حدس می زنم شبی مرا جواب می کنی و قصر کوچک دل مرا خراب می کنی
سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای
ولی برای رفتنت عجب شتاب می کنی
من از کنار پنجره تورا نگاه می کنم
وتو مرا به نام دیگری خطاب می کنی
چه ساده در ازای یک نگاه پاک وماندنی
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب می کنی
به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام
تو کمتر از غریبه ای مراحساب می کنی
وکاش گفته بودی از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب می کنی
دلم گرفت :
دلم گرفت از این روزها از این روزهای بی نشون از این همه دربه دری از گردش چرخ زمون دلم گرفت از آدما از آدمای نا مهربون از این مترسکهای بد از همه دلم گرفت از یک هم زبون تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون آهای خدای عاشق ها توی فقط دل خوشی مون آره دلم خیلی پره از غم های رنگ وارنگ از جمله دوست دارم دروغ خیلی قشنگ دلم گرفت از تو که با ما نبودی از اون خدای آسمون دلم گرفت