بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > رشته های هنر

رشته های هنر در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مطالب مربوط به هنر پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید هنر خوشنویسی

قواعد هنر خوشنویسی

همانگونه که قوانین برای اداره ی اجتماعات بشری اهمیت و ارزش دارد، برای علوم و صنایع و حرفه ها نیز بسیار حایز اهمیت است. از قوانین موضوعه ی بشری، چه اجتماعی و چه فنی آنچه که بر پایه و اساس علمی استوار و مترقّی و مفید باشد، دوامش بیشتر خواهد بود. این موضوع در باب تمامی هنرهای بشری نیز صادق است. در این نوشتار به لزوم و قواعد هنر خوشنویسی ایرانی پرداخته خواهد شد.


اگر قانون در علوم و صنایع نباشد و ضابطه های آن رعایت نشود، عدم پیشرفت و رکود، بیم زوال و فنا آنرا تهدید می کند. لذا وجود قوانین و رعایت اجرای آن ضامن بقا و دوام علوم فنون و موضوعات آن می شود.
فنّ خط هم که از نظری علم و از نظر دیگر صنعت و هنر است متکی به قوانین علمی و فنّی ابن مقله و ضابطه ها و اصطلاحات نوابغ فنّ است که تا امروز دوام یافته و قابل تعلیم و تعلّم می باشد.
شالوده ی قواعدی که ابن مقله برای خط ریخته مورد پسند همگان و زمینه ی مساعدی برای ترقی و پیشرفت آن گردید، که استادان توانستند بر آن اساس، پایه و مایه ی خط را بحد نهایی برسانند و آن را یکی از بهترین هنرهای زیبا جلوه دهند.
از این رو قواعد خط ابن مقله مثل شَجَرَهٍ طَیبهٍ اَصلُها ثابتٌ و فَرعُها فِی السّماء است که وصف آن تُۆتیُ اُکَلَها کُلَّ حین ٍ را به دنبال داشته است.
نکته ی دیگر آنکه چون تعلیم و تعلمّ خط فنی، به وسیله ی قواعد و ضوابط حاصل می شود و راه آن آسان می گردد، تردیدی نیست که از همین طریق ترویج شده، دوام پیدا می کند و با پشتیبانی قواعد خود استعدادها را شکوفا ساخته دوستدار نظم و اعتدال بار می آورد و از سوی دیگر باز به وسیله همین قواعد ارزش و اهمیت هنر شناخته و روشن می گردد.
آقای جلال الدین هُمایی استاد دانشمند دانشگاه تهران در مقدمه ی لغت نامه دهخدا چنین فرموده است:
هر نوع علم و فنّی اگر چه در فطرت و نهاد انسان نهفته باشد، چون جامه ی اصول وضوابط پوشید جلوه و رونقی خواهد داشت.
و فهم آن برای کسی که نشانی از دانش و فرهنگ دارد یعنی از دانستن لذت می برد و از نادانی آزرده می شود، موجب نشاط و شکفتگی خاطر خواهد بود.
از این مختصر گفتار لزوم و اهمیّت قواعد خط به خوبی دانسته شد و اکنون وارد بحث آن می شویم.
قواعد خطوط اسلامی

برای خطوط اسلامی دو دسته قواعد است:
قواعد عمومی و کلّی، قواعدِ خصوصی. قواعد خصوصی یا ویژه ی هر خط در فصول آینده گفته خواهد شد. امّا قواعد عمومی و کلّی بدین شرح است:
1) قواعد عمُومی
2) کلّی
می دانیم همه خطوط اسلامی به یک اصل و ریشه منتهی می شود و آن اصل الفبایی است که تقریباً از اَشکال هندسی یا اشکالی که در طبیعت موجود است گرفته شده و به منزله ی پیکری در جامه های گوناگون جلوه کرده است. این جامه های گوناگون خطوط متنوعی است و از این رو می تواند تحت یک قاعده ی عمومی و کلی بررسی شود؛ زیرا همه در اصل و ریشه شریکند و به عبارت دیگر همچون خانواده هایی هستند در یک جامعه و کشور و تحت یک قانون.
شالوده ی قواعدی که ابن مقله برای خط ریخته مورد پسند همگان و زمینه ی مساعدی برای ترقی و پیشرفت آن گردید، که استادان توانستند بر آن اساس، پایه و مایه ی خط را بحد نهایی برسانند و آن را یکی از بهترین هنرهای زیبا جلوه دهند.
از این رو قواعد خط ابن مقله مثل شَجَرَهٍ طَیبهٍ اَصلُها ثابتٌ و فَرعُها فِی السّماء است که وصف آن تُۆتیُ اُکَلَها کُلَّ حین ٍ را به دنبال داشته است

نگارنده پس از مطالعات و دقت و تجزیه و تحلیل ها به این نکته برخورده ام که قواعد دوازده گانه، به اضافه ارسال و صعود و نزول حقیقی و تشمیر و سواد و بیاض با ملحقات و لوازم آنها، همه به چهار قاعده ی (اصول، نسبت، ترکیب، کُرسی) بازگشت کرده و در این چهار خلاصه می شوند. و به عبارت دیگر تمام آنها مندرج در تحتِ این چهار و از اجزای آنها و یا ملحقات آنها محسوبند.
اصول و نسبت بیان حُسن ِ تشکیل، و ترکیب و کرسی، بیان حُسن وضع می کند. و این دو حُسن از حُسن و زیبایی خداداد انسانی الهام یافته است.
فهرست و خلاصه ی قواعد کلّی خطّ :

اصول
نسبت
ترکیب
کرسی
1) اُصول(که شامل یازده جزء است):
قوّت، ضعف، سطح، دور، صعود مجازی (تشمیر)، نزول مجازی، صعود حقیقی، نزول حقیقی، رعایت سواد و بیاض حلقه ها و گره ها، ارسال، دسته بندی الفبا
2) نسبت (که شامل چهار جزء است):
یکسان نویسی در مفردات همجنس، یکسان نویسی در مرکبات مشابه، اعتدال و تناسبِ اندام مفردات و مرکبات ، اندازه گیری با موازین مُعیّنه
3) ترکیب (که شامل ده جزء است ):
ترکیب در حرف و کلمه، ترکیب در جمله و سطر، ترکیب در سطور و صفحات، رعایت فواصل (سواد و بیاض در زمینه ی خط)، سنجش قلم با زمینه ی آن، رعایت حُسن مجاورت و نظم و اعتدال، رعایت مدّات و قرار آنها، دانستن طریقه ی مرکبات (مقطّعات) برای تمرین، رعایت حرکات و ضوابط، رعایت نشانه گذاری دستوری.
4) کُرسّی (که شامل دو جزء است):
رعایت کرسی بالا و وسط و پایین، قرینه سازی
ـ تذکُّر :جزء دیگری که ا زملحقات و لوازم دو قاعده ی (اصول و ترکیب) محسوب است، طرز قلم گرفتن و قلم راندن و برگرفتن مرکّب می باشد که بیان آن خواهد آمد.
1) المضمون : ألیس الله بکاف عبده
2) الشــکل : تکوین ذو خط خارجــی غیر منتظم
3) نوع الخط : الثـــلـث
4) تاریخ الانتاج : لایوجد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

قلم و هنر خطاطی






در سراسر تاریخ ، مردمان تاریخ از قلم برای کسب و کار و ثبت اندیشه ها و وقایع زمن خود استفاده می کرده اند . امروز ماشین تحریر عمدتاً در اغلب مکاتبات اداری و جز آن جانشین قلم شده است ، ولی هنوز هم در کاتبات رسمی قلم بکار می رود .
تاریخ ابداع قلم


محتملً قلم مو و قطعات تیز فلز و استخوان نخستین افزارهای نوشتن بوده است . حدود 300 ق .م ، مصریان و یونانیان از نی گیاه کالاموس قلم تهیه می کردند . مرکب را در نی می ریختند و سر آن را برای نوشتن بر سطح مورد نظر فشار می دادند . حدود 50 ق . م متوجه این نکته شدند که نوک تیز شده پر درشت غاز ، بهترین وسیله برای نوشتن است . سر قلم فلزی که دیر تر کند می شود ، بعد ها به پر اضافه شد .

پرهای سر قلم دار تا اواسط قرن 19 م رواج فراوان داشت . از اواسط قرن 17 م قلمها را با فلز می ساختند و گاه سر قلم را از سنگهای قیمتی تهیه می کردند . از آن پس قلمهایی ساختند که مرکب را در خود نگه می داشت . سر قلمهای فولادی که قابل گذاشتن و برداشتن بود در حدود نیمه قرن 18 م ساخته شد . از نیمه قرن 19 م سر قلمها از آلیاژ رودیوم و اوسمیوم و ایریدیم تهیه می شد که بسیار سخت بود .

در 1884 ل . واترمن آمریکایی که نخستین قلم خودنویس قابل استفاده را اختراع کرد . مرکب این قلم را با قطره چکان در آن میریختند . در 1913 و .ا . شیفر قلم خودنویس اهرم دار را اختراع کرد . مخزنهای مرکب فشنگی قابل تعویض در سالهای 1920 ساخته شد . جان لاود آمریکایی نخستین خودکار را در سالهای 1880 اختراع کرد ، ولی بازاری شدن و رواج آن از اواسط دهه 1940 است . خودکار نمدی از سال 1951 رواج یافت .

تا حدود 40 سال پیش ، وسیله نوشتن متعارف در ایران قلم نی بود که نوک آن را می تراشیدند و شکافی به آن می داند . مرکب را بر تودهای از نخ ،‌و بهتر از آن ابریشم ، می ریختند و قلم را بر آن می زدند و بر کاغذ می نوشتند . هنوز هم درس مشق خط در مدارس غالباً با همین ابزارها عملی می شود .
انواع قلم


همه قلمها اسبابی دارند که روان شدن مرکب را به بصورتی مهار شده بر روی کاغذ یا مواد دیگر تأمین می کند . بعضی از قلمهای قدیمی را باید ، برای نوشتن ، پیوسته وارد مرکب کنند یا در دوات بزنند ،‌ولی بیشتر قلمهای کنونی مخنی دارند که مقداری مرکب در خود نگاه می دارد .

در اینجا شما را با سه نوع اصلی قلم آشنا می کنیم .

1.قلم خودنویس

هر قلمی که مخزن مرکب همراه داشته باشد قلم خودنویس است ، ولی این اصطلاح معمولاً در مورد قلمهایی بکار می رود که سر قلم شکافدار دارند .مشهورترین قلم خودنویس در ایران قلم نی خوشنویسی سنتی است.

در بیشتر قلم خودنویسها ،‌ذخیره مرکب یا در فشنگ پلاستیکی قابل تعویضی است ، یا در مخزن دایمی به شکل کیسه لاستیکی . ایم مخزنها در جوف تنه قلم جای دارند . در همه قلمهای خودنویس ، مجاری ظریفی سر قلم را به مخزن مرکب مرتبط می سازد . از این مجاری ، هوا وارد مخزن می شود و در فضای بالای مرکب می ایستد . به سبب هوا ، مرکب در مجرایی که به سر قلم مرتبط است ، جاری می شود .

در 1884 ل . واترمن آمریکایی که نخستین قلم خودنویس قابل استفاده را اختراع کرد . مرکب این قلم را با قطره چکان در آن میریختند . در 1913 و .ا . شیفر قلم خودنویس اهرم دار را اختراع کرد . مخزنهای مرکب فشنگی قابل تعویض در سالهای 1920 ساخته شد . جان لاود آمریکایی نخستین خودکار را در سالهای 1880 اختراع کرد ، ولی بازاری شدن و رواج آن از اواسط دهه 1940 است . خودکار نمدی از سال 1951 رواج یافت .



در عقب سر قلم جسمی سحت از لاستیک یا پلاستیک هست ع که در زبان فارسی آن را زغال می نامند . مرکب در شکافهای شانه مانند آن می ماند و یکباره بر روی کاغذ نمی ریزد ، تا زمانیکه این مرکبهای اضافی باقی است قلم می نویسد و پس از آن راه برا ی وارد شدن هوا به مخزن باز می ماند و دوباره مرکب وارد ذال می شود . افلب قلم خودنویسها کلاهکی دارند که هنگام بیکار ماندن قلم سر آن را می پوشاند . کلاهک از تبخیر مرکب و نیز از آسیب دیدن سر قلم جلوگیری می کند .

2-خودکار ساچمه ای

این قلم در سالهای اخیر تا حد وسیعی جای قلم خودنویس را گرفته است ، و علت این رواج آن است که مانند قلم خودنویس ، احتیاج به پر کردن مکرر ندارد . در سر این قلم ، گلوله یا ساچمه بسیار ریزی است که ، در زیر مجرایی متصل به مخزن مرکب ، در حفره ای قرار گرفته و کمتر از نیمی از آن بیرون از حفره است ، مرکب ساچمه را تر می کند و در ضمن حرکت قلم بر کاغذ ، ساچمه میگردد و مرکب را بر کاغذ منتقل می سازد .

ساچمه را از ماده سختی چون کربور تنگستن یا فلز و گاه از یاوت ساخته می شود . مرکب خودکار قوام شربتی دارد که در این صورت ( توپی )روانی در مخزن سر باز مرکب روی آن قرار گرفته و با فشار هوا به تدریج پایینتر می رود و همیشه مانع ریختن مرکب می شود ، در بعضی از خودکارها مرکب از این هم غلیظ تر است و توپی هم ندارد . هر وقت مرکب تمام شد ، مخزم مرکب خودکار را عوض می کنند .

3-خودکار نمدی

این قلمها برای نوشتن روی کاغذ و فلز و شیشه و پلاستیک و بسیار چیزهای دیگر به کار می روند . مرکب یا سیال دیگر از فشنگ یا از فتیله آغشته به مرکبی به نوک متخلخل قلم می آید . نوک قلم ، که معمولاً از نمد یا پلاستیک ساخته می شود ، بسیار انعطاف پذیر است . خطی که با این قلم نوشته میشود ، از خط نوشته شده با قلم خودنویس یا خودکار ساچمه ای پهنتر است . مرکب خودکارهای نمدی رنگارنگ و بسیار پر رنگ است و به سرعت خشک می شود .

پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خوشنویسی در دنیای مجازی


روابط عمومی خود به عنوان هنری نوین در بخش‌ها و عرصه‌های گوناگون زندگی انسان، نقشی ناگسستنی را ایفا می‌كند. روابط عمومی همواره با تكیه و تأكید بر طرح اندیشه‌های نوین، پویایی در اطلاع‌رسانی و پایداری به اصول اخلاقی من جمله صداقت و حفظ ارزش‌های انسانی دوشادوش بخش‌های مختلف حركت می‌كند. این رشته اگر درست شناخته شود، عنصری است برای تحقق پیوستن ارزش‌ها، ایجاد تفاهم متقابل، ایجاد موقعیت‌های شغلی و صدها هدف دیگر. در این خصوص هنر قدسی و كهن خوشنویسی نیز از این مطلب مستثنی نبوده و موجبات رشد و حركت آن را فراهم آورده است.
در این دوران كه شاهد پای نهادن و گسترش این هنر به دوردست‌ها و خارج از مرزها هستیم، روابط عمومی و اطلاع‌رسانی با ابزارهای یادشده به وسیله‌ای پایدار و اثربخش تبدیل شده و موجب گام نهادن این هنر در اقصی نقاط جهان شده است.
تا چند سال گذشته انجمن خوشنویسان ایران به صورت مجموعه‌ای وزین و جامع و با فعالیت‌های چشمگیری در عرصه این هنر به صورت یکپارچه با تمام قوا و به صورت سنتی فعالیت کرده بود ولی در عرصه دنیای مجازی فعالیت مهم و در خور شأنی در این مجموعه مشاهده نشده بود که جا دارد اینجا گریزی بزنم به چند مطلب پیرامون دنیای مجازی و اینترنت و انجمن خوشنویسان:
1- عزیزانی که در تهران هستند، از بسیاری از اخبار خوشنویسی اعم از نمایشگاه‌ها، جشنواره‌ها، بزرگداشت‌ها، انتشارات جدید کتب خوشنویسی، آموزش‌های اساتید دوره‌های بالای خوشنویسی، بخشنامه‌های انجمن و... مطلعند، اما پایتخت‌نشین‌ها از فعالیت‌های هنری سایر نقاط ایران و دنیا بی‌اطلاع و بالعکس همین مطلب نیز صادق است.‌
2- معرفی این هنر و مسائل مربوطه در عرصه اطلاع‌رسانی از ناحیه مسئولین و متولیان فرهنگ و هنر کشور خیلی محدود بوده ولی در حال حاضر بسیار بهتر شده است والحمدلله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در برابر این هنر روحانی و دیگر هنرهای این کشور برنامه‌ها و چشم‌اندازهای فوق‌العاده‌ای را تدوین كرده‌اند که ما شاهد بسیاری از این فعالیت‌ها هستیم و امیدواریم استمرار یابد و روز به روز بیشتر از قبل شاهد آنها باشیم.‌
در مراسم رونمایی یکی از کتاب‌های فاخر خوشنویسی در فرهنگستان هنر چهره ماندگار خوشنویسی ایران، استاد غلامحسین امیرخانی فرمودند: «ما جوانانی در عرصه کتابت و خوشنویسی در سراسر ایران داریم که هوش از سر بنده مو سفید کرده می‌پراند. آثار اینها، جای بحث و نظر نیست والا به دقت نام می‌بردم و آثارشان را در معرض دید همه عزیزان قرار می‌دادم که معلوم بشود جامعه هنر خوشنویسی چه مقدار بابت رشد هنر در دست و پنجه جوان‌ها و فرزندان خودش شادمان و مفتخر است.»

3- کشور عزیزمان ایران مهد تمدن و هنر در سراسر دنیاست و ما هنرمندان ارزشمندی در این کشور و نقاط دور دست از پایتخت داریم که قوت و قدرت فوق‌العاده‌ای در زمینه خوشنویسی دارند که غریب واقع شده‌اند و ما هیچ نام و نشانی از ایشان در هیچ رسانه یا کتابی یا جشنواره‌ای مشاهده نمی‌کنیم، در مراسم رونمایی از یکی از کتاب‌های فاخر خوشنویسی در فرهنگستان هنر چهره ماندگار خوشنویسی ایران، استاد غلامحسین امیرخانی فرمودند: «ما جوانانی در عرصه کتابت و خوشنویسی در سراسر ایران داریم که هوش از سر بنده مو سفید کرده می‌پراند. آثار اینها، جای بحث و نظر نیست والا به دقت نام می‌بردم و آثارشان را در معرض دید همه عزیزان قرار می‌دادم که معلوم بشود جامعه هنر خوشنویسی چه مقدار بابت رشد هنر در دست و پنجه جوان‌ها و فرزندان خودش شادمان و مفتخر است.» چگونه می شود این فاصله‌ها را کم کنیم؟ معرفی هنرمندان این عرصه به جامعه کار سخت و کوششی شبانه روزی می‌خواهد که این موضوع نیز در چند ساله اخیر رشد فزاینده‌ای داشته و امیدوارم با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته هر چه سریع‌تر عرصه خوشنویسی نیز مانند کسب افتخاراتش در 60 سال گذشته در دنیای سنت گوی سبقت را نیز در دنیا مجازی از دیگرفعالان عرصه هنر و.‌.‌.‌ برباید.‌
روابط عمومی با استفاده از وسایل ارتباط جمعی نظیر اینترنت، مطبوعات و رسانه‌ها نقش مهمی در گسترش و اطلاع رسانی در اقسام مختلف این هنر را دارد و امید است با برنامه‌هایی که مد نظر است راه برای پیشبرد اهداف والای انجمن خوشنویسان بازتر شود و بتوانیم قدم‌های بزرگتری را برای هنرمندان عزیز و بزرگوار سراسر ایران و سایر نقاط دنیا برداریم که می‌توان برخی از این برنامه‌ها در دنیای مجازی را اینگونه بر‌شمرد:
راه‌اندازی یک پایگاه اینترنتی اختصاصی خوشنویسی مرجع، فعال، به‌روز شامل اخبار، اطلاعات، مقالات، پژوهش‌ها و مطالب متنوع و فرهنگی و جذاب برای این نهاد با قدمت بیش از 60 سال که تمامی جامعه خوشنویسی مانند یک خانواده هر روزه در کنار هم و از فعالیت‌های یکدیگر باخبر باشند و بتوانند تجارب مفید و ارزشمند خودرا به دیگر شعب به صورت آنلاین انتقال دهند.‌ کما اینکه این فعالیت‌ها به صورت جزئی‌تر نیز در سایت‌های خوشنویسی صورت گرفته است اما باید انجمن خوشنویسان ایران در رأس این قله‌ها قرار گیرد و بتواند برای تمامی سایت‌ها و وبلاگ‌های هنر خوشنویسی برنامه دهد و راه را نشان دهد و از آنان حمایت کند و زمینه رشد اینگونه فعالیت‌های خود جوش را بیش از پیش فراهم کند.‌
زمینه آموزش‌های این هنر شریف از طریق اینترنت نیز بحث قابل تأمل و بسیار مهمی است، در حال حاضر برخی از شعب به طور مثال انجمن خوشنویسان شعبه پیشوا از طریق همین دنیای مجازی توانسته هنرجویانی را از چند نقطه دنیا ( کانادا، پاکستان، آلمان و.‌.‌.‌ ) تحت نظر خود در آورده و با آموزش ایشان از طریق اینترنت این هنر قدسی را به کشورهای دیگر صادر کند

زمینه آموزش‌های این هنر شریف از طریق اینترنت نیز بحث قابل تأمل و بسیار مهمی است، در حال حاضر برخی از شعب به طور مثال انجمن خوشنویسان شعبه پیشوا از طریق همین دنیای مجازی توانسته هنرجویانی را از چند نقطه دنیا ( کانادا، پاکستان، آلمان و.‌.‌.‌ ) تحت نظر خود در آورده و با آموزش ایشان از طریق اینترنت این هنر قدسی را به کشورهای دیگر صادر کند.‌ چقدر خوب خواهد بود شورای عالی انجمن خوشنویسان نیز با برنامه‌ریزی‌های مدبرانه و حکیمانه خود بتواند در بخش آموزش وارد عرصه فیلم و مستندسازی و.‌.‌.‌ شود و از هنرمندان آن عرصه‌ها در جهت پیشبرد و نشر این هنر ارزشمند دعوت کنند تا بتوانند با همکاری هم گام‌هایی فراتر در این زمینه‌ها بردارند. ما همه روزه شاهد هستیم در زمینه‌های مختلف هنری و یا ورزشی که چه فیلم‌ها پیرامون معرفی هنرمندان آن رشته‌ها منتشر می‌شود و یا فیلم‌های آموزشی متنوعی در این زمینه ساخته می‌شود و چه مستندهای فوق‌العاده‌ای که پخش می‌شود ما نیز در عصر حاضر باید از سرمایه‌های به دست آمده در این 60 سال که امانتی است نزد ما برای آیندگان حفظ کنیم و با پر و بال بیشتر در اختیار آیندگان قرار دهیم، می‌توانیم تمام این دستاوردها را ثبت و ضبط کنیم، می‌توانیم نوآوری‌های خلاقانه داشته باشیم، می‌توانیم مستندهای فراوان در زمینه خوشنویسی داشته باشیم، می‌توانیم فیلم‌هایی از بزرگان این هنر و سرمایه‌های خودمان و روش‌های تدریس و زندگی ایشان داشته باشیم، چه مقالات ارزشمندی هنرمندان و مدرسان و اساتید سراسر ایران در زمینه خوشنویسی دارند که روی کاغذ در کنار اتاق‌هایشان خاک می‌خورد و کمترین بهایی به آنها داده نمی شود می توان از هر یک از آنان کتابی تدوین كرد یا مستندی ساخت و.‌..
امیدواریم چنین شرایطی فراهم شود.

پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ثلث، ام الخطوط اسلامی

خط ثلث با ساختاری ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتاب‌ها و کتیبه‌ها به‌کار رفته است. تکامل تدریجی ثلث به عنوان خطی تزئینی توسط ابن مقله، ابن‌بواب و یاقوت مستعصمی شکل گرفت. ابن‌بواب زیبایی و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد. خط ثلث در ایران برای نوشتن عنوان سوره‌های قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحه‌ها، و بخصوص در کتیبه‌ها و کاشی‌کاری‌ها بکار رفته‌است و هنوز نیز رایج است.
تاریخچه:
برخی معتقدند که ثلث خطی است که از خط کوفی استخراج شده و برخی معتقدند پیشینهء خط ثلث به خط جلیل، که خود منبعث از خطوط نبطی و مسند بود، باز می‌گردد و سابقه آن را به خطوط ثلثین، خط طومار و خط نصف مرتبط دانسته‌اند.
در باره نخستین واضع خط ثلث اتفاق نظر وجود ندارد. ابن ندیم قُطْبة مُحَرِّر کاتب معروف اواخر عصر اموی، را واضع خط ثلث دانسته است. قلقشندی بر آن است که واضع ثلث، ابراهیم شجری (شِحْری، سِجْزی، سگزی)، خطاط مشهور دورهء مأمون عباسی بود که آن را از ثلثین اخذ کرد. بعدها، نویسندگان رساله‌های مختلف «آداب الخط»، غالباً ابن مُقْله بیضاوی شیرازی (درگذشت: 328) و گاه ابن بواب (درگذشت: 413) یا یاقوتِ مُستَعصَمی (درگذشت: 698) را واضع خط ثلث معرفی کرده‌اند. این ابهام امروزه نیز در میان محققان باقی‌است، ولی بیشتر بر این باورند که ابن مقله، به عنوان نخستین کسی که خطوط شش گانهء اسلامی را قاعده‌مند کرد و در تکامل اولیهء این خطوط و به‌ویژه ثلث، تأثیر به‌سزایی داشته است و پس از وی ابن بواب و یاقوت مستعصمی بیشترین سهم را در منزه کردن و تکامل این خط به‌خود اختصاص داده‌اند. یاقوت، به‌ویژه تأثیر بسیاری در تکامل این خط داشته‌است. به ویژه پس از او بود که خط ثلث به عنوان خطی تزئینی و شایسته کتیبه‌نگاری تبدیل شد و در این زمینه گوی سبقت را از خط کوفی ربود. یاقوت مستعصمی را به عنوان بزرگترین خوشنویس خط ثلث ستوده‌اند.
ثلث‌نویسان و کتیبه‌نگاران بزرگ صفوی و عثمانی، این خط راه خوشنویسان بغداد و به ویژه یاقوت را دنبال کردند. دورهء شکوفایی خط ثلث در ایران، پس از عصر صفوی، بنا به دلایلی مانند رونق خط نستعلیق و هرج و مرج‌های طولانی سیاسی و اجتماعی، سیر نزولی یافت آنچنانکه تا پایان عصر قاجار، فقط یک ثلث‌نویس برجسته (محمدباقر شریف شیرازی) مجال ظهور یافت. اما در عثمانی اهمیت خط ثلث سیر صعودی داشت و آن دیار به‌تدریج به کانون ثلث نویسی مبدل گشت. ظهور جمع کثیری از ثلث‌نویسان برجسته در عثمانی، طی قرون نهم تا چهاردهم و کثرت آثار به جا مانده از آنان، که با ابداع شیوه‌های متنوع هنری در نگارش ثلث همراه بود، گویای چنین موقعیت ممتازی است. در سده اخیر، خط ثلث در ایران، عراق، ترکیه، سوریه، لبنان و مصر از اقبال نسبی برخوردار بوده و استادان برجسته‌ای قدم به عرصه نهاده‌اند. شیوه‌های رایج ثلث در این نواحی، به رغم برخی تفاوتها، همان شیوه‌های دورهء صفوی و عثمانی است.
برخی معتقدند که ثلث خطی است که از خط کوفی استخراج شده و برخی معتقدند پیشینهء خط ثلث به خط جلیل، که خود منبعث از خطوط نبطی و مسند بود، باز می‌گردد و سابقه آن را به خطوط ثلثین، خط طومار و خط نصف مرتبط دانسته‌اند.
در باره نخستین واضع خط ثلث اتفاق نظر وجود ندارد. ابن ندیم قُطْبة مُحَرِّر کاتب معروف اواخر عصر اموی، را واضع خط ثلث دانسته است. قلقشندی بر آن است که واضع ثلث، ابراهیم شجری (شِحْری، سِجْزی، سگزی)، خطاط مشهور دورهء مأمون عباسی بود که آن را از ثلثین اخذ کرد
ویژگی‌ها:
الف‌های کشیده و بلند و دوایر نسبتاً کم عمق و باز از خصوصیات این خط است. در خط ثلث کلمات گاهی مجزا و گاه خیلی تو در تو و سوار بر یکدیگر نوشته می‌شوند که به این علت گاهی خوانایی آن کم می‌شود. این خط از لحاظ ظاهری بی شباهت به خط محقق نیست با این تفاوت که در این خط برخلاف محقق دور حروف بیشتر و اندازه آنها کوچکتر است. در ثلث، حروف و کلمات، درشت ولی جمع و جورتر از محقق بوده و حلقه‌ها و گره‌ها باز و در برخی موارد بسته می گردند. این خط با وجود برخی شباهتها با خطوط محقق و نسخ و توقیع، در مفردات و مرکّبات، با آنها تفاوتهایی دارد از جمله در طول الف، قطّ قلم، دور و سطح، فتح و طمس، مدّات (کششها) و نحوه پیوستگی و ارتباط کلمات با یکدیگر.
ثلث از خطوط مستدیر (دارای حرکت منحنی) و از لحاظ قواعد و اصول، از دشوارترین و کامل‌ترین و زیباترین خطوط اسلامی است . ریتمی که در اثر تکرار ضربه‌های عمودی و بلند حروف در این خط ایجاد می‌شود القاء کننده قدرت عظمت و بزرگی است. انتهای حروف، منتهی به دنباله‌ها و رشته‌های باریک و نازکی (تشمیرات‌) است که به شکل پیچیده یا رها شده (ارسال)، یا به صورت قوس‌ها و دایره‌های گود هستند. نسبت دور یا حرکتهای منحنی به سطح یا حرکتهای مستقیم (تقویر و بسط )، دو به یک و نسبت قَــطِّ (برش مورب ) قلم به منظور ایجاد تشمیرات، در حد تحریف و میل کامل است (قطّ محرف = بین 35 یا 45 درجه)، هرچند برخی، قطّ آن را متوسط (بین 15 تا 25 درجه) دانسته‌اند.
تزئینات و حروف خفیفه، به منظور یکنواخت کردن خط و زمینه، برقراری نسبت میان سیاهی خط و سفیدی داخل حلقه‌های حروف (تعادل سواد و بیاض‌) و آراستن حروف و کلمات به نحو بارزی به کار می‌روند. برای گذاشتن اعراب، از قلمی ظریف‌تر (قلم حرکت)، که اندازه آن 1/3 یا 1/4 قلم ثلث است استفاده می شود؛ با این حال برای گذاشتن فتحه و گاه ضمه و تنوین، قلم اصلی به کار می رود.

وجه تسمیه:
درباره به‌کار رفتن نام «ثلث» به معنی «یک سوم» برای این روش از خوشنویسی، دلایل گوناگونی آورده‌اند. یکی از دلایل ذکر شده داشتن 1/3 سطح (خطوط مستقیم) و 2/3 دور (خطوط منحنی) در شکل حروف و کلمات آن است. و برخی معتقدند این نامگذاری برای آن بوده که اندازه سرقلمِ ثلث، یک سوم اندازه قلم طومار است. قلم درشت طومار که مخصوص نوشتن طومارها و نامه‌ها بود به نوعی قلم معیار به‌شمار می‌آمد. بر اساس نظری دیگر، این نامگذاری به سبب ارتباط میان خط ثلث با نسخ یا محقق است، با این توضیح که پیش‌نیاز تبحر یافتن در نوشتن خط ثلث، تسلط بر نسخ یا محقق و در واقع تسلط بر دست کم دو خط از خطوط ششگانه (= یک سوم) است.
به خط ثلث، «ام الخطوط » یا «مادر خطوط» لقب داده‌اند چرا که به نظر می‌رسد بسیاری از خطوط دیگر از این خط منشعب شده باشند. از طرفی می‌تواند در ارتباط با آیة 11 سورة نساء «فَلِاُمِّهِ الثُّلُث »، بوده است. اما باید این نظرها را که کمتر رهیافتی تاریخی به هنر داشته اند، با احتیاط تلقی کرد.
کاربرد:
خط ثلث با امکان ایجاد ترکیب‌هایی زیبا و موقر بیشتر در کتیبه‌های تزئینی کتاب‌ها و بناهای مختلف مذهبی و گاه غیر مذهبی به‌کار رفته است.
در گذشته برای نوشتن قطعات، پشت جلد، عناوین، سرلوحه‌ها و تقسیمات کتابها، الواح سردر خانه‌ها و مغازه‌ها، کتابت قرآنهای جامع، حککی سنگ‌ها و مهرهای قیمتی و نشان‌ها از خط ثلث استفاده می‌شد. اما عمده‌ترین و مهم‌ترین کاربرد این خط کتیبه‌نویسی محراب‌ها، قبه‌ها و سر در ورودی مساجد، توأم با طرحهای اسلیمی و ختایی است که رواج آن، به سبب هماهنگی خط ثلث با طرح‌ها و رنگ‌ها و کاشی کاری مساجد است. از این رو، همواره جمع کثیری از ثلث‌نویسان در زمرهء کتیبه‌نویسان نیز بوده‌اند.
امروزه نیز در کنار کاربرد تزئینی مهمترین کاربرد خط ثلث در کتیبه‌نویسی است. خط ثلث دارای بار مذهبی نیرومندی است از این رو در دورهء پس از انقلاب اسلامی در آثار گرافیکی برای نوشتن آیات قرآن و ادعیه به‌کار رفته است. همچنین در عناوین برخی مجله‌ها پشت جلد کتاب و طرح تمبر و مانند آن‌ها نیز دیده می‌شود.
الف‌های کشیده و بلند و دوایر نسبتاً کم عمق و باز از خصوصیات این خط است. در خط ثلث کلمات گاهی مجزا و گاه خیلی تو در تو و سوار بر یکدیگر نوشته می‌شوند که به این علت گاهی خوانایی آن کم می‌شود. این خط از لحاظ ظاهری بی شباهت به خط محقق نیست با این تفاوت که در این خط برخلاف محقق دور حروف بیشتر و اندازه آنها کوچکتر است. در ثلث، حروف و کلمات، درشت ولی جمع و جورتر از محقق بوده و حلقه‌ها و گره‌ها باز و در برخی موارد بسته می گردند


اساتید برجسته:
مهم‌ترین نوآوران ثلث، پس از یاقوت مستعصمی، عبداللّه صیرفی (درگذشت: 742)، بایسنغر میرزا (درگذشت: 837)، عبداللّه طبّاخِ هروی (درگذشت: 862 یا 885) و ملاعلاءبیگ (سده دهم هجری) بودند که موجب رونق و تکامل و گسترش بیش از پیش ثلث تا اواخر سدة دهم شدند. شیوه عبداللّه صیرفی را شاگردش خیرالدین مرعشی (درگذشت: 876) به قلمرو عثمانی بُرد و شاگرد برجسته‌ای چون حمداللّه آماسی (درگذشت: 926) را پرورش داد. احمد قره حصاری (درگذشت: 963)، دیگر ثلث نویس برجسته عثمانی، که بعدها شیوه جدیدی در ثلث ابداع کرد، نیز پرورش یافته اسداللّه کرمانی (درگذشت: 892) است.
از ثلث‌نویسان و کتیبه‌نگاران برجستهء ایرانی در دوران معاصر، احمد نجفی زنجانی (درگذشت: 1361 ش)، عبدالحمید ملک الکلامی (درگذشت: 1328 ش)، محمدعلی غروی کاتب (تولد: 1288 ش)، حبیب‌اللّه فضائلی (درگذشت: 1376 ش)، سید مرتضی نجومی، عباس مصباح زاده، محمد موحد حسینی، محمدرضا قنبری و عبدالصمد صمدی هستند.

پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقاشیخط؛ نخستین ابزار ارتباطی انسان


پس از سالیان دراز و با گذشت زمان انسان نیاز ارتباط با سایر تمدن ها و قبایل را در خود حس كرد بنابراین از تنها وسیله ارتباطی آن زمان كه نقاشی بود بهره گرفت. بدین صورت كه با ثبت نقوش و تصاویر سعی در انتقال پیام خود به سایرین داشت. البته این كار با مشكلاتی چون عدم كاربرد كافی تصاویر و گویا نبودن آن و در پاره ای از اوقات با عدم اشتراك در فهم یك موضوع روبه رو بود. گاهی لازم بود تا فردی جهت ارائه توضیحاتی به همراه نامه ارسالی روانه گردد.
این خط كه به خط تصویری موسوم بود مشكلات و نقص های فراوانی داشت و نمی توانست موجب ارتباطی صحیح گردد.
پس از آن نیاز به خطی كه بتواند پاسخگوی نیازهای آنها باشد احساس شد بنابراین طی سالیان متمادی خطی كه با ایجاد علائم و نشانه هایی كه به خط میخی موسوم شد، ابداع گردید.
زمان بسیاری سپری شد تا خطوطی همچون كوفی پدیدار شدند و برگرفته از آن خطوطی چون ریحانی، رقاع، توقیع، تعلیق و ثلث و نسخ با تلاش هنرمندان برجسته آن دوران به نام های ابن بواب و ابن مقله و سایر خوشنویسان معاصر و قبل از آنها ابداع گردیدند. پس از آن نستعلیق پا به عرصه گذاشت كه عروس خطوط اسلامی و خط ایرانی نام گرفت كه از حركات كاملاً كروی و یا بیضی شكل تشكیل می گردد. امروزه بعضی از خطوط گذشته به جهت تنوع فراوان و یا عدم كاربرد و نپرداختن خوشنویسان در طی سالیان دراز به آنها منسوخ گردیده اند. البته هستند خوشنویسانی كه همچنان دست از تلاش برنداشته و موجب حفظ این میراث عظیم گردیده اند.
هر كدام از این خطوط در گذشته كاربرد خاص خود را داشته اند و حتی امروزه نیز از خطوطی كه مورد استفاده قرار می گیرد می توان به خط نسخ اشاره كرد كه برای نگارش آیات كلام الله مجید ( كه از امتیاز و ویژگی خوانا بودن و قابلیت قرار گرفتن صحیح اعراب برخوردار است) استفاده می گردد و یا از ثلث در تزئین اماكن متبركه بویژه مساجد بهره گرفته می شود.

نكته قابل ذكر این است كه هر كدام از این خطوط در گذشته كاربرد خاص خود را داشته اند و حتی امروزه نیز از خطوطی كه مورد استفاده قرار می گیرد می توان به خط نسخ اشاره كرد كه برای نگارش آیات كلام الله مجید ( كه از امتیاز و ویژگی خوانا بودن و قابلیت قرار گرفتن صحیح اعراب برخوردار است) استفاده می گردد و یا از ثلث در تزئین اماكن متبركه بویژه مساجد بهره گرفته می شود. البته لازم به یادآوری است كه پس از خط زیبای نستعلیق جهت تسریع در نگارش و تمایل بعضی از خوشنویسان به آزادتر نوشتن كلمات خط زیبای دیگری ابداع شد كه شكسته نستعلیق نام گرفت. این خط و خط نستعلیق معمولاً برای نگارش متون ادبی و عرفانی و نكات اخلاقی به كار برده می شود. تمایل بعضی از هنرمندان به آزادی عمل بیشتر و استفاده از رنگ و فرم های تازه تر ایشان را به سمت و سویی دیگر رهنمون ساخت كه رشته ای دیگر به نام نقاشیخط به وجود آمد.
هنرمندان این عرصه استفاده از تركیب خطوط با یكدیگر را با بهره گیری از قالب های جدید و فضاسازی در نظر داشته اند و با بهره جستن از خلاقیت خویش آثار بدیعی را ارائه نموده اند.
پرداختن به هنر نقاشیخط كه از دو هنر نقاشی و خط به صورت تركیبی استفاده می كند دارای وسعت كلام و تنوع بسیاری است كه در یك سخن مختصر نمی گنجد. گفتن در مورد آن نیازمند پرداختن به خط و نقاشی و مشخصه های هر كدام است. البته در مورد نقاشی بیشتر مشخصه رنگ و فضای نقاشی مد نظر است.
خوشنویسی هنر زیبانوشتن كلام است كه خوشنویس با توجه دادن بیشتر به مغز سخن و محتوای جمله یا موضوعی خاص و یا بخشی از آن و بزرگنمایی و فرم دادن به آن به انتقال پیام و حس و حال خود در قالب كلمات می پردازد و در نقاشیخط این كار با تركیب های رنگی و آمیخته به نقش و نگار صورت می گیرد كه گاهی در فضایی كاملاً هنری قرار گرفته و در بسیاری از اوقات هنرمندان از موضوعات خاص و مشهور استفاده كرده و با فرم دادن كلمات و ایجاد فضای هنری و زیبا موجبات جلب توجه و تفكر و تعمق بیننده را نسبت به آن موضوع برمی انگیزند.
از هنرمندان این عرصه می توان استاد زمان را نام برد كه دوره صفویه می زیسته و آثار زیبایی در این زمینه از خود به جا گذاشته است.
در دوران معاصر نیز می توان از مرحوم استاد رضا مافی یاد كرد كه آثار هنری بدیعی را از خود به یادگار گذاشته است؛ همچنین از استاد جلیل رسولی كه هم اكنون در زمینه نقاشیخط فعالیت دارد می توان نام برد كه آثاری بی نظیر و فاخر خلق كرده كه زینت بخش اماكن هنری و نمایشگاه های داخلی و خارجی بوده است.
ایشان با شناخت بالایی كه از خوشنویسی و خطوط معاصر داشته و با استفاده از رنگ و تركیب در چند دهه گذشته توانسته آثار زیبای بسیاری را ارائه و هنر این مرز و بوم را همواره در داخل و خارج از كشور معرفی كند.
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر خطاطی در بدو اسلام

خط عربی قبل از اسلام در شکل ابتدایی وجود داشته و نمونه ای از زبان سامی بوده است که از زبان آرامی به شیوه " نبطی" 1 توسعه یافته است و می توان در تعدادی از کتیبه های سنگی نمونه های اولیه آن را یافت. نوشته از راست به چپ پیش می رود ، نماده ها یا سمبل ها، گاهی بیش از یک دندانه ساده نیستند و همیشه به خط پایه وصل شده اند. تدوین و جمع آوری قران در زمان عثمان (256-236) انگیزه و جنبشی در جهت پیشرفت خط کتابت بوجود آورد. قران خودش سوره ای به نام "القلم" دارد که در آیات 4و5 آن از خداوند که استفاده از قلم را آموزش می دهد سخن می گوید، بنابراین احتمال دارد بخش هایی از قران بر روی مواد و وسایلی از قبیل استخوان نازک شترها، تکه سفال ها و احتمالا پاپیروس که در زمان پیامبر در دسترس بوده ، نوشته شده باشد. قران احتمالا تحت حاکمیت عثمان ، به صورت کتاب تهیه شد که به وسیله "قبطیان"2 مصر استفاده می شدو به مانند ورقه های صحافی شده از پوست در پوشش هایی از چوب و چرم قرار می گرفت. البته وجود هیچ قرانی به این قدمت شناخته نشده است، در واقع قدیمی ترین بازمانده های قران مکتوب احتمالا مربوط به سده ی دوم هجری برابر با سده ی هشتم میلادی است.
در سالهای نخستین حاکمیت اسلام شهرهای مکه، مدینه و بصره ، همگی از مراکز معروف خوشنویسی بودند، بنابراین کوفی تنها یکی از چهار گروه خطاطی بوده است. اما در نبود نسخه های خطی کافی برای تشخیص این خطوط به ناچار تمام سبک های گوشه دار این خطوط و منشعات آن را ، در تمایز متقابل با اکثریت سبک های خطوط منحنی که به صورت جداگانه نام گذاری می شند، تحت عنوان " خط کوفی" می شناسند.

خطوط اولیه دوره ی اسلامی ، در بناهای تاریخی "امویان"3 نشان داده شده اند. یک نمونه معروف کتیبه ی قرآنی قبه الصخره است که خط آن بسیار ساده و از جهتی با بالاروندهای عمودی است که در گوشه ی راست به خط زمینه وصل می شود، به دسته ای از خطوط که هم اکنون عموما تحت عنوان "خط کوفی" معروف هستند، متعلق است. در سالهای نخستین حاکمیت اسلام شهرهای مکه، مدینه و بصره ، همگی از مراکز معروف خوشنویسی بودند، بنابراین کوفی تنها یکی از چهار گروه خطاطی بوده است. اما در نبود نسخه های خطی کافی برای تشخیص این خطوط به ناچار تمام سبک های گوشه دار این خطوط و منشعات آن را ، در تمایز متقابل با اکثریت سبک های خطوط منحنی که به صورت جداگانه نام گذاری می شند، تحت عنوان " خط کوفی" می شناسند. در دوره ی صدر اسلام ، انتخاب خط کوفی یا خط منحنی اغلب از طریق مواد به کار رفته معین می گردید. خط کوفی به ویژه برای به کار بردن روی سنگ و موزائیک مناسب بود. خط منحنی به وسیله قلم نی یا قلم مو نوشته می شد و نقوش خطی درهم و نامنظم 4 روی دیوارهای قصرهای صحرایی از خطوط منحنی هستند. به هر حال با توجه به ویژگی های جاویدان و ماندگار خط کوفی، خط کوفی را به صورت ویژ] ، مناسب نسخه های قرآنی نمود.
قران موجود در کتابخانه ی بریتانیا ، کتابت یافته – به صورت تخمینی- در سده ی دوم هجری در حجاز، دارای نوعی خط کوفی با ویژگی خاص است، مایل (شیب دار) با خطوط عمودی طویل که شیب کمی به عقب دارند. این قران روی پوست گوساله کتابت یافته و دارای صفحاتی با قطع عمودی است. سایر قرانهای باقیمانده ، تا سده ی چهارم هجری، اغلب به صورت قطع افقی بوده و خط کوفی شان غالبا خطوط افقی کشیده داشته و با انم " مشق" معروف هستند. در صد سال اولیه اصلاحاتی چند ، برای کمک به درست خواندن قران انجام یافت، از آن جایی که از ویژگی خط عربی این است که مصوت های کوتاه را ارائه نمی دهد، طرحی برای نشان دادن این حروف مصوت با نقطه های قرمز یا زرد به وسیله " ابوالاسود دوئلی" ( وفات سال 688 میلادی) ابداع شد. شاگردان او " نصربن عاصم" 5 و " یحیی بن یأمور "6 به وسیله نقاط سیاه در بالا یا زیر خط زمینه، جداسازی حروفی که طرح کلی یا خطوط اصلی یکسانی داشتند را ایجاد کردند. اصلاحات بیشتر در مورد علائم حروف صامت یا بی صدا و یک سیستم علائم مصوت که نیازی به رنگی بودن نداشتند، در آخر سده ی دوم توسط " خلیل بن احمد الفراهیدی"7 معرفی شدند. به هر حال گزینش این سیستم ، از شکل خاصی پیروی نمی کرد.
در دوران امویان و عباسیان، شماری چند از خطوط منحنی به جهت نگارش متون غیر مذهبی توسعه یافتند. گسترش این خطوط تا سده ی سوم هجری ادامه یافت، اما با دوام ترین آن ها " خط نسخ تحریری ساده" بود، که امروزه در صنعت چاپ بکار می رود. در اوایل سده ی چهارم هجری، " ابن مقله" (وفات 329هـ.ق) وزیر، روشی برای ارزیابی تناسب خطوط ابداع کرد که بر مبنای نقطه چهارگوش به پهنای قلم بود که با الف ساده عمودی، اولین حرف و دایره ای به عمق الف، مشخص می گردید.8
در دوره ی صدر اسلام ، خوشنویسی نمودار عظمت قرآن و اغلب با تزیینات تذهیبی همراه بود که بیشتر از جنس طلا و عناصری به رنگ قرمز ، آّبی یا سبز بود. در تزیین سرلوحه کتاب و عناوین سوره ها، خط را با نقوش گیاهی و هندسی ترکیب می کنند. صفحاتی متعلق به یک قران در کتابخانه ی مسجد جامع " صنعا"9 منتشر شده که تاریخ آن به دوره ی امویان بر می گردد که به صورت کاملا استثنایی تمثالی را از مسجدی با طاق های بسیار ، نشان می دهد. به هر ترتیب هیچ گونه تصاویر غیر مذهبی از این دوران باقی نمانده است که با توجه به آن و قیاس با موارد مذهبی بتوان مشخص کرد که آیا میان هنر مذهبی و غیرمذهبی به لحاظ زیبایی شناسی و تکنیک تفاوت وجود داشته یا نه.
پی نوشت:
1- Nabatean-Alphabet : الفبای نبطی ، اصول کتابتی که از 150ق.م تا 150م در مملکت نبطی پطرا، در شبه جزیره عربستان به کار می رفت. نبطیان از اعراب قدیم بودند که در حد فاصل سوریه و عربستان از فرات تا دریای سرخ پراکنده بودند.
2- قبطیان نام مردمان بومی مصر است.
3- Umayyads/ Omayyads/ Umavides
4- Graffitiمخططات: نقوش خطی درهم ، نامنظم و کتیبه های مخدوش که بر سنگ ها و دیوارهای ویرانه های باستانی به صورت خراشیدگی باقی مانده است.
5- Nasr b. Asim
6- Yahya b. Yamur
7- Ahmad al-Frahidi
8- برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: یاسین حمید سفادی، خوشنویسی اسلامی، ترجمه: مهناز شایسته فر، تهران: انتشارات مطالعات هنر،1381.
9- sana





پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کاغذ و هنر خوشنویسی

تا آنجا که همین نگارش ساده و بی پیرایه با بوجود آمدن خط حرف صورت هنری به خود گرفت و ساده ترین نگارشهای اولیه اکنون بصورت میراثی گرانبها در تاریخ خط و خوشنویسی درآمده است.
اولین ملتى که در جهان موفق به اختراع کاغذ گردید چینى‌ها بودند، در سال 105 بعد از میلاد شخصى چینى بنام تاسى لون موفق به اختراع کاغذ شد و حدود سال 610 م. به ژاپن و در 751 م. به سمرقند راه یافت. در اواسط قرن دوم هجرى کاغذ از سمرقند به بلاد اسلامى رسد. مى‌گویند فضل ابن یحیى برمکى نخستین کسى بود که در بغداد کارخانه کاغذسازى دایر کرد. در قرن 4 هـ .ق. کاغذسازى در بغداد رواج تام داشت. ابن‌الندیم از شش نوع کاغذ که در زمان او معرف بود، نام مى‌برد و مى‌گوید کتاب را از کاغذ خراسانى مى‌ساختند. در خراسان مردم براى ساختن کاغذ از پنبه و مواد نباتى استفاده مى‌کردند. مهمترین کاغذهائى که توسط مسلمانان ساخته شد کاغذ سلیمانی، طلعی، نوحی، فرعونی،‌ جعفری، طاهری، مأمونی، منصورى و چینى و هانى بود.
حدود یک قرن تولید کاغذ به‌روش دستى بود و در سال 1799 میلادى و حدود 1214 هـ .ق. یک جوان فرانسوى بنام لوئى دوبرت ماشین کوچکى ساخت که کاغذ تهیه مى‌کرد.
به موجب نوشتهء گوستالوبون در کتاب تمدن اسلام و عرب اختراع کاغذ از پنبه و پارچه کهنه از ابتکار مسلمانان است.
آثار هنر مکتوب ایرانیان از اصیل ترین آثار هنر مکتوب مشرق زمین برای انسان امروز است که بزرگترین موزه های جهان نگهداری چنین آثاری را افتخار خود می دانند.
تحول کاغذ در هنر خوشنویسی

پس از بوجود آمدن صنعت چاپ و مدرن شدن، ابزار و ادوات کاغذ نیز به جبر زمان و نیاز بشر صورتی صنعتی به خود گرفت، که البته بسیاری از مشکلات بشر را دفع نمود. ولی متاسفانه در دایره هنر خوشنویسی و هنرهای وابسته (تذهیب، مینیاتور، نقوش سنتی و....) با جایگزین شدن کاغذ صنعتی به جای کاغذ دست ساز قدیم، کم کم خوشنویسی را از اواسط دوره قاجار تا به امروز از یکی از مهمترین ابزار و پایه های آفرینش آثار اصیل خوشنویسی دور کرد. شاید 10 سال از نوشتن یک قطعه بر روی کاغذ امروزی نمی گذرد که ما شاهد ریزش تدریجی کلمات از روی آن هستیم، که البته برخی نا آگاهانه این عیب را به ساخت مرکب نسبت می دهند، غافل از آنکه این ایراد بطور100% متوجه کاغذ می باشد.
برخی انواع کاغذهای گلاسه که بسیار مطبوع خوشنویسی هستند، تماما از پلاستیک و مواد شیمیایی تهیه می شوند. و هیچ ردی ازچوب و الیاف طبیعی درآنها نیست. براستی چرا آثارخوشنویسی کهن، حتی بیش ازهزارسال است که با وجود شرایط بد نگهداری درگذشته، کماکان سالم و زیبا در برابر دیدگان ما خودنمایی می کنند، ومعاصرین را به حیرت وا می دارند. از نظر علمی ثابت شده است که هرچه الیاف کاغذ به طبیعت نزدیکترباشند، و phآنها ازعدد7 کمتر دورشود (اسیدی یا قلیایی) این کاغذ کمتر در گذر زمان آسیب می بیند. کاغذهایی که درقدیم رایج بودند، بطور100% ازالیاف طبیعی تهیه می شدند، و چون بصورت خام قابلیت نوشتن نداشتند، با نشاسته، سفیده تخم مرغ و... آهارمی شدند. پس آهار برای کاغذ نوعی پوشش حفاظتی دربرابر هوای مملو از باکتری بوجود می آورد.
برخی انواع کاغذهای گلاسه که بسیار مطبوع خوشنویسی هستند، تماما از پلاستیک و مواد شیمیایی تهیه می شوند. و هیچ ردی ازچوب و الیاف طبیعی درآنها نیست. براستی چرا آثارخوشنویسی کهن، حتی بیش ازهزارسال است که با وجود شرایط بد نگهداری درگذشته، کماکان سالم و زیبا در برابر دیدگان ما خودنمایی می کنند، ومعاصرین را به حیرت وا می دارند. از نظر علمی ثابت شده است که هرچه الیاف کاغذ به طبیعت نزدیکترباشند، و phآنها ازعدد7 کمتر دورشود (اسیدی یا قلیایی) این کاغذ کمتر در گذر زمان آسیب می بیند.

مطلب مهمتر آن که چون آهارها عموما از جنس چسبهای طبیعی بودند، خود نیز ازسوی دیگر مرکب خوشنویسی را جذب میکردند. گویی که خوشنویس بر روی چسب نگاشته است! و این خود باعث دوام وعمر مضاعف اثر خوشنویسی بوده است. مطلب جالب توجه دیگر این است که اصولاً انواع مختلف آهار با کاغذهای صنعتی امروزی همخوانی زیادی ندارند. و این کاغذهای طبیعی دست سازهستند که با آهار شدن متریالی را بوجود می آورند که ضامن بقاء و سلامت یک قطعه خوشنویسی است.
آقای حسین نجفی با مطالعه و تحقیق بسیار بر روی نسخه های کهن کاغذسازی و آماده سازی کاغذ جهت خوشنویسی وهمچنین چندین سال آزمون و خطا و تجربه اندوزی بر روی کاغذهای دست ساز به نتیجه ای ذیقیمت و ارزشمند دست پیدا کرده که حاصل آن هم اکنون پیش روی شماست. درمرحله اول با جداسازی کاغذها (به دلیل دست سازبودن، بسیاری از آنها برای آهار و خوشنویسی مناسب نبوده یا به اصطلاح زیر قلم خوبی ندارند) کاغذهای مناسب ازنظر ضخامت و... انتخاب می شوند. ودر مرحله بعد با استفاده از رنگهای طبیعی اعم از حنا، روناس، پوست گردو، پوست انار، قرمزدانه، نیل، گل رنگ و ... که دوام آنها کاملا ثابت شده است، کاغذها رنگ میشوند. که این مهم خود تجربه ای سزاوار نیازمند است. پس با استفاده از نشاسته وسفیده تخم مرغ، بروش خاص، کاغذ اندود میگردد. و در هر دو مرحله با سنگ عقیق بر روی آن مهره کشیده میشود (1-نشاسته 2-سفیده تخم مرغ). در نهایت با ساعتها مهره کشیدن بر روی این آهار، کاغذ آماده میگردد. هر چه از تاریخ تولید این کاغذ بگذرد، خوشنویسی بر روی آن سهل تر و شیرین تر می شود (حداقل4ماه). لازم به توضیح است که کلیه مراحل رنگ کردن، آهار و مهره و آماده سازی این کاغذ بروش کاملا دستی و سنتی صورت میگیرد، وهیچگونه ساز و کار صنعتی و ماشینی در ساخت این محصول دخالتی ندارد.
کاغذ از زمان اختراع آن تا امروز قابل اعتمادترین وسیله انتقال اندیشه بشر بوده است و نقش مهمى در جمع‌آورى و ذخیرهء اطلاعات و دانش بشر دارد. از این‌رو با پیدایش مرکب و صنعت چاپ و مواد رنگى این اندیشه بشرى با ابزارى نوین در آمیخت. در تاریخ آمده است که انوشیروان شاه ساسانى نامه‌اى به پادشان هند نوشت که روى برگ درخت نوشته شده بود و مسعودى مورخ مشهور نیز به آن اشاره کرده است و ظاهراً از همان برگ‌هایى بوده که ابوریحان در کتاب تحقیق‌ ماللهند به آن اشاره نموده است.
از معروف‌ترین کاغذهاى سدهء 12 و 13 هـ . ق. کاغذهاى خان بالیغ، ختایی، سمرقندی، عادل‌شاهی، ترمه‌ای، کشمیرى و فرنگى بوده است.
امروزه کشورهاى سویس، آلمان و ژاپن در ساخت کاغذ مقدم بر کشورهاى دیگرند و انواع و اقسام کاغذهاى سفید و رنگى را تولید مى‌کنند.
در ادامه خالی از لطف نیست که تاریخچه تولید کاغذ در ایران را بصورت مختصر توضیح دهیم.
تاریخچهء ساخت کاغذ در ایران
آنچه از مدارک و مستندات تاریخى برمى‌آید، این است که صنعت کاغذسازى از قرن هفتم هجرى به بعد در ایران وجود داشته و گسترش یافته است.
از مشهورترین شهرهاى ایران که در کاغذسازى شهرت داشته خونا یا خونج است. که در زمان یاقوت به کاغذکنان معروف بوده است.
اولین کارخانهء کاغذسازى قبل از جنگ دوم جهانى تأسیس شد اما موفق نبود. حدود پنجاه و چند سال پیش کارخانهء دست دومى از خارج وارد شد و در کرج نصب گردید، اما تبدیل به مقواسازى شد. در سال 1326 هجرى شمسى شرکتى با سرمایه‌گذارى چند تن از جمله حسن‌على حکمت و دکتر صلح دوست و ژرژ عیسائیان تأسیس شد که خوراک آن کاغذهاى باطله ادارات و سازمان‌ها بود و منطقهء آن ورامین بود. اما بعد از ملى شدن صنعت نفت این تلاش ناموفق ماند.
در 1344 اولین کارخانه کاغذسازى در هفت تپه خوزستان ایجاد شد و در 1346 شرکت کاغذ پارس تأسیس شد.
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آغاز خط در جهان

انسان های نخستین حدود بیست و دو هزار سال پیش به ثبت تصاویر در دیوار غارهای مسکونی پرداختند که شاید بتوان گفت نخستین سند مکتوب در تاریخ تمدن بشری است.
از آن پس تقریبا هفده هزار سال طول کشید تا هنر خط و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، بوجود آید. باستان شناسان معتقدند که احتمالا انسانهای اولیه علامتهای مکتوب را به منظور حفظ حکایتهای خود و تاریخ نویسی ابتدایی به کار گرفته اند.
ده ها هزار سال است که طرح گونه ها، علامتها و اشکال به عنوان وسیله ای برای ارتباط پیامهای ساده بین انسانها به کار می رود. تاریخچه خط و الفبا فرایندی طولانی دارد و این فرایند به کندی و با پیچیده گی پیش رفته است. تا جایی که اسناد نشان می دهد، خط و نوشتار در "میان رودان" یا همان بین النهرین (MESOPOTAMIA)، سرزمین بین دو رودخانه دجله و فرات، آغاز شد. این سرزمین که از خلیج فارس تا بغداد امتداد دارد، در حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح به دو ناحیه سومر (SUMER) در جنوب و کلده (AKKAD) در شمال تقسیم می شد.
سومری ها و کلدانی ها در ناحیه جغرافیایی واحدی بطور هماهنگ زندگی می کردند، اما زبانهایشان تا حد زیادی با هم تفاوت داشت (تفاوتی مانند زبانهای آلمانی و ژاپنی) این دو جامعه متمدن در مجتمع های کوچک پیرامونهای شهرهای بزرگی مثل بابل (BABYLON) زیر حکومت فرمانروایان زندگی می کردند. اکثرا جمعیت بین النهرین را چوپانها و کشاورزان تشکیل می دادند. این سلسله مراتب در نخستین لوحه های دستی سومری که از مجتمع معبد بزرگ در اوروک (URUK) - به عنوان نخستین اسناد مکتوب معبد بزرگ - به چشم می خورد.
بدین صورت می توان نتیجه گرفت که نخستین علامتهای نوشتاری برای ضبط محاسبه های مربوط به کشاورزی به کار می رفته. لوحه های دیگری نیز در معبد لاگاش کشف شده که نشان از آن دارد که ساختار اجتماعی معبدیان شامل 18 نانوا، 31 آبجوساز، 7 برده و 1 آهنگر بوده است.
مدارک دیگر نشان می دهد که بین سومریها نه تنها استاندارد نقره رایج بوده بلکه پول نیز به اجاره داده می شده. و همچنین لوحه ها نشانگر این موضوع اند که در مدارس سومری، که در یک سوی آنها درس معلم و در سوی دیگر مشق محصل حک شده، می توان پی برد که خواندن و نوشتن به خط میخی را چگونه یاد می گرفتند.
تاریخچه خط و الفبا فرایندی طولانی دارد و این فرایند به کندی و با پیچیده گی پیش رفته است. تا جایی که اسناد نشان می دهد، خط و نوشتار در "میان رودان" یا همان بین النهرین (MESOPOTAMIA)، سرزمین بین دو رودخانه دجله و فرات، آغاز شد. این سرزمین که از خلیج فارس تا بغداد امتداد دارد، در حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح به دو ناحیه سومر (SUMER) در جنوب و کلده (AKKAD) در شمال تقسیم می شد.

نخستین کتیبه های این نوع خط (خط میخی)، که به عقیده کارشناسان نوعی یادداشت محسوب می شده، شامل طرح گونه هایی ساده جهت نشان دادن شکل اشیا است. بطوریکه در این خط، شکل اشیا نقاشی می شده. مثلا: سرگاو نشانه "گاو" بوده . این نوع خط را می توان، اولین نوع خط بشری نام برد.
آنطور که مشخص است، این انسانها به کنارهم گذاشتن این تصاویر قصد نوشتن مطلب و جمله ای کامل را داشتند، که به آن اصطلاحا "خط اندیشه نگار" می گویند. تا کنون بیش از 1500 نمونه از این نوع خط تصویری توسط باستان شناسان شناسایی شده است.
با گذشت زمان، خط تصویری دیگر برای نمایش اشیا به کار نمی رفت بلکه بر اساس مفهوم متن ، معانی گسترده تری پیدا کرد و تکامل جالبی در حدود 2900 سال قبل از میلاد حاصل شد. انحنای علامتهای تصویری اولیه از بین رفت. در مناطق باتلاقی و کرانه رودخانه های میانرودان، خاک رس و نی فراوان وجود داشت، در حالیکه رسم خطوط منحنی در گل رس خشک شده از لحاظ فنی دشوار بود، پس کتاب نویسان به علامتهای مستقیم روی آوردند.
کاتبان از لوحه های رسی استفاده می کردند و اشیا یا شکلهایی را که می خواستند به تصویر در آورند را با قلمهایی از نی (که یک سر آن را می تراشیدند) می کشیدند. سومریها این قلمها را (که نسلهای نخستین خودکار و خودنویسهای امروزی بشمار می رفتند) به شکل مثلث می تراشیدند. پس آنچه روی لوح رسی شکل می گرفت، شکل میخ بود و با ترکیب این علامت میخ مانند نوعی خط نوشتاری معروف به "خط میخی" پدیدار شد.
همانطور که اشاره شد خط به عنوان یک وسیله ارتباطی از اوائل پیدایش بشر بوجود آمد است. در ابتدا انسانها برای تبادل افکار و اندیشه ها از تصایر برای افاده معنی استفاده میکردند و سپس به مرور زمان تکامل یافت و به شکل مدرن تری در آمد که خط میخی یکی از آنهاست:
با اختراع نوشتن بود که بشر به کمک آن توانست تاریخ به یادگار بگذارد و دانسته های خود را محفوظ نگاه دارد و پیشرفت کند.
شش هزار سال قبل دهقانهای مصری که مکلف بودند سبدی چند از فراورده غله خود را به تحصیلدار مالیاتی تحویل دهند، تصویر زمخت سبد را بر دیوار کلبه خود می کندند و کنار آن به تعداد سبدهایی که داده بودند علامت می گذاشتند.
بله، نخستین طرز نوشتن بدین صورت بود، یعنی نوشتن با عکس (شکل نگاری)، این شکل از نوشتن مصور آنقدر بود که تقریبا همه اقوام ابتدایی از آن استفاده می کردند.
مدتها پیش عده ای از سرخ پوستان امریکایی با پنج زورق و به رهبری سردار قبیله خود شاه ماهیگیران ظرف سه روز از دریاچه سوپریور عبود کردند و به سلامت پای به خشکی گذاشتند و چون می خواستند یاد این رویداد مهم جاوید بماند، تصویر یادگاری آن را بر دیواره یک صخره ، نقش کردند.
در اینجا تصویری که از روی آن کشیده شد، نقل می شود، ساختن یک تصویر زمخت، مثل تصویر افرادی که در زورق نشسته اند آسان بود، اما ترسیم یک اندیشه یا تصور، یا گذران سه روز بنظر دشوار می نمود.
از این جهت بود که سرخ پوستان نشانه ای را که برای خورشید داشتند با نشانه آسمان یکی کردند تا، بدین ترتیب بر مدتی که خورشید قوس آسمان را می پیماید (مفهوم نگاری) دلالت کند؛ یعنی مدت یک روز، آن گاه سه عدد از این علامت مرکب که پهلوی هم قرار گیرد، مفید معنی سه روز خواهد بود.
نخستین کتیبه های این نوع خط (خط میخی)، که به عقیده کارشناسان نوعی یادداشت محسوب می شده، شامل طرح گونه هایی ساده جهت نشان دادن شکل اشیا است. بطوریکه در این خط، شکل اشیا نقاشی می شده. مثلا: سرگاو نشانه "گاو" بوده . این نوع خط را می توان، اولین نوع خط بشری نام برد.

البته آن شاه ماهیگیران می خواست مردم بدانند که او رهبر بی چون و چرای قوم خو بود و توانست آنان را به ساحل سلامت سوق دهد، او به صورت پرنده ای که بر زورق اول نقش شده نمودار گردید و نقش سنگ پشت، که نزد سرخ پوستان امریکایی علامت زمین است ، نشان می دهد که سالم به خشکی پیاده شدند.
این نوع نوشتن، نوشتن ساده و مصور است که در آن تصویرها و علامتها با هم ترکیب می شود و اشیاء و نام افراد و تصورات ساده از قبیل روز، به خشکی پیاده شدن و ... را بیان می کند.
بیشتر اقوام ابتدایی از این مرحله فراتر نرفتند اما در انواع جدید نوشتن، گو اینکه با نوشتن مصور آغاز یافت، برای نمایاندن شکل اشیاء، دیگر از تصویر یاری نگرفتند.
بلکه به جای آن از نشانه های قراردادی استفاده کردند و به کمک این نشانه ها، کلمات با اصوات را، که از آنها کلمه ساخته می شود، نمایش می دادند (صورتنگاشت).
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سیر تحول خط در ایران

خاستگاه و زمینه ایجاد خط در ایران باستان را نمی توان به یك دوره از زمان خاص منتسب كرد چرا كه آثاری كه مربوط به یك دوره خاصی باشد در دسترسی نیست. تاكنون هیچ گونه پژوهش و یا نوشته مستدلی بر گذشته این فن به طور اخص صورت نگرفته، اما از آثار باقی مانده در كتیبه های ایران باستان می توان چنین نتیجه گرفت كه نگارش و كتابت در آن دوره رواج داشته است.
از خطوط رایج در دوران قبل اسلام می توان به خطوط زیر اشاره کرد:
خط ایلامی
خط ایلامی، از 2900 سال پیش از میلاد به شکل‌های نیاایلامی، ایلامی باستان و میخی ایلامی دگرش یافت. خط میخی ایلامی، از 2500 پ.م. تا 331 میلادی به کار می‌رفته‌است. این خط از خط میخی اکدی بدست آمده‌است. خط میخی ایلامی از 130 نشانه ساخته شده‌است، که این تعداد بسیار کم‌تر از دیگر خطوط میخی است.
خط میخی هخامنشی (میخی پارسی باستان)
خط میخی هخامنشی به احتمال زیاد توسط داریوش بزرگ ایجاد شده‌است. این نوع خط میخی که متشکل از 36 علامت است، آخرین نوع خط میخی‌است که ابداع شده‌است (در سده‌ء ششم پیش از میلاد). این خط برای نوشتن کتیبه‌های هخامنشی به کار رفته‌است.
خط پهلوی
خط پهلوی نام یک دستهء کلی از خطوطی است که برای نوشتن زبان(های) فارسی میانه (شامل پهلوی اشکانی) به کار می‌رفته‌اند. تمام این خطها ریشه در خط آرامی دارند و مانند آرامی از راست به چپ نوشته می‌شده‌اند. خط رسمی دوران ساسانی، خط پهلوی بوده‌است. این خط از ویرایش خط پارتی ایجاد شده‌است.
پیدایش تاریخی هنر خطاطی بعد از اسلام نیز به درستی مشخص نیست. اما با تطبیق این هنر با معماری بعد از اسلام كه نقشی دوگانه را بازی می كند می توان به قدمت و پیوند ناگسستنی آن پی برد. با رؤیت بناهای به یاد مانده (دوره مغول) از جمله مسجد ها، كاخ ها، مقبره ها و اماكن مقدس كه با خطاطی های زیبایی متون مذهبی و احادیث نبوی و ائمه اطهار و علی الخصوص كلام الله سر در آنها تزئین شده می توان گفت هنر معماری ایرانی همیشه با خطاطی های زیبا تلفیق گشته است.

دین دبیره (خط اوستایی)
در دورهء ساسانیان الفبایی از الفبای زبوری و پهلوی اختراع شد و اوستا بدان نوشته شد. این الفبا را الفبای اوستایی و یا دین دبیره نامیده‌اند. این الفبا برای هر یک از آواهای اوستایی یک نشانه دارد. حرفها (یا نویسه ها)ی الفبایی جدا از هم نوشته می‌شوند و در هر جای کلمه که بیایند یک صورت دارند. خط اوستایی در سده سوم میلادی برای نوشتن اوستا ابداع شد. این خط که از خط پهلوی برگرفته شده از آن کامل‌تر و دارای 42 حرف است که از راست به چپ نوشته می‌شود.
به طور كلی باید گفت كه این هنر یعنی خطاطی و خوشنویسی به شكل امروزی در دوره قبل از اسلام رونق نداشته است.
پیدایش تاریخی هنر خطاطی بعد از اسلام نیز به درستی مشخص نیست. اما با تطبیق این هنر با معماری بعد از اسلام كه نقشی دوگانه را بازی می كند می توان به قدمت و پیوند ناگسستنی آن پی برد. با رؤیت بناهای به یاد مانده (دوره مغول) از جمله مسجد ها، كاخ ها، مقبره ها و اماكن مقدس كه با خطاطی های زیبایی متون مذهبی و احادیث نبوی و ائمه اطهار و علی الخصوص كلام الله سر در آنها تزئین شده می توان گفت هنر معماری ایرانی همیشه با خطاطی های زیبا تلفیق گشته است.
حمله چنگیز مغول با تخریب آثار و بناهای مهم و مقدس آغاز شد ولی با تأسیس اولین حكومت مغول نوسازی مجدداً رواج پیدا كرد. اما آنچه كه نه تنها از خرابی ها و نابودی چنگیز مغول آسیب ندید بلكه با قدرت فراوان به حیات خود ادامه داد و همچنان بر فاتحان سركش تسلط یافت ایمان قلبی مردم ایران به دین اسلام بود، همین فرهنگ عظیم اسلام، «غازان» نوه «هلاكوخان» پسر چنگیز را به زانو درآورد. او در برابر عظمت اسلام خاضعانه سر تعظیم فرود آورد و دین اسلام را به عنوان مذهب رسمی در سرتاسر قلمروش معرفی كرد.
در دوره ایلخانی این هنر غنی تر و پربارتر می شود (قرآن نفیسی به خط ریحانی به فرمان اولجایتو با خط و تذهیب عبدالله بن محمد همدانی باقی مانده است).در زمان حكومت تیموریان كه جانشین ایلخانیان شدند در سالهای آخر حكومتشان بعد از اینكه تیمور به دین اسلام مشرف شد همواره هنرهای اسلامی را حامی و مشوق بود به همین منظور تمام هنرمندان ممالكی را كه فتح می كرد در مركز حكومتش گرد می آورد، او در بین هنرهای اسلامی به خوشنویسی علاقه خاصی داشت، تا جایی كه وی بانی سبك جدیدی در هنر تذهیب و خوشنویسی شد، این سبك به تیموری مشهور است. بعد از تیموریان، صفویان پا به عرصه حكومت گذاشتند، حكومت شاه اسماعیل صفوی موجب ظهور سبك جدیدی از هنر خوشنویسی و تذهیب شد كه نه تنها در داخل قلمرو خود بلكه در قلمرو سرزمین رقیب قدیمی اش عثمانی نیز تحولاتی شگرفی ایجاد كرد.
خط تعلیق در زمان شاه اسماعیل صفوی و شاه طهماسب نظام مند شد و در آن دوره با افزودن برخی نشانه های الفبای فارسی تكمیل گشت و به عنوان خط بومی توسعه یافت، گویند خط تعلیق را فردی به نام تاج سلطانی خطاط اصفهانی برای اولین بار ابداع كرد و عبدالحی خوشنویس از استرآباد در پیشرفت آن نقش بسزایی را ایفا نمود. مسلماً حمایت ها و تشویق های شاه اسماعیل و شاه طهماسب به نوبه های خود در پیشرفت آن بی تأثیر نبوده، بعدها همین خط باعث ظهور خط درخشان دیگری به نام نستعلیق شد. با ظهور این خط شیوه بومی خطاطی در ایران نیز ترك شد و چنان محبوبیتی در میان مسلمانان ایجاد كرد كه در ظرافت و وزین نمودن هرچه بیشتر آن نهایت سعی و كوشش خود را می نمودند. به طور یقین این خط در قرن پانزدهم به عنوان خط ملی به هویت خود ادامه داد. واضع این خط میرعلی سلطانی تبریزی است كه فردی متدین و مذهبی بود، او با توسل به امیر المؤمنین دعا كرد كه در خط صاحب سبك جدیدی شود. در رویا امیر المؤمنین را دید كه به او امر می كند در مورد احوال پرنده غره قره (سینه سیاه) مطالعه نماید.او با الهام از شیوه پرواز و بالهای پرنده مزبور و پیوند آن با اشكال هندسی موفق به ابداع خطی جدید و زیبا به نام نستعلیق شد. این خط در میان مسلمانان دیگر ممالك نیز رایج گشت. بعدها توسط گروهی از خوشنویسان برتر ایرانی از جمله عبدالرحمان خوارزمی و دو پسرش عبدالرحمن انیسی و عبدالكریم پادشاه به ترتیب كه از اساتید اولیه و پیشگامان این فن محسوب می شوند محفوظ شد.
حكومت شاه اسماعیل صفوی موجب ظهور سبك جدیدی از هنر خوشنویسی و تذهیب شد كه نه تنها در داخل قلمرو خود بلكه در قلمرو سرزمین رقیب قدیمی اش عثمانی نیز تحولاتی شگرفی ایجاد كرد.

در عصر طلایی خط نستعلیق، یعنی دوره شاه عباس، اساتید بسیاری در زمینه خوشنویسی پرورش یافتند كه هر كدام صاحب سبك ها و مكتب های خاص خطاطی بودند. در آن دوره هر سبك خاصی برای موضوعی خاص به كار برده می شد. مثلاً قرآن، دیوان ها، اسناد رسمی هر یك دارای سبك متناسبی بودند، مشهورترین آن اساتید قاسم شادی، اویس اردبیلی، كمال الدین هراتی، قیاس الدین اصفهانی و آخرین آن عماد الدین حسینی بود.
بعدها خط نستعلیق زمینه ابداع خط های دیگری از قبیل غبار شد. این نوع خط برای ارتباطات سری یا پیام های درباری یا رضایت نامه ها و توبیخ نامه های دولتی به كار می رفت. گاهی آنقدر ریز و درهم نوشته می شد كه بدون ذره بین امكان خواندن آنها میسر نبود، یكی دیگر از خطوط رایج و مرسوم در بین نویسندگان و منشیان زمان، خط شكسته نستعلیق بود، به طوری كه یك چهارم كتاب های منظوم (شعر) در عصر صفوی با آن خط كتابت می شد. بعضی از آثار باقی مانده از اساتید هنر خوشنویسی كه هر یك دارای ارزش هنری و معنوی خاصی هستند با خط زیبای شكسته نستعلیق كتابت شده اند.
البته تنوع و تفنن و ابداعات خطی تنها به یك دوره خاصی اطلاق نمی شود، بلكه هنرنمایی های خوشنویسان ایران متناوباً از قرنی به قرن دیگر تكمیل می گشت، تا به سبك و فرم امروزی درآمد. در حال حاضر خوشنویسان با حفظ سنت اساتید و بالذتی زاید الوصف به نوشتن و تركیب و تلفیق حروف مبادرت می ورزند تا بهترین اثر را از لحاظ كیفیت باقی گذارند. آنان با دنیای خطوط انس و الفت گرفته، با صف آرایی حروف بزرگ و كوچك طرح و اثری زیبا پدید می آورند كه برخاسته از عواطف و احساسات هنریشان می باشد، در آثار هنری آنان رابطه عمیقی بین كلمات و طبیعت دیده می شود، مخصوصاً وقتی كه نقش آفرینی های آنان در كاغذهای ابر و باد به نمایش گذاشته شود و با تذهیب استادكاران زبردست تزئین شده باشد. ناگفته نماند اساتید خوشنویس تنها به خوشنویسی مطلق اكتفا نمی كنند، بلكه همواره سعی می كنند یك اثر هنری از خود ابداع كنند، البته ارائه یك اثر نو و بدیع كار آسانی نیست و در این راه ریاضت های فراوانی باید متحمل شوند تا بتوانند یك خلاقیت زیبا را از خود به جای گذارند كه مسلماً ذی قیمت خواهد بود. در بین این اساتید می توان به استاد سید حسن میرخانی، استاد حسین میرخانی، استاد زنجانی، استاد علی اكبر كاوه، استاد غلامعلی اجلی، استاد صداقت جباری، استاد اسرافیل شیرچی، استاد محمد حیدری و استاد مصطفی مهدی زاده اشاره كرد.
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 07-08-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

استاد خط، میرعماد


تولد میرعماد در سال 961 در قزوین و مرگش در 1024 بوده است. او از خاندان بزرگ سیفی قزوین بود که نامش را به روایتی «محمد» گذاشتند که بعدها به «عمادالملک» و «میرعماد» شهرت یافت. جد او از کاتبان و کتابداران دوره صفوی در قزوین بوده است.
میرعماد در کودکی، در قزوین اصول خوشنویسی را نزد استادانی مانند عیسی رنگ کار و مالک دیلمی آموخت و در جوانی برای آموختن بیشتر به تبریز رفت و از تعالیم استاد برجسته آن زمان ملامحمد حسین تبریزی استفاده کرد.
میرعماد از روی آثار استادان نامدار دیگری مانند بابا شاه اصفهانی، سلطانعلی مشهدی و میر علی هروی مشق می کرد تا اینکه او در میان خوشنویسان شش قرن قبل تا زمان خود سرآمد همه شد.
میرعماد از تبریز به عثمانی و سپس حجاز رفت و بعد به ایران بازگشت. مدتی در خراسان و هرات به عنوان کاتب کتابخانه فرهاد خان قرامانلو، از امرای لشکریان شاه عباس، مشغول به کار بود. پس از کشته شدن فرهاد خان به قزوین و سپس در 1008 قمری به اصفهان رفت.
شاه عباس دوازده سال بود که به پادشاهی رسیده بود و سلسله صفویه در اوج قرار داشت. به همین دلیل، هنرمندان به اصفهان می‌ رفتند تا تحت حمایت شاه عباس قرار بگیرند. میرعماد یادداشتی به نستعلیق در مدح شاه نوشت و برایش فرستاد. شاه یادداشت را پسندید و او را به دربار دعوت کرد.
میرعماد با توجه به ‌اسامی شهرهایی که در کتابهایش به آنها اشاره کرده است به ‏حلب، دمشق، عثمانی و حجاز مسافرت کرده و احتمالا توفیق زیارت مکه مکرمه را نیز یافته است. او در ایران به اصفهان، قزوین، سمنان، دامغان، طبرستان و خراسان سفر کرده است‏. میرعماد شانزده سال در اصفهان زندگی کرد و شاگردان فراوانی را تربیت کرد و آثار هنری بسیاری خلق کرد.
میرعماد از مقربان شاه عباس بود و همین مسئله موجب شد دیگران به او حسادت کنند. از جمله علیرضا عباسی نزد شاه از او بدگویی و او را سنی مذهب معرفی می کرد.
خشم شاه عباس به تدریج اوج گرفت و سرانجام به مقصود بیک قزوینی، رئیس ایل شاهسون قزوین دستور داد که همراه اراذل و اوباش بر سر او بریزند. شب هنگام، زمانی که میرعماد به حمام می‌رفت آنها به وی حمله کردند و او را کشتند.
خط میرعماد در زمان حیاتش نه تنها در ایران و دربار صفوی بلکه در دربار گورکانیان هند و پادشاهان عثمانی هم قدر و منزلت ویژه ای داشت. گفته اند که خط او را در زمان حیاتش با طلا معاوضه می‌کردند. او در هنگام مرگ از متمول ترین مردان ایران بوده چنانچه خانه‌اش را وزیر وقت نتوانست بخرد.

گفته می شود به دلیل اینکه میرعماد مغضوب شاه بود تا چند روز کسی جرئت نداشت جنازه اش را به خاک بسپارد. تا اینکه سرانجام ابوتراب خطاط اصفهانی از شاگردانش، او را به خاک سپرد. البته پس از به قتل رسیدن میرعماد، شاه عباس پشیمان شد.
مرگ میر عماد در سال 1024 در سن شصت و سه سالگی او رخ داد و مزار او اکنون در اصفهان است.
از میرعماد پسری بنام میرزا ابراهیم و دختری بنام گوهرشاد باقیماند که هر دو از خوشنویسان چیره دست بودند و پس از مرگ میرعماد همراه بسیاری از خوشنویسان از جمله عبدالرشید دیلمی خواهرزاده و شاگرد میرعماد ایران را ترک کردند و به هندوستان رفتند.
خط میرعماد در زمان حیاتش نه تنها در ایران و دربار صفوی بلکه در دربار گورکانیان هند و پادشاهان عثمانی هم قدر و منزلت ویژه ای داشت. گفته اند که خط او را در زمان حیاتش با طلا معاوضه می‌کردند. او در هنگام مرگ از متمول ترین مردان ایران بوده چنانچه خانه‌اش را وزیر وقت نتوانست بخرد.
میر عماد صدها شاگرد نام آور تربیت کرد که نام و هنرشان در تاریخ فرهنگ و هنر ایران می درخشد. علاوه بر خوشنویسان ایرانی مقلدان خط میرعماد در میان خوشنویسان عثمانی و هند بسیار بوده ‌اند.
میرعماد با پالایش و اصلاح خطوط گذشتگان و زدودن پیرایه ها و ناخالصی‌ها از خط نستعلیق و نزدیک کردن نسبت‌های اجزای حروف و کلمات، به بالاترین درجه زیبایی شناسی یعنی نسبت طلایی رسید و قدمی اساسی در اعتلای هنر نستعلیق برداشت. میرعماد ذوق شعر نیز داشته و اشعاری را به او منسوب می کنند..
از میر عماد آثار خطی فراوانی به صورت مرقع یا «قطعات متفرقه» به جای مانده است که در موزه‌های معتبر ایران و جهان و مجموعه‌های شخصی چشم ها را به خود خیره می کند. برخی از آثار او اکنون به موزه خوشنویسی قزوین واقع در کاخ چهلستون منتقل شده‌ اند.
اخیرا توسط هنردوستان ایتالیایی و آمریکایی مجموعه ارزشمندی از آثار میرعماد چاپ شده است و به همت موزه متروپولیتن نیویورک در دسترس دوستداران خط نستعلیق ایرانی قرار گرفته است.
آثار میرعماد در «مرقع ‏سن‌پطرزبورگ» یعنی همان مرقع میرزا مهدی خان منشی نادرشاه، که احتمالا در سالهای انقلاب ‏مشروطیت کتابخانه سلطنتی ایران آن را به روسها فروخته است، به چشم می خورد. این مرقع اخیرا به طور کامل چاپ شده و صفحاتی از آن به نام «کرشمه ساقی» در ایران انتشار یافته‌است. رساله بابا شاه اصفهانی نیز به خط اوست.
میرعماد شاگردان زیادی تربیت کرد. ازجمله معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به این افراد اشاره کرد:
نورالدین محمد لاهیجی (نورا)، عبدالرشید دیلمی (رشیدا)، میرابراهیم (فرزند میرعماد)، گوهرشاد (دختر میرعماد)،عبدالجباراصفهانی،محمد الح خاتون‌آبادی، جمالا(حاجی جمال بن ملک محمد شیرازی)، نورای اصفهانی، محراب بیک، میرساوجی،میریحیی اصفهانی، علاالدین سبزواری، درویش عبدی بخارائی، میرمحمدمقیم تبریزی، میرزاتقی مستوفی الممالک، ابوتراب اصفهانی (ترابا)، محمدصالح اصفهانی و ...
علاوه بر این اغلب خوشنویسان پس از میرعماد تا امروز، که از روی آثار بجا مانده از او مشق کرده‌اند و به ‌نوعی شاگرد او محسوب می‌شوند.
میرعماد توانست چنان پایه خط نستعلیق را مستحكم نماید كه تمام صاحب نظران خطوط اسلامی آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیدند. او بیشترین تاثیر را در تکامل خط نستعلیق گذاشته است. زندگی او در تذكره‌ها و رسالات و متون مختلف آمده، اما گوشه‌هایی از زندگی او همچنان ناشناخته مانده است.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:01 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها