کلوب بچه های بخش روانشناسی و خودشناسی

[GolBarg]

نوشته اصلی توسط SonBol

سلام
مرسی بابت ایجاد این تاپیک
حتما موفق خواهد بود
بسیبار خوبه آدم اول خودشو بشناسه بعد دنیای اطرافشو با دقت ببینه
انسان ها موجودات عجیب و پیچیده ای هستن
منم زیاد از علم روانشناسی نمیدونم اما به قول مینا جان میشه بر حسب علاقه و تجربه بحث کرد
تاپیک خوبی میشه
موفق باشید

ممنونم مینا جان
هدف ما هم همین هست شناخت ابعاد وجودیمون....
و انسان با شناخت خودش میتواند ارتباطات سالم و بهنجاری داشته باشه

خوشحال میشیم بچه های فروم همراهیمون کنند.

[bigbang]

سلام اتفاقاً جای همچین چیزی خیلی تو فروم خالی بود نمیدونم چرا به فکر خودم نرسید !!
در هر صورت از اونجایی که هیچکس نخ نداده و از نظری ابراز نکرده و تصور من این هست که سر نخ همون ذاتی هست که آقا مهدی صحبت کرد و خانم مینا110(من حقیقتش گیج شدم ما این جا چند تا اسم مینا داریم یکی بهم کمک کنه) یک اشاره ای به فروید کرد از نظر من بیخیال فروید !!!
اصلاً جدی میگما بیاییم واقعاً یکبار این مسیری که برای تولید نظریه ها طی شده خودمون طی کنیم چطوره ؟؟
حالا نمیخوام نصیحت کنم !
و حالا در مورد ذات انسانها من حقیقتش نمیتونم همچین درکی نسبت به انسان داشته باشم چرا که اگر قرار بود ذات مبنای مقایسه و داوری شخصیت یک آدم باشه اونوقت زندگی و تجربه پس برای چی هست
قبول دارم که بعضی ها با وجود اتفاقاتی که براشون می افته هیچ تغییری نمیکنن و ما این طور تعبیر میکنیم که طرف ذاتاً اینطوری هست ولی اینجوری نیست در واقع همون طرفی که ما داریم ازش صحبت میکنیم انتخاب کرده که اینطور باشه
من معتقدم همه انسانها به غیر از مجانین و بیماران ذهنی که به طور مادر زاد فلج هستند در ظرف یکسانی برای امتحان و کسب تجربه اعم از گفتاری دیداری و رفتاری قرار میگیرند
در واقع به بیان ساده بگم من به تئوری تصمیم ها اعتقاد دارم
این تصمیم های ما هستند که به ما هویت میبخشند و در روابط متقابل هم تصمیم حکم فرماست
الان میرم پست بعدی که زیاد نشه !

[GolBarg]

نوشته اصلی توسط bigbang

سلام اتفاقاً جای همچین چیزی خیلی تو فروم خالی بود نمیدونم چرا به فکر خودم نرسید !!
در هر صورت از اونجایی که هیچکس نخ نداده و از نظری ابراز نکرده و تصور من این هست که سر نخ همون ذاتی هست که آقا مهدی صحبت کرد و خانم مینا110(من حقیقتش گیج شدم ما این جا چند تا اسم مینا داریم یکی بهم کمک کنه) یک اشاره ای به فروید کرد از نظر من بیخیال فروید !!!
اصلاً جدی میگما بیاییم واقعاً یکبار این مسیری که برای تولید نظریه ها طی شده خودمون طی کنیم چطوره ؟؟
حالا نمیخوام نصیحت کنم !
و حالا در مورد ذات انسانها من حقیقتش نمیتونم همچین درکی نسبت به انسان داشته باشم چرا که اگر قرار بود ذات مبنای مقایسه و داوری شخصیت یک آدم باشه اونوقت زندگی و تجربه پس برای چی هست
قبول دارم که بعضی ها با وجود اتفاقاتی که براشون می افته هیچ تغییری نمیکنن و ما این طور تعبیر میکنیم که طرف ذاتاً اینطوری هست ولی اینجوری نیست در واقع همون طرفی که ما داریم ازش صحبت میکنیم انتخاب کرده که اینطور باشه
من معتقدم همه انسانها به غیر از مجانین و بیماران ذهنی که به طور مادر زاد فلج هستند در ظرف یکسانی برای امتحان و کسب تجربه اعم از گفتاری دیداری و رفتاری قرار میگیرند
در واقع به بیان ساده بگم من به تئوری تصمیم ها اعتقاد دارم
این تصمیم های ما هستند که به ما هویت میبخشند و در روابط متقابل هم تصمیم حکم فرماست
الان میرم پست بعدی که زیاد نشه !

سلام خوشحالیم اینجا هستید

راستش بیگی جان ما هم قرار نیست درباره نظریه فروید بحث کنیم ...فروید دید جبری نسبت به انسان داره و اینکه از اختیار انسان صحبتی نمی کند.البته پدر علم روانکاوی هست ومنم دوستش دارم

ما از اریک برن و مفاهیم بالغ و والد و کودک صحبت می کنیم....(بچه ها پست اول من وتاپیک هایی که گفتم یه نگاه بندازین)
خوب جمع شدیم که با توجه به دید مثبتی که نسبت به انسان داریم یه تحولاتی در خودمان ایجاد کنیم

[bigbang]

داشتم میگفتم مثلاً بعضی جاها میگن آقا تا 40 سالگی اگه آدم شدی که شدی ولی اگر نتونستی خوب خودت رو پرورش بدی دیگه نمیتونی تغییر کنی
خوب اگر قرار بود تغییر نکنیم یا نتونیم تغییر کنیم پس چرا بیشتر از 40 سال عمر کنیم ؟؟؟

اونهایی که این حرفها رو میزنن از ساختارهای رفتاری انسان خبر ندارن و نمیدونن انسان در عین اینکه در اثر گذشت زمان جسمش ضعیف میشه ولی شخصیت و رفتارش پخته تر و جا افتاده تر میشه که اصلاً ربطی به هوش و استعداد نداره

برای یک جوان 13 ساله پذیرش اشتباه راحتتر هست یا برای یک مرد 45 ساله >؟ وقتی میگیم تغییر باید منظورمون رو خوب برسونیم . شاید یک با حرف بشه پیرمرد85 ساله رو از عقایدش برگردوند !
من یه پسر خاله دارم ازم خیلی کوچیکتره گاهی اوقات یه حرفهایی میزنه که تا مغز و استخوان تنم مورمور میشه پس شخصیت ربطی به سن نداره بلکه به تصمیمات ما مرتبطه یکی اگر 2000000 هم که برگردونی به زندگی دوباره همون مسیر رو میره خوب این وضعیتش اگر 13 ساله یا 100 ساله باشه مشخص هست !
اما نمیتونیم اینو در مورد همه منطبق و درست بدونیم !
دیدید گاهی اوقات انسان عصبانی میشه > و کنترل اعصابش رو از دست میده ؟ توی اون لحظه شما انتظار دارید همه از شما بترسند و یا متقابلاً عصبانی بشن و یا واکنش هایی از این دست
مثلاً شما سر برادر یا خواهر کوچیکتون داد بزنید .............
2 تا واکنش ممکن رو در نظر بگیریم
1- شروع میکنه به گریه و زاری و صاف میره تو اعصاب
2- بوستون میکنه و بهتون میگه دوست دارم !!
(فقط خودتون تصورش رو بکنید اگر تو اوج عصبانیت اتفاق دومی برای شما بیفته چه واکنشی از خودتون نشون میدید ! آیا هنوزر هم عصبانی هستید )

این جا هست که تمام رشته هایی که ریسیده بودید پنبه میشه ! یک لحظه شوک میخورید و به ضعف سیستماتیک اعصاب و عاطفه خودتون پی میبرید !!
رفتارها و روان ما و هر عملی که مرتکب میشیم معمولاً عکس العملی هست در مقابل رفتار ها و یا اتفاقاتی که باهاشون درگیریم اما زمانی کارمون با ارزش هست که اونی نباشیم که عکس العمل از خودش بروز میده بلکه خودمون منشاء عمل باشیم .

خیلی دست به این جور کارها زدن و به جاهای بزرگی رسیدن و خیلی ها هم شکست خوردن اما در هر صورت منشاء عمل بودن مثل دانشمندا و مخترع ها و ..............


.
.
.
1-مثلاً عشق مادر به فرزند یک عکس العمل نیست بچه حتی اگر مادرش رو پس بزنه مادر دست از بچه اش بر نمیداره !! (خوب این یک عمل با ارزش هست که خیلی ها میگن غریزی هست اما من مخالفم مادر خودش میخواد بچه اش رو دوست داشته باشه اگه غریزه پس چرا تو خبرا میگن بعضی مادرا بچه شون رو کشتن یا ............) 2- تلاش کردن برای نیل به یک هدف !! بله تا حالا شده قدم در وادی بزارید که دیگران شما رو دست بندازن 3-هنرمندان ! 4-...............

زیاد حرف زدم تنها چیزی میخواستم به صورت واضح بگم این هست که ما اگر بخوایم میتونیم منشاء اعمال و رفتارمون باشیم و اگر خود ما دست به اقدامی نزنیم خوب قطعاً اعمال دیگران ما و رفتارهای ما را مدیریت خواهد کرد
هیچ میدونید چرا پیامبران اینقدر محبوب بودن ؟؟ یکی از دلائل مهمش این بود که خودشون منشاء عمل بودن
اگر کسی به اونها بدی میکرد اونها جواب او را با خوبی میدادند و یا طوری او را غیر مستقیم مدیریت میکردند که به سمت مدیریت خودش سوق پیدا کند
ما چگونه هستیم آیا رفتار دیگران ما را مدیریت میکند یا ما خومان برای خودمان تصمیم میگیریم ؟؟
مستقلیم با وابسته ؟
عاطفی هستیم یا منطقی ؟ ، با چه دیدگاهی به دنیا نگاه میکنیم ؟
مجموعه این سوالات میشه روانشناسی میشه تحلیل شخصیت میشه تحلیل روابط متقابل .
میترسم زیاد حرف بزنم هیشکی نخونه حرفامو !
ولی مطمئن هستم اینقدر حرف میزنم تا کاری کنم منو از این تاپیک بندازید بیرون !!

[bigbang]

نوشته اصلی توسط mina110

سلام خوشحالیم اینجا هستید

راستش بیگی جان ما هم قرار نیست درباره نظریه فروید بحث کنیم ...فروید دید جبری نسبت به انسان داره و اینکه از اختیار انسان صحبتی نمی کند.البته پدر علم روانکاوی هست ومنم دوستش دارم

ما از اریک برن و مفاهیم بالغ و والد و کودک صحبت می کنیم....(بچه ها پست اول من وتاپیک هایی که گفتم یه نگاه بندازین)
خوب جمع شدیم که با توجه به دید مثبتی که نسبت به انسان داریم یه تحولاتی در خودمان ایجاد کنیم

من اصولاً یک انسان مثبت اندیش مثبت گرا هستم
و دید منفی ندارم !!
اریک برن خوبه بد نیست شاید جمع شدیم رفتیم پیشش یه میرزرا قاسمی هم خوردیم
حالا نمیدونم مرده هست یا زنده یه خدابیامرز هم حوالش کنیم

در ضمن دست شما درد نکنه خانم مینا 110 به خاطر پستی که زدید
ایکاش دوباره بچه ها جمع شن گپی بزنن و ما هم ببینیم و بشنویم و حال کنیم .

[مهدی]

بیگ بنگ جان
زیبا نوشتی و خیلی جالب
پست های قبلیت رو هم که خونده بودم
خیلی متفاوت جالب می نویسی
چطوری بگم آدم جالبی هستی
من فکر میکنم یکی از نویسندگان پرو پا قرص این تاپیک باشی
خوبه ادامه بده من همشو میخونم

[GolBarg]

جالب گفتین بیگی جان تحلیل رفتار متقابل

ما هم هدفمون همینه رفتار بالغانه ما باعث میشه بالغ طرف مقابلو بیدار کنیم...خوب البته واقعا باید رفتار ما بالغانه باشه چون ما گاهی اوقات فکر میکنیم که رفتارمون بالغانه بود و اینجور نبوده است.

مرتب نوشتن و انتخاب سایز فونت مناسب و بحث به بیراه نبردن از قوانین این تاپیک هست.

حالا ببینیم نظرات بقه دوستان چیه.....

[GolBarg]

والد درون:
هر چه پیش داوری تعصبات و باورهای خشک در کله مبارک شماست برای همین والد درونتان است.تمام بایدها و نبایدها و دستورالعملهای بی چون و چرای وجودتان از جانب والد درون صادر می شود.
والد درون هم در رابطه با دیگران دو تا کار می تواند انجام دهد:


اولی این است که کنترل کند یعنی این که هی به ادم سخت بگیرد اذیت کند و گیر بدهد.


اما والد دوم برعکس است یعنی اینکه از تو و تصمیمات ات حمایت کرده و تو را نوازش می کند.


این دو تا کار دقیقا کارهایی هستند که همزمان والدین ما در زندگی واقعی مان در مورد ما انجام می دهندو برای همین اریک برن اسمش را گذاشته والد درون.
یادتان باشد ادمهایی که عزت نفس پایینی دارند و از خودشان هم بدشان می اید به این والد کنترل کننده شان خیلی راه داده اند.

این والدی که مرتب سخت میگیره به خودمون و اسمشو میزاریم والد نکوهشگر ..نسبت به دیگران هم همین طور است...و ما اطرافیانمون را سرزنش و و در موردشان به راحتی قضاوت میکنیم.

بچه ها این اسلایدو ببینید..

[GolBarg]

سلام به همگی

دوست داریم تاپیک مون از رونق نیفته و به همین دلیل تصمیم گرفتم از بچه های خود سایت همکاری بیشتری بخوام

یه نکته ...همه بیان نظرشونو بگن..حتما نیازی نیست با مفهوم تحلیل رفتار متقابل آشنا باشن..البته اگه اشنایی هم داشته باشن که چه بهتر..

پس خواهشا همراهیمون کنید....

خوب قراره با آقا امید مدیر بخش ورزشمون شروع کنیم...صندلی داغ نیست...
اینجا امید یا دوست دیگه ی از هر چی که دوست داشته باشه صحبت میکنه و ما هم بهش فیدبک یا باز خورد میدیم...

خوب مطمئنا دوستان ادب و احترام حتما رعایت خواهند کرد....قوانین رو در پست اول زدم...

دوست داریم به همدیگه کمک کنیم و از تجربیات خودمون بگیم و سعی کنیم نقاط ضعف و قوت خودمونو بشناسیم.....

خوب میریم سراغ امید خان

امید اقا توی این مدتی که نبودی کجا بودی مدتی سایت نمی اومدی.؟؟
من گاهی اوقات بهت میگم خیلی بدجنسی ..اون موقع چه احساسی داری؟؟؟

الان چه حسی به این تاپیک داری؟؟

فکر میکنی موضوعی هست که بخوایی مطرح کنی و ما نظرمونو بگیم؟؟

[Omid7]

با تشكر از مينا خانوم ، ناظر ديروز و مدير امروز

-خب آره، يه مدتي تو جمعتون نبودم، خب دليل اصليش يه سري مشكلات كاري بود
ولي يه سري دلخوري هايي هم وجود داشت كه زياد نميخوام بازش كنم
اميدوارم از اين پس بيشتر بتونم در خدمتتون باشم

-بدجنس كه نميدونم هستم يا نه،اون اولا فكر مي كردم چرا اينو ميگي بهم
ولي بعدش ديگه فهميدم اينم از اصطلاحات مينايي ديگه
وقتي اينو ازت مي شنوم احساس مي كنم اون روز حالت خيلي خوبه، خوشحال ميشم

-گمان مي كنم تايپيك خوبي بشه و باعث بشه بيشتر به هم نزديك بشيم
و از خلق و خو و احساسات هم با خبر بشيم