نقدي بر «آزاد زندگي کن» يا «جان سخت (4)»

[Younes]

نقدي بر « آزاد زندگي کن » يا «جان سخت (4)»

اين فيلم از يك ژانر اكشن در چهارچوب هيجان تشكيل شده است و بهترين فيلم اكشني است كه در چند سال اخير اكران شده است.


نويسنده، منتقد: جنرال ديزدين
بايد به خاطر وجود « جان مک کلين » خدا را شکر کرد. چراکه اگر تلاش و جانفشاني او نبود، در حال حاضر، کشور بزرگ ما چه وضعي داشت؟
پاسخ را به شما مي گويم: « در سطل آشغال؟! » در « جان سخت (1) » او يک سارق بين المللي که مردم را در « ناکاتومي پلازا » گروگان گرفته بود، غافلگير کرد. در «جان سخت (2)» تعداد زيادي تروريست را که خطوط هوايي ما را مورد تهديد خود قرار داده بودند، دستگير مي کند. و «در جان سخت (3)‌: خونخواهي» مجدداً يک سارق بين المللي را که قصد نابودي و ويران کردن نيويورک را دارد، شکست مي دهد. همانطور که گفتم اگر «جان مک کلين» نبود الان ايالات متحده اي وجود نداشت، ما همه چيز را مديون او هستيم.
بنابراين وقتي نابغه‌ي عقل کل در «جان سخت (4)» يا «آزاد زندگي کن» ظاهر مي شود، مي خواهيد چه کس ديگري از ما محافظت کند، سوپرمن؟!...
«بروس وي ليس» در نقش «جان مک کلين» همان ستاره اکشن است؛ فقط پيرترو از کارافتاده تر از قبل شده است.
همسرش او را ترک کرده و دخترش نيز از او نفرت دارد. شما نيز مي توانيد چنين توصيفش کنيد که او از يکنواختي و روزمره‌گي کار يک کارگاه ارشد و برجسته خسته شده است.
پس چه راه بهتري وجود دارد که بخواهي يک روز کسل کننده را تبديل به يک روز خوشايند و جالب بکني تا اينکه درگير يک رويداد مصيبت بار بشوي؟ مي بينيد؟! دولت ما فقط خود را در بند يک حراج در حراج کرده است درست مثل اينکه به اسباب خانه ات پس از آتش سوزي چوب حراج بزني. براي آن دسته که نمي دانند قضيه از چه قرار است توضيح مي دهم. درست مانند اينکه با يک چنگک سه شاخه به زيربناي کشوري حمله کنيد. اول صنعت حمل و نقل از پا درمي آيد و سپس اقتصاد مملکت فلج مي شود و در نهايت صنايع اساسي و همگاني مانند آب، برق و تلفن را از بين مي برد. حال «مک کلين» خوش شانس خود را در ميان چنين آشفتگي و هرج و مرجي مي يابد.
«جان سخت (4)» يا «آزاد زندگي کن» همانند نسخه هاي پيشينش شروع مي شود و اينکه «مک کلين» درگير بحران هاي شخصي اش مي باشد. راه معقول اين است که با او دوباره آشتي کنيم چراکه بالاخره دست کم 12 سالي از زمان آشنايي ما با هم مي گذرد.
چيزي از کشمکش او با دخترش «لوسي» نگذشته بود که به او گفته مي شود تا «مت فارل» که يک احمق خوره کامپيوتر است که FBI در تعقيب اوست، سوار کند. بلافاصله بعد از اين جريان آتش سوزي شروع مي شود. دليلش اين است که فقط پليس فدرال به دنبال «فارل» نيست، بلکه او مورد تعقيب شخص ديگري است که با او به عنوان يک فرد معتمد قرارداد بسته است؛ مردي به نام «توماس گابريل» که مرگ او را به شدت خواهان است؛ آنقدر که حاضر است هر آنچه به فارل مربوط هست يا نيست را با همه آنچه که به آن دسترسي داشته است و بسيار هنگفت هم بوده، تصاحب نمايد اما متأسفانه «فارل» تحت مراقبت شديد آقاي «مک لين» است و همچنانکه مي دانيم به جهنم و اصل نمودن او براي «گابريل» کاري است بس دشوار.
بله. بايد گفت که بخش اعظمي از فيلم، باورکردني نيست اما که چه؟ فيلم «جان سخت (4)» يا «آزاد زندگي کن» فيلمي است مطلوب و مهيج و لزوماً ژانر اکشن فيلم نيست که آن را تا اين اندازه جالب کرده است بلکه تمام جذابيت فيلم خود آقاي «بروس وي ليس» است. او دوست داشتني است و در عين حال بي مو و طاس است و از نگاه ها و ظاهر «برد پيت» نيز برخوردار نيست. او خيلي... معمولي است.
افرادي از اين دست براي رشد کردن و سرمايه گذاري بسيار سهل الوصول هستند و براحتي نقش يک قهرمان کاملاً بي تفاوت را به خوبي باز مي کنند.
فکر مي کنم که چنانچه من هم تحت فشار بسيار شديد و خاص قرار بگيرم، مي توانم مشابه و به خوبي او ايفاي نقش کنم.
آنچه که مي توانم در يک خط درباره «جان سخت (4)» بگويم اين است که: اين فيلم چيزي جز يک کليشه تکرار شده نيست، از يک ژانر اکشن در چهارچوب هيجان محض تشکيل شده است. واقعاً که اينگونه است. جذابيت نسخه اول فيلم در اين فيلم ديده نمي شود اما بدون شک بايد اذعان داشت که يکي از بهترين فيلمهاي اکشني است که در چند سال اخير اکران شده است.


فيلم: جان سخت 4 (Die Hard 4)

زمان: 130 دقيقه
محصول: آمريکا
ژانر: اکشن
تاريخ و مکان اولين اکران: 27 جون 2007 / آمريکا
کارگردان: لن وايزمن
فيلمنامه نويس‌: مارک بامبک
بازيگران: بروس ويليس، تيموتي آليفنت، جاستين لانگ، مگي کيو
تهيه کننده: ويليام ويشر جي‌آر
موسيقي: مارکو بلترامي
فيلمبرداري: سايمون دوگان
تدوين: نيکولاس دوتاس
مدير هنري: بيت فروتيگر
مدير توليد: وين سنت آگوستينو


داستان فيلم:
« جان سخت (4) يا آزاد زندگي کن » داستان «جان مک لين» است که همسرش از او جدا شده و زندگي او به نوعي مختل شده است. او ديگر پليس فعال و موفق سابق نيست و به تعقيب تبهکاران اينترنتي مي پردازد. دخترش نيز ترجيح مي دهد با او زندگي نکند.
مأموريت دستگيري هکر اينترنتي جواني به نام « مت فارل » به « مک لين » داده مي شود. اما آدمکش هاي ناشناس به دنبال « فارل » هستند و کار مشکل مي شود. تبهکار ديگري نيز به نام «تامس گابريل» قصد دارد با از کارانداختن سازه هاي تکنولوژيکالي که اقتصاد ايالات متحده به آن بستگي دارد، از دولت آمريکا باج بگيرد. در اين ميان «مک لين» درصدد نجات «فارل» برمي آيد...

مشخصات فني:
ـ رنگي mm 35
ـ زبان: انگليسي
ـ صدا: دالبي ديجيتال EX
ـ نسبت شيب صفحه: 1: 35/2

بيوگرافي کارگردان:
« لن وايزمن » متولد 4 مارس 1973 در فرمونت کاليفرنياي ايالات متحده آمريکا
فيلم شناسي کارگردان:
در مقام کارگردان:
ـ جان سخت (4) يا آزاد زندگي کن (2007)
ـ دنياي مردگان: انقلاب (2006)
ـ دنياي مردگان: (2003)
ـ گودزيلا (1998)
ـ مردان سياهپوش (1997)
ـ روز استقلال (1996)
ـ دروازه ستارگان (1994)

در مقام نويسنده:
ـ دنياي مردگان: انقلاب (2006)
ـ دنياي مردگان: (2002)

در مقام تهيه کننده:
ـ دنياي مردگان: انقلاب (2006)
ـ آزاد زندگي کن يا جان سخت (4) (2007)
ـ دنياي مردگان (2003)
ـ تيراندازي روز يکشنبه (2005)