مقدمه
عواملی وجود دارند که ممکن است در آینده باعث نابودی و یا تغییر در شرایط اقلیمی و از بین رفتن حیات در
کره زمین شوند. بعضی از این عوامل که زائیده دست بشر است تا گذشتههای خیلی نزدیک اهمیت چندانی نداشت ولی امروزه نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد ، مثلا قطعه درختان جنگلی و افزایش
دیاکسید کربن اتمسفر و سوراخ شدن
لایه ازن. عوامل دیگری نیز وجود دارند که آدمی نمیتواند آنها را کنترل کند و این عوامل طبیعی ممکن است که در آینده باعث نابودی کره زمین شوند. در این مقاله سعی میشود تا حدودی به شرح این عوامل بپردازد.
شکار بی رویه حیوانات ممکن است که باعث نابودی آنها شود مثلا شکار ماموتها توسط انسان با از بین رفتن نسل این حیوان شده است و امروزه فقط اجساد باقیمانده این جانور عظیم الجثه را در میان یخهای سیبری میتوان پیدا کرد. از میان دیگر قربانیها به پرنده قطبی اوک (Auk) باید اشاره کرد که طی 150 سال اخیر شکار گردیده و کلا نابود شده است و روند شکار پارهای جانوران دیگر نیز بسیار خطرناک و هشدار دهنده است. قطعه درختان جنگلی ، پاکسازی بیشه را رها و گسترش کشتزارها و توسعه روز افزون شهرها را نیز باید از جمله عوامل دانش و گریزاندن جانوران از دادگاه خویش به شمار آورد.
آلودگی محیط زیست
مساله آلودگی محیط نیز بسیار جدی و سه طور فزآیندهای خطرناک و هشدار دهنده است. مقدار دیاکسید کربن موجود در جو زمین هماهنگ با پیشرفت صنایع به شدت رو به فزونی است و ارائه آن زیانهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. بیشتر افزایش دیاکسید کربن در جو ناهید موجب گردیده تا دمای سطحی سیاره مزبور به حدود 540 درجه سانتی گراد بالا رود و ان را به جهنمی سوزان مبدل سازد. پارههای فعالیتهای صنعتی نوین موجب میگردد که میزان دیاکسید کربن کره مسکونی ما نیز فزونی یابد و دگرگونی خطرناکی را در اقلیم زمین باعث گردد. کشور آمریکا بزرگترین کشور آلوده کننده زمین میباشد که به تنهایی در حدود 40 در صد از دیاکسید کربنی که وارد جو زمین میشود را تولید میکند.
جنگ اتمی
تهدید کنندهترین خطرات ، احتمال وقوع جنگ جهانی و کاربرد سلاحهای اتمی است. تاثیر جنگ افزارهای اتمی و عدم کنترل صحیح
مواد رادیواکتیو نه تنها به نابودی انسان و دیگر موجودات کنونی زمین میانجامد بلکه امکان تجدید حیات از سیاره خاکی را نیز برای همیشه از بین خواهد برد.
تاثیر خورشید
به جز موارد قبلی که زائیده دست انسان است، رویدادهای دیگری نیز وجود دارد که از توان کنترل آدمی به دور است. حیات زمین کاملا به
خورشید وابسته است و هر گونه تغییری درباره آن ولو خیلی ناچیز هم که باشد به ضایعات مرگباری مبدل میگردد و اثرات ، مطلوبی به جای میگذارد. آب و هوای زمین طی
عصر یخبندان کوچک یعنی حدود قرن هفدهم میلادی بطور کاملا محسوس سردتر از امروزه بوده است. بین سالهای 1850 تا 1940 دوره نسبتا گرمی جایگزین آن گردید، اما این که دوره سرد احتمالا یخبندان بعدی کی آغاز خواهد شد، معلوم نیست و هیچگونه شواهدی دال بر این که شرایط معتدل کنونی تا چه زمان به درازا خواهد کشید در دست نداریم.
گذشتهها نشان داده که دورههای میان دو یخبندان گاه به بیش از ده هزار سال به درازا کشیده است ولی در هر صورت مسلم این است که دوره یخبندان دیگری در پیش خواهیم داشت. بدون تردید انسان با اتکا به نیروی تفکر و اندیشه که از ویژگیهای او به شمار میآید از این مهلکه جان سالم به در خواهد برد، ولی در عین حال باید گفت که این مبارزه به قیمت کاهش جمعیت جهان تمام خواهد شد.
برخورد سنگهای آسمانی
خطر ناشی از برخورد
سنگهای آسمانی با زمین را نیز نباید از قطر دور داشت گرچه تصادف سنگهای آسمانی به نابودی زمین نخواهد انجامید ، اما دگرگونیهایی را در شرایط اقلیمی زمین موجب خواهد شد، سرنوشت دایناسورها میتواند گواهی بر این ادعا باشد. گفته میشود که دایناسورها در اثر برخورد سنگ آسمانی بسیار عظیمی منقرض شدهاند. سنگهای آسمانی که به زمین برخورد میکنند در بدو
پیدایش زمین بسیار زیاد بوده است و رفته رفته از تعداد آنها و نیز اندازه آنها کاسته شده است. همچنین این سنگها وقتی به جو زمین برخورد میکنند در اثر اصطکاک سوخته میشوند و اندازه آنها بسیار کوچک میشود و حتی ممکن است به صورت گرد و غبار در آیند و به زمین نرسند.
واژگونی قطبهای مغناطیسی زمین
واژگونی قطبهای مغناطیسی زمین نیز ضایعه ساز خطرناکی به شمار میآید. این دگرگونی در زمانی آغاز خواهد شد که اثرات فعلی میدان مغناطیسی زمین متوقف شود در خاصیت
مگنتوسفر (Magnetosphere) که نقش سیر محافظ زمین را به عهده دارد زایل شود و راه را بر روی
پرتوهای کیهانی بگشاید و صحنه حیات بخش زمین را میدان تاخت و تاز اشعه مرگبار کیهانی قرار دهد. دانشمندان اثبات کردهاند که هسته داخلی زمین که جامد است در حال بزرگ شدن است یعنی به اندازه آن افزوده میشود و از اندازه هسته خارجی مایع کاسته میشود. در اثر بزرگ شدن هسته جامد زمانی میرسد که دیگر هسته مایعی وجود نخواهد داشت و در این هنگام مغناطیس زمین بکلی از بین خواهد رفت. زیرا همانگونه که میدانیم هسته خارجی و داخلی به عنوان یک دینام عمل میکنند و باعث ایجاد
میدان مغناطیسی زمین میشوند.
وقتی که خورشید بمیرد ...
در قانون طبیعت عمر ابدی مفهومی ندارد و طبیعتا برای خورشید هم استثنا قائل نخواهد شد.
هیدروژن کره گرم و حیاتبخش خورشید نیز سرانجام روزی به پایان خواهد رسید و دگرگونیهایی در ساختار آن پدید خواهد آمد. توده مرکزی آن جمع و گداخته میگردد و تودههای سطحی باد کرده و متورم و سرد میشود و خورشید ما را به
ستاره سرخ عظیمی مبدل میسازد.
این فعل انفعالات بازده حرارتی خورشید را برای مدتی لااقل صد بار بیشتر از بازده حرارتی امروزی بالا خواهد برد و حتی اگر کره زمین جان سالم به در برد، خصیصه حیاتی آن برای ابد از میان خواهد رفت. طی این تحولات اقیانوسها به جوش آمده و آب آنها
تبخیر خواهد شد. جو آن که نسبت به وضع فعلی به شدت دگرگون گردیده است پراکنده میگردد و دنیای پرتلاش و امیدوار کننده انسان را به دیار خاموشان مبدل میسازد.
پایان عمر زمین چه زمانی است؟
خوشبختی در آن است که این رویدادها حداقل زودتر از 4000 میلیون سال دیگر و شاید هم بیشتر به وقوع نخواهد پیوست. گفتن این که حیات ذی شعور انسانی تا ادوار بعدی همچنان باقی خواهد ماند، جرات میخواهد. نیروی تفکر و اندیشه انسانی که تاکنون از ویژگیهای آدمی محسوب میگردد، شاید مسائل بسیاری را پاسخگو باشد اما این که آیا جوابگوی رویدادهای غیر قابل پیش بینی نیز خواهد بود یا نه ، خود مسالهای است. ولی در هر حال انسان بایستی به اتکا نیروی خود از هیچ تلاشی برای ادامه حیات و بقای خویش فرو گذار نباشد و از تباه سازی
محیط زیست خود سخت بپرهیزد.