بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران

سینمای ایران در این بخش به سینما تلویزیون و تئاتر ایران و اخبار مربوط به آن میپردازیم

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض زندگينامه: مسعود كيميايي

زندگينامه: مسعود كيميايي


چهره‌ها- همشهري آنلاتين:
مسعود كيميايي در سال ۱۳۲۲ در یکی از محلات جنوب تهران به دنيا آمد.
او تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد ولی شوق و علاقه به سینما باعث شد به جای تحصیل در دانشگاه کار خود را به صورت عملی در نزد بزرگان سینما آغاز کند.

وي فعالیت خود را در سینما با دستیاری مرحوم ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز کرد و با این فیلم او با محیط حرفه‌ای سینما آَشنا شد.
مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۷ اولین فیلمش؛ بیگانه بیا را کارگردانی کرد و با همین فیلم مخاطبان خاص خود را پیدا کرد.
وي در سال ۱۳۴۸ فیلم بعدی خود قیصر را ساخت؛ فیلمی که سینمای آن سال‌ها را تحت تاثیر قرارداد و آن را آغازگر موج نوی سینمای آن سال‌ها می‌دانند. موجی که به همراه خود استعدادهای نهانی مانند داریوش مهرجویی را کشف کرد.
وي در سال ۱۳۵۰ داش آکل را کارگردانی کرد و در سال ۱۳۵۴ گوزن‌ها را خلق کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامي و در سال ۱۳۶۱ فیلم خط قرمز را با بازی سعید راد کارگردانی کرد. او در دهه 60 فیلم‌های تیغ و ابریشم، سرب، دندان مار و گروهبان را کارگردانی کرد. در سال ۷۳و ۷۴ فیلم‌های تجارت و ضیافت را کارگردانی کرد و بازیگران جوانی را با این دو فیلم به سینمای ایران معرفی کرد.
برخي از آثار مسعود كيميايي:
جسدهای شیشه‌ای، رمان، آتیه، ۱۳۸۰
زخم عقل، دفتر شعر، ورجاوند، ۱۳۸۲
بیگانه، 1347
قیصر، 1348
رضا موتوری، 1349
داش‌آکل، 1350
گوزن‌ها، 1354
سفر سنگ، 1356
خط قرمز، 1361
تیغ و ابریشم، 1364
سرب، 1367
دندان مار، 1368
گروهبان، 1369
تجارت، 1373
ضیافت، 1374
سلطان، 1375
مرسدس، 1376
فریاد، 1377
اعتراض، 1378
سربازان جمعه، 1382
حکم، 1383
رئیس، ۱۳۸۵

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها