بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > پارسی بگوییم

پارسی بگوییم در این تالار گفتگو بر آنیم تا در باره فارسی گویی به گفتمان بنشینیم و همگی واژگانی که به کار میبیندیم به زبان شیرین فارسی باشد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-04-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
جدید بوسه در اشعار پارسی


بوسه در اشعار پارسی




قند آميخته با گل نه علاج دل ما است
بوسه‌اي چند برآميز به دشنامي چند

حافظ

جان من بوسه بده عذر ميار
ديدن روي تو عيد است مرا

دكتر خانلري

اشگش به گونه بود كه آورد سوي من
بار دگر لبان خود از بهر بوسه پيش

نوراني وصال
دارد لب من تشنگي بوسة بسيار
چون مزرعه خشك كه دارد غم باران

مهدي سهيلي

شستم به اشك، پاي وي و چاره ساختم
آن داغ را به بوسة لبهاي گرم خويش
اين گوهري كه در نظرت سنگ ساده است
برپاي آن پري چو رهي بوسه داده است

رهي معيّري

سه بوسه كز دولبت كرده‌اي وظيفه من
اگر ادا نكني قرض دار من باشي

حافظ
بوسه‌اي زان دهن تنگ بده يا بفروش
كاين متاعي است كه بخشندوبها نيزكنند

سعدي

بوسه كي گردد از آن لبهاي جان پرور جدا؟
كي به افسون مي‌شود شيريني از شكر جدا؟

عبدالعال نجات

بوسه‌اي كردم ز رخسارش تمنّا دوش گفت
ديدن اين گلستان خوب است و گل چيدن خطا ست

هادي رنجي

چه آيتي تو مگر ساحري كه شاه و گدا
هر آنكه ديد لبت بوسه‌اي گدائي كرد

محسن ملك آرا

شنيده‌ام كه به جان بسته يارقيمت بوس
هزارجان به تنم نيست صدهزار افسوس

فتحعلي شاه

به چه عضو تو زنم بوسه نداند چه كند
بر سر سفرة سلطان چو نشيند درويش

مجمر زواره

هرچند شكسته پر به كنج قفسم
يك بوسه بود از لب لعلت هوسم
و آن بوسه چنان است كه لب بر لب تو
آن قدر بماند كه نماند نفسم

فريدون مشيري

توبه كردم كه نبوسم لب ساقي و كنون
مي‌گزم دست چرا گوش به نادان كردم

حافظ

يك بار بوسه‌اي ز لب تو ربوده‌ام
يك ‌بار ديگر آن شكر ستانم آرزو است

عراقي

جان به بهاي بوسه ات دادم ولب گزيده‌ام
با تو در اين معاملت هيچ زيان نديده‌ام

نقي كمره‌اي

بعد از عمري زتويك بوسه طلب كردم ليك
لب گزيدي و مرا غرق خجالت كردي

عندليب

مبوس جز لب معشوق و جام مي‌حافظ
كه دست زهد فروشان خطااست بوسيدن

حافظ

گر ميسّر نشود بوسه زدن پايش را
هر كجا پاي نهد بوسه زنم جايش را

كليچه پز

خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم
تربيتي كن به آب لطف خسي را
گفت يكي بس بود كه گر دوستاني
فتنه شود آزموده‌ايم بسي را
عمر دوباره است بوسه من و هرگز
عمر دوباره نداده‌اند كسي را

فرخي سيستاني

آمدزدرم خنده به لب،بوسه طلب،مست
در دامن پندار من مي ‌زده بنشست

لعبت والا

ز غنچه دهنت بوسه‌اي به خواب گرفتم
نمردم و ز گل آرزو گلاب گرفتم

ز نيل بيك

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 04-04-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض بوسه در اشعار پارسی(2)



گفتمش : بوسه دهي؟ گفت: هنوز
موسم آن نرسيده است مرا
دكترخانلري
نيست چون دسترسي تارخ زيبات ببوسم
مي‌شوم در گذرت خاك كه تا پات ببوسم

بوسه خواهم ز تو امروز دهي وعده فردا
كو من دل شده را عمر كه فردات ببوسم؟
فرصت شيرازي
تلاش بوسه نداريم چون هوس ناكان
نگاه ما به نگاهي ز دور خرسنداست
صائب تبریزی
خرم آن روز كه مستم ز در حجره در آئي
وزلبت بوسه شمارم به شماري كه توداني
خواجوي كرماني
آرزوي بوسه ازساقي نه حدچون من است
مستم و با ترس مي‌بوسم لب پيمانه را
كليم كاشاني
بوسه‌اي گر نربوده است ز ياقوت لبش
دهن لاله چرا تا به جگر سوخته است
صائب تبریزی
آنكه در آئينه دارد بوسه را از خود دريغ
كي به عاشق وا گذارد اختيار بوسه را
صائب تبریزی
همه اسباب جمال توبه جاي خويش است
بوسه دركنج لبت گوشه نشين مي‌بايست
صائب تبریزی
من بسته‌ام لب طمع امّا نگار من
دارد دهان بوسه فريبي كه آه از او
صائب تبریزی
صد بوسه از لب تو لب جام مي‌گرفت
يك بوسه قسمت لب اين بي نصيب نيست
صائب تبریزی
بزم شراب بي‌مزة بوسه ناقص است
پيش‌ آي و عيش ناقص ما را تمام كن
صائب تبریزی
بوسيدن لب يار ، اوّل ز دست مگذار
كاخر ملول گردي از دست و لب گزيدن
حافظ
گفتي چوجان دهي به عوض بوسه مي‌دهم
اين خونبها است مزد وفارا چه مي‌مي‌كني؟
نديم گيلاني
به بوسه‌اي ز دهان تو آرزومنديم
فغان كه باهمه حسرت به هيچ خرسنديم
فروغي بسطامي
نه تنها بوسه از لعل لبت‌اي دلربا خواهم
كه ازجان بهربوسيدن ترا سرتا به پاخواهم
هادي رنجي
هنوز از لب من بوي بوسه‌هاي تو خيزد
كنم چو از بر ميعاد گاه رفته گذاري
دكتر حميدي
آنكه بوسيد لب نوش تو شكر نچشيد
و آنكه خسبيد در آغوش تو بيدار نشد
فروغي بسطامي
نه بوسه‌اي،نه شكر خنده‌اي نه دشنامي
بهيچ وجه ، مرا روزي از دهان تو نيست
صائب تبریزی
يك بوسه از رخت ده و يك بوسه از لبت
تا هر دو را چشيده بگويم كدام به
ميرفند رسكي
از غنچه لعلش هوس بوسه نمودم
خنديد و به من گفت زياد از دهن تست
ماهر
اي پيرهن آهسته بزن بوسه بر اعضاش
كان خرمن گل طاقت آزار ندارد
الفت
گر نرخ بوسه را لب جانان به جان كند
حاشا كه مشتري سر موئي زيان كند
فروغي بسطامي
به غير از بوسه كز تكرار ، رغبت را كند
افزون كدامين قندرا ديگرمكرّرمي‌توان خوردن
صائب تبریزی
اين لب بوسه فريبي كه ترا داده خدا
ترسم آئينه بديدن ز تو قانع نشود
صائب تبریزی
از لب شكّرين او بوسه به جان خريده‌ام
ز انكه حلاوتي بود جنس گران خريده را
فروغي بسطامي
شوم نسيم وشبي دربرت كشم چون گل
به بوسمت لبت آن گه بگويمت كه: منم
مؤيد ثابتي
ترك جان مي‌بايدم گفتن كه اين شيرين لبان
بوسه مي‌بخشند امّا جان شيرين مي‌برند
فروغي بسطامي
گه دهان تنگ مي‌بوسم به مستي گاه چشم
پيش مستان هيچ فرق ازپسته وبادام نيست
صائب تبریزی
دزدي بوسه عجب دزدي پر منفعتي است
كه اگر باز ستانند دو چندان گردد
صائب تبریزی
هر قدم بنگرم قفاي ترا
كه ببوسم نشان پاي ترا
ابوالحسن ورزي
به جاي وعدة يك بوسه صدجان دادم وشادم
نمي‌دانم گرم يك بوسه مي‌دادي چه مي‌دادم
واله اصفهاني
بر سراپاي دل آويزت نمي‌پيچم چو زلف
قانعم زان هر دو لب يك بوسه بس باشدمرا
كليم كاشاني
دوش در خواب لب نوش ترا بوسيدم
خواب ما به بود از عالم بيداري ما
فروغي بسطامي
ببوس از سر آن سر و سيمتن تا پاي
به پاي او چو رسي اين رويّه از سرگير
رهي معيّري
از بهر بوسه‌اي كه لبت بر لبم دهد
جان را هزار مرتبه برلب رسانده است
يگانه
آن قدر همرهي از طالع خود مي‌خواهم
كه پر از بوسه كنم چاه ز نخدان ترا
صائب تبریزی
از شوق دوصد بوسه زنم بردهن خويش
هر گاه كه نام تو بر آيد به زبانم
جلال عضد
صدجان بهاي بوسه طلب مي‌كني زخلق
ديگر كسي مگر لب خندان نداشته است
صائب تبریزی
روزگاري دل رميدة من
از دو گلچهره بوسه‌اي مي‌خواست

آن يكي سركشيد و ناز افزود
وين يكي بوسه داد و بزم آراست
هوشنگ ابتهاج
مردم در آرزوي شبيخون بوسه‌اي
يا رب بخواب مرگ رود پاسبان تو
صائب تبريزي
بوسه را در نامه مي‌پيچيد براي ديگران
آن كه مي‌دارد دريغ از عاشقان پيغام را
صائب تبریزی
ليكن نداد بر لب من بوسه زانكه يافت
در ديدگان خستة من گور عشق خويش
نوراني (وصال)
سر منزل مراد بود آستان عشق
محروم آنكه بوسه بر اين آستان نداد
عاشق اصفهاني
اگر پياله سرا پا دهن نمي‌گرديد
كه حرف بوسه ما را به آن دهن مي‌زد
صائب تبریزی
نذر كردم گرزدست محنت هجران نميرم
آستانت را ببوسم آستينت را بگيرم
فروغي بسطامي
مي‌زنــــــم در رخ درخشــــــــانت
بــــوسه بر ســــايــه‌هاي مژگانت
ابوالحسن ورزي
بر لبت چون يكي حباب شوم
بوسم آن را ز شوق و آب شوم
ابوالحسن ورزي
تا بوسه‌اي به من ز لب دلستان رسيد
جانم به لب رسيد ولب من به جان رسيد
صائب تبریزی
طمع بوسه از آن لعل شكر خا دارم
خير از خانه در بسته تمنّا دارم
صائب تبریزی
تلخ كامي نبود در شكرستان وصال
نامه آور نگه و بوسه پيام است اينجا
صائب تبریزی
تلخي مي به گوارائي دشنام تو نيست
دزدي بوسه به شيريني پيغام تو نيست
صائب تبریزی
دل ز كافر نعمتي دارد تلاش وصل يار
ورنه چندين بوسه درپيغام او پيچيده است
صائب تبریزی
وه كه مي‌سوزم وپوزش به لب ازرنج گناه
بوسه‌ها مي‌زنم از دور به پيشاني تو
فريدون توللي
جان من بستان وجاني ده مراازبوسه‌اي
تا دهم باز از براي بوسه ديگر ترا
مختاري غزنوي
به بوسه‌اي ز لبش دل نمي‌شود سيراب
چگونه تشنه تواند ز گوهر آب گرفت
ظهير فاريابي
چنداست نرخ بوسه به شهرشما كه من
عمري است كزدوديده گهر مي‌شمارمت
شهريار
طلب بوسه دلم گه ز رخش گه ز لبش
هست اين خام طمع هرنفسي درهوسي
زرگر اصفهاني
گرد آن خانه بگردم كه بود محفل او
پاي آن ناقه ببوسم كه كشد محمل او
رضايي كاشاني
گر زني تيغ زنم بوسه به دستت كه بزن
نيست مردره عشق آن كه مزن مي‌گويد
شوريده شيرازي
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:43 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها