بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
جدید استرس و راههای رسیدن به آرامش روح و روان

استرس و راههای رسیدن به آرامش روح و روان


تضادها رو درك كنيم

سياه و سفيد، سرد و گرم، زشت و زيبا...
به تضادها فكر كن. وقتي كه در طبيعت، وجود انسان، خلق و خوي بشر و به طور كل، در هستي كنكاش مي كنيم متوجه ميشيم كه دنيا مملو از ضد و نقيض هاست و تقريبا ميشه گفت كه هيچ چيز مطلقي روي زمين وجود نداره مگر در كنار متضادش و اون وقت ديگه مطلق نيست.
در دنياي رنگ ها، به رنگ هاي متضاد، مكمل نيز گفته مي شود. در واقع رنگ هايي كه در چرخه رنگ مقابل هم قرار مي گيرن، رنگ هاي متضاد يا مكمل هستن مثل زرد و بنفش، نارنجي و آبي، قرمز و سبز.
اين رنگ ها وقتي كنار هم قرار مي گيرن باعث كامل شدن درجه رنگي و در نتيجه درخشش و جلاي همديگه ميشن. انتخاب رنگ سفيد براي لباس عروس و سياه براي لباس داماد هم به همين علته. در اصل هر چيزي در كنار متضادش معنا پيدا مي كنه:
اگه تاريكي نباشه، نور بي معناست.
براي درك خوبي بايد بدي ها رو ديد و شناخت.
اگه زشتي وجود نداشت زيبايي ها به چشم نمي آمدن.
از شكست ميشه طعم خوش پيروزي رو چشيد.
با وجود بيماري، قدر سلامتي رو مي فهميم.
وقتي از انتقام صرف نظر مي كنيم متوجه ارزش بخشش ميشيم.
صبر و شتاب هر دو با هم و به موقع خودبراي زندگي ضروري هستن.
با غلبه بر ياس اميد به آينده خوب رشد مي كنه.
نگراني و اضطراب ها رو بايد پس زد تا به آرامش رسيد.
با سايه روشن ها ميشه تلاطم روح و هستي رو به تصوير كشيد.
اگه تلخي نبود مزه شيريني رو هيچكس نمي فهميد.
ميشه به عشق فكر كرد و تنفر رو در نطفه از بين برد.
با كم و زياد زندگي ميشه ساخت و از اون لذت برد.
هيچ تجملي زيباتر از سادگي نيست.
و در آخر هر اومدني يه رفتني داره، مهم رد پايي است كه بر جا گذاشتيم، كارهايي است كه كرديم، جاهايي است كه رفتيم، راهيه كه براي زندگيمون انتخاب كرديم...
پس حواسمون به تضادها باشه. نقص ها و بدي ها وجود دارن، همونطور كه خوبي ها. نمي توان منكر هيچكدوم شد. نبايد غصه نقص ها و بدي ها رو خورد بلكه بايد اونا رو شناخت، قبول كرد و پشت سر گذاشت تا به جنبه هاي خوب زندگي رسيد. در اون لحظه است كه ميشه مزه خوبي ها رو درك كرد و به سادگي ازشون نگذشت.

موفقيت
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

متخصصا ن اصول ساده اي را براي رفع اضطراب مزمن توصيه كرده اند.
گاهي اوقات استرس در رزوهاي خاصي پيش مي آيد و پس از مدتي با تمام شدن يك برنامه خاص مثل زمان تعطيلات ، خود بخود برطرف مي شود.
اما همين استرس گذرا حتي در سطوح كم مي تواند به سلامت افراد آسيب برساند.
محققان كلينيك مايو در باره چگونگي كنترل استرس نكات مفيدي را ارائه كرده ا ند:

- در پي نشانه ها باشيد: با هشياري مراقب بروز اولين نشانه ها مانند سر درد ، ناراحتي گوارشي ، گرفتگي عضلات و خواب آشفته باشيد. اگر متوجه اين علائم هشدار دهنده استرس شديد ، استفاده از تكنيك هاي كنترل استرس را آغاز كنيد.

- ورزش: حتي يك پياده روي كوتاه مي تواند در بهبود خلق شما و كاهش استرس مفيد باشد.

- خوراك مناسب: داشتن يك رژيم غذايي سالم مي تواند انرژي لازم براي انجام فعاليت هاي روزانه را براي بدن فراهم سازد. انتخاب غذاهاي ناسالم و حذف برخي وعده هاي غذايي ممكن است منجر به خستگي ، حساسيت بيشتر به بيماري ها و بطور كلي تضعيف سيستم ايمني شود.

- حذف برخي كارها: از برخي كارها امتناع كنيد تا شرائط گيج كننده اي فراهم نشود. اين امر به شما كمك مي كند بازدهي بيشتري داشته باشيد و در اموري كه برعهده مي گيريد موفق تر باشيد.

- صحبت كردن با ديگران: دوستانتان با گوش دادن به صحبت ها و درد دل هاي شما مي توانند حاميان اجتماعي خوبي باشند.

- فرار: كارهايي همچون خواندن يك كتاب يا تماشاي يك فيلم خوب ميتواند به دور كردن ناراحتي ها از ذهن كمك كند.

- روان شادي: سعي كنيد خود را با سرگرمي هاي مختلف ، ورزش ، مديتيشن ، دعا خواندن ، و يا هر چيز ديگري كه باعث احساس آرامش شما مي شود ، خود را مشغول كنيد.

آيا باز هم استرس داريد؟ در اينصورت كمك بجوييد. كمك خواستن نشانه ضعف نيست بلكه يك تصميم درست است.
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عوامل موثر در ايجاد استرس در مردان

شما مي توانيد با تائيد كردن خود و افزايش اعتماد به نفس عكس‌العمل‌هاي بهتري را در برابر استرس از خود نشان دهيد.همه چيز از اول صبح شروع مي شود. تلاش زيادي مي كنيد تا در مترو جايي براي نشستن پيدا كنيد. دير به سر كار مي رسيد. در خانه خسته ايد. با همسر و بچه هايتان صحبت نمي كنيد يا حتي ممكن است تمام روز را با اين نگراني كه چطور صورتحساب هايتان را بپردازيد، بگذرانيد. تفكر سنتي حاكم بر جامعه معتقد است كه مردان نان آور خانه هستند ولي در دهه هاي اخير جامعه تغيير زيادي كرده است و همراه با اين تغييرات، ميزان آسيب پذيري و استرس ها نيز افزايش يافته است.

از عوامل مؤثر در ايجاد استرس در مردان مي توان به نكات زير اشاره كرد.
۱) بيكاري
از سال ۱۹۸۰ تا اوايل ۱۹۹۰ بسياري از مشاغل از بين رفت، بسياري از صنايع بسته شدند و حدود ۱۷ درصد از مردان بيكار شدند. بيكاري طولاني (بيش از ۶ ماه) از مهم ترين عوامل افسردگي در مردان است.

2) تغيير نقش
با افزايش ۱۲ درصدي كار زنان و كاهش كار مردان نقش مردان به عنوان تامين كننده معاش، تغيير كرده و به همين دليل آنها احساس پوچي و بيهودگي و سرگشتگي مي كنند. زيرا با اين تغيير نقش، شيوه و سبك زندگي هم تغيير كرده است.به موازات سرازير شدن تكنولوژي به كارخانه ها و اداره ها در بريتانيا، بسياري از كارفرمايان پرسنل و كارمندان خود را اخراج مي كنند و قراردادهاي موقتي جايگزين قراردادهاي دائمي شده است كه به طور مستقيم نقش مهمي در ناامني شغلي دارد.
در ضمن در بين كشورهاي اروپايي انگليس بيشترين ساعات كاري را در هفته داشته- براي مردان به طور متوسط ۴۲ ساعت در هفته و براي زنان نيز ۳۸ ساعت- و طبق آمارهاي به دست آمده، امروزه كارفرمايان خيلي بيشتر از گذشته از كارگران كار مي كشند.
همراه با اين تغييرات و فشارهايي كه بر مردان وارد مي شود از آنها اين انتظار نيز مي رود كه در پايان يك روز سخت و طولاني به همسرانشان در كارهاي خانه هم كمك كنند و با آنها گفت و شنود دوستانه يي داشته باشند. شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد حضور پدر در خانه براي رشد كودكان بسيار ضروري است.

تحقيقات دانشگاه اسكس نشان مي دهد كه:

۱) از سال ۱۹۶۰ با وجودي كه پدران وقت بيشتري را با كودكانشان مي گذرانند هنوز هم زنان دو برابر بيشتر از مردان وقت خود را به كودكانشان اختصاص مي دهند.
۲) كودكاني- به خصوص پسران- كه بيشتر وقت خود را با پدرانشان گذرانده باشند در آينده زندگي بهتري نسبت به آنهايي كه وقت كمتري را با پدرانشان گذرانده اند، خواهند داشت.
۳) پسراني كه پدرانشان هر هفته در درس هايشان به آنها كمك مي كنند ۱۰ درصد نمرات بالاتري گرفته اند.
۴) پسراني كه همراه پدرانشان به طور منظم آخر هفته ها به گردش مي روند ۱۸ درصد كمتر با پليس برخورد داشته و ۱۶ درصد كمتر از مدرسه فرار مي كنند.
بنابراين طبق دلايل بالا از پدران، اين انتظار مي رود كه اوقات بيشتري را صرف كودكان خود كنند. عكس العمل مردان تحت فشار بسيار متفاوت از زنان است. آنها از احساسات خود صحبت نمي كنند يا حتي براي حل مشكل خود به پزشك يا هر فرد ديگري مراجعه نمي كنند و فقط زماني كه علائم و نشانه هايي مثل درد قفسه سينه، سردرد و“ در آنها ظاهر مي شود به پزشك مراجعه مي كنند. معمولاً غصه ها و نگراني هاي خود را آشكار نمي كنند. پسران عادت كرده اند كه هيجانات و احساسات خود را نشان نداده و براي آنها بسيار سخت است كه مشكل استرس را بپذيرند.

● راه هاي نجات
زنان و مردان در برخورد با استرس واكنش هاي متفاوتي را از خود به نمايش مي گذارند. يكي از راه هايي كه عموماً زنان به آن متوسل مي شوند افراط در نوشيدن است. آنها همچنين به خشونت نيز روي مي آورند اما مردان به جاي حل مشكل، به خودكشي فكر مي كنند. طبق آمارهاي به دست آمده، هر ۴۵ دقيقه يك مرد دست به خودكشي مي زند.
● از خودتان به خوبي مواظبت كنيد
اين راه حل آساني نيست ولي بايد قبول كنيم كه بايد دانش و اطلاعات خود را در مورد استرس افزايش دهيم، درباره آن با دوستان و خانواده صحبت كنيم و براي كمك به خود حتماً به پزشك يا هر فرد متبحري در اين زمينه مراجعه كنيم.
▪ توصيه هاي زير مي تواند به شما براي مقابله با استرس كمك قابل ملاحظه يي بكند.
۱) صحبت كردن با ديگران چه با دوستان، همسر و يا مشاوره روانشناسي
۲) تمرينات تنفس و ريلكسيشن
۳) اختصاص دادن اوقاتي از هفته براي انجام فعاليت هاي لذت بخش
۴) نظم بخشيدن به فعاليت ها
شما نيز مي توانيد با تائيد كردن خود و افزايش اعتماد به نفس عكس العمل هاي بهتري را در برابر استرس از خود نشان دهيد.
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نكاتي براي رسيدن به آرامش

امروزه زندگي ماشيني شرايطي را فراهم كرده است كه به نوعي در سلامت و آرامش زندگي كردن چندان كار آساني نيست، روش هاي پيشنهادي زير را براي رسيدن به يك حالت تعادل و زندگي آرام تجربه كنيد و مطمئن باشيد حداقل برخي از آنها مي تواند براي شما چاره ساز باشد.

1- زماني را براي تمدد اعصاب در نظر بگيريد
مسلمآ همه ما در طول روز كارهاي زيادي داريم كه يا دائم در حال انجام دادنشان هستيم ، يا به آنها فكر مي كنيم. هر چند در ابتدا كار سختي به نظر مي رسد اما سعي كنيد در طول روز زماني را به تمدد اعصاب اختصاص دهيد تا بتوانيد از حمله قلبي، اضطراب و خستگي مفرط جلوگيري كنيد.
زندگي شما ارزشمند است، با احساس فرسودگي وقت خود را هدر ندهيد. كافي است هر روز 15 دقيقه از وقت خود را به تمدد اعصاب اختصاص دهيد، ممكن است باور نكنيد كه اين كار چه كمك بزرگي به شما خواهد كرد.

2- هميشه يك دفتر يادداشت كوچك همراه خود داشته باشيد
همه جا آنرا با خود ببريد، حتي شب ها آن را كنار تخت خود بگذاريد. هر زمان كاري به نظرتان رسيد كه بايد آن را انجام دهيد، فورآ يادداشت كنيد، كم كم يك ليست خواهيد داشت.
هر از گاهي ليست را چك كنيد، كارهاي غير ضروري را خط بزنيد و با اين روش حجم كارتان را سبك كنيد. كارهايي كه انجام داده ايد و از ليست حدف شده اند را مرور كنيد.
با كم تر شدن موارد موجود در ليست احساس مي كنيد زندگي تان در كنترل شماست و به اين ترتيب سبك و راحت مي شويد.

3- راحت بخوابيد
اگر شب ها خوب نمي خوابيد حتما تا به حال روش هاي درماني بسياري را امتحان كرده ايد. روش هاي زير را به شما پيشنهاد مي كنيم :
قبل از خواب يكي از كارهاي مورد علاقه تان را كه در طول روز وقت كافي برايش نداريد، انجام دهيد.
اگر شما از كتاب خواندن در تختخواب لذت مي بريد، هر شب سعي كنيد حداقل نيم ساعت قبل از خواب كتاب بخوانيد. مطمئنا احساس خوبي خواهيد داشت، درست مثل اينكه هر شب هديه اي به خودتان مي دهيد.
رايحه گل مورد علاقه تان مي تواند آرامش بخش باشد، سوزاندن شمع يا عودي كه بوي سنبل مي دهد در اتاق خواب كار مفيدي است.
برخي مواقع براي زودتر به خواب رفتن، استفاده از چشم بند مفيد است. درجه حرارت وسايل گرمايشي اتاق خوابتان را كاهش دهيد، نور را به دلخواه تنظيم كنيد و سعي كنيد با آرامش به خواب رويد.

4- هنگامي كه از سر كار به منزل مي رسيد، حداقل پانزده دقيقه استراحت كنيد.
از بچه ها و همسرتان بخواهيد كه اين وقت را به شما بدهند. به پشت بخوابيد (ترجيحا روي زمين)، در حالي كه كمرتان با زمين در تماس است، زانوهايتان را بالا ببريد، سپس به آرامي پاهايتان را ازهم باز كنيد و روي زمين قرار دهيد.
دست هايتان را در طرفين تنه رها كنيد، كف دستان رو به بالا باشد. سرتان را به يك جهت كمي متمايل كنيد تا گردنتان در حالت مناسبي قرار بگيرد. در اين حالت سعي كنيد تك تك نقاط بدنتان را رها كنيد، از يك پا شروع كنيد، زانو ، ران پا و .... براي دستان نيز از انگشتان شروع كنيد تا به گردن و صورت و چشم ها و پيشاني برسيد. اين روش در واقع يكي از حركات ورزش يوگاست.

5- سعي كنيد با چشمان باز تمركز كنيد
يك روش براي تمركز با چشمان باز اين است كه به آرامي - بدون اينكه خيره شويد - به شعله يك شمع نگاه كنيد. چراع ها را خاموش كنيد، يك شمع روشن كنيد، راحت بنشينيد و به شعله آن بنگريد.
هدف اصلي از اين كار تمركز فكر شماست، بنابراين هرگاه حواستان پرت شد، سعي كنيد به آرامي آنرا روي شعله متمركز كنيد. آرامش ذهن پايه و اساس روش هاي تمدد اعصاب است. به همين دليل است كه هميشه بعد از فعاليت هاي ورزشي احساس گرما و آرامش مي كنيد.

6- دوش بگيريد
منظور اصلي اين است كه هر روز وقتي را به خودتان اختصاص دهيد، به حمام برويد.

7- آرامش خود را حفظ كنيد
روش هايي كه براي تمدد اعصاب استفاده مي كنيد فقط مختص همان زمان نيست. سعي كنيد در طول روز به طور مداوم آنها را تكرار و تمرين كنيد، در غير اينصورت تاثيري نخواهند داشت. آرامشي را كه بعد از هر روش بدست مي آوريد حفظ كنيد.
اجازه ندهيد اتفاقات روزانه آرامش شما را مختل كند. به محض اينكه احساس كرديد چيزي باعث به هم ريختن اعصاب شما مي شود، به احساس آرامش خود فكر كنيد.

8- اوقات خود را به خوبي بگذرانيد
فراموش نكنيد، اگر به خودتان بگوييد من بايد اين كار را انجام دهم، ناخودآگاه نسبت به انجام آن جبهه مي گيريد، بنابراين هميشه بگوييد "من مي توانم". فعاليت هاي فيزيكي، هميشه احساس خوبي در بدنتان باقي خواهند گذاشت.

9- كارهايي كه دوست داريد انجام دهيد
زندگي تان را بدون دنبال كردن روياهايتان پيش نبريد. انجام دادن كارهايي كه دوست داريد به خودي خود نوعي احساس آرامش به همراه دارد. حتي اگر قادر نيستيد كاري را كه دوست داريد انجام دهيد، زماني را به آن اختصاص دهيد. همين كافي است و چه بسا كم كم باعث شود كاري كه مجبور به انجامش هستيد دوست داشتني تر از قبل به نظر برسد.

10- مهمترين نكته : هميشه سعي كنيد مقداري از وقتتان را با دوستان و خانواده بگذرانيد.
هيچگاه كارتان را به اشخاصي كه دوستشان داريد ترجيح ندهيد. هميشه براي كساني كه دوست داريد وقت بگذاريد. با ديدي وسيع به چيزهايي كه باعث رضايت شما در زندگي مي شود بنگريد، سعي كنيد بدون پشيماني زندگي كنيد.
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

دو روی سکه دلهره و اضطراب اضطراب، یک بخش طبیعی از زندگی است و بیشتر ما در مواقع مختلف آن را تجربه کرده ایم. اغلب منظور از اضطراب نگرانی، تشویش، استرس و دلهره است. نوجوانان اغلب هنگام امتحانات، شرکت در مراسم خاص یا هنگام آموزش رانندگی دچار اضطراب می شوند.

● آشنایی با اختلال اضطراب و راه های مقابله با آن
اضطراب، یک بخش طبیعی از زندگی است و بیشتر ما در مواقع مختلف آن را تجربه کرده ایم. اغلب منظور از اضطراب نگرانی، تشویش، استرس و دلهره است. نوجوانان اغلب هنگام امتحانات، شرکت در مراسم خاص یا هنگام آموزش رانندگی دچار اضطراب می شوند. احساس اضطراب گاهی مفید است، زیرا می تواند انگیزه اي برای آمادگی شرکت در امتحانات مختلف یا رویایی با موقعیت های حساس و خطرناک باشد.
اما اگر اضطراب یک عامل دائمی در زندگی و مانعی برای انجام طبیعی کار های روزانه شود، در این حالت از آن به عنوان اختلال یا بیماری نام می برند. کسی که اختلال اضطراب دارد، پیوسته از یک ترس یا نگرانی طولانی مدت رنج می برد .اختلالات اضطراب در واقع ترس یا نگرانی غیر واقعی و طولانی مدت و بسیار شایع است. طبق برآوردی که به تازگی در امریکا انجام شده؛ حدوداً ۱۳ درصد جمعیت این کشور به این اختلالات مبتلا هستند. این اختلالات همه افراد از سنین متفاوت (اعم از کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان) را در بر می گیرد.
اضطراب می تواند روی کارکرد های اساسی مانند تمرکز، اشتها و خواب تاثیر بگذارد و همچنین مانعی برای لذت از زندگی، آرامش و استراحت است. خوشبختانه طبق آخرین خبرها، اختلالات اضطراب بسیار درمان پذیر است. اختلالات اضطرابی که نوجوانان بیشتر با آن درگیرند از این قرارند؛

▪ اختلال اضطراب فراگیر:
نوجوانانی که اضطراب فراگیر دارند، در همه موقعیت ها و کارهای متفاوت روزانه نگرانی و استرس حاد و دایمی دارند. آنها دربارهٔ مدرسه، سلامتی و امنیت خود و یا اعضای خانواده شان بسیار نگرانند. حتی در خصوص این مساله که ممکن است در آینده مریض شوند و یا آسیبی ببینند، احساس نگرانی می کنند. همیشه به بدترین چیزهایی که ممکن است اتفاق بیفتد، فکر می کنند. همراه با این دلهره و اضطراب احتمالاً علائم و نشانه های فیزیک هم دارند از قبیل درد قفسه سینه، خستگی، انقباض (سفت شدن) عضلات، دل درد، و حتی گاهی استفراغ. اختلال اضطراب فراگیر می تواند موجب ترک تحصیل و یا کناره گیری از فعالیت های اجتماعی شود.

▪ اختلال وحشت زدگی
توام با ترس شدید و بدون دلیل ظاهری است. در این گونه اختلال ها فرد احساس می کند که همه چیز غیر واقعی است و احتمالاً علائم فیزیکی مانند تپش قلب، نفس تنگی ، سرگیجه، کرخی و یا احساس سوزش هم دارد. این علائم در نتیجه واکنش بدن به ترس شدید است که گاهی با حمله قلبی اشتباه می شود.

▪ هراس از مکان های باز
هراس از مکان های باز، ترس شدیدی است که احتمالاً به حمله وحشت زدگی منجر می شود.شخصی که قبلاً به خاطر هراس شدید از مکان های باز دچار حمله وحشت زدگی شده است، به شدت از رفتن به جایی خودداری می کند؛ زیرا می ترسد که دوباره دچار حمله وحشت زدگی شود. بنابراین اغلب به جز خانه خودشان فقط به چند جای محدودی که احساس راحتی می کنند، می روند.

▪ اختلال اضطراب اجتماعی
این اختلال ترس شدید از موقعیت های اجتماعی است. نوجوانانی که از این مشکل رنج می برند در کلاس درس برای بالا بردن دست و صحبت کردن، به شدت دچار اضطراب و ناآرامی می شوند. آنها می ترسند مبادا اشتباه کنند، جواب غلط بدهند یا احمق به نظر برسند. آنها در موقعیت هایی که با دیگران برخورد می کنند، (مانند میهمانی ها، سر میز ناهار یا هنگام مواجهه با افراد جدید) به شدت احساس خجالتی و اضطراب دارند. این نوجوانان بیش از حد مراقب لباس و موی خود هستند، زیرا از اینکه مورد قضاوت و انتقاد دیگران واقع شوند، می ترسند. حالت حاد و شدید این اضطراب «خموشی انتخابی» نامیده می شود یعنی کودک و نوجوان از فرط اضطراب قادر به صحبت کردن نیست.

▪ روان رنجوری وسواس فکری - عملی
حالتی است که افکار وسواسی یا وسوسه هایی دائماً در ذهن بارها تکرار می شود، به طوری که شخص احساس می کند قادر به کنترل آنها نیست، و یا رفتارهای وسواسی یا مراسمی که فرد احساس می کند باید انجام دهد تا افکار نگران کننده اش را کنترل کند و از اضطراب رهایی یابد. افرادی که اضطراب فراگیر دارند از بیماری و میکروب وحشت دارند و در نتیجه مرتباً در حال شستن و نظافت هستند که کاری است بسیار وقت گیر و رنج آور. آنها احساس می کنند که کارهایشان غیرقابل کنترل است. نگرانی های این افراد کاملاً غیرواقعی است، اما موجب ترس آنها می شود، مثلاً نوجوانی که دچار وسواس شده ممکن است با خواندن مطلبی درباره یک بیماری، تصور کند که او هم دچار آن بیماری شده است.

▪ اختلال فشار روانی پس آسیبی
این اختلال به یک تجربه آسیب زا یا وحشتناک در گذشته مربوط می شود. این افراد همیشه از وقوع اتفاقاتی نظیر تصادف، خشونت (*****، آزار و اذیت...) یا وقایع طبیعی نظیر زلزله، توفان ، سیل و ... وحشت دارند. وقوع هر یک از این اتفاقات می تواند موجب شود که شخص تجربع تلخ گذشته را دوباره احساس کند یا دچار کابوس های شبانه یا دچار نگرانی و ترس دائمی شود. اختلال فشار روانی پس آسیبی اغلب چندین روز یا هفته بعد از وقوع یک اتفاق خطرناک یا وحشتناک ظاهر می شود، البته گاهی هم با تاخیر بیشتری رخ می دهد.

▪ فوبیا
ترس شدید و غیرواقعی است از چیز ها و موقعیت هایی که واقعاً ترسناک یا خطرناک نیست؛ مانند ارتفاع، سگ یا پرواز با هواپیما. فوبیا سبب می شود شخص از چیزی که موجب هراس او می شود دوری کند. گاهی افراد با این هراس کنار می آیند به شرط آنکه در زندگی روزمره مجبور به مواجهه با عامل هراس شان نباشند. اما اگر هراس از موقعیت ها و چیزهای عادی تر باشد که از آن نتوان دوری کرد، کنترل آن سخت تر می شود. باید دانست که هر چه فرد از عامل هراس بیشتر دوری کند، هنگام مواجهه با آن خیلی بیشتر می ترسد.
اگر اختلال اضطراب دارید، احتمالاً تصور می کنید که این اختلال بر زندگی شما حاکم است. علاوه بر این نگرانی طولانی مدت ممکن است مشکلات تمرکز حواس و پریشانی را به دنبال داشته باشد. همچنین احتمالاً دائماً احساس استرس و تنش دارید نمی توانید خود را آرام کنید. علاوه بر این، ممکن است به نشانه های فیزیکی نظیر سردرد، دستان عرق کرده، آشوب معده، تپش قلب و سفتی عضلات مبتلا شده یا دچار اختلالات خواب شوید. گاهی هم نشانه های فیزیکی بسیار حاد است و منجر به حمله وحشتزدگی می شود که در آن صورت ممکن است شخص تصور کند که دچار حمله قلبی شده است یا حتی ممکن است بمیرد.
در هر حال اگر خودتان اضطراب دارید یا یکی از اطرافیان شما دچار آن است، شناخت این اختلال و درمان آن می تواند کمک موثری باشد.

● چرا برخی دچار اختلال اضطراب می شوند؟
یک دلیل قاطع و مشخص برای اختلال اضطراب وجود ندارد، بلکه چندین عامل مختلف در شکل گیری آن نقش دارند، از جمله ژنتیک، ساختار زیست- شیمی مغز، شرایط زندگی و رفتارهای آموخته. فردی که یکی از اعضای خانواده اش دچار اختلال اضطراب باشد در معرض خطر بیشتری برای اختلال اضطراب است(هر چند که نوع اختلال آنها یکسان نباشد) ژنتیک روی ساختار زیست شیمی مغز اثر می گذارد و در نتیجه آن برخی از افراد مستعد مبتلا به اضطراب هستند. ساختار زیست شیمی مغز با میلیون ها سلول مغزی (یاخته های عصبی یا نورون) مرتبط است و پیوسته از راه مواد شیمیایی با یکدیگر در ارتباطند. این ترکیب های شیمیایی «انتقال دهنده عصبی» نامیده می شود. «انتقال دهنده عصبی» پیک های شیمیایی مغز است که تنظیم حالت های روانی( یا خلق و خوی) فرد به عهده آنها است.
«انتقال دهنده عصبی» از یک یاخته عصبی ترشح می شود و به یاخته عصبی گیرنده می پیوندد. گاهی تداخل در این فرآیند(مثلاً یاخته عصبی گیرنده قادر به دریافت انتقال نباشد) موجب عدم تعادل در سطح انتقال دهنده های عصبی مغز می شود که دلیلی برای اضطراب است. انتقال دهنده های عصبی زیادی وجود دارد اما دو انتقال دهنده عصبی سروتونین و دوپامین در ارتباط با اضطراب نقش دارند. عدم تعادل این ترکیبات شیمیایی موجب اضطراب و دیگر مشکلاتی نظیر آن می شود. اتفاقات خاصی که در زندگی شخص رخ می دهد نیز می تواند مرحله یی برای شروع اختلال اضطراب باشد بهترین مثال برای این موارد وقوع اتفاقات ترسناک و آسیب زا است که منجر به Ptsd می شود.یادگیری های اولیه هم می تواند در این بیماری نقش ایفا کند. چنانچه کودکی در خانواده اي زندگی کند که افراد آن بسیار ترسو و مضطرب هستند، او هم یاد می گیرد که دنیا را یک مکان ترس آور ببیند.
همچنین اگر محیط رشد کودک واقعاً خطرناک و ترسناک باشد(محیطی که با کودک با خشونت رفتار شود چه درخانواده و چه در جامعه) کودک می آموزد که همیشه منتظر وقوع بدترین ها باشد و بترسد. واکنش اتوماتیک مغز به شرایط اضطراب آور می تواند عامل محرک اختلال اضطراب شود. هنگامی که کسی احساس خطر کند(حتی اگر خطر واقعی نباشد) مغز فوراً با فرستادن علامتی به ساختار کوچکی در مغز به نام بادامه، عکس العمل نشان می دهد. بادامه مغز واکنش اتوماتیک بدن(مبارزه یا فرار) در برخورد با خطر ایجاد می کند. این واکنش ها موجب نشانه هایی نظیر عرق کردن و تپش قلب می شود.
گاهی به محض اینکه شخص اطلاعات را در قسمت تفکر مغز(قشر مخ) بررسی می کند درمی یابد که اتفاق رخ داده واقعاً خطرناک نبوده است. بنابراین آرام می شود و واکنش های بدن متوقف می شود. اما بادامه مغز به گونه یی برنامه ریزی شده است که با یادآوری اتفاقی که افتاده، سبب راه اندازی فرآیندهای واکنش بدن می شود که این کار در واقع تلاش مغز جهت حفاظت فرد از خطرات آتی است. یعنی اگر شخص با چیزی مواجه شود که قبلاً یک بار موجب ترس او شده (حتی اگر بعداً پی ببرد که واقعاً ترسناک نبوده است) بادامه مغز احتمالاً واکنش اضطراب را فعال می کند.

● چگونه می توان اختلال اضطراب را تشخیص داد و درمان کرد؟
گاهی افراد به واسطه نشانه های فیزیکی(ناشی از اضطراب) به پزشک مراجعه می کنند که کار بسیار درستی است زیرا نشانه هایی مانند تپش قلب، درد قفسه سینه، دل درد، استفراغ، تنگی نفس، بی حسی و یا سوزش و مشکلات خواب می تواند واقعاً به دلیل برخی بیماری های پزشکی باشد. بنابراین با مراجعه به پزشک، مشخص می شود که آیا بیماری وجود دارد و یا همه این نشانه ها ناشی از اضطراب است. اگر نشانه ها به دلیل اضطراب باشد حتماً باید به یک متخصص سلامت روانی مانند یک روان شناس یا روان پزشک مراجعه شود. اضطراب بسیار توان کاه است و همچنین مانع لذت بردن فرد از زندگی، دوستان، مدرسه و فعالیت های اجتماعی می شود. اما با کمک درمان می توان احساس بهتری پیدا کرد. برخی سعی دارند برای درمان و آرام کردن خود از الکل و یا داروهای مخدر (حتی قرص های خواب) استفاده کنند که تاثیر موقتی دارد اما به دلایل مختلفی یک راه حل نیست.
داروهای مخدر و یا الکل فقط موجب احساس غلطی از آرامش می شوند که بسیار خطرناک است و مشکلات عدیده یی را به دنبال دارد. اما یک متخصص سلامت روانی با طرح سوالات در زمینه مصرف داروها، موقعیت خانوادگی ، نشانه هایی که تجربه کرده اید و یا سوالات بسیار شخصی و محرمانه می تواند یک برنامه صحیح درمان را ارائه کند. که البته پاسخ واقعی و درست به سوالات به دکتر بسیار کمک می کند. درمان اضطراب می تواند شامل دارو، رفتار درمانی شناختی و یا درمان از طریق گفت وگو یا روش های کنترل عضلات و آرامش، باشد و گاهی ترکیبی از همه درمان های فوق توصیه می شود.
در مواقعی که دارو بخشی از درمان است اغلب از یک دسته از داروها به نام Ssri ها استفاده می شود که گاهی سبب تعجب می شود که چرا داروی ضد افسردگی تجویز شده است. اما این مساله به این دلیل است که داروی Ssri ابتدا برای درمان افسردگی تولید شد اما بعداً دانشمندان دریافتند که این دارو اثر ضد اضطراب نیز دارد. زیرا افسردگی و اضطراب هر دو به دلیل عدم تعادل در انتقال دهنده عصبی سروتونین به وجود می آیند و داروی Ssri می تواند به تعادل سروتونین کمک کند بنابراین به درمان هر دو بیماری کمک می کند.
اگر داروها درست تجویز شود به کاهش نشانه های اضطراب که سبب ناراحتی و نگرانی شدید شخص می شود، کمک شایانی می کند. اغلب پزشکان دارو را با دوز کم شروع می کنند و تدریجاً به آن اضافه می کنند تا نتیجه بهتری بگیرند، گاهی چند روز یا هفته زمان نیاز است تا دارو اثرات مثبت خود را نشان دهد. پس اگر دارویی تجویز شد، درست و به موقع بخورید. اما اغلب نوجوانان که دچار اختلال اضطراب هستند نیازی به دارو ندارند و با کمک روش های دیگر می توان به آنها کمک کرد.
روش روان درمانی یا همان گفت وگو؛ در این روش نوجوان با یک متخصص سلامت روانی درباره استرس ها و اضطراب هایی که احساس می کند، صحبت می کند. روانکاو با دسته بندی مشکلات نوجوان و حمایت از او و استفاده از راهکارهای دیگر به نوجوان کمک می کند تا از پس اضطراب خود برآید. یکی از روش های خاص در دوران درمان رفتار درمانی شناختی (cbt) است. در این روش نوجوان با فراگیری یک نقش فعال در خصوص ترس هایی که دارد یادگیری زدایی می کند. در روش Cbt روانکاو و شیوه های جدیدی برای تفکر و عمل به نوجوان می آموزد تا هنگام مواجهه با اضطراب از آنها استفاده و در نتیجه اضطراب خود را کنترل کند. در این روش نوجوان می آموزد که چگونه اضطراب خود را شناسایی و ارزیابی کند همچنین عوامل ایجاد اضطراب را می شناسد و روش های عملی برای کاهش آن یاد می گیرد.
نوجوان پی می برد که چه عواملی در بدتر شدن ترس او یا آرامش نقش دارند. تکنیک های روش Cbt بسیار متنوع هستند اما همه شامل آدم سازی و شیوه های تنفس و یا روش هایی است که نوجوان را در معرض عامل اضطراب قرار می دهند که اگر این روش همراه با یک حمایت مناسب و آموزش مهارت های جدید تحمل یا کنار آمدن با مشکل، باشد بسیار مؤثر است و حتی ترس ها و اضطراب های شدید را از بین می برد.

● نحوه برخورد با اختلال اضطراب
اغلب افراد خانواده و یا دوستان فردی را که اختلال اضطراب دارد به خوبی درک نمی کنند و نصایح غیرمعقول و ناکارآمدی به او می کنند مانند چرا نگرانی، مشکلی نیست نگران نباش، اما باید بدانیم که نیت آنها خیر است و فقط نمی دانند که مساله به این سادگی نیست.بنابرانی خود فرد باید به آنها توضیح بدهد. اما از آنجایی که دیگران درک درستی از این مساله ندارند افراد دچار اختلال اضطراب، تمایلی به گفتن احساسات خود به خانواده و یا دوستانشان ندارند.
همچنین تصور می کنند که شاید احساسات آنها از نظر دیگران احمقانه، بچه گانه و عجیب و غیرعادی تلقی شود. اما باید بدانیم که دوستان صمیمی و افراد خانواده بخشی از راه حل هستند و توجه و حمایت آنها بسیار کار ساز است.اگر متوجه شدید که نوجوانی دچار اختلال اضطراب است برایش دوستی حامی باشید و با درک شرایط او کمکش کنید.

دارسی لینس
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آرامش ذهنی هر که هستید و هر کجا زندگی می‌کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد. بخاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیتهای ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می‌کند و در این مسیر گام بردارید.

● راههای رسیدن به آرامش

▪ یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئله‌ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها می‌پردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل می‌کنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما می‌گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.

▪ به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام برخواهید داشت.

▪ مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می‌تواند بی‌فایده و بی‌ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.

▪ نسبت به انتظارات و برنامه‌های خود واقع بین و منطقی باشید.
توانائیهای خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی‌تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.

▪ نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما می‌توانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعفهای آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.

▪ معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.

▪ افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

aftab
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

فشارهاي رواني در محل كار معمولا ديدگاه عمومي درباره فشارهاي رواني ناشي از كار يا محل كار، چنين است:

" دوستم سركار خيلي عصبي و تحت فشاره، البته اين روزها چنين حالتي طبيعيه!"
باورهاي غلطي كه درباره تنشهاي عصبي يا استرس وجود دارد اغلب مي تواند حتي شرايط كاري را بدتر كند.
• در حقيقت، اگر اين دوست عصبي نباشد، ممكن است چنين برداشت شود كه وجود او براي شركت چندان حياتي نيست.
• راه حل اين است كه بگذاريم او تا زماني كه حالش بهتر شود مسئوليت كمتري بر عهده داشته و ساعات كمتري كار كند.
• يا اينكه بگذاريم او براي مدتي بيشتر كار كند تا ديگر احساس نكند از كار عقب افتاده و دچار فشار عصبي شود.
• يا اينكه او را به يك كلاس روان درماني بفرستيم تا چيزهايي درباره وضعيت عصبي خود بياموزد.

تمام موارد فوق اشتباه هستند...اشتباه!
درست است كه فشار عصبي و تنش در محل كار يك مشكل جدي است و هزينه زيادي براي نيروي انساني، كار و جامعه در بر دارد و بايد كاري براي آن انجام داد، اما باورهاي غلطي كه درباره تنشهاي عصبي يا استرس وجود دارد، موجب ميشوند كه كارهايي كه درباره آن انجام ميدهيم نتيجه درستي نداشته باشند و حتي شرايط را بدتر كنند.

پنج مورد از اصلي ترين اين موارد از اين قرارند:

1. وجود استرس امري طبيعي بوده و اهميت مقام شخص را نشان ميدهد. تنش عصبي ميتواند به بهتر شدن عملكرد هم منجر شود. عده اي از مردم تصور ميكنند كه اگر كسي سرشان بيش از حد شلوغ نباشد، پس وجودشان براي موسسه يا سازمان چندان حياتي نيست. اين افراد از داشتن برنامه كاري پر و پيمان، ساعات كاري طولاني و كار بيش از حد لذت ميبرند.

اما استرس به معناي مهم بودن شخص نيست، بلكه به اين معناست كه يك جاي كار ايراد دارد يا اينكه شخص نميتواند كارش را در زمان مشخص انجام دهد. بدتر از آن اينكه شايد شخص اصولا كار كمتري از آنچه بايد، انجام ميدهد زيرا افراد عصبي چندان كارامد نيستند، در ارتباط با ديگران ضعيف عمل كرده و نميتوانند تصميمات صحيحي بگيرند.

پذيرفتن اينكه استرس در محيط كار طبيعيست، نه تنها براي افراد، كه براي موسسه هم زيان آور است.

2. استرس به خاطر كار زياد ايجاد ميشود. اگر چنين است، پس چگونه افرادي كه در هفته 80 ساعت كار ميكنند، بسيار سرحال و عالي و افرادي كه ساعات كارشان به 30 ساعت هم نميرسد عصبي و سرشار از فشارهاي رواني هستند؟

چرا؟ چون استرس هيچ ارتباطي با ساعات كار ندارد، بلكه به احساس فرد در زماني كه مشغول كار است مربوط ميشود. اگر شما 100 ساعت در هفته كار كنيد، به نتيجه كار خود بباليد، شاد و سرحال بوده و احساس خوبي داشته باشيد، هرگز عصبي نميشويد اما اگر 30 ساعت در هفته به كاري مشغول باشيد كه نسبت به آن احساس ناتواني داشته يا حس ميكنيد مشغول بيگاري هستيد و از شما قدر داني نميشود، مطمئنا دچار استرس خواهيد شد.

3. استرس با كار كمتر مداوا خواهد شد. واكنش بسياري از مسئولين و مديران در مقابل كارمند دچار استرس اين است كه از حجم كار، مسئوليتها يا ساعات كار او بكاهند و در مواقع بسيار وخيم، كارمند خود را به مرخصي استعلاجي بفرستند.

بنابر يافته هاي مركز تحقيقاتي بو نترستروم (Bo Netterstrøm) در دانمارك با بيش از 30 سال مطالعه بر استرس در محيط كار، اين كار بسيار نادرست است. نياز اصلي افرادي كه دچار استرس ميشوند، افزايش ظرفيت و اطمينان خود و ديگران نسبت به كارايي آنان است و در حالي كه يك مرخصي كوتاه ميتواند براي درمان عوارض آني استرس لازم است، اما غيبت طولاني از محيط كار تاثيري معكوس خواهد داشت. هنگامي كه چنين افرادي به كار بازميگردند، بيش از پيش حساس و آسيب پذير شده اند و بدتر اينكه عده اي از آنان ديگر به كار باز نميگردند.

از طرفي، كاستن از بار مسئوليتهاي شغلي يا ترك موقت كار هيچ يك از مشكلات اساسي و پنهان را حل نميكند. هنگامي كه كارمند مورد نظر به كار خود بازگردد، از آنجايي كه چيزي عوض نشده است، مجددا و به سرعت دچار استرس خواهد شد.

4. استرس با كار بيشتر درمان ميشود. ممكن است بگوييد:" بله، من در حال حاضر كمي عصبي هستم چون از كار عقب افتاده ام، اگر مدتي حسابي كار كنم و اين عقب ماندگي جبران شود، مشكل حل خواهد شد."

اما نه، چنين نخواهد شد زيرا:
1- استرس محل كار در اثر عقب ماندن از روند كاري ايجاد نميشود. بلكه به احساس شخص درباره اين عقب ماندگي مربوط است.
2- در بسياري از مشاغل، كاركنان تقريبا هميشه از برنامه عقب هستند زيرا كارشان بسيار زياد است و انجام دادن تمام وظايف به نيروي كار بيشتري نياز دارد.

اگر در زماني محدود براي انجام شدن مقدار زيادي كار يا رساندن پروژه به زمان تحوي، سخت كار كنيد اشكالي ندارد. اما در بسياري از مواقع اين فشار كار موقت تبديل به يك استاندارد جديد ميشود.

پس راه حل كار بيشتر براي رسيدن به استاندارها نيست زيرا در بسياري از محيطهاي كاري چنين عملي غير ممكن است. راه حل اين است كه درباره كاري كه تمام كرده ايد احساس خوبي داشته باشيد و به خاطر كار ناتمام خود عصبي نشويد. اين گفته به اين معنا نيست كه به كار اهميت ندهيد، بلكه منظور اين است كه بدانيد عصبي شدن از كارايي شما خواهد كاست، كار كمتري انجام خواهد شد و شما عصبي تر ميشويد. بايد اين چرخه بيمار را بشكنيد.

5. استرس با تمركز بر آن درمان ميشود. ما بارها با كتابها و خودآموزهايي در رابطه با استرس در محل كار برخورد كرده ايم كه معمولا چنين تقسيماتي دارند:

• استرس چيست
• نشانه ها و علائم استرس
• استرس و سلامتي
• روشهاي مبارزه با استرس

اين كتابها معمولا توسط يك مشاور فشارهاي رواني و استرس نوشته شده اند. يك تحقيق جديد نشان ميدهد افرادي كه در كلاسهاي ضد استرس شركت كرده اند بسيار عصبي تر از آنهايي هستند كه به كلاس نرفته اند، زيرا تمركز بر استرس بيشتر براي افزايش فشار رواني مناسب است نه از بين بردن آن. چنين افرادي بايد تمركز و توجه خود را به آنچه برايشان آرامش بخش بوده و وجودشان را سرشار از انرژي ميكند معطوف نمايند.

واقعيت چيست؟
فراموش نكنيد: استرس در اثر كار ايجاد نميشود. داشتن احساس بد و ناخوشايند به كار موجب بروز استرس خواهد شد.

به اين ترتيب، تغيير ساعات كار، مسئوليتها، اولويتها يا محل كار بي نتيجه خواهند بود، مگر اينكه شما علاوه بر اينها، احساس خود نسبت به كار و محيط كار خود را تغيير دهيد. برنامه هاي مبارزه با استرس هم تنها در صورتي كه بتوانند رسيدن به اين هدف را ممكن سازند، موفق خواهند بود.

اگر دچار استرس هستيد، بايد خودتان كنترل اوضاع را به دست بگيريد و هرگونه تغييري كه براي گذر از احساس نگراني، بي كفايتي يا تزلزل موقعيت شغلي خود لازم ميدانيد را اعمال نماييد و بر دستاوردهاي كاري خود با افتخار نگريسته و احساس كنيد كه ديگران نيز از شما قدرداني ميكنند.

رسيدن به اين مرحله نه تنها تنشهاي كاري را از ميان برخواهد داشت، بلكه شما را به فردي كارآمد، خلاق، موفق و شاد تبديل خواهد كرد.
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نگاهی به عوامل کاهنده استرس های شغلی استرس های شغلی همواره یکی از عوامل خطرزای سلامتی بوده است که بر کیفیت زندگی خصوصی افراد نیز تاثیر می گذارد. در کلینیک های مشاوره این جمله را زیاد می شنویم که همسرم ناراحتی های کاری اش را با خود به خانه می آورد و تمام دق دلی از همکاران و رئیسش را سر من و بچه ها خالی می کند.

چندی پیش محققان مرکز مطالعاتی پرینستون در امریکا اعلام کردند که ۲۵ درصد از نیروهای کار در امریکا از کارشان ناراضی و حدود ۱۷ میلیون نفر دچار افسردگی هستند. مطالعات نشان می دهد اضطراب و تنش های شغلی باعث بروز فشارخون، بیماری های قلبی، آسم، افسردگی و سردرد در انسان می شود.
این تحقیقات همچنین نشان می دهد که نارضایتی شغلی یا کار در محیط های پراسترس ارتباط مستقیمی با افزایش ضایعات، غیبت، کاهش بهره وری و بروز رفتارهای نابهنجار در کارمندان دارد ضمن اینکه هزینه زیادی برای درمان اختلالات روحی ناشی از اضطراب و استرس های شغلی در کارمندان آسیب پذیر دربرخواهد داشت.

روانشناسان دلایل زیادی را در بروز استرس در محیط کار موثر می دانند که شیفت های کاری خسته کننده و زمان کاری زیاد در راس آنها قرار دارد. یکی از عوامل ایجاد تنش و اضطراب در محیط کار افزایش شیفت های کاری است که موجب خستگی و کلافگی فرد شده و بازده کاری را نیز کاهش می دهد.
شیفت های کاری باعث به هم زدن ساعت بیولوژیک کارکنان شده که پیامد آن بروز خستگی، کج خلقی، بی خوابی، بی اشتهایی، عدم تمرکز و ضعف حافظه است. کارکنانی که به شکلی کم خوابی دارند تولید هورمون سروتونین بدنشان به میزان ۲۰ درصد کاهش پیدا می کند که خود عاملی جهت بروز افسردگی می شود.

کارگران شب کار دو برابر بیشتر نسبت به روزکارها تمایل به کشیدن سیگار دارند و احتمال حمله قلبی بعد از پنج سال در آنها دو برابر می شود. نادیده انگاشتن حقوق کارمندان، عدم رسیدگی به شکایات و پرداخت غرامت های کاری و عدم پرداخت حقوق مناسب و به موقع و برتری گرفتن برخی از کارمندان، تعصبات جنسیتی، مدیریت مستبدانه و تحقیر های جمعی که از سوی مدیریت اعمال می شود، از دیگر عوامل جانبی است که در بروز استرس و اختلالات روانی و نیز تضعیف روحیه کارمندان تاثیر دارد. تنش های شغلی علاوه بر اختلالات روحی باعث ناراحتی های جسمانی هم می شود که خود را به صورت خستگی، بی خوابی، فشار خون، سردرد، ناتوانی در تمرکز و بی اشتهایی نشان می دهد.

برای رهایی از پیامدهای منفی ای که استرس و تنش های شغلی ایجاد می کند، بهترین روش تنظیم یک برنامه منظم کاری همراه با استراحت است. کارهای خود را اولویت بندی کنید. معمولاً این شیوه موفق ترین، موثرترین و رضایت بخش ترین روش برای انجام دادن کارها است. برای سازماندهی امور همچنین کارهای زیادی می توانید انجام دهید مثل اینکه در زمان پاسخگویی به تلفن فقط همان کار را انجام دهید.
با موقعیت های کاری عجولانه برخورد نکنید. زمانی را برای فکر کردن به نحوه برخورد با مسائل اختصاص دهید و شیوه عمل خود را مشخص کنید. مثلاً اینکه صبح ها کدام یک از کارها را انجام دهید و عصر به سراغ نامه ها بروید یا ابتدا کارتان را با خواندن نامه ها شروع کنید.در هر موقعیتی که هستید استراحت را فراموش نکنید حتی اگر به میزان پنج دقیقه در مدت زمان صرف ناهار باشد. قرار ملاقات های روزانه را در دفتر یادداشت کنید و اگر نمی توانید در یک روز به چندین نفر پاسخگو باشید برای روابط خود حد و حدود تعیین کنید.

اطلاعات مربوط به ساعات ملاقات، زمان های اوج کاری، امور شغلی و خانگی را بنویسید. با این روش از نوشتن یادداشت ها بر روی تکه کاغذها که ممکن است گم شوند خلاص شده و همه چیز در یک جا قرار می گیرد.در صورت مواجهه با موقعیت هایی که حالت روحی شما را دگرگون می کند و باعث عصبانی شدن شما می شود به جای داد و قال راه انداختن روش های آرام سازی ذهنی را پیش گیرید.

روش های ریلکسیشن مثل تنفس عمیق کمک بزرگی در کاهش عصبانیت به شما می کنند. همان طور که پشت میز نشسته اید روی صندلی لم دهید، چشمانتان را ببندید، تمام ماهیچه های خود را به حالت آرمیدگی درآورید. این کار را از پاها شروع کنید و ادامه دهید تا تمام ماهیچه هایتان به آرمیدگی برسند.
آن گاه از راه بینی نفس بکشید و به تنفس خود توجه کنید و هنگام بازدم بگویید یک. دوباره نفس بکشید و هنگام بازدم بگویید یک. این کار را ۲۰ دقیقه ادامه دهید. سعی کنید فقط صدای نفس کشیدنتان را بشنوید. تکرار کلمات تاکیدی مثل آرام باش یا سخت نگیر نیز می تواند کمک کننده باشد. این تمرین را هر روز به ویژه زمانی که در موقعیت تنش زا قرار می گیرید، انجام دهید. در موقع عصبانیت افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. مثلاً به جای اینکه خود را سرزنش کنید که چرا نتوانستید اموری را که به شما محول شده به نحو احسن انجام دهید، به خودتان امیدواری بدهید که این اتفاق تاثیری در رابطه شغلی شما با رئیس یا همکارتان نمی گذارد و اشتباه یا اهمال کاری شما از طرف مدیرتان قابل درک است.
تیپ شخصیتی همکار یا مدیرتان را بشناسید و روحیه او را درک کنید. این نکته را به خاطر داشته باشید که همیشه آدم ها در یک وضعیت و حالت روحی - روانی نیستند. بعضی از افراد صبح ها سرحال و پرانرژی اند و عصرها خسته. به همین علت عصرها و شب ها ممکن است سطح تحمل شان بسیار پایین باشد و آماده عصبانی شدن باشند. در این گونه موارد بهتر است موضوعات و مسائل حساس بحث برانگیز را در ساعاتی با آنها مطرح کنید که صحبت هایتان با بحث و جدل پایان نپذیرد.
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 01-28-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

چگونه خود را به ساحل آرامش برسانیم؟ ● در حوضچهٔ اکنون زندگی کنیم
از گذشته درس بگیریم و رهایش کنیم و استرسی را که در آینده ریشه دارد، از ذهن دور کرده و در زمان حال زندگی کنیم.

● با آينه، آشتی کنیم
در محل زندگی‌مان آينه ‌ای را در هرمقياسي که می‌خواهیم، تهیه کرده و در کنار آن یک گلدان گل بگذاریم و هر از گاهی در شبانه‌روز، خود را در آن نظاره کنیم (صبح‌ها بعد از بیدار شدن از خواب و شب‌ها قبل از رفتن به رختخواب، با موج‌های مثبت و با صدای بلند خود را ستایش کنیم).

● گذشتهٔ ناگوار خود را می‌توانیم بر روی کاغذ بنویسیم، سپس آن را دور بیندازیم.

●سعی کنیم با مهربانی و عشق، هاله‌ای از انرژی مثبت را در بدن خود به‌وجود آوریم.

● برای همه دعا کنیم
دعا، در واقع انرژی مثبتی است که همهٔ فرشتگان را در به انجام رساندن آن، به کمک می‌طلبیم. پس مثبت فکر کنیم و از آن کسی که باید بخواهیم، طلب کنیم. در روز، ۳ مرتبه این کار را در خلوت خود انجام دهیم.

● نفرت و کینهٔ دیگران را با عشق و مهر جواب دهیم
مهرورزی به کسانی که دوست‌شان داریم، آسان است؛ برای این‌که وسعت ظرفیت خود را بسنجیم، به آنان که به ما زشتی روامی دارند، مهر بورزیم.

● ”ای کاش‌ها“ را در زندگی خود کم کنیم
افسوس گذشته را خوردن، انرژی مثبت را را تلف می‌کند و آن را به حد صفر، تنزل می‌دهد. سعی کنیم همیشه با امید و آرزوی مثبت زندگی کنیم.

● تفاوت‌ها را بپذیریم و به نیاز و احساس هم احترام بگذاریم
هیچ انسانی در سطح دنیای مادی، شبیه دیگری نیست؛ پس سازگاری ‌مان را پله‌پله رشد دهیم و در کنار این تفاوت‌ها، عشق و مهرورزی، دوستی و صداقت و سکوت و صبر را به‌عنوان اصل‌های مشترک زندگی همزیستی خود بپذیریم و در سایهٔ آن، از زندگی خود لذت ببریم.

● همگام با زمان، زیبائی عقلی و روحی را برای خود به وجود آوریم
از گذشتهٔ خود بیاموزیم و با نیم نگاهی به آینده در زمان حال، تکامل شخصیت خود را باور سازیم و شناختی زیبا به زندگی پیدا کنیم و آن را در اختیار هم‌نوعان و خانوادهٔ خود قرار دهیم.

● سعی کنیم همیشه یک لبخند حاکی از آرامش و سکوت، در چهرهٔ ما هویدا باشد
خنده، موسیقی روح است و انسان‌های مقابل را به سمت ما جذب می‌کند. حتی هنگامی که می‌خواهیم جواب دوستی یا شخصی را پشت تلفن بدهیم، بهتر است لبخندی بر لب داشته باشیم.

● تنفس مان را تعمیق بخشیم
با تنفس‌های عمیق، به شادی‌ها و خاطره‌های خوش و پایدار فکر کنیم و لحظه‌هائی از روز را به تمرکز بر تنفس ‌مان بپردازیم و دم‌وبازدم خود را بالانس کنیم. برای تمرین ساده، می‌توانیم چند نفس عمیق بکشیم و آن را در شش‌ها برای چند ثانیه نگه‌داریم و با بازدم عمیق، آن را آزاد کنیم

● در هنگام راه رفتن، پاهایمان را محکم و استوار بر روی زمین بگذاریم و سر و سینه را بالا نگه داریم و همیشه در آسمان‌ها به‌دنبال ستاره باشیم.

● ارتباط‌مان را با خدای خود بیشتر کنیم و سعی کنیم با آن، یکی شویم.
با او دوست و همراه شویم، او ما را آفریده، پس به ما عشق می‌ورزد و دوست‌مان دارد.

● همیشه برنامه‌ها، هدف‌ها و کارهای روزانهٔ خود را بنویسیم و خود را ملزم به انجام آن کنیم
این کار، باعث می‌شود نگرانی‌ و اضطراب، از ما دور شود.

● گناه، ما را از خدا دور می‌سازد و روح و جسم‌مان را کدر می‌کند
وقتی از خدای خود دور می‌شویم، ساحل آرامش را از دست می‌دهیم؛ پس سعی کنیم همیشه در هر کاری، خدا را به یاد داشته باشیم. (یاد خدا، آرامش دهندهٔ قلب‌هاست).

● برای این که پردهٔ تاریکی و افسردگی را از زندگی کنار بزنیم، باید چراغ عشق را روشن کنیم
عشق، رابطه نمی‌شناسد. عشق، گلیاست که در هر سرزمینی می‌روید و شکوفا می‌شود؛ پس بیائیم ما هم هم‌چون طبیعت و حتی بدون چشم‌داشت، عاشق شویم.

● با خودشناسی، خود را تخلیه کرده و با نیایش، از عشق پرشویم و به آرامش برسیم
موسیقی را در زندگی روزانهٔ خود بگنجانیم. موسیقی شاد و دل‌نواز، روح را التیام می‌بخشد و به ذهن، آرامش می‌دهد. اگر در مکانی هستید که موسیقی آن، شما را به گذشتهٔ تلخ می‌برد، از آن مکان دور شوید.

● از تغییرها نترسیم.
عادت‌های خسته کننده و تکراری را در صحنهٔ زندگی خود تغییر دهیم. محرک‌های متنوع، موجب فکرهای جدید و متنوع خواهد شد.

● از آن‌چه هستیم و آن‌چه داریم، راضی باشیم
در حالت افسردگی، بهتر است به داشته‌های‌مان فکر کنیم و کاغذی برداریم و داشته‌ها و اندیشه‌های مثبت خود را بنویسیم و ببینیم چه‌قدر ارزش داریم.

● بی ‌پیرایه باشیم
مانند کودکان، ساده، صادق و صمیمی باشیم و خشونت را از خود دور سازیم تا به آرامش برسیم.

● با ترانهٔ زندگی، هم ‌آوا شویم
زندگی، هدیه‌ای‌ست الهی. در زندگی، همه‌چیز متضاد دیده می‌شود؛ ولی از این تضادهاست که ارزش‌ها شکل می‌گیرند. ما باید این ارزش‌ها را در هر تضادی به‌دست آوریم و با آن، به باورهای مثبت رسیده؛ سپس زندگی‌مان را به ساحل آرامش برسانیم.

● از عمل‌های منفی دوری کنیم
تهمت ‌زدن، غیبت کردن، دروغ گفتن، قضاوت کردن و... بار منفی تولید کرده و ما را متضرر می‌سازند و جسم و روح‌مان را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

● دیگران را ببخشیم
به‌خاطر خود، دیگران را ببخشیم تا شکوفا و رها شویم و آن‌گاه است که به آرامش می‌رسیم.

● قدردانی از نعمت‌های بی‌کران هستی را از یاد نبریم
وقتی که افسرده‌ایم و احساس شادی نمی‌کنیم، تاریک هستیم و نیاز به نور داریم. نور را با قدردانی از او که آفریننده‌اش است، بخواهیم و آن را وارد زندگی خود کنیم تا از تاریکی به روشنائی برسیم و احساس آرامش کنیم.

● در پوشش خود دقت کرده و رنگ لباس‌های‌مان را درست انتخاب کنیم
رنگی انتخاب کنیم که به ما احساس شادی بدهد

● مراقبه کنیم
ما در دنیای آشفتگی زندگی می‌کنیم؛ پیکان نوک ‌تیز خواهش و میل‌های حیوانی را در خود کنترل کنیم. هر روز در اقیانوس سکوت خود فرورویم و مراقبه کنیم که بدین ‌سان به ساحل آرامش می‌رسیم.

مجله شادکامی و موفقیت
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها