بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #21  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

میلاد با سعادت حضرت معصومه (س) مبارکباد
غرق در افکار بودم بی قرار
از دو چشمم موج می زد انتظار
با خودم گفتم عجب دنیا بد است
هر که اهل عشق باشد مرتد است
چون میسر نیست ما را کام او
تا به کی دل خوش کنم با نام او
با که حرف خویش را نجوا کنم
قبر لیلی را کجا پیدا کنم
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
زین همه شادی وعشرتها چه سود
کاش قبر مادرم مخفی نبود
ناگهان ازسوی حق آمد پیام
می دهم بر درد هایت التیام
قبر زهرا گر چه از دیده گم است
بارگاه با شکوهش در قم است
ای که گفتی مادرت مظلومه است
حضرت زهرا همان معصومه است
با خودت هر گاه تنها میشوی
خسته ودلتنگ زهرا میشوی
قم برو که خانه ی عشق همه است
صاحب آن خانه بی بی فاطمه است
چون که تو عرض ارادت کرده ای
قبر زهرا را زیارت کرده ای
خاک او مانند خاک علقمه است
هم حسین و هم رضا هم فاطمه است
این مکان موعود هر هم عهدی است
زائر ثابت در اینجامهدی(عج)است
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #22  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدا گم شده است
تازگي شايعه كردند خدا گم شده است
درشب حادثه تسبيح دعا گم شده است
فالگيري كه كف غرقه بخونم را ديد
گفت احساس در آيين شما گم شده است
ابرهامان چه عقيمند وباراني نيست
باد در همهمه ي دود هوا گم شده است
زخم در حنجره بي هلهله فرياد مزن
درخم دره كه پ‍‍‍‍ژواك صدا گم شده است
دوست دارم كه از اين دايره پرواز كنم
كه در اين سختي افكار خدا گم شده است
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #23  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

قصه ی خرابه
باز باب عشق سویم باز شد
بار دیگر مثنوی آغاز شد
از قلم شد طاقت و صبر و قرار
می نوشتم با قلم بی اختیار
باید امشب هر دومان مجنون شویم
بهر طفلی واله و مفتون شویم
با کلامش جسم و جانم را فسرد
فکر من را سوی یک ویرانه برد
پرده ها از پیش چشمم زد کنار
تا که دیدم ، سخت گشتم دلفکار
یک خرابه بود و یک دنیا محن
عده ای دلخسته چندین طفل و زن
اینطرف یک زن نشسته در نماز
آنطرف تر کودکی غرق نیاز
چند طفلی بی قرار و بی شکیب
گوشه ای یک مرد تنها و غریب
مادری در فکر یک گهواره بود
آن یکی در فکر مشک پاره بود
دختری با سوز شب در جنگ بود
جای بالش زیر سرها سنگ بود
کودکان دلخسته در سوز و نوا
گریه می کردند اما بی صدا
باغی از گلها ولی بی باغبان
نسترن زخمی اقاقی ناتوان
چهره ی گلها یکایک سوخته
از غم و رنج و تعب افروخته
در میان خیل زنها کودکان
بود طفلی خردسال و قد کمان
لعل او خشکیده بود از قحط آب
دستهایش زخمی از ردّ طناب
موقع برخواستن آن بی نوا
با اشاره عمه را می زد صدا
گونه اش زخمی و پا پر آبله
روی جسمش بود جای سلسله
گاه با یک دست در حال قنوت
گاه در گریه زمانی در سکوت
در دل ویرانه طفل سینه چاک
با سرانگشت خود بر روی خاک
نقش می زد صورت زیبای یار
عکس یک بابا به دستش گوشوار
زینهمه رنج و محن از تاب رفت
بر روی خاک خرابه خواب رفت
ناگهان از خواب خوش بیدار شد
از غم هجر پدر بیمار شد
گفت ای عمه بگو بابا کجاست
همدم این دختر تنها کجاست
خواب دیدم سر به این ویرانه زد
با محبت موی من را شانه زد
تاب مهجوری ندارم عمه جان
طاقت دوری ندارم عمه جان
تا بیاید از سفر باب غریب
زیر لب نجوا کنم امن یجیب
در همین اثنا پدر از ره رسید
با سر آمد ناز دختر را خرید
دختر مجروح چشمش باز کرد
شکوه از جور فلک آغاز کرد
گفت بابا کی بریده حنجرت
کاشکی می مرد اینجا دخترت
کی شکسته ابروی زیبای تو
کی زده با چوب بر لبهای تو
گوئیا در راه هتاکی شده
از چه رو مویت پدر خاکی شد
این جراحتها ز سنگ کین کیست
آنقدر زخمی است جا ی شانه نیست
ردهّ نیزه بر گلویت مانده است
خاک و خون چشم تو را پوشانده است
دست هایت کو پدر نازم کند
با خوشی و عشق دمسازم کند
زد به خود آن قدر تا مجروح شد
رفت از جسمش توان بی روح شد
طاقت از کف داد بی حرکت نشست
ناله ای زد چشم خود آرام بست
دخترک خیری از این دنیا ندید
گوشه ویرانه در خاک آرمید
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #24  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

می آید بزرگ آفرینش
باور کن این شهر جای زندگی نیست
تا ناخدایانند جای بندگی نیست
این تیره دلها از شقایق سربریدند
اینها برای آخرت ذلت خریدند
دیندارهای شهرمان در خواب رفتند
اهل نماز و عشقبازی آب رفتند
دیگر کسی اهل دعا اهل صفا نیست
دیگر کسی دنبال مردان خدا نیست
چشم کسی از ترس داور غرق نم نیست
بی دین و دنیا پیشگان در شهر کم نیست
هر اهل دل در شهر ما خانه نشین است
هر رادمردی با غم و غصه قرین است
دیوارهای شهرمان را غم گرفته
سجاده ها درخانه هامان نم گرفته
دیگر کسی دلتنگ عصر جمعه ها نیست
دیگر کسی در فکر و یاد جبهه ها نیست
قران شده بازیچه ی یک مشت نامرد
اسباب دکان ریای خلق بی درد
پیرغریب شهر از ما خسته گشته
از نامرادیها دو بالش بسته گشته
یک روز اینجا عرصه ی حکم و قصاص است
دنیا پر از شمر و یزید و عمر عاص است
باید بیاید آنکه مرد آسمانهاست
باید بیاید آنکه فوق کهکشانهاست
باید بیاید عدل را برپا نماید
میزان حق را با خودش معنا نماید
وقتی بیاید شهر پر جوش و خروش است
صوت کلامش گوییا بانگ سروش است
من منتظر تا فصل هم عهدی بیاید
با ذوالفقار حیدری مهدی بیاید
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #25  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تقدیم به امیرالمومنین
روز محشر وقت پرسیدن زمن رب جلی
گفت تو غرق گناهی ؟ گفتمش یا رب بلی
گفت پس آتش نمی گیرد چرا جسم و تنت ؟
گفتمش چون حک نمودم روی قلبم یا علی
***************
عشق علی از سینه ی من کم شدنی نیست
مهرش به زر و مال فراهم شدنی نیست
خود را بکشی در ره اثبات ولایت
خصم علی و فاطمه آدم شدنی نیست
***************
نام علی مرتضی ذکر مدام ماست
لعن سه خصم فاطمه در مرام ماست
ما را محبت علی و آل او بس است
دشمن برو بمیر که حیدر امام ماست
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #26  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حضرت فاطمه (س)
شور تب در پیکرم افتاده است
شور مستی در سرم افتاده است
حرف قلبم را هویدا می کنم
با خدای خویش نجوا می کنم
بارالها خسته ام از زندگی
معصیت هایم شده شرمندگی
خوب می دانم که من بد کرده ام
راه خوشبختیِ خود سد کرده ام
من ذلیلم بیش از این خوارم مکن
دوره گرد کوچه بازارم مکن
خود نمی دانم کجا رفتم بخواب
از چه بیدارم نکردی آفتاب
توبه کردم توبه کردم باراله
زندگی و عمرِ خود کردم تباه
باب لطفت را به رویم باز کن
با عزیزانت مرا دمساز کن
***
بعد از این نجوا خدای نیک و زشت
روی برگ کاغذین من نوشت
دوست داری مست و مجنونت کنم
تا ابد بر خویش مدیونت کنم
دوست داری همره جانان شوی
با خدای خویش هم پیمان شوی
می دهم با درد هایت خاتمه
آشنایت می کنم با فاطمه
فاطمه کار خدایی می کند
فاطمه مشکل گشایی می کند
هستی عالم بود از هست ِ او
جنتُّ و دوزخ بُود در دست او
ماسوا روزی خورد از خوان او
گردش چرخ است با فرمان او
***
او کلید قفل های بسته است
او امید هر دل بشکسته است
من به عشقش مصطفی را ساختم
گفت او پس مرتضی را ساختم
بهترین غمخوار و یاور دادمش
همسری را همچو حیدر دادمش
من به عشقش ساختم کوه و دمن
من عطا کردم به زهرایم حسن
داده ام او را عزیز عالمین
برترین مخلوق عالم را حسین
فاطمه بر عرض عالم کوکب است
مادر و آموزگار زینب است
علت ایجاد عالم فاطمه است
نقش روی قلب خاتم فاطمه است
فاطمه یعنی سرور اهل بیت
عزت و فخر و غرور اهل بیت
کردگار این جهان زهرایی است
او تمام دلخوشی حیدر است
او شهيد بین دیوار و در است
ای که هستی پر ز عصیان و گناه
هر چه می خواهی تو از زهرا بخواه
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #27  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کاش ثانی ذره ای احساس داشت
احترام باغبان و یاس داشت
کاش زهرا پشت در تنها نبود
مادر سادات هم عباس داشت
***
این قدر مزن طعنه بر این احساسم
من پیرو مردانگی عباسم
بیهوده تلاش می کنی ای دشمن
من غیرتیم به مادرم حساسم
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #28  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

محشر من با امام رضا (ع)
گرم شور و عشق مستی عیش وحال
غوطه ور در عالم فکر و خیال
پرکشیدم از زمین و از زمان
یافتم خود در مکانی لامکان
چشم تا می دید انسان بود و بس
از کسی بالا نمی آمد نفس
آدم و حوا و هر چه زاده اند
گوییا در این زمین استاده اند
هاتفی در گوش من داد این پیام
عمر دنیا گشته است اینک تمام
روز حشر و محشر عظمی بپاست
قاضی این محکمه تنها خداست
یک طرف دوزخ بد و یکسو بهشت
وقت آگاهی ز حکم سرنوشت
هر کسی در دست خود یک نامه داشت
نامه را در پیش حاکم می گذاشت
بعد از آن باری تعالی می نوشت
بنده اش اهل جهنم یا بهشت
گشت و نوبت بر من مسکین رسید
نامه ام را خواند و اعمالم چو دید
با غضب افکند سوی من نگاه
گفت چیزی تو نداری جز گناه
خوب می دانی که اینجا برزخ است
جای تو یک گوشه ای در دوزخ است
در حق رب خودت بد کرده ای
راه خوشبختی خود سد کرده ای
کارخوب و نیک اینجا می خرند
گفت تا من را سوی دوزخ برند
یک نظر تا به جهنم دوختم
از شرار شعله هایش سوختم
ناگهان زیبا رخی از ره رسید
حال زارم چون بدید آهی کشید
تا که آمد دیده ام پر نور شد
یک نگاهم کرد آتش دور شد
من چه گویم از جمال او دریغ
ابروانش چون کمان مژگان چو تیغ
چشمهایش چشمه ی آب حیات
می برد دل از حیات و از ممات
گیسویش مشکین بُد مشک آفرین
سرو قد و مهربان ومه جبین
دست گل بود و بدن گل چهره گل
برده از زیبایی او بهره گل
گوئیا حق هر چه قدرت داشته
پای خلق این صنم بگذاشته
چهره اش پر مهر و چشمش پر عفاف
حوریان گرد رخش غرق طواف
دست بر سینه به پیشش جبرئیل
دور او حلقه زده نوح و خلیل
موسی و عیسی پی اش آیینه دار
حق کند بر شاهکارش افتخار
اوست دریا خلق پیشش چون نم است
هر چه گویم از جلال او کم است
پیش آمد تا مرا افسرده دید
اینچنینم خسته و پژمرده دید
اشک در چشمان پر مهرش شکفت
رو به حق بنمود با دادار گفت
پور موسی با تو صحبت می کند
ضامن آهو شفاعت می کند
خوب می دانی که من دردی کشم
جور این بد کار را من می کشم
گر چه او با نامه ی بد آمده
چند باری را به مشهد آمده
ریزه خوار بزم خوانم بوده است
چند روزی میهمانم بوده است
آمده صد بار برمن رو زده
پیش ایوان طلا زانو زده
گنبد و گلدسته ام را دیده است
کفشداری مرا بوسیده است
گرچه از لطف تو دیگر رانده است
در حریم من زیارت خوانده است
گر چه صد بار آبرویم برده است
آب سقا خانه ام را خورده است
مادرش او را به عشقم زاده است
به کبوترهام دانه داده است
خوب می دانم که خوش کردار نیست
لیک دیدم بهر زهرا می گریست
تا توانست احترامم کرده است
بعد هر مجلس سلامم کرده است
من نمی خواهم که تنهاتر شود
پیش مخلوق تو رسواتر شود
او به عشق من تمام عمر زیست
غافل از حالش شدن انصاف نیست
بار الها ای خدای نیک و زشت
من بدون او نمی خواهم بهشت
لطف کن پروردگار جرم بخش
بنده بد را به اربابش ببخش
پس ندا آمد بهشت از هست ِ توست
بخشش و عفو خطا در دست توست
تو برای من عزیزی دلبری
هان تو صاحب اختیار محشری
هر که را خواهی ببر با خود بهشت
ای تو جنت آفرین زهرا سرشت
گفته بودم از ازل روز نخست
اختیار من رضا در دست توست
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #29  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کربلا
میخوام برم که ساکن یه خاک با صفا بشم زندگیمو جمع بکنم مقیم کربلا بشم
حریم عباس و حسین کعبه عشق و امیده
زندگی غیر کربلا دیگه بهم حال نمی ده
آدرس من رو بنویس شهر قشنگ عالمین
نزدیکی شط فرات کنار بین الحرمین
کمی جلوتر که بیای می شه وجودت پرشین
کوچه ماه هاشمی محله ی امام حسین
پلاک عشق و عاشقی درش رو رنگ غم زده ام
برسر درب خونه ام نشونی یک علم زدم
از خونه ی من تا حرم یک دو قدم فاصله نیست
همسایه ام تو کربلا خونه ی عباس علی است
هر وقت می رم توی خونش با مهربونی رام می ده
هر جای خونش که بخوام آقا بهم یه جا می ده
اگه منو خواستی بیای ببینی وقت صبح گاه
نشسته غرق گریه ام یه گوشه ای تو قتلگاه
وقتی که ظهر می شه می رم از سمت بین الحرمین
نماز جماعت می خونم تو حرم ارباب حسین
اینجا حریم خوشگلش پر شور و احساسی ِ
همیشه حال شور دارم حال و هواش عباسی ِ
آره می مونم کربلا تا از گناه پاکم کنند
با صورت کبود شده همین جاها خاکم کنند
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #30  
قدیمی 12-26-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یوسف و زلیخا
بر در چه می زنید دری وا نمی شود
من گشته ام نگرد که پیدا نمی شود
دریا دلم چگونه به یک قطره دل دهم
یک قطره آب مانده که دریا نمی شود
لیلا یکی درست بگویم خدا یکی
هر کس به یک کرشمه که لیلا نمی شود
او سیب خواست تو دیگر بگو چرا
آدم که خام خواهش حوا نمی شود
حق با تو بود گر به دلت مهر ما نبود
یوسف که پایبند زلیخا نمی شود
من گشته ام تمام جهان را عزیز من
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها