پارسی بگوییم در این تالار گفتگو بر آنیم تا در باره فارسی گویی به گفتمان بنشینیم و همگی واژگانی که به کار میبیندیم به زبان شیرین فارسی باشد |
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
غ
غاز میچرونه
غربال را جلوی كولی گرفت و گفت : منو چطور می بینی ؟ گفت : هر طور كه تو منو میبینی
غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو
غلیان بكشیم یا خجالت ! " مائیم میان این دو حالت ... "
غم مرگ برادر را برادر مرده میداند
غوره نشده مویز شده است !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ف
فردا كه برمن و تو وزد باد مهرگان --- آنگه شود پدید كه نامرد و مرد كیست ؟ " ناصر خسرو"
فرزند بی ادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره ، اگر هم نبری زشته
فرزند عزیز نور دیده --- از دبه كسی ضرر ندیده
فرزند كسی نمیكند فرزندی --- گر طوق طلا به گردنش بر بندی
فرزند عزیز دردونه، یا دنگه یا دیوونه
فرشش زمینه، لحافش آسمون
فرش، فرش قالی، ظرف، ظرف مس، دین، دین محمد
فضول را بجهنم بردند گفت : هیزمش تره
فقیر، در جهنم نشسته است
فكر نان كن كه خربزه آبه
فلفل نبین چه ریزه بشكن ببین چه تیزه
فلك فلك، بهمه دادی منقل، به ما ندادی یك كلك
فواره چون بلند شود سرنگون شود
فیل خوابی می بیند و فیلبان خوابی
فیلش یاد هندوستان كرده
فیل و فنجان
فیل زنده اش صد تومنه، مرده شم صد تومنه
فلانی با شورتش لج بود بهش رید.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ق
قاپ قمار خونه است
قاتل بپای خود پای دار میره
قاچ زین را بگیر اسب دوانی پیشكشت
قاشق سازی كاری نداره، مشت میزنی توش گود میشه، دمش را میكشی دراز میشه !
قاشق نداری آش بخوری نونتو كج كن بیل كن
قاطر را گفتند : پدرت كیست ؟ گفت : اسب آقادائیمه
قاطر پیش آهنگ آخرش توبره میشه
قبا سفید قبا سفیده
قبای بعد از عید برای گل منار خوبه
قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری .
قران كنند حرز و امام مبین كشند ! " یاسین كنند ورد وبه طاها كشند تیغ ... "
قربون برم خدا رو، یك بام و دو هوا رو، اینور بام گرما را اون ور بام سرمارو
قربون بند كیفتم، تا پول داری رفیقتم
قربون سرت آقا ناشی، خرجم با خودم آقام تو باشی
قربون چشمهای بادومیت - ننه من بادوم
قربون چماق دود كشت كاه، بده جوش پیشكشت
قرض كه رسید به صد تومن، هر شب بخور قیمه پلو
قسمت را باور كنم یا دم خروس را ؟
قسم نخور كه باور كردم
قلم ، دست دشمنه
قم بید و قنبید، اونهم امسال نبید
قوم و خویش، گوشت هم را میخورند استخوان هم را دور نمیندازند .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ک
كاچی بهتر از هیچی است
كار از محكم كاری عیب نمیكنه
كار بوزینه نیست نجاری
كار خر و خوردن یابو
كارد، دسته خودشو نمی بره
كار نباشه زرنگه
كار، نشد نداره
كار هر بز نیست خرمن كوفتن --- گاو نر میخواهد و مرد كهن .
كاری بكن بهر ثواب - نه سیخ بسوزه نه كباب
كاسه گرمتر از آش
كاسه جائی رود كه شاه تغار باز آید
كاسه را كاشی میشكنه، تاوانش را قمی میده
كاشكی را كاشتند سبز نشد
كاشكی ننم زنده میشد - این دورانم دیده میشد
كافر همه را بكیش خود پندارد
كاه از خودت نیست كاهدون كه از خودته
كاه بده، كالا بده، دو غاز و نیم بالا بده
كاه پیش سگ، استخوان پیش خر
كاه را در چشم مردم می بینه كوه را در چشم خودش نمی بینه
كاهل به آب نمیرفت، وقتی میرفت خمره میبرد
كباب پخته نگردد مگر به گردیدن
كبكش خروس میخونه
كپه هم با فعله است ؟
كجا خوشه؟ اونجا كه دل خوشه
كج میگه اما رج میگه
كچلی را گفتند: چرا زلف نمیگذاری ؟ گفت : من از این قرتی گریها خوشم نمیاد
كچل نشو كه همه كچلی بخت نداره
كچلیش، كم آوازش
كدخدا را ببین ، ده را بچاپ
كرایه نشین، خوش نشینه
كرم داران عالم را درم نیست --- درم داران عالم را كرم نیست
كرم درخت از خود درخته
كژدم را گفتند: چرا بزمستان در نمیآئی ؟ گفت : بتابستانم چه حرمت است كه در زمستان نیز بیرون آیم ؟
كس را وقوف نیست كه انجام كار چیست ! " هر وقت خوش كه دست دهد مغتنم شمار " [[ حافظ "
كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
كسی دعا میكنه زنش نمیره كه خواهر زن نداشته باشه
كسی را در قبر دیگری نمی گذارند
كسی كه از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نمیشه
كسی كه از گرگ میترسه گوسفند نگه نمیداره
كسی كه را مادرش زنا كنه، با دیگران چها كنه
كسی كه منار میدزده ، اول چاهش را میكنه
كسی كه خربزه می خوره، پای لرزش هم میشینه
كشته از بسكه فزونست كفن نتوان كرد
كفاف كی دهد این باده بمستی ما --- خم سپهر تهی شد ز می پرستی ما .
كف دستی كه مو نداره از كجاش میكنند ؟
كفتر صناری، یاكریم نمیخونه
كفتر چاهی جاش توی چاهه
كفشات جفت ، حرفات مفت
كفشاش یكی نوحه میخونه، یكی سینه میزنه
كفگیرش به ته دیگ خورده
كلاغ آمد چریدن یاد بگیره پریدن هم یادش رفت
كلاغ از وقتی بچه دار شد ، شكم سیر بخود ندید
كلاغ از باغمون قهر كرد، یك گردو منفعت ما
كلاغ از باغمون قهر كرد، یك گردو منفعت ما
كلاغ خواست راه رفتن كبك را یاد بگیره راه رفتن خودش هم یادش رفت
كلاغ، روده خودش در آمده بود اونوقت میگفت : من جراحم
كلاغ سر لونه خودش قارقار نمیكنه
كل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی
كلاه را كه به هوا بیندازی تا پائین بیاید هزار تا چرخ میخوره
كلاه كچل را آب برد گفت : برای سرم گشاد بود
كلفتی نون را بگیر و نازكی كار را
كلوخ انداز را پاداش سنگ است --- جواب است ای برادر این نه جنگ است .
كله اش بوی قرمه سبزی میده
كله پز برخاست سگ جایش شنست
كله گنجشكی خورده
كمال همنشین در من اثر كرد --- وگر نه من همان خاكم كه هستم . [[ سعدی"
كم بخور همیشه بخور
كمم گیری كمت گیرم - نمرده ماتمت گیرم
كنار گود نشسته میگه لنگش كن
كند همجنس با همجنس پرواز ! " كبوتر با كبوتر باز با باز ..."
كنگر خورده لنگر انداخته
كور از خدا چی میخواهد ؟ دو چشم بینا
كور خود و بینای مردم
كورشه اون دكانداری كه مشتری خودشو نشناسه
كور را چه به شب نشینی
كور كور را میجوره آب گودال را
كور هر چی توی چنته خودشه خیال میكنه توی چنته رفیقش هم هست
كوری دخترش هیچ، داماد خوشگل هم میخواهد
كوزه خالی، زود از لب بام میافته
كوزه گر از كوزه شكسته آب میخوره
كوزه نو آب خنك داره
كوزه نو دو روز آب را سرد نگه میداره
كوسه دنبال ریش رفت سیبیلشم از دست داد
كوسه و ریش پهن
كو فرصت ؟
كوه بكوه نمیرسه، آدم به آدم میرسه
كوه ، موش زائیده !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گ
گابمه و آبمه و نوبت آسیابمه
گاو پیشانی سفیده
گاوش زائیده
گاو نه من شیر
گاه باشد كه كودك نادان --- بغلط بر هدف زند تیری
گاهی از سوراخ سوزن تو میره گاهی هم از دروازه تو نمیره
گدارو كه رو بدی صاحبخونه میشه
نرمی ز حد مبر كه چو دندان مار ریخت ---- هر طفل نی سوار كند تازیانه اش ! [[ صائب"
گذر پوست به دباغخانه میافته
گر بدولت برسی مست نگردی مردی
گر بری گوش و گر زنی دمبم --- بنده از جای خود نمی جنبم
گربه برای رضای خدا موش نمیگیره
گربه تنبل را موش طبابت میكنه
گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده
گربه را دم حجله باید كشت
گربه را اگر در اطاق حبس كنی پنجه بروت میزنه
گربه را گفتند : گهت درمونه خاك پاشید روش
گربه روغن میخوره خانم دهنش بو میكنه
گربه شب سموره
گربه شیر است در گرفتن موش --- لیك موش است در مصاف پلنگ
گربه مسكین اگر پر داشتی --- تخم گنجشك از زمین بر داشتی
گر تو بهتر میزنی بستان بزن
گر تو قرآن بدین نمط خوانی --- ببری رونق مسلمانی را ! " سعدی"
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را ! " در كوی نیكنامی ما را گذر ندادند ... " " حافظ"
گر جمله كائنات كافر گردند --- بر دامن كریاش ننشیند گرد
گر حكم شود كه مست گیرند --- درشهرهر آنچه هست گیرند
گر در همه دهر یك سر نیشتر است --- بر پای كسی رود كه از همه درویشتر است !
گر در یمنی چو با منی پیش منی --- ور پیش منی چو بی منی در یمنی
گرد نام پدر چه میگردی ؟ --- پدر خویش باش اگر مردی ! " سعدی"
گرز به خورند پهلوون
گر زمین و زمان بهم دوزی --- ندهندت زیاده از روزی
گر صبر كنی ز غوره حلوا سازیم
گر گدا كاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟
گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده
گرهی كه با دست باز میشه نباید با دندان باز كرد
گفت پیغمبر كه چون كوبی دری --- عاقبت زآن در برون آید سری
گفت : چشم تنگ دنیا دار را --- یا قناعت پر كند یا خاك گور !" سعدی"
گفت : چشم تنگ دنیا دار را --- یا قناعت پر كند یا خاك گور !" سعدی"
گفت : خونه قاضی عروسیست . گفت : بتو چه؟ گفت : مرا هم دعوت كرده اند . گفت : بمن چه ؟
گفت : استاد! شاگردان از تو نمیترسند. گفت : منهم از شاگردها نمیترسم
گفتند : خرس تخم میذاره یا بچه ؟ گفت : از این دم بریده هر چی بگی بر میاد!
گفتند : خربزه و عسل با هم نمیسازند.گفت :حالا كه همچین ساخته اند كه دارند منو از وسط بر میدارند
گفتند : خربزه میخوری با هندوانه ؟ گفت : هر دودانه
گفت : نوری خونه است ؟ گفتند : علاوه بر نوری دخترش هم خونه است . گفت : نور علی نور
گل زن و شوهر را از یك تغار برداشته اند
گله گیهات بسرم ایشالاه عروسی پسرم
گنج بی مار و گل بی خار نیست --- شادی بی غم در این بازار نیست ! " مولوی"
گنجشك امسال رو باش كه گنجشك پارسالی را قبول نداره
گنجشك با باز پرید افتاد و ماتحتش درید
گنجشك با زاغ زوغش بیست تاش یه قرونه، گاو میش یكیش صد تومنه
گندم از گندم بروید جو ز جو ! " از مكافات عمل غافل نشو ... " " مولوی"
گندم خوردیم از بهشت بیرونمان كردند
گوساله بسته را میزنه
گوسفند امام رضا را تا چاشت نمیچرونه
گوسفند بفكر جونه، قصاب به فكر دنبه
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من --- آنچه البته بجائی نرسد فریادست ! " یغمای جندقی"
گوشت جوان لب طاقچه است
گوشت را از ناخن نمیشه جدا كرد
گوشت را از بغل گاو باید برید
گوشت رانم را میخورم منت قصاب رو نمیكشم
گوهر پاك بباید كه شود قابل فیض --- ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ مرجان نشود ! " حافظ"
گه جن خورده
گیرم پدر تو بود فاضل --- از فضل پدر تو را چه حاصل ! " نظامی"
گیرم كه مار چوبه كند تن بشكل مار --- كو زهر بهر دشمن و كو مهره بهر دوست ! " خاقانی"
گیسش را توی آسیا سفید نكرده !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ل
لاف در غریبی، گوز در بازار مسگرها
لالائی میدونی چرا خوابت نمیبره
لب بود كه دندون اومد
لر اگر ببازار نره بازار میگنده
لقمان حكیم را گفتند : ادب از كه آموختی ؟ گفت : از بی ادبان ! "گلستان سعدی"
لگد به گور حاتم زده
لولهنگش آب میگیره
لیلی را از چشم مجنون باید دید !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
م
ما از خیك دست برداشتیم خیك از ما دست بر نمیداره
ما اینور جوب تو اونور جوب
ما اینور جوب تو اونور جوب، فحش بده فحش بستون، پیراهن یكی شانزده تومنه !
مادر را دل سوزد، دایه را دامن
مادر زن خرم كرده، توبره بر سرم كرده
مادر كه نیست با زن بابا باید ساخت
مادر مرده را شیون میاموز
مارا باش كه از بز دنبه میخواهیم
مار بد بهتر بود از یار بد
مار پوست خودشو ول میكنه اما خوی خودشو ول نمیكنه
مار تا راست نشه بسوراخ نمیره
مار خورده افعی شده
مار خیلی از پونه خوشش میاد دم لونه اش سبز میشه
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه
مار گیر را آخرش مار میكشه
مار مهره، هر ماری نداره
مار هر كجا كج بره توی لونه خودش راست میره
ماست را كه خوردی كاسه شو زیر سرت بزار
ماستها را كیسه كردند
ماست مالی كردن
ماستی كه ترشه از تغارش پیداست
ماست نیستی كه انگشتت بزنند
ما صد نفر بودیم تنها، اونها سه نفر بودند همراه
ما كه خوردیم اما نگی یارو خر بود سیرابیت نپخته بود
ما كه در جهنم هستیم یك پله پائین تر
ما كه رسوای جهانیم غم عالم پشمه
مال است نه جان است كه آسان بتوان داد
مال بد بیخ ریش صاحبش
مال به یكجا میره ایمون به هزار جا
مالت را خار كن خودت را عزیز كن
مال خودت را محكم نگهدار همسایه را دزد نكن
مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم
مال دنیا وبال آخرته
مال ما گل مناره، مال مردم زیر تغاره
مال مفت صرافی نداره
پول باد آورده چند و چون نداره
مال ممسك میراث ظالمه
مال همه ماله، مال من بیت الماله
ماما آورده را مرده شور میبره
ماما كه دو تا شد سر بچه كج در میاد
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون --- او بمطلب ها رسید و ما هنوز آواره ایم .
ماه درخشنده چو پنهان شود --- شب پره بازیگر میدان شود
ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم
ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است
ماهی ماهی رو میخوره، ماهی خوار هر دو را
ماهی و ماست ؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست ؟
مبارك خوشگل بود ابله هم درآورد
مثقال نمكه خروار هم نمكه
مثل سیبی كه از وسط نصف كرده باشند
مثل كنیز ملا باقر
مرد چهل ساله تازه اول چلچلیشه
مرد خردمند هنر پیشه را عمر دو بایست در این روزگار * تا به یكی تجربه آموختن - با دگری تجربه بردن بكار
مرد كه تنبوتش دو تا شد بفكر زن نو میافته
مرده را رو كه رو بدی بكفن خودش میرینه
مردی را پای دار میبردند زنش میگفت : یه شلیته گلی برای من بیار
مردی كه نون نداره اینهمه زبون نداره
مرغ بیوقت خوان را باید سر برید
مرغ زیرك كه میرمید از دام - با همه زیركی بدام افتاد
مرغ گرسنه ارزن در خواب می بینه
مرغ، هم تخم میكمه هم چلغوز
مرغ همسایه غازه
مرغی را كه در هواست نباید به سیخ كشید
مرغ یه پا داره
مرغی كه انجیر میخوره نوكش كجه
مرگ برای من، گلابی برای بیمار
مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیكنه
مرگ خر عروسی سگه
مرگ خوبه اما برای همسایه
مرگ میخواهی برو گیلان
مرگ یه بار شیون یه بار
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد ! " نابرده رنج گنج میسر نمی شود ... " " سعدی "
مزد خر سور چرونی خر سواریست
مزد دست مهتر چس یابوست
مسجد نساخته گدا درش ایستاده
مشتری آخر شب خونش پای خودشه
مشك خالی و پرهیز آب
معامله با خودی غصه داره
معامله نقد بوی مشك میده
معما چو حل گشت آسان شود
مغز خر خورده
مفرداتش خوبه اما مرده شور تركیبشو ببره
مگس به فضله ش بشینه تا مورچه خور دنبالش میدوه
مگه سیب سرخ برای دست چلاق خوبه ؟
مگه كاشونه كه كپه با فعله است ؟
ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشكل
ملا نصرالدین صنار میگرفت سگ اخته میكرد یكعباسی میداد میرفت حموم
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم --- تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال . " سعدی "
من از بیگانگان هرگز ننالم --- كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد . " حافظ"
من كجا و خلیفه در بغداد
من میگم خواجه ام تو میگی چند تا چه داری ؟
من میگم نره تو میگی بدوش
من میگم انف، تو نگو انف، تو بگو انف
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش ---چون بفكر سوختن افتاده ای مردانه باش " مرتضی قلیخان شاملو"
من نوكر حاكمم نه نوكر بادنجان
موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحب خونه را
موش به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست
موش چیه كه كله پاچش باشه
موش زنده بهتر از گربه مرده است
موش به همبونه ( انبار) كار نداره همبونه به موش كار داره
موش و گربه كه با هم بسازند دكان بقالی خراب میشه
مهتاب نرخ ماست را میشكنه
مهره مار داره
مه فشاند نور و سگ عوعو كند --- هر كسی بر طینت خود می تند ! " مولوی "
مهمون باید خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه، خون گریه كنه
مهمون تا سه روز عزیزه
مهمون خر صاحبخونه است
مهمون كه یكی شد صاحبخونه گاو میكشه
مهمون مهمون و نمیتونه ببینه صاحبخونه هر دو را
مهمون ناخونده خرجش پای خودشه
مهمون هر كی ، و در خونه هر چی
میون حق و باطل چهار انگشته
میون دعوا حلوا خیر نمی كنند
میون دعوا نرخ معین میكنه
می بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری مكن
میخوای عزیز بشی یا دور شو یا كور شو
میراث خرس به كفتار میرسه
میراث خوار بهتر از چشته خوره
میوه خوب نصیب شغال میشه
میهمان راحت جان است و لیكن چو نفس --- خفه سازد كه فرود آید و بیرون نرود !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ن
نابرده رنج گنج میسر نمی شود --- مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
ناخوانده بخانه خدا نتوان رفت
ناز عروس به جهازه
نازكش داری ناز كن، نداری پاهاتو دراز كن
نبرد رگی تا نخواهد خدای ! " اگر تیغ عالم جنبد ز جای ... "
نخود توی شله زرد
نخودچی توی جیبم میكنی اونوقت سرم را میشكنی ؟
نخودچی شو دزدیده
نخود همه آش
ندید بدید وقتی بدید به خود برید
نذر میكنم واسه سرم خودم میخورم و پسرم
نردبون، پله به پله
نردبون دزدها
نزدیك شتر نخواب تا خواب آشفته نبینی
نزن در كسی را تا نزنند درت را
نسیه نسیه آخر بدعوا نسیه
نشاشیدی شب درازه
نشسته پاكه
نفسش از جای گرم در میاد
نكرده كار نبرند بكار
نگاه بدست ننه كن مثل ننه غربیله كن
نوشدارو بعد از مرگ سهراب
نوكر باب، شیش ماه چاقه شیش ماه لاغر
نوكر بی جیره و مواجب تاج سر آقاست
نوكه اومد به ببازار كهنه می شه دلازار
نون اینجا آب اینجا - كجا بروم به از اینجا ؟
نون بدو، آب بدو، تو بدنبالش بدو
نون بده، فرمون بده
نون بهمه كس بده، اما نان همه كس مخور
نونت را با آب بخور منت آبدوغ نكش
نون خونه رئیسه، سگش هم همراهشه
نون خودتو میخوری حرف مردم و چرا میزنی ؟
نون خود تو میخوری حلیم حاج عباسو هم میزنی ؟
نون را به اشتهای مردم نمیشه خورد
نون را باید جوید توی دهنش گذاشت
نونش توی روغنه
نونش را پشت شیشه میماله
نون گدائی رو گاو خورد دیگه بكار نرفت
نون نامردی توی شكم مرد نمیمونه
نون نداره بخوره پیاز میخوره اشتهاش واشه
نون نكش آب لوله كش
نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمانی
نه آفتاب از این گرم تر میشود و نه غلام از این سیاه تر
نه از من جو، نه از تو دو، بخور كاهی برو راهی
نه باون خمیری نه باین فطیری
نه به اون شوری شوری نه باین بی نمكی
نه بباره نه به داره، اسمش خاله موندگاره
نه بر مرده بر زنده باید گریست ! " گر این تیر از تركش رستمی است ... " " فردوسی "
نه پسر دنیائیم نه دختر آخرت
نه پشت دارم نه مشت
نه پیر را برای خر خریدن بفرست نه جوان را برای زن گرفتن
نه خانی اومده نه خانی رفته
نه چك زدم نه چونه، عروس اومد به خونه
نه خود خوری نه كس دهی گنده كنی به سگ دهی
نه در غربت دلم شاد و نه روئی در وطن دارم ! --- الهی بخت برگردد از طالع كه من دارم .
نه دزد باش نه دزد زده
نه راه پس دارم نه راه پیش
نه سر پیازم نه ته پیاز
نه سر كرباسم نه ته كرباس
نه سرم را بشكن نه گردو توی دومنم كن
نه سیخ بسوره نه كباب ! " كاری بكن بهر ثواب ... "
نه عروس دنیا نه داماد آخرت
نه شیر شتر نه دیدار عرب
نه قم خوبه نه كاشون لعنت به هر دوتاشون
نه مال دارم دیوان ببره نه ایمان دارم شیطان ببره
نه نماز شبگیر كن نه آب توی شیر كن
نه هر كه سر نتراشد قلندری داند
نی به نوك دماغش نمیرسه
نیش عقرب نه از ره كین است --- اقتضای طبیتش این است
نیكی و پرسش ؟!
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
و
وای بباغی كه كلیدش از چوب مو باشه
وای به خونی كه یكشب از میونش بگذره
وای به كاری كه نسازد خدا
وای به مرگی كه مرده شو هم عزا بگیره
وای به وقتی كه بگندد نمك
وای به وقتی كه چاروادار راهدار بشه
وای به وقتی كه قاچاقچی گمركچی بشه
وعده سر خرمن دادن
وقت خوردن، خاله، خواهر زاده را نمیشناسه
وقت مواجب سرهنگه، وقت كار كردن سربازه
وقتی كه جیك جیك مستونت بود یاد زمستونت نبود ؟
وقتی مادر نباشه با زن بابا باید ساخت !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
03-28-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ه
هادی ! هادی ! اسم خودتو بما نهادی
هر جا كه آشه، كل، فراشه
هر جا خرسه، جای ترسه
هر جا سنگه بپای احمد لنگه
هر جا كه پری رخیست دیوی با اوست
هر جا كه گندوم نده مال من دردمنده
هر جا كه نمك خوری نمكدون نشكن
هر جا مرغ لاغره، جایش خونه ملا باقره
هر جا هیچ جا ، یك جا همه جا
هر چه از دزد موند، رمال برد
هر چه بخود نپسندی بدیگران نپسند
هر چه بگندد نمكش میزنند --- وای به وقتی كه گندد نمك
هر چه به همش بزنی گندش زیادتر میشه
هر چه پول بدی آش میخوری
هر چه پیش آید خوش آید
هر چه خدا خواست همان شود --- هر چه دلم خواست نه آن شد
هر چه خورده نریده
هر چه دختر همسایه چل تر، برای ما بهتر
هر چه در دیگ است به چمچه میاد
هر چه دیر نپاید دلبستگی را نشاید
هر چه رشتم پنبه شد
هر چه سر، بزرگتر درد بزرگتر
هر چه عوض داره گله نداره
هر چه كنی بخود كنی گر همه نیك و بد كنی
هر چه كه پیدا میكنه خرج اتینا میكنه
هر چه مار از پونه بدش میاد بیشتر در لونه اش سبز میشه
هر چه میگم نره، بازم میگه بدوش
هر چه نصیب است نه كم میدهند --- ور نستانی به ستم میدهند
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ! --- ورنه تشریف توبر بالای كس كوتاه نیست ." حافظ "
هر چیز كه خوار آید یكروز به كار آید
هر خری را به یك چوب نمیرونند
هر دودی از كباب نیست
هر رفتی، آمدی داره
هر سخن جائی و هر نكته مقامی دارد
هر سرازیری یك سر بالائی داره
هر سركه ای از آب، ترش تره
هر سگ در خونه صاحابش شیره
هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی
هر كس از هر جا رونده است با ما برادر خونده است
هر كسی پنجروزه نوبت اوست ! " دور مجنون گذشت و نوبت ماست ... " " حافظ "
هر كه با مادر خود زنا كنه با دگران چها كنه
هر كه بامش بیش برفش بیش
هر كه بیك كار، بهمه كار - هر كه بهمه كار بهیچ كار
هر كه به امید همسایه نشست گرسنه میخوابه
هر كه تنها قاضی رفت خوشحال بر میگرده
هر كه خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه
هر كه خری نداره غمی نداره
هر كه خیانت ورزد دستش در حساب بلرزد
هر كه دست از جان بشوید هر چه در دل دارد گوید
هر كه را زر در ترازوست زور در بازوست
هر كه را طاووس باید جور هندوستان كشد
هر كه را میخواهی بشناسی یا باهاش معامله كن یا سفر كن
هر كه شیرینی فروشد مشتری بروی بجوشد
هر كه نان از عمل خویش خورد --- منت از حاتم طائی نبرد
هر كی بفكر خویشه كوسه بفكر ریشه
هر كی خر شد، ما پالونیم
هر كی كه زن نداره،آروم تن نداره
هر گردی گردو نیست
هر گلی زدی سر خودت زدی
هزار تا چاقو بسازه یكیش دسته نداره
هزار تا دختر كور و یكروزه شوهر میده
هزار دوست كمه، یك دشمن بسیار
هزار قورباغه جای یه ماهی رو نمیگیره
هزار وعده خوبان یكی وفا نكند
هشتش گرو نه است
هلو برو تو گلو
هم از توبره میخوره هم از آخور
هم از شوربای قم افتادیم هم از حلیم كاشون
همان آش است و همان كاسه
همان خر است و یك كیله جو
هم چوب را خوردیم هم پیاز را و هم پول را دادیم
هم حلوای مرده هاست هم خورش زنده ها
هم خدا را میخواهد هم خرما
همدون دوره و كردوش نزدیك
همدون دوره و كردوش نزدیك
همسایه نزدیك، بهتر از برادر دور
همسایه ها یاری كنید تا من شوهر داری كنم
هم فاله و هم تماشا
همكار همكار و نمیتونه ببیند
هم لحافه و هم تشك
هم میترسم هم میترسونم
همنشین به بود تا من از او بهتر شوم
همه ابری هم بارون نداره
همه خرها رو به یك چوب نمیرونند
همه رو مار میگزه مارو خر چسونه
همه سروته یه كرباسند
همه قافله پس و پیشیم
همه كاره و هیچ كاره
همه ماری مهره نداره
همه ماهی خطر داره بدنامیشو صفر داره
هر مرغی انجیر نمیخوره
همیشه آب در جوی آقا رفیع نمیره به دفه هم در جوی آقا شفیع میره
همیشه خره خرما نمیرینه
همیشه روزگار بانسان رو نمیكنه
همیشه شعبان ، یكبا ر هم رمضان
همیشه ما میدیدیم یه دفعه هم تو ببین
همینو كه زائیدی بزرگش كن
هنوز باد به زخمش نخورده
هنور دهنش بوی شیر میده
هنوز سر از تخم در نیاورده
هنوز غوره نشده مویز شده
هوو هوو را خوشگل میكنه جاری جاری را كدبانو
هیچ ارزونی بی علت نیست
هیچ انگوری دوبار غوره نمیشه
هیچ بده را به هیچ بستانی كاری نیست
هیچ بدی نرفت كه خوب جاش بیاد
هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه
هیچ تقلبی بهتر از راستی نیست
هیچ چراغی تا به صبح نمیسوزه
هیچ چیز شرط هیچ چیز نیست
هیچ دوئی نیست كه سه نشه
هیچ دودی بی آتش نیست
هیچ عروس سیاه بختی نیست كه تا چهل روز سفید بخت نباشه
هیچكاره ، رقاص پای نقاره
هیچكاره و همه كاره
هیچكس در پیش خود چیزی نشد
هیچكس را توی گور دیگری نمیگذارن
هیچكس روزی دیگری را نمیخوره
هیچكس نمیگه ماست من ترشه
هیچ گرونی بی حكمت نیست !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 06:11 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|