و سال شمار مختصر از فيزيك
منبع : کتاب دائره المعارف مصور زرین


1) ما قبل تاريخ :

همانطور كه منتقدين از روي تجربه و امتحان به خواص باطني پاره اي از اجسام پي برده و از تركيب مواد به وسايل مختلف ( تشويه ، تكليس ، تقطير و غيره ) مواد شيميايي بدست آورده و براي علماي شيمي جديد مايه اي درست كرده اند ، همينطور هم تحقق در خواص فيزيكي اجسام از مسائل تازه نيست و از قديم الايام انسان درصدد كشف آنها بوده و از توجه به تغييرات و خواص ظاهري به بعضي اصول و قواعد فيزيكي پي برده و فيزيك جديد در حقيقت مولود توجهات و تحقيقات متقدمين مي باشد .
مثلاً تالس كه قديمي ترين و معروف ترين حكماي ستعه است و تقريباً در شش قرن قبل از ميلاد مي زيسته محقق ساخت كه از مالش كهربا خاصيتي در آن به ظهور مي رسد كه اجسام سبك را جذب مي كند. همچنين فيثاغورث حكيم و رياضي دان معروف يوناني و شاگردهايش به پاره اي مسائل و قضاياي (( صوت )) پي برده بودند . ( اين دانشمند اول كسي است كه زمين را متحرك مي دانست ) .
ارسطو نيز در چهار قرن از ميلاد تئوريهاي دقيقي در باب كائنات الجو ( از قبيل قوس و قزح، هاله هاي قمري و شمسي ، شفق شمالي و شبنم ) استخراج كرده است .
ارشميدس كه سه قرن قبل از ميلاد مي زيسته آلاتي از قبيل جرثقيل ، منجنيق ، ميزان الغلظه و پيچ ( پيچ ارشميدس Vis sans pin ) را اختراع نموده .
البته موضوع محاصره سيراكوز را به توسط روميان و سه سال مقاومت اهالي آن شهر را به وسيله نقشه هاي ارشميدس اغلب در تاريخ ديده ايم .گويند يكي از وسايل ارشميدس براي دفاع از وطن خود به كار مي برد اين بود كه به وسيله آئينه هاي مقعر اشعه آفتاب را جمع كرده به جانب كشتيهاي دشمن منعكس مي ساخت و بدين وسيله آنها را آتش مي زد .
همچنين قانوني را كه راجع به (( اجسام مرتمسه در مايعات )) وضع كرده از قوانيني است كه به واسطه اتفاق غريبي به كشف آن نائل شد است .
هيرن پادشاه سيراكوز به زرگري دستور داده بود كه تاجي از طلاي خالص براي او بسازد ، زرگر در ساختن تاج تقلب كرده مقداري نقره با آن ممزوج كرده نزد هيرن برد . اتفاقاً پادشاه به زرگر زنين شد و براي اطمينان خاطر خود ارشميدس را به طلبيد و او را مأمور تحقيق خلوص يا عدم خلوص تاج نمود .
ارشميدس مدتها در اين باب فكر مي كرد ولي راه حلي به ذهنش نمي رسيد تا روزي كه به حمام رفته بود در خزينه آب احساس كرد كه دست ها و پاهايش سبكتر به نظرش مي آيد . اين مسئله كوچك روزنه اميدي براي او پيدا و بدين وسيله به كشف حقيقت بزرگي نائل گرديد .
معروف است كه در اثر حالت غير طبيعي كه از اكتشاف مزبور براي ارشميدس دست داده بود با همان حال برهنگي از حمام خارج و دوان دوان به جانب خانه سلطان روان گرديد و فرياد مي زد : Eureka ! Eureka يعني يافتم ، يافتم . و در واقع همين وسيله كشف تقلب زرگر را از روي كشف قانون كلي (( تعيين وزن خالص مخصوص اجسام نسبت به آب )) پيدا كرده بود .
قانوني را كه ارشميدس به وسيله فوق موفق به كشف آن گرديد موسوم به D Archimede principle و به قرار ذيل مي باشد :
بر كايه اجسام مرتمسه در سيال ( مايعات و گازها ) فشاري از تحت به فوق وارد مي آيد كه مقدار آن مساوي است با وزن سيال تغيير مكان يافته .
بالاخره بطلميوس ( قرن دوم ميلادي ) منجم و رياضي دان يوناني نيز تحقيقات عميقي راجع به نور كرده و كتاب نفيسي در اين مبحث از خود باقي گذارده است .
پس از بطلميوس تحقيقات فيزيكي تا قرن 13 ميلادي متوقف شد و حتي مي توان گفت كه رو به انحطاط گذارد . فقط عده اي از قبيل جابر و محمد بن موسي در اين رشته زحماتي كشيده و اطلاعاتي قابل توجهي كسب كرده بودند .



2) قرون وسطي :

اما تحصيل فيزيك در ممالك غربي از قرن سيزدهم شرع مي شود علماي معروف اين علم در اين قرن عبارتند از : راجر بيكن و البرت كبير . در اين قرن دو اختراع مهم بعمل آمد :
يكي آئينه هاي صيقلي و ديگري عينك ( salvino Degli-Armati )
در قرن چهاردهم استعمال قطب نما تعميم يافت .
قرن پانزدهم راجع به فيزيك تقريباً چيز مهم مهمي ندارد .
بالعكس در قرن شانزدهم مخصوصاً مباحث ثقل و نور و مغناطيس رو به كمال رفته اند . در اين زمان فراكاستور ( ايتاليايي ) قانون تركيب قوه ، را وضع كرد ، Gardon رياضيات را با فيزيك مربوط ساخت ، Moralyeus عمل زجاجيه چشم را به واسطه آثار عدسيها به مورد تجربه گذارد .
جانسن ميكروسكپ را اختراع ( 1950 ) و روترت نورمن ميل مغناطيسي را تعيين نمود . بالاخره ژيلبرت اولين تجارب علمي الكتريكي و مغناطيسي را در كتاب معروف خود ( Magnefe ( تدوين و منتشر ساخت .



3) فيزيك جديد :

پايه فيزيك جديد در قرن هفدهم به توسط گاليله گذارده مي شود ؛ اين دانشمند شهير ايتاليايي مولدش شهر پيزا بود ، گويند روزي به كليسا بزرگ پيزا رفته بود اتفاقاً چشمش به قنديلي مي افتد كه به سقف آويزان بود و آهسته نوسان مي كرد چون خوب متوجه شد ديد : نوسانات كه رفته رفته از وسعت خود مي كاستند زمانشان پيوسته تغيير ناپذير مي ماند – بدين طريق متحدالزمان بودن ( Lsochronisme ) نوسانات كوچك پاندول را كشف و بعد هم بلافاصله مورد استعمال آن براي تنظيم ساعتهاي ديواري از نظرش خطور كرد .
ميزان الحراره ، ترازوي آبي و دوربين نجومي از اختراعات و اصول ديناميك جديد و عده اي از قوانين نقل از كشفيات او مي باشد .
گاليله نه تنها فيزاكدان معروفي مي باشد بلكه در رياضايات و نجوم نيز مقامي بس ارجمند داشته . اين دانشمند در سال 1609 اولين دوربين نجومي را در شهر ونيز بنانهاد و به وسيله آن حركت ماه را بدور محور خود مكشوف داشت .
رصدهاي دقيق گاليله او را به سلسله هيئت كپرنيك هدايت نمود و به عكس نظريه قدما كه زمين را مركز عالم سماوي مي دانستند ثابت كرد كه مركز عالم شمسي آفتاب است نه زمين . بيان اين نظريه در آن زمان در ايتاليا كه به منزله كفر و زنقه محسوب مي شد و بخصوص دربار رم با اين نظر به شدت مخالف كرده و گاليله را وادار كردند سوگند ياد كند كه ديگر به اظهار چنين نظريه اي زبان نگشايد ، گاليله نيز خواهي نخواهي قبول كرد ولي در سال ( 1632 ) در مراجعت به فلورانس كتابي تدوين و در آن جميع ادله و براهين خود را در موضوع سلسله هيئت مذبور بيان نمود .
باري دانشمند ايتاليايي براي صرف اظهار حقيقت اواخر عمر را به طور نيمه اثير و شديداً تحت نظر انگيزيسيون مي زيسته تا اينكه بالاخره در سال ( 1642 ) زندگاني را بدرود و خود را از شر دشمنان علم و حقيقت آسوده ساخت .
گر چه اولين مخترع ميزان الحراره گاليله مي باشد ولي نقطه ذوب يخ را براي صفر ميزان الحراره ( hooke )قرار داد و ثبوت نقطه قليان آن را halley تعيين كرد . بالاخره ميزان الحراره كه صعود منظم درجه حرارت را نشان دهد به توسط Renaldini ساخته شد .
دكارت قوانين انكسار و تئوري قوس و قزح را بنانهاد . تريچلي ميزان الهوا را ساخت كه پس از او پاسكال آن را براي اندازه گيري ارتفاعات و تجسساتي كه پاسكال در تعادل مايعات كرد او را به اختراغ منگه آبي راهنما شد .
در دومين دوره آكادمي دل سيمانتو Academie DelCimento كه لئوپلد دومديسي در فلورانس تشكيل داده بود كمك زيادي به پيشرفت شعب مختلفه فيزيك نمود .
نيوتن منجم ، رياضيدان و فيزيكدان انگليسي جاذبه عمومي عالم را كشف كرد و پرده معماهاي طبيعت بدريد . مدتي بود حكما منجمله ميوتن در منشأ قوانين كپلر تفكر مي كردند تا اينكه نيوتن از مشاهده سقوط سيبي از درخت فوراً به اين فكر افتاد كه ممكن است علت حركات ماه به دور زمين ثقل آن مي باشد و بلافاصله خيال خود را موضوع حساب قرارداد ولي به واسطه نقصي كه در اندازه قول ثقل بود نتيجه محاسبه موافق ميل او نشد و از اين خيال منصرف گرديد چندي بعد در فرانسه قوه ثقل را اندازه گرفتند و مقدار آن را ( G ) تصحيح شد ( 9.81 متر ) مجدداً نيوتن بعد ار شنيدن اين خبر به خيال اول خود رجوع نموده و آن را مضوع حساب قرارداد ، گويند در اواخر همين كه ديد كه نتيجه موافق پيش بيني اوست به واسطه كثرت شعف نتوانسته محاسبه را به اتمام برساند .

نيوتن به واسطه استدلال رفته رفته به كشف اين قوانين كلي نايل شد : هدو ذره مادي يكديگر را به نسبت معكوس مجذور فاصله و مقدار جرم شان جذب مي كنند . خلاصه عالم شهير به واسطه اكتشافات و اختراعات خود يك روح جديد به فيزيك ( بخصوص مبحث نور ) بخشيد . حلقه هاي رنگين ( Anneaux colorees ) و تجزيه نور بالون اصليه آن از اكتشافات و تلسكوپ آئينه دار از اختراعات اوست . رمر ( ronmer ) سرعت نور اندازه گرفت و ماريت ( فرانسوي ) و بويل ( boyle ) ( انگليسي ) قانون فشار گازها را وضع كردند .
در درجه حرارت ثابت فشار حجم هربخار يا گاز نسبت معكوس دارد با فشاري كه بر آن وارد مي آيد .
بويل ماشين تخليه هوا را كه Otto de cueriche قاضي عدليه شهر ماگدبورگ اختراع كرده بود تكميل نمود . و بالاخره اولين ماشين بخار به توسط Papin ريخته شد .
اگر قرن هيجدهم براي فيزيك به درخشندگي قرن هفدهم نمي باشد ولي مع ذلك آن را قرن بي ثمري هم نمي توان ناميد .
در اين صوت بر روي قوانين محكمي قرار گرفت : قانون تارهاي مرتعشه را سوور طرح ريزي ، تايلر ( taylor ) و ( Bevnoulli ) و Euler و ( D alambtrt ) تكميل كردند .
دوفه دفع وجذب هاي الكتريكي را تحت تحقيق قرار آورد .
يكي از اشخاصي كه با اين نوع از بالن ها مسافرت كرد و جان خود را در اين راه گذارد بلانشار فرانسوي بود كه بالن خود را در ( 1784 ) ساخته و در (1809 ) در لاهه پرت شد و مرد .
زنش سفي آرماند كه اولين زن هوا نورد محسوب مي شود كار شوهر را تعقيب و در ( 1819 ) شبي در پاريس با بالن به هوا رفت و تنها به امر قناعت نكرد بلكه بالن خود را چراغاني كرده و آتش بازي مي نمود غفلتاً گاز بالنش را محترق كرده سوار خود را سوزانده و تلف نمود .
بسياري از علما براي كشفيات و تجربيات علمي با بالن هاي مدور به ارتفاعات زياد بالا رفته اند منجمله گي لوساك فيزيكدان و شيمي دان معروف فرانسوي است كه تا حدود (7000 ) متري رفته و ملاحضه نموده است كه در اين ارتفاع هوا به قدري خشك مي باشد كه پوست بدن جمع شده و كاغذ و مقوا مثل ايتكه در مجاورت آتش شديدي باشند پيچيده و لوله مي شوند (1804 ) . اين دانشمند پس از خروج از دارالفنون در لابراتوار برتله بعمل و تجربه پرداخت و قانون انبساط گازها را كشف كرد . سرعت صوت را نيز گي لوساك بمعيت Huniboldt تعيين نمود . در (1874 ) سيول بحر پيما و هوانورد با كرسه سپينلي فرانسوي تا ( 7400 ) متر صعود كردند . سال بعد همين دو نفر به معيت گاستن تيسانديه ( Gaston tissandier ) تا 8500 متر بالا رفتند و كرسه و سيول به واسطه رقت هوا هلاك شدند ( بالني كه اين مسافرت در آن واقع شد به سمت الراس زنيت Zenith معروف است ) . در سال (1861 ) گليشر و ككسول انگليسي به 8700 متري رسيدند . ديگري دوبرسن است كه تا حدود 10000 متر رسيد ، يكي از سياحان سوئدي آندره نام نيز به خيال كشف قطب افتاد و از لسپيتزبرگ سفر نمود ولي نمود ولي به هيچ وجه اثري از او ظاهر نشد . چتر هوايي را گاربرلن اختراع اختراع بلانشار ( سابق الذكر ) تكميل نمود . يك نقص بزرگ بالنهاي مذبور اين است كه در موقع سكون هوا حركتش فقط صعودي و نزولي است و در مواقع باد و طوفان هم اختيار در دست راكب نمي باشد لذا براي رفع اين عيب شكل كروي را كه موجب ازرياد مقاومت هوا نسبت به حجم بالن بود تغيير داده و شكل بيضي را اختيار كردند زيرا طرفين بيضي باريك و براي حركت افقي كاملاً مناسب بوده و بسهولت مي تواند هوا را بشكافد اما بديهي است كه فقط تغيير شكل كروي به بيضي نمي تواند عمل حركت را انجام دهد پس براي انجام اين منظور از روي هليس كشتي ها هليسي ساختند كه با سرعت حركت كرده هوا را بشكافد و در فضا پيش برود .
براي متحرك ساختن هليس هانري ژيفار مهندس فرانسوي قوه بخار را بكار برد و پوني دولم ( مهندس بحري فرانسه ) دو نوع دستگاه ساخت كه هر دو با قوه عضلاني كار مي كردند ، تيسانديه سابق الذكر محرك برقي استعمال نمود ولي هيچ يك نتيجه مفيدي به دست نياوردند . اشخاصي كه تا حدي موفقيت پيدا كرده و راه را براي ديگران باز كردند دو نفر افسر يكي كاپيتان رنار و ديگري كربس بودند . ديريژابل آنها به وسيله محرك الكتريكي كار مي كرد . قوه هاي محرك به سه دسته تقسيم و عده آنها 32 بود و در صعود نهم اوت ( 1884 ) وزن آئرستا به انضمام سوار و لوازم قريب 7 خروار بود و پس از چندين دور گردش به نقطه حركت مراجعت كردند .
قرن نوزدهم : در اين قرن دامنه فيزيك بسط شاياني پيدا كرد و تجربيات جديد خيالات و تصورات گذشته را تغيير داد . قوانين رفته رفته دقيق و تئوري ها كم كم تعميم يافت و مخصوصاً استعمال آلات و ادوات فيزيكي در صنايع و كارخانجات روز به روز به تزايد نهاد .
در (1801 ) كارلسيل و نيكلسن آب را تجزيه كردند . در (1807) دواي به وسيله تجزيه الكتريكي املاح قليايي پتاسيم و سديم را به دست آورد . رفته رفته عده اي نيز به فكر تكميل اختراع ولتا ( پيل ) افتادند و پيل هاي كاملتر و قوي تري ساختند .
پلانته آكامولاتور را ساخت ، ارستد دانشمند دانماركي ثابت كرد جريان الكتريسيته عقره مغناطيسي را را كه هميشه به جهت ثابتي متوجه است را منحرف مي سازد ( 1819 ) . اين كشف توسط يكي از اعضاء انجمن علمي فرانسه كه در ژنو بود به فرانسه آمد . آمپر عالم بزرگ و زبر دست فرانسوي كه در همين عصر مي زيسته اين كشف را شنيد و چندين روزي بيش طول نكشيد كه به كشف بزرگتري نائل شد يعني در واقع اصول مبحث مغناطيس الكتريكي را كه كليد حقيقي و مبناي اصلي تلگراف است تحت قانون زير بيان نمود :دو مفتول كه جريان الكتريسيته آز انها عبور كرده است اگر جريانشان در يك جهت باشد يكديگر را جذب و در صورتي كه بر خلاف باشد همديگر را دفع مي نمايند .
پس در حقيقت موضع حقيقي تلگراف آمپر است زيرا اول دفعه او به خيال افتاد كه الكتريسيته را براي انتقال اخبار بكار برد ولي عمرش وفا نكرد و قبل از انجام اين مقصود در گذشت . به واسطه خدماتي كه آمپر در الكتريسيته نموده دانشمندان او را نيوتن الكتريسيته لقب ساخته اند .
بايد دانست كه مبحث مغناطيس الكتريك نتيجه اكتشافات دو عالم سابق الذكر يعني ارستد و آمپر مي باشد و همان طور كه نام اين دو دانشمند در يك موقع و يك عصر و يك مبحث برده شده و همان طور هم جهات تشبيه در بسياري از مباحث بين ايشان موجود بود : اولاً هر دو معاصر بوده تولدشان دو سال و وفاتشان يك سال با يكديگر فرق داشته ، ثانياًآمپر فقط يك سال بيشتر از ارستد عمر كرده ( عمر آمپر 75 و عمر ارستد 74 سال است ) . ثالثاً هر دو در ابتداي تحصيل در نهيت فقر و پريشاني بسر مي بردند و خرج و كفالت اولياي ديگر و معلمين خود تحصيل را تكميل كردند . رابعاً ارستد در عنفوان جواني اشعاري مي سرود كه چندان بي اهميت نبوده آمپر نيز قطعات نظمي گفته كه بعضي از آنها را آراگو و ديگران ضبط كرده اند . خامساً آمپر فيلسوف و حكيم نيز بوده و ارستد هم فلسفه و حكمت را نزد بزرگترين فلاسفه يعني كانت آموخته و از اين علم بهره كافي داشت . سادساً در باقي علمو نيز با يكديگر شباهت داشتند و چنانچه ذكر شد هر دو اندك فاصله در يك مبحث كشفياتي نمودند . خلاصه در تاريخ عالم كمتر ديده شده كه دو نفر تا اين اندازه و درجه با يكديگر شباهت داشته باشند .
فاراده (Faraday ) ابتدا الكتريسيته را بنا نهاد ، اصول گالوانوپلاستي را ژاكبي اهل پترگرادوسپنسر اهل لندن وضع و الكينگتن و روالتس براي مفضض و مطلا كاري بكار بردند . گالوانوپلاستي صنعتي است كه توسط تجزيه الكتريكي فلزات را در قالب مخصوص رسوب و مورق مي كنند به قسمي كه به جدار آن نچسبد و خود تشكيل شكل دروني قالب را بدهد . چنانكه سابقاً ذكر شد آمپر عمرش وفا نكرد و بعد از او به نتيجه رسيدند چنانكه آراگو قانون را نكميل كرده و تعميم داد و گوس يكي از اعاظم منجمين و رياضيون آلمان اختراع تلگراف را تكميل كرده و بعدها طبيعي دان آمريكايي موسوم به مرس الفبايي براي تلگراف درست كرده دستگاه آن را ساخت و دستگاه تلگرافي وي كه به تلگراف مرس موسوم است هنوز در كليه ممالك معمول و مرسوم مي باشد . آراگو علاوه بر تكميل قوانين آمپر و ارستد اكتشافات و تحقيقات علمي ديگر هم كرده است منجمله ثابت كرد نور در شيشه بطئي تر از هوا سير مي كند و به همين جهت قانوني را كه نيوتن در باره عبور نور از از اجسام گفته بود باطل كرد . همچنين ثابت كرد در عالم خلاء وجود ندارد بلكه در تمام فضاي لايتناهي جسم سيال بسيار رقيقي موسمو به اتر وجود دارد كه در همه جا حتي در خلل و فرج اجسام جاي دارد و نيز مدلل نمود كه اجسام منيره داراي ارتعاشات بسيار سريعي هستند و اثر اين ارتعاشات را با سرعت بسيار زيادي به ما منتقل مي كنند . پس از تكميل تلگراف طولي نكشيد كه به واسطه تجربياتش هرتس آلماني در خصوص انتشار امواج الكتريكي باب جديدي براي تلگراف بي سيم باز شد چنانچه پس از او ماركني ايتاليايي و برنالي فرانسوي تجربيات او را تعقيب كردند و بالاخره تلگراف بي سيم را اختراع كردند . در اينجا بي مناسبت نيست كه بطور خلاصه شرحي از تاريخ تلگراف بيان شود . در قديم اليام بين چيني ها و يوناني ها و رومي ها مرسوم بود كه در اوقات جنگ براي اخبار يا استخبار از وضعيات دستجات قشون خود و يا دادن دستورات در بالاي برج هاي مخصوص و يا قلل تپه ها و كوه ها آتش روشن مي كردند و به وسيله حركت دادن مشعل هاي بزرگ و علامات و اشاراتي كه قبلاً قرارداد كرده بودند مطالب خود را به طرف مقابل مي فهماندند . مردم گل مرسومشان بود كه از افراد خود به فواصل متساوي پست مي گذاردند و اين ماموران كنايات در مورد قرارداد را فرياد كنان به پست ها مي رساندند.
پس از هجوم و استيلاي وحشيان و تا مدتي بعد از آن تا قرن شانزدهم اين نوع علائم اخباري از بين رفت . از قرن شانزدهم به بعد مجدداً اين ترتيب مخابره شروع شد و تا قرن هجدهم ادامه داشت در اين قرن كلدشاپ مهندس و فيزيك دان فرانسوي يك دستگاه تلگراف هوائي اختراع كرد و اولين دفعه مجمع كنوانسيون آن را براي پيغام و اطلاع خبر فتح كننده اتريشي ها به كار برد ، بالاخره پس از آنكه دامنه الكتريسيته وسعت يافت ، واسطه انتقال اخبار جريان الكتريسيته شد . اولين دستگاه تلگرافي دنيا در سال 1774 م به توسط لزاژ فرانسوي در ژنو ساخته شد . هر دستگاه تلگراف ( با سيم ) شامل چهار قسمت است : اولاً يك منبع الكتريكي از قبيل پيل يا آكامالاتور . ثانياً يك دستگاه ارسالي اخبار كه بتوان منبع الكتريك را به وسيله مفتول هاي فلزي ( سيم ) به پست مقابل مربوط ساخت بطوري كه تلگرافچي بتواند با اراده خود جريان را قطع و وصل كند . ثالثاً سيم واسطه ارتباط و هادي جريان الكتريسيته دستگاه ارسال است به دستگاه ضبط . رابعاً دستگاهي براي ضبط خبر كه به توسط آلات مخصوص علامت و رموز را در روي نواري از كاغذ ثبت كند . سيمهاي تلگرافي بر سه نوعند : هوائي ، تحت الرضي و تحت البري سيمهاي هوائي – چون مقاومت سيمهاي مسي چندان زياد نيست و ممكن است زود به زود گسيخته شود لهذا سيمهاي هوائي را با آلياژهاي مسي مي سازند اين مفتول ها به واسطه مقره هاي چيني به تيره هاي فلزي يا چوبي ثابت و در هوا نگاه داشته شده است . سيم هاي تحت الرضي – مركب است از چند مفتول مسي بهم پيچيده كه از يك ورقه ضخيم گوتاپيركا پوشيده و روي آنرا يك ورقه سرب كشيده اند . سيم هاي تحت البري و تحت الشطي – اين نوع از سيم ها معمولاً مركبند از يك دسته هفتايي مفتول مسي متصل به هم كه روي آن را با يك ورقه ضخيم از جسم عايقي پوشانده اند . اين ورقه عايق از سيم هاي فولادي مستور است و دور اين مفتول ها نوار مارپيچي شكل علفي ( از جنس شاهدانه ) الوده به قران پيچيده اند .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها