بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما

ایران ما در این تالار هرآنچه به استانها و شهرهای ایران عزیز ما مرتبط میشه قرار داده میشه به طور ویژه تر کاربران مختلف از نقاط مختلف ایران در این تالار به معرفی شهر و استان خودشون میپردازند.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #71  
قدیمی 12-30-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مینا جون تسلیت میگم، خدا رحمت کنه فامیلتونو
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #72  
قدیمی 12-30-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مرسی عزیزان
با اینکه نمیشناختمش اما چون یه پدر بود میدونم الان دختراش چه میکشن...
ممنونم خدا به خانوادش صبر بده و دعا میکنم اون لحظه ی رفتن پدرشون سریع توی خاطرشون کمرنگ تر بشه ..
__________________
پاسخ با نقل قول
  #73  
قدیمی 01-02-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

http://s21.aks98.com/files/92021921762178270175.exe

سلام عکس سه بعدی حرم تقدیم به هر کی دلتنگه امام رضاست انشالاه تکراری نباشه
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
  #74  
قدیمی 01-02-2011
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط sharareh1 نمایش پست ها
http://s21.aks98.com/files/92021921762178270175.exe

سلام عکس سه بعدی حرم تقدیم به هر کی دلتنگه امام رضاست انشالاه تکراری نباشه
سلام شراره جان
خیلی قشنگ بود . دستت درد نکنه
به نظر من که تکراری نبود و ندیده بودمش
__________________
پاسخ با نقل قول
  #75  
قدیمی 01-11-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام داشتم میچرخیدم تو نت یه پست مشهدی دیدم گفتم ارسال بدم شاید بدرد خورد اخه بحث شله این روزا داغه بدک نیست شما هم بخونید

یک پست تمام و عیار مشهدی!




خیلی زودتر از آنکه فکرش را می کردم برگشتم. مسافرت مشهد بنا به دلایلی کنسل شد و من مانده ام با دوستان مشهدی و دلخوری آنها از خلف وعده ام. راستش دو سال است که مشهد نرفته ام. به هر کس می گویم تعجب می کند و می گوید نکند دیگر ترک وطن کرده ای، حتی مسافرت هم نمی خواهی به شهرت بروی؟ اما انگار پیش نمی آید.

جالب است که حال و هوای مشهد این روزها بدجور به سراغم آمده است. درست روزی که برگشتم مراسم شله مشهدی ها در پردیس پارک ملت برگزار شد و بعد از مدتها چشمم به جمال اعضای انجمن خراسانی ها روشن شد. 3 سال بود که از شله مشهدی ها در ماه رمضان بی خبر بودم و از همه فاجعه بار تر اینکه آخرین بار که شله خوردم همان سه سال پیش بود. باور کنید این برای یک مشهدی یک فاجعه است.

یک مشهد است و یک شله!

دوستانی که مشهدی هستند و یا مدتی در آنجا زندگی کرده اند به خوبی با این غذا آشنایی دارند. اگر هر شهری به یک غذایی شهره باشد مشهد به شله معروف است. برخی آن را با آش شله قلم کار مقایسه می کنند که من اصلا موافق نیستم. شله طعم خاصی دارد که با هیچ غذایی قابل مقایسه نیست. ظاهرا این مزه خاصش ناشی از ریشه جوز است که به آن می زنند. البته آشپزی که این غذا را می پزد باید هم از مواد خوبی استفاده کند و هم خیلی با دقت و حوصله کار کند. چون پخت شله زمان زیادی می برد.
به طور معمول برای یک دیگ شله، به اندازه گوشت یک گوسفند لازم است. مثل حلیم هم نمی شود کلک زد و در آن گوشت مرغ ریخت! در این اوضاع گرانی گوشت گوسفند، روی هم رفته شله غذای گرانی است. چون حبوبات، گندم و برنج هم دیگر مواد تشکیل دهنده آن است. مزه شله حتما باید تند باشد. البته نه آنقدر که نشود خورد. روی شله خورش قیمه می ریزند تا خوشمزه تر شود.

اوج پخت شله در مشهد مربوط به ایام سوگواری محرم و صفر است که مهمترین غذای نذری است که در مشهد پخته می شود. معمولا مجالس شله به این صورت است که برای آقایان عمومی است و برای خانم ها جایی در نظر گرفته نمی شود. (این هم یک تبعیض دیگر) به همین دلیل معمولا شله نذری را در سطل هایی که آقایان با خود می برند می ریزند تا برای اهل و عیال هم شله ببرند. یک مورد بسیار مهم در مجلس شله مشهدی این است که معمولا هنگام گرفتن شله سطلی هیچ صفی وجود ندارد. دیگر خودتان فکرش را بکنید!

مهمترین خاطره من از مجلس شله نذری مربوط به شله ای بود که هر سال عمویم در روز عاشورا می داد و خوشبختانه برای خانم ها یک مجلس کوچک خودمانی در نظر می گرفت. البته از آنجایی که مهمانی خودمان بود میزان قیمه ای که روی شله ریخته می شد، کاملا سفارشی بود. چون هر چه قیمه روی شله بیشتر باشد خوشمزه تر است. در ضمن کلی هم شله می توانستیم بعد از مجلس با خود به خانه ببریم. من هم که علاقه مند به شله، کلی خوشحال می شدم و این شد یک خاطره خوب از دوره کودکی! چند سالی است که دیگر عمویم روز عاشورا شله نمی دهد. انگار همه چیز با قدیم تفاوت کرده است.

با این وجود شله از آن دست غذاهایی است که خوردنش همان سالی دو تا سه بار بیشتر توصیه نمی شود، چون روی هم رفته غذای بسیار سنگینی است که معمولا مردم شهرهای دیگر برای اولین بار ممکن است با آن رابطه خوبی برقرار نکنند!

در مورد تاریخچه شله هرچه در اینترنت جستجو کردم چیزی نیافتم. فقط در جایی نوشته بود که شله از دوره قاجاریه بوده است. یعنی بیش از 100 سال قدمت دارد. از همان زمان هم مختص مجالس عزاداری بوده است.

خیلی از مشهد یاد کردم، بد جور دلم هوای شهری که در آن بزرگ شده ام را کرده است. حالا که بحث مشهد است بد نیست که در پایان این پست هم یادی از یک شاعر مشهدی داشته باشم که این روزها نمی دانم چرا مرتبا به یادش می افتم هرچند که اشعارش را از حفظ نیستم اما مضمون شعرهایش مرتبا در ذهنم می آید. به نظرم علی رغم اشعار خوبی که دارد کمتر او را می شناسند.

عماد خراسانی شاعری که به نظرم جزء آخرین نسل از شاعرانی بود که به سبک قدیم اشعار زیبایی می سرود. غزل و مثنوی و اشعاری در شکل مسمطات ترکیبی از جمله مهمترین اشعار این شاعر است.

به واسطه دیوان شعر عماد که پدرم داشت و من هم گه گاهی آن را می خواندم با این شاعر آشنا شدم. سال 1382 عماد خراسانی درگذشت. در حالی که از همشهریانش گله مند بود که چندان به یادش نیستند. حتی در شعری از مردم تبریز که کلی از خیابان هایشان به نام شهریار است تجلیل کرده بود و همشهریان بی وفایش را نکوهش!

خاطرم هست که اسفند سال 83 بود که من در مراسم سالگرد درگذشت عماد خراسانی از طرف خبرگزاری ایسنا شرکت کردم. یک روز سرد زمستان بود. خانه عماد در محله آب و برق مشهد بود. عماد فرزندی نداشت و مهمترین گردانندگان مجلس فرزندان خواهرانش بودند. متأسفانه استقبال از این مراسم اصلا خوب نبود. همراه با خانواده عماد خراسانی بر سر مزارش در شهر توس در جوار فردوسی شاعر پارسی گوی پاژ رفتیم. اما خبری از یاران شب شعر عماد به آن شکل که انتظار می رفت نبود. تنها چند نفر که آنها هم بیشتر اساتید دانشگاه بودند تا شاعر، حضور داشتند. در این میان مسئولین بیشتر به فکر بودند و معاون رئیس ارشاد خراسان همراه چند نفر از همکارانش در مراسم حضور داشتند. رئیس ارشاد خراسان هم تصادف سختی در جاده نیشابور کرده بود و در بیمارستان بستری بود اما به این مناسبت پیامی برای این مراسم که در آرامگاه فردوسی برگزار شد فرستاد. به هر حال سرمای هوا و سردی استقبال، مراسم سالگرد عماد را حسابی غم انگیز کرده بود.

فکر کنم این پست خیلی طولانی شد یاد دیار شد و ندانستم چگونه گذشت.

به قولی:

هر که کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش

امشب با دیدن همشهری ها حسابی یاد لهجه شیرین مشهدی افتادم. مخصوصا مشهدی هایی که بعد از عمری زندگی در تهران همچنان با لهجه صحبت می کنند خیلی باحالند!


یادی از گویش مشهدی کردم، حال بخوانید یک شعر با مزه عاشقانه با گویش مشهدی از عماد خراسانی که فکر کنم معروف ترین شعر او به لهجه مشهدی باشد.

یَرَه گه(1)

یَرَه گه کار مو و تو دِرِه بالا می گیره / ذره ذره دِرِه عشقت تو دلُم جا می گیره

روز اول به خودُم گفتم ایَم مثل بقی(2) / حالا کم کم می بینُم کار دِرِه بالا می گیره

چَن شب باز مث بیس سال پیش ازای مرغ دلُم / تو زمستون بَهنِه ی(3) سبزه و صحرا می گیره

چن شبه واز(4) مودوزُم(5) چشمامه تا صبحه(6) به چخت(7) / یا به یک سَم بیخودی مات مِمِنه(8)، را می گیره

تا سحر جُل(9) مِزَنُم خواب به سراغم نِمیه / هی دِلُم مثل بچه بهنه ی بیجا می گیره

موگومِش(10) هر چی که مرگت چیه کوفتی نِمِگه / عوضش نق مِزِنه ذکر خدایا می گیره

پیری و معرکه گیری که مِگَن کار مویه / دفتر عمر دِره صفحه پینجاه می گیره

او که عاشق شده پنهون مُکُنه مثل اویه(11) / که سوار شتره پوشتشه(12) دولا می گیره

کُتا(13) کِردن دامِنار(14) تا بیخ رون مشتی عماد / دیگه مجنون توی خواب دامن لیلا می گیره

پی نوشت:

1-یره گه: عزیزم، جانم 2- بقی: بقیه 3- بهنه: بهانه 4 -واز: دوباره 5- مودوزوم: می دوزم 6- صبحه: صبح 7- چخت: سقف 8- ممنه: می ماند، 9- جل: وول 10- موگومش: می گویم به او 11- اویه: او هست 12 – پوشتشه: پشتش را 13-کتا: کوتاه 14- دامنار: دامن ها را
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
  #76  
قدیمی 02-25-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام اینجا چه سوت و کوره یکم از بچه ه ای کرمانشاه یاد بگیرین بوی عید میده کلوپشون
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
  #77  
قدیمی 02-25-2011
مهرگان آواتار ها
مهرگان مهرگان آنلاین نیست.
مدیر تالار انگلیسی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750

4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مهرگان به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سلام شراره خانوم
دوست خوب
حال و احوال؟
گفتم حاجی فیروز بیاد اینجا، اینجام رنگ و بوی عید بگیره:

__________________
پاسخ با نقل قول
  #78  
قدیمی 02-27-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مرسی مهرگان جون ازت هانی

نوروز
در خراسان همه به آداب و رسوم نوروز پای بند و علاقمندند و در اجرای سنن باستانی این عید ملی سخت می کوشند. چند روز متولی دست از کار می کشند و ایام وساعات خود را صرف عیش و نوشو سور وسرور و خوردن اطمعه لذیذ و شیرینی و تنقلت و تفریح وخنده می کنند. گندم و عدس سبز می کنند لباس نو می پوشند. می رقصند بازی می کنند آب روی یکدیگر می پاشند. اسفند می سوزانند تخم مرغ رنگ کرده درست می کنند و کاکین را با پارچه های رنگارنگ و فرش های خوش نقش و زیبا می آرایند. پوست پلنگ و کشکول وتبرزین به در و دیوار می آویزند به دیدن یکدیگر می روند. روی یکدیگر را می بوسند. سال نو را به خویشان دوستان تبریک می گویند و به یکدیگر هدیه و عیدی می دهند.
تمهیدات قبل از نوروز
از چند هفته به نوروز مانده جنبشی در مردم پدید می آید همه در فکر تهیه لباس نو یه سوی و آن سوی می روند. لباس های کهنه خود را تمیز می کنند و بچه هایی که از داشتن لباس نو محرومند می گویند
عید آمد و ما لختیم هر شب به بابا گفتیم
بابا گف به قرم به نیم قرم برای عیدت مخرم (می خرم)
همه خانه تکانی می کنند طروف مسین را به رویگر داده و سفید می کنند. فرش ها می تکانند اثاث خانه را و زوایا اتاق ها را گردگیری کرده و می روبند و گندم یا عدس در دیس و دوری و بشقاب خیس می کنندو خاکشیر و ترتیزک و اسفزه پشت کوزه و روی پارچه می چسبانند تا برای شب عید سبز شود و در ایام عید خانه به سبزه آراسته باشد.
هفت سین
قبل از فرا رسیدن لحظه تحویل سال نو سفره هفت سین را می چینند و لباس های نو خود را می پوشند مشک عنبر می سوزانند و اسفند در آتش می ریزند و در اطاق ها شمع می افروزند. سپس سفره سفیدی پهن کرده و دور آن می نشینند. روی سفره اقلام زیر را می نهند. دو لاله یک جلد کلام الله مجید یک آیینه و جلوی آینه چند دانه گندم می پاشند و روی آینه هم یک تخم مرغ می گذارند تا وقت سال تحویل تخم مرغ روی آینه بچرخد. یک ظرف عسل و یک عدد نان سنگک و سینی هفت سین را در وسط سفره می گذارند یک عدد سیب و سبزه ای را هم که دو هفته قبل تهیه کرده اند در کنار سینی قرار می دهند. یک کاسه آب و چند ساقه سبز و یک دانه نارنج درون آب را هم در سفره می گذارند. علاوه بر این ها مقداری آجیل و شیرینی هم در ظرفی نهاد و بر سفره می نهند. کمی از شام شب عید که ماهی پلو و ماست است نیز بر سر سفره می گذارند. آنها معتقدند که آب علامت طول عمر است و ماهی را هم رزق حلال می دانندعسل نماد شیرین کامی و تندرستی و نان و سکه هم برای جلب نعمت برکت است. عده ای نیز قبل از تحویل سال به مسجد یا به پابوس و زیارت حرم رضا(ع) می روند.
مراسم پیش از تحویل سال نو بعد از آن
عده ای از خراسانی ها چند لحظه قبل از تحویل سال قدری « آب جوجه خروس» یا شیر می خورند. چون باور دارند اگر بهنگام سال تحویل آب جوجه خروس بخورند پوست بدنشان در تمام سال لطیف و درخشان می شود اگر سیر بنوشند پوست بدنشان سفید و نرم خواهد شد. عده ای نیز لحظه سال تحویل دور سفره می نشینند و هر یک سکه ای یا چند دانه برنج یا یک گوخدا( خرخاکی) در مشت می گیرند یا کله جوجه خروس در جیب می گذارند و سرغ مرغ و دل و جگر و سنگدان و گردن او را می پزند و به مردخانه می دهند تا بخورد و ثروتمند شود. اغلب خراسانی ها شب اول سال نو رشته پلو می خورند، روز شنبه اول سال هم آش می پزند تا در مدت سال کارشان رشته بگیرد. از ماهی و کوکویی هم که از شب آخر سال کهنه مانده است مقداری میخورند تا تمام سال رزق شان حلال باشد کوکو را هم باید بخورند تا در سال نو از کوکو گفتن راحت بشوند. در روز اول عید معمولا بزرگ خانواده یا بزرگ محل در خانه می نشیند و همه به دیدن او می روند و نوروز به او تبریک می گویند و دستش را می بوسند. او هم متناسب با مقام و موقیعت و استطاعت خود یک سکه نقره یا اسکناس رایج روز به عنوان عیدی به هر یک از دیدار کنندگان می دهد. خراسانی ها برای پذیرایی از مهمانها در ایام نوروز انواع شیرینی های بازاری و خانگی از قبیل باقلوا، لوز، نیم شکر، نقل، مسقطی، بهشتی، حاجی بادام، گز، راحت الحلقوم، پشمک، نان بادامی، نان نخودی، نان تاج، نان کرمی، ساق عروس و باد بزنی و نان شیر مرغ و نازک نارنجی، نان خامه ای و نارنجک، و آجیل و میوه در ظرف مخصوص می چینند و جلوی مهمانها قرار می دهند.
بازی های رایج در نوروز
بعضی از بازی های رایج ر خراسان کهدر ایام نوروز مردم معمولا با آنها خود را سرگرم می کنند عبارتنداز:
آراآرا، سرنو قزل خانم، استاسه پایه، استای زنجیر باف، از گلاچی گل، بجل بازی، جوز بازی، شیطون برشته، کبدی کبد، عرقچین گردونک، لوچمبه، لیس پالیس، درنه بازی و خرسوزپالون سوز
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
  #79  
قدیمی 03-13-2011
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض صدای نقاره خانه حرم مطهر امام رضا علیه السلام

نقاره خانه


نواختن نقاره از زمانهاى قديم در آستان مقدس امام رضا (ع) معمول بوده است. اما اين كه اين رسم از چه زمانى آغاز شده و به صورت يك سنّت درآمده، معلوم نيست. نه نويسندگان در باره آن چيزى نوشته اند و نه اسناد و مدارك موجود در حرم مطهر چيزى را نشان مى دهد. اما از نشانه هاى تاريخى چنين برمى آيد كه در قرن دهم، نواختن نقاره معمول بوده است.
فضل بن روزبهان خنجى در كتاب مهمان نامه بخارا، در حالات محمدخان شيبانى ، سلطان ماوراءالنهر كه مشهد مقدس و ناحيه طوس را تصرف كرده بود، مى نويسد:
سلطان تصميم گرفت به زيارت حضرت رضا عليه السلام برود، از اين رو، با اعيان لشكر خود و قاضيان و محتشمان عازم مشهد گرديد. من با گروهى قبلاً به مشهد رفتيم و در آن جا مراسم استقبال را فراهم كرديم. بر فوق بارگاه حضرت، محلّى كه نقاره نوبت حضرت امام مى زنند، جماعت نقاره چيان اردوى همايون و نفيرچيان ايستاده، مترصّد آن كه چون موكب همايون برسد نقاره بكوبند و نفير نوازند. آن حضرت امر فرمودند كه دم نزنند و نفيرنوازى را به فقيرنوازى بدل فرمودند، و چون به درگاه بارگاه رسيدند، فرود آمده به پيشگاه برآمدند و از آن جا به روضه مقدس قدم گشاده بقيه درآمدند و آداب زيارت تقديم نمودند و اندكى نشسته از قبه بيرون فرمودند.
از اين متن معلوم مى شود كه در قرن نهم و دهم، نقاره نواخته مى شده و جايى هم در بلندى براى نقاره زنان اختصاص داشته است.
در روزگاران پيشين، استفاده از شيپور و نقاره در دربار شاهان معمول بود و هر بامداد و شبانگاه، در كاخها و قصور و محلهاى اقامت حاكمان و اميران در شهرها و بيابانها نقاره مى زدند و مردمان را احضار و يا مرخص مى كردند و طبل نواختن و شيپور زدن، نشان حاكميت و اقتدار شاهان به شمار بوده است.
در ايران، نواختن طبل و نقاره، تا زمان قاجاريه ادامه داشت و حاكمان هم در مراكز استانها به هنگام معينى از آن استفاده مى كردند و در مناطق شرقى كشور حتى تا اوايل قرن حاضر نيز معمول بود.

[IMG]http://www.*************/images/maghalat-f/055.jpg[/IMG]
اما... چرا اين شيوه در بارگاه امام رضا(ع) مرسوم شده، چه كسى آن را بنا نهاده و از چه زمانى اين كار رواج يافته است، معلوم نيست، و هر كس بر پايه ذوق و برداشت خود، براى آن انگيزه اى بيان مى كند. به اين برداشتها توجه كنيد:
ـ از آن جا كه امام رضا (ع) عنوان ولايتعهدى داشته و ايشان را سلطان مى خوانده اند، نواختن نقاره در بارگاه ايشان معمول شده است.
ـ شايد زمانى براى پاسدارى از حرم مطهر و مشهد، در آن جا لشكريانى بوده اند كه براى اعلام آمادگى ايشان نياز به نواختن نقاره بوده، و سپس اين رسم به سان يك سنّت، ماندگار شده است.
ـ نقاره زدن و شيپور نواختن، براى احترام و بزرگداشت بارگاه امام رضا (ع) است و تنها جنبه تشريفاتى دارد و هيچ نظر ديگرى در ميان نبوده است.
به هر حال، و با هر انگيزه اى كه اين كار آغاز شده باشد، اينك نقاره هر صبح پيش از طلوع آفتاب و هر عصر پيش از غروب خورشيد نواخته مى شود و همزمان با برآمدن و فروشدن آفتاب، آخرين نواهاى نقاره به گوش مى رسد. اين بدان معنى است كه نمازگزاران براى بر پا داشتن فريضه خود، اندك فرصتى بيش ندارند و اگر نماز خويش را به جاى نياورده اند، مى بايد شتاب كنند و به اقامه نماز بپردازند.
افزون بر اين، هنگامى كه حادثه خاصى رخ دهد كه مردم شادمان گردند و جشنى همگانى پديد آيد، نقاره نوازان بر فراز نقاره خانه مى روند و بر طبل ها مى كوبند و در شيپورها مى دمند.
نيز، هر گاه در آستان امام هشتم (ع) بيمارى شفا يابد و به خيل شفايافتگان آستان حضرتش افزوده شود، به منظور اعلام همگانى و اظهار سرور و شادمانى ، نقاره ها را به صدا در مى آورند.
علاوه بر اين، در شبهاى ميلاد معصومان و بزرگداشت مناسبتهاى مذهبى ، مانند جشنهاى بزرگ قربان و فطر و غدير، و هم چنين در زمان تحويل هر سال شمسى ، در آغاز نوروز، نقاره نواخته مى شود.
اما... در ايام محرم و صفر كه روزهاى سوگوارى شيعيان است، به منظور احترام به آيين سوگوارى ، هيچ نوايى از نقاره خانه به در نمى آيد.
براى نقاره زدن در آستانه مقدسه، محل خاصى در نظر گرفته شده و جاى بلندى فراهم آمده است. اين بناى زيبا و باشكوه، بر فراز ايوان شرقى صحن عتيق (انقلاب) قرار دارد و از قسمتهاى مختلف حرم، ديده مى شود. بلندى بنا سبب شده است كه به هنگام نقاره زدن، آواى آن تا دوردستها شنيده شود، و بويژه به هنگام برآمدن آفتاب، كه شهر از هياهوى آمد و شد اتومبيلها خالى است، نواى آن در چهارسوى مشهد، گوش شهروندان را نوازش دهد.
[IMG]http://www.*************/images/maghalat-f/031.jpg[/IMG]
بناى جديد و چشمگير نقاره خانه، با ظرافت و شكوه خود، از ديدنى ترين بخشهاى حرم مطهر است كه همگان را به اعجاب و تحسين وامى دارد. بناى نقاره خانه كه سراسر از كاشى فيروزه اى است و در پيرامون ايوان آن نرده كشى شده است، دو طبقه دارد، طبقه زيرين جاى گذاشتن طبل ها و شيپورها است، و طبقه دوم محل استقرار نوازندگان.
نقاره زنان هفت نفر هستند كه سه نفرشان بر طبل مى كوبند و چهار نفر در شيپور مى دمند.
----------------------------------------
سلام بچه ها
مشهد هنگام تحویل سال نو با صدای روح نواز تقاره خونه ی حرم امام رضا پر میشه
خیابون های اطرف حرم صدا واضح شنیده میشه
داخل حرم موقع سال تحویل رو باید حتما تجربه کنید
همهتوی حال خودشونن
زن و مرد پیر و جوون همه دست هاشون رو , رو به آسمون بلند کردند و دارند بلند بلند دعا میکنن و اشک میریزن
حال عجیبی داره
انگار دیگه توی این دنیا نیستی

صدای نقاره خانه حرم مطهر امام رضا علیه السلام



__________________
پاسخ با نقل قول
  #80  
قدیمی 04-09-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از قدیم گفته اند،اگر می خواهی یک مشهدی را شکنجه بدهی،او را این طرف خیابان به درخت ببند و بگو آن طرف خیابان «دارن شله مدن».شله خوری به عنوان یک مراسم سنتی ،آداب خاص خودش را دارد،اگر قسمت شد ،آمدید مشهد شله خوری،به این نکات حتما دقت کنید:


نکته اول:باز کردن کمربند به اندازه 3 سوراخ،این عمل به طور ناخودآگاه توسط کلیه همشهری های اصیل بعد از خوردن کاسه اول رعایت می شود،متاسفانه دیده شده ،افراد غیر مشهدی زیادی به دلیل ندانستن همین نکته و تحت تاثیر جو در مراسم ترکیده اند.

نکته دوم:معده مشهدی ها حساسیت خاصی به شله دارد،به صورتی که معده،به اندازه 3 تا 5 برابر(باور کنید!) هنگام شله خوری اتساع می یابد،بنابراین عاقلانه است هرگز در شله خوری با یک مشهدی رقابت نکنید!

نکته سوم:سطل!مخصوصا در مجالس عمومی،کسی که بتواندیک سطل پر شله بگیرد،در خانواده و فامیل به عنوان آرنولد ،دیوید کاپرفیلد و بروسلی شناخته خواهد شد،پس اگر در روزهای خاص مثل اربعین و عاشورا در مشهد فردی را دیدید که سراپا شله ای است و سطلی شله در دست دارد،شک نکنید،او یک قهرمان است،تمام قد خم شوید و احترام بگذارید.

شله مشهدی که در مشهد فقط با نام شله شناخته می‌شود، غذایی از خانواده آشها است. این غذا عموما در پایان مراسم مذهبی، یا سوگواری بین مردم توزیع می‌شود. مردم مشهد به ندرت این غذا را در خانه می‌پزند.(قابل توجه سامان و مملی
) مواد اصلی این غذا گوشت، حبوبات و ادویهٔ فراوان می‌باشد.

و اما اگر طرز تهیه شو بخوام بگم
:
مواد لازم
برای ۱۵ نفر
گوشت و گردن گوسفندي - يك و نیم كيلوگرم
لوبيا قرمز - يك پيمانه
لوبيا سفيد - يك پيمانه
لوبيا چيتي - يك پيمانه
نخود - يك پيمانه
بلغور گندم - يك پيمانه
نمك، فلفل، دارچين و زنجبيل - به ميزان لازم
برنج نیمه- دو پيمانه
طرز تهيه
[IMG]http://*****************/images/s4tm4m0rxdxxpyvgtq8.jpg[/IMG]
ابتدا تمام حبوبات خيس خورده از شب قبل را به همراه گوشت و پياز خرد شده حرارت مي*دهيم تا كاملا پخته شود ، در حين پخت حبوبات، مرتب هم بزنيد تا مواد كاملا له شود و به شكل حليم دربيايد.
سپس در اواسط پخت، ادويه*ها را اضافه كرده و دائم با گوشتكوب برقي يا دستي، مواد را مخلوط مي*كنيم تا له شود. غذا آماده سرو است و در آخر قيمه را روي شله مي*ريزيم.
نكات مهم:

1- از گوشت گوسفندي استفاده شود.
2- اين غذا در حدود شش تا هفت ساعت روي حرارت، هم زده مي*شود.(شاید دلیل اصلی اینکه خانوما درست نمیکنن اینه
)

3- شله مشهدي يكي از اصيل*ترين غذاهاي مشهد است
4- اين غذا را با قيمه آماده كه شامل لپه، گوشت، پياز و رب*گوجه*فرنگي است تزئين كنيد.

اگر خیلی جو گرفتتون خواستین واسه جمعیت درست کنین
:
طرز تهیه شله مشهدی برای 1000 نفر(جدیه ها!)


350 کیلو گوشت گوسفند ،100 کیلو بلغور(گندم پرک شده)،100 کیلو ماش،100 کیلو برنج،50 کیلو نخود،50 کیلو لوبیا،جوز (گردو)هندی ساییده شده،نمک ،فلفل ،دارچین به مقدار کافی.


گوشت و نخود و لوبیا را با هم آب پز می کنیم،سپس گوشت آب پز را با دست ریز نموده (سه تا عکس ردیف اول)و با برنج و ماش و بلغور در حال آب پز شدن مخلوط می نماییم و آن قدر هم می زنیم (حدود 6 ساعت) تا شله قوام بیاید ، برای چمبه زدن(هم زدن شله)معمولا همه جوان های فامیل حضور دارند،مزه شله رابطه مستقیمی دارد با زمان هم زدنش.بعد از اینکه شله قوام آمد،در دیگ را می بندند و شعله ای روی آن قرار می دهند تا دم بکشد.


من خودم فقط خوردم .. تهیشو ندیدم


امیدوارم خوشتون بیاد (از پستم هااا .. اگر نه خودشو که بخورین واقعا خوشتون میاد
)
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد

ویرایش توسط دانه کولانه : 04-09-2011 در ساعت 10:30 AM
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها