بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #291  
قدیمی 04-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یکی بود یکی نبود
این جمله همیشه آغازگر قصه هایی بود که می شنیدم
ولی قصه من که آغاز شد
هیچکس نبود
نه من بودم و نه تو
من و تو همیشه دو نفر بودیم :
یکی بود، یکی نبود
تو همیشه نبود قصه و من
چه فرق می کرد که بی تو بودم یا نبودم؟
من وتو هیچ وقت ما نبودیم
قصه را بی هم آغاز کردیم
به این امید که شاید در فصلی از آن به هم برسیم
ولی تمام فصلها گذشت و به هم نرسیدیم
و قصه نا تمام ماند...
من و تو می توانستیم ما باشیم
ولی .........

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #292  
قدیمی 04-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در را ببند زیرا
بیرون هوا بی نهایت سرد است
آری هوای عشق
در شهر و دیار ما سرد است
گفتم شاید پیوندی
گرمی دوباره به ما بخشد
اما افسوس
و صد افسوس که دستها سرد است
معصوم محبوبم
محبوب معصوم
مدتهاست که بی تو
خون دل می خورم
اما خوب که نگاه می کنم
می بینم
که خونابه ها هم سرد است
بیا و با گرمی وجودت
آتش دل مرا روشن کن
چون سالهاست
که این دل درد آشنا
بی نهایت سرد است
سرد..

پاسخ با نقل قول
  #293  
قدیمی 04-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امشب به ياد بودنت تا صبح با سازم مي خونم
برات هزار تا شعر ميگم تا بدوني دوست دارم
يادت مياد پشت سرم با چشم گريون داد زدی
روزها اشك من به قلب من تو سنگ زدی
نا مهربون اينجوريه رسمو روسمو عاشقی
ميگی هنوز دوسم داری من كه نديدم اين جوری
گفتي بيا تموم كنيم ترس از حسودا نكنيم
اگه بخوای باز می تونی بازم به چنگم بياری
تو رو قسم دادم به جون جفتمون
به تموم لحظه هاخاطراتمون
اما تو گفتی نميشه
اينجا بايد تموم بشه....
پاسخ با نقل قول
  #294  
قدیمی 04-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اگه تو مال من بودی ماه از چشات طلوع می کرد
پرستو از رو دست تو نغمه هاشو شروع می کرد
اگه تو مال من بودی کلاغ به خونش می رسید
مجنون به داد اون دل زرد و دیوونش می رسید
اگه تو مال من بودی همه خبردار می شدن
ترانه های عاشقی رو سرم آوار می شدن
اگه تو مال من بودی قدم رو پاییز میزدیم
پاییز می فهمید که ماها زبونشو خوب بلدیم
اگه تو مال من بودی انقد غریب نمی شدم
من چی می خواستم از خدا دیگه اگه پیشت بودم
اگه تو مال من بودی دور خوشی نرده نبود
دل من اون آواره ای که شبا می گرده نبود
اگه تو مال من بودی چشام به چشمات شک نداشت
تنگ بلور آرزوم مثل حالا ترک نداشت
اگه تو مال من بودی جهنمم بهشت می شد
قصه ی عشق ما دو تا ، عبرت سرنوشت می شد
اگه تو مال من بودی می بردمت یه جای دور
یه جا که تو دیده نشی نباشه حتی کمی نور
اگه تو مال من بودی ،‌ می ذاشتمت روی چشام
بارون می خواستی می بارید ، ابر سفید گریه هام
اگه تو مال من بودی برگا تو پاییز نمی ریخت
شمعی که پروانه داره ، اشک غم انگیز نمی ریخت
اگه تو مال من بودی قفس دیگه اسیر نداشت
آدما دارا می شدن ، دنیا دیگه فقیر نداشت
اگه تو مال من بودی خیال نمی کنم باشی
پس می رم و می کشمت پیش خودم تو نقاشی
پاسخ با نقل قول
  #295  
قدیمی 04-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در چشمانت چیست که مرا به سوی خود میکشد
در گرمی دست هایت چیست که دستهایم آنها را می طلبد ؟
در آینه چشم هایم بنگر .
چه می بینی ؟
آیا می بینی که تو را می بیند؟
صدای طپش قلبم را می شنوی که فریاد می زند دوستت دارم ؟
دوست ندارم که بگویم دوستت دارم
دوست دارم که بدانی دوستت دارم .
پاسخ با نقل قول
  #296  
قدیمی 04-22-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آنک بی‌باده کند جان مرا مست کجاست ؟!
و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟!

و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم
و آنک سوگند من و توبه‌ام اشکست کجاست ؟!

و آنک جان‌ها به سحر نعره زنانند از او
و آنک ما را غمش از جای ببرده‌ست کجاست ؟!

جان ِ جان‌ست وگر جای ندارد چه عجب
این که جا می‌طلبد در تن ما هست کجاست ؟!

غمزه چشم بهانه‌ست و زان سو هوسی‌ست
و آنک او در پس غمزه‌ست دل خستست کجاست ؟!

پرده روشن دل بست و خیالات نمود
و آنک در پرده چنین پرده دل بست کجاست ؟!

عقل تا مست نشد , چون و چرا پست نشد
و آنک او مست شد , از چون و چرا رست کجاست ؟!


__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
  #297  
قدیمی 04-23-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مجنون و پریشانِ توام , دستم گیر
سرگشته و حیرانِ توام , دستم گیر

هر بی سر و پا چو دستگیری دارد
من بی سر و سامانِ توام , دستم گیر
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
  #298  
قدیمی 04-25-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

منه خوش خياله ساده
حالا با پاي پياده
دنبالت دارم ميگردم
همسفر با شب و جاده
پرم از حسرت و خواهش
واسه يك لحظه نوازش
كوله باره غم رو دوشم
رهسپاره شهر سازش
تو قامت سياه شب
وقتي ستاره ميميره
انگار ميخواد بهم بگه
واسه رسيدن به تو ديره
از منه خسته رو خط رفتن
بي تو يه سايه فقط ميمونه
سايه ي مردي كه خوش خياله
تو نا رفيقو رفيق ميدونه
هنوزم اسمت عزيزه
واسه اين هميشه تنها

قصه ي بود و نبودت
ميشه راهي واسه فردا
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
  #299  
قدیمی 04-26-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ندارد پای عشق او دل بی‌دست و بی‌پایم
که روز و شب چو مجنونم سر زنجیر می خایم

میان خونم و ترسم که گر آید خیال او
به خون دل خیالش را ز بی‌خویشی بیالایم

خیالات همه عالم اگر چه آشنا داند
به خون غرقه شود والله اگر این راه بگشایم

منم افتاده در سیلی اگر مجنون آن لیلی
ز من گر یک نشان خواهد نشانی‌هاش بنمایم

ز شب‌های من گریان بپرس از لشکر پریان
که در ظلمت ز آمدشد پری را پای می سایم

اگر یک دم بیاسایم روان من نیاساید
من آن لحظه بیاسایم که یک لحظه نیاسایم

رها کن تا که چون ماهی گدازان غمش باشم
که تا چون مه نکاهم من چو مه زان پس نیفزایم


__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
  #300  
قدیمی 04-27-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شاید آنقدر آبی نباشم که لحظه هایم پر از اقاقیا شود !
شاید آنقدر عاشق نباشم که سروده هایم زمزمه ی هر عابری شود !
شاید آنقدر بزرگ نباشم که مایه ام تمام وجودت را در بر گیرد !
شاید آنقدر نور نباشم که در شبهای تیره ی تنهایی نیازت باشم !
شاید آنی نباشم که در رویا ها درجستجوی آن باشی !
ولی هرکه هستم !
هرچه هستم !
بیش از خود تو را دوست دارم
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:05 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها