|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| ادبیات طنز در این تالار متون طنز مناسب و بحث در مورد طنز قرار دارند |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
|
|
#1
09-04-2009
|
||||
|
||||
اس ام اس های جالب و ریزه میزه
 اتل متل توتوله حال گلم چه جوره، این رو دادم یادم کن، پیام بزن شادم کن 
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری 
|
|
#2
09-04-2009
|
||||
|
||||
 بادکنک دلتنگیام پر شده از هوای تو، اگه نیای میترکه خونش میفته پای تو...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#3
09-04-2009
|
||||
|
||||
 از وقتی رفتی چراغ خونمون خاموشه .... بی معرفت چرا کنتور رو با خودت بردی؟...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#4
09-05-2009
|
||||
|
||||
زندگی را از نخست برای من بد ترجمه کرده اند ، زندگی را یکی مرگ تدریجی نام نهاد ، یکی بدبختی مطلق معنی کرد ، یکی درد درمان ناپذیرش خواند ، و سرانجام یکی رسید و گفت : زندگی به تنهایی ناقص است تا عشق نباشد ، زندگی تفسیر نمی شود . نام خفت دهندگان را نمی خواستم و خفت کشندگان را ، می خواستم نام تو را بدانم ، و تنها نامی که می خواستم و ندانستم  کسی که باورت داره ، همیشه یک قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره زندگی وقتی قشنگه که در کتاب قانون آن اصل معرفت ماده محبت و تبصره عشق نوشته شده باشه . در زندگی مشو مدیون احساس کسی ، تا نباشد رایگان عمرت گروگان کسی ، زندگی دفتری از خاطره هاست ، یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ، یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسر سختی هاست ، چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ، ما همه همسفریم آرزو میکنم بعد خواهت سالی با 7 سینه سل, سرطان, سرخک, سیه سرفه, سردرد, سرگیجه, و سرسام همراه داشته باشند!!! سلام. هوا داره سرد می شه... مواظب باش کسی ازسردی هوا به گرمی قلبت پناه نبره. یه روز سرد وقتی دنبال جایی برای قایم شدن می گشتم نتوانستم جایی گرمتر از قلبت پیدا کنم... فراموشم نکن بیرون خیلی سرده. یه نصیحت: مواظب خودت باش. یه خواهش:هیچ وقت عوض نشو. یه آرزو: فراموشم نکن. یه دروغ: دیگه دوستت ندارم. یه حقیقت: دلم برات تنگ شد سلامی به گرمی آش رشته، که روش با پیازداغ نوشته: "دوست دارم فرشته" اگه کسی برات می میره، اونقدر مرام داشته باش که یه شاخه گل سرخ ببری سر مزارش.
__________________
 ♥SheidA♥ تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟! نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید !! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!
|
|
#5
09-06-2009
|
||||
|
||||
|
دل بستن مثل یه قصه ست با یکی بود شروع میشه با یکی نبود تموم میشه. امروز زدم بهترین ساعتمو شکستم! چون لحظه های بی تو بودن رو به رخم میکشید. 
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#6
09-06-2009
|
|||
|
|||
|
يعني كي ميتونه باشه اين موقع شب
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ......  ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#7
09-06-2009
|
||||
|
||||
|
به جای ریختن آب پشت سر مسافر انداختن تف هم کفایت میکند... ستاد اصلاح الگوی مصرف. قبض موبایل شما به مدت 4 ماه پرداخت خواهد شد.... (سازمان حمایت از دوستان با مرام.)  پیام زدم ازت خداحافظی کنم.اگه بدی،خوبی یا چیزی ازم دیدی حلالمون کن،آخه فردا میرم کره ماه تا واسه همیشه دورت بگردم. دوست دارم تو را نظاره کنم،زیر پایت را پر از ستاره کنم،پرسند نازنینت کیست؟!دوست دارم تورا اشاره کنم. 
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#8
09-07-2009
|
||||
|
||||
|
دم هر چی رفیقه گرم، کمرهرچی نارفیقه خم، روی هرچی بی مرامه کم، برای دشمنات آرزوی زلزله بم، زیر چشم دشمنات همیشه نم، انشاالله نبینی غم.  اگه خسته ای به من تکیه کن،اگه تنهایی بیا پیشم،اگه بی پناهی پناهتم،اگه پول میخوای مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد.... روز به خورشید مینازد، شب به ماه،....ما به دسته گلی مثل شما...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#9
09-07-2009
|
||||
|
||||
|
زندگی گرمی دل های به هم پیوسته است، تا در آن دوست باشد همه در پرسیدند،بهشت را خواهی یا دوست؟ گفتم جهنم است بهشت بی دوست...ها بسته ست.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#10
09-09-2009
|
||||
|
||||
|
اگه هر کی تونست اسمتو با یخ رو خورشید بنویسه بدون بیشتر از من دوست داره...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری ویرایش توسط رزیتا : 09-09-2009 در ساعت 11:59 AM
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت ترکیبی
|
|
اکنون ساعت 03:50 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.