رند کیست؟
تا قبل از عصر حافظ ، رند مفهوم منفی داشته و به انسانهای لا ابالای ، بی بند و بار ، حیله گر، و زیرک
می گفتند حتی در تاریخ بیهقی می خوانیم (در داستان حسنک وزیر): ((مشتی رند را سیم دادند تا حسنک را سنگ زنند)) ، اما حافظ این کلمه را از فرش به عرش رسانید و از خاک به افلاک برد و محبوب ترین چهره نزد حافظ رند است.
انسان کامل از نظر حافظ رند است . به نظر وی رند کسی است که تمام تعلقات دنیوی را رها کرده و به تمام قید و بند های دنیا پشت پا زده و وارسته و آزاد است و به هیچ چیز تعلق خاطر ندارد. در تمام دیوان حافظ رند با یک دید بسیار مثبت نگاه شده است .
زاهد کیست؟
حافظ با این نهاد نیز نظر خوشی ندارد . از آنجا که در زمان حافظ زاهدان ریاکار و ظاهر پرست فراوان وجود داشتند، حافظ با این نهاد نیز با دید منفی نگریسته است. خود او در بیتی می گوید :
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست در حق ما هر چه گویند جای هیچ اکراه نیست
حافظ در شعر(بیت 4) رو به این قوم می گوید : ای زاهدان ، حالا که عاقبت کار نه به زهد شما بستگی دارد و نه به رندی ما پس بهتر است به عنایت الهی توکل کنیم ببینیم عاقبت چه می شود ، آیا شما با زهد خودتان موفق
می شوید ، یا ما با رندیمان.
معرفت چیست؟
اصطلاح عرفانی است به معنی اهل شناخت بودن .
من یزید چیست؟
به معنای حراج کردن است .
اهل نظر چه کسانی هستند؟
اهل نظر در اینجا به معنای چشم چران نیست بلکه به معنی صاحب نظر است و صاحب نظر به معنی عارف و اهل دل است .
حافظ در بیتی گوید: اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد
داو چیست ؟
گره قمار، چیزی که برای شرط بندی توافق شود . گره ای که شرط (مثل پول) را بر روی آن می گذارند . در
لغت نامه عمید داو به این صورت معنا شده : نوبت ، نوبت بازی، نوبت قمار و نیز به معنی ادعا و دعوی کار است و داو دادن به معنای نوبت دادن ، در بازی و قمار حق تقدم برای حریف قائل شدن است .
در بیت پنجم حافظ می گوید ، در مسیر شناخت معشوق اهل معرفت باش ، زیرا جایی که عشق را به حراج گذاشته اند( در معامله عشق) ، انسانهای عارف با کسانی که اهل شناخت هستند معامله می کنند .
می کده کجاست؟
می کده یکی از نهاد هایی است که حافظ نظر بسیار خوشی نسبت به آن دارد ، این نهاد درست میان صومعه و کنشت و دیر است . می کده همان کوی مغان است و کوی مغان جاییست که داخل آن شراب می دادند. به آن خرابات نیز گفته می شود. می کده = می(شراب) + کده(خانه) = شراب خانه
در بیت ششم حافظ می گوید به می خانه بیا ببین چگونه همگی حاضران می کده ، وقت خودشان را صرف دعا کردن تو بکنند . زمره حضور به معنای گروه حاضران است.
اغیار ؟
اغیار جمع غیر است و غیر به معنی بیگانه . در اینجا حافظ می گوید : شراب بنوش زیرا صد گناه مثل شراب خوردن دور از چشم بیگانگان در حجاب ، بهتر است از عبادتی که با ریا و تظاهر باشد .
البته لازم به تذکر است که منظور حافظ از این بیت این نمی باشد که شراب بنوشید ، بلکه در مقام مقایسه بین شراب و عبادت با ریا درآمده و شراب را بر ریا ترجیح می دهد و می گوید شراب خوردن و گناهانی مثل شراب دور از چشم مردم انجام دادن ، خیلی بهتر است از انجام اعمال ریا کارانه .
غیور ، قبا کردن و خرقه ;
غیور= حسود قبا کردن=پاره کردند خرقه=لباسی که از سر به تن می کردند.
بیت هشت ، تلمیح (چشم آرایی) دارد به داستان حضرت یوسف (ع) و می گوید ، آن پیراهنی که بوی حضرت یوسف از آن به مشام می رسد ، می ترسم برادران حسودش آن را پاره کنند.
حافظ می گوید : اکنون که پرده ها برنیفتاده و حجاب ها کنار نرفته است ، هر کسی فتنه ای به پا کرده و از معشوق هر کسی چیزی می گوید و هر کسی به فرقه ای دست درازیده و به یکسری کارهای ریاکارانه پرداخته ، ببینیم زمانی که پرده ها کنار رفت و رازها برملا شد آن زمان می خواهند چکار کنند؟!!
در بیت بعدی حافظ می گوید : اگر سنگ هم از این حدیث بنالد تعجب مکن ، زیرا که انسان های عارف آنقدر زیبا از عشق و دل صحبت می کنند که انسان را تحت تاثیر قرار می دهند به طوری که حتی سنگ هم به گریه می افتد