بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1471  
قدیمی 09-17-2011
hossein آواتار ها
hossein hossein آنلاین نیست.
مدیر بخش موبایل
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693

7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
hossein به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

وای ، باران
باران ؛
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای ، باران
باران
__________________
گاهی حس میكنم

گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند

كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از hossein به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #1472  
قدیمی 09-19-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض طاقت بیار رفیق ...

طاقت بیار میشه شنید
خندیدن دلخواه رو
تو زنده میمونی رفیق
طاقت بیار این راه رو
توفانو پشت سر بزار
اون سمت ما آبادیه
این زمزمه تو گوشمه
فردا پر از آزادیه
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق
ما هردو بی کسیم
طاقت بیار رفیق
داریم می رسیم
.
.
دنیا اگه تاریک شد
دستای فانوسو بگیر
با من بیا با من بیا
چیزی نمونده از مسیر
سرما و سوز برف رو
آهسته پشت سر بزار
امروز وقت خواب نیست
ما با همیم طاقت بیار
.
.
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماست

طاقت بیار رفیق

خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق
ما هردو بی کسیم
طاقت بیار رفیق
داریم می رسیم


حتما
ترانه طاقت بیار رفیق (سیاوش قمیشی) رو شنیدین .
ترانه فوق العاده ای ِ .
ترانه سرای این ترانه از بچه های شعر شماله. نور .
سید مهدی موسوی میرکلائی .
اینجـا می تونید کاراشو بخونین ..
این ترانه رو با صدای ضبط شده خودش دارم . نمی دونم چرا بیشتر از آهنگ سیاوش جذبم می کنه !
هر وخ می بینم یکی از دوستای خوبم دلگیر و خسته ست بش می گم :
.
.
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق ما هردو بی کسیم
طاقت بیار رفیق داریم می رسیم
.
.
.
طاقت بیار رفیق ...


__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #1473  
قدیمی 09-19-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من كه تسبيح نبودم تو مرا چرخاندي

مشت بر مهره ي تنهايي من پيچاندي

مهر دستان تو دنبال دعايي مي گشت

بارها دور زدي ذهن مرا گرداندي

ذكرها گفتي و بر گفتة خود خنديدي

از همين نغمه ي تاريك مرا ترساندي

بر لبت نام خدا بود خدا شاهد ماست

برلبت نام خدا بود و مرا رقصاندي

دست ويرانگر تو عادت چرخيدن داشت

عادتت را به غلط چرخه ي ايمان خواندي

قلب صد پارة من مهره ي صد دانه نبود

تو ولي گشتي و اين گمشده را لرزاندي

جمع كن رشته ي ايمان دلم پاره شده است

من كه تسبيح نبودم تو چرا چرخاندي...؟
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #1474  
قدیمی 09-20-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Thumbs up عاشق غزلم :)

قطار شو كه مرا با خودت سفر ببری
به دور تر برسانی ، به دور تر ببری

تمام بود و نبود مرا در اين دنيا
كه تا ابد چمدانی ست مختصر، ببری

كه من تمام خودم را مسافر‌ِ تو شوم
تو هم مرا به جهان‌های تازه‌تر ببری


سپس نسيم شوی تو؛ و بعد از آن يوسف...!
كه پيرهن بشوم تا مرا خبر ببری

و بعد نامه شوم من... چه خوب بود مرا
خودت اگر بنويسی، خودت اگر ببری


پيمان سليمانی
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #1475  
قدیمی 09-20-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر

لیلا کرد بچه را دوست دارم
این شعرش را دوست تر ...

.
.

انگشتم را برمی دارم و

خانه ای در هوا می کشم
بادها سقفش را می برند
روی شن های ساحل می کشم
دریاها از سقفش چکه می کنند

تو اما
مدادهای رنگی ات را که برداری
می توانی دور رویاهای قشنگمان حصار بکشی
جنگل های شمال را پشت پنجره بکاری
و پای موج های خلیج را به حوض کوچکمان بازکنی
ماهی کوچکی شوی
که هیچ دریایی خواب رقص باله هاش را ندیده است
و بچرخی
در جهت گل های دامنت

نگران خانه ای نباش
که بر دوش بادهای آواره کشیده ام
اینجا هنوز زنی است که لالایی هاش
پرنده های بی پرواز بالشت را
روی ابرها می برد .


__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GhaZaL.Mr به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #1476  
قدیمی 09-21-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

انگشتانت را …

به من قرض بده

برای شمردن لحظه های نبودنت

کم آورده ام!…
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #1477  
قدیمی 09-21-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض



شاعر که باشی ...
هیچ کس جدی اتـ نمی گیرد
حتی اگر بگویی " دوستتـ دارم "

می گویند : " وای
چه شعر زیبایی ... "

__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
  #1478  
قدیمی 09-22-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کاشکی پرنده بودم



پرنده های قفسی عادت دارن به بیکسی
عمرشون بی هم نفس کز میکنن کنج قفس

نمیدونن سفر چیه
عاشق دربه در کیه
هر کی بریزه شادونه فکر میکنن خداشونه
یه عمره بی حبیبن
با آسمون غریبن
این همه نعمت اما همیشه بی نصیبن

چمیدونن به چی میگن ستاره
چمیدونن دنیا کیا بهاره
چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون
تو آسمون ندیدن خورشید چه نوری داره
چشمه ی کوه مشرق چه راه دوری داره

قفس به این بزرگی کاشکی پرنده بودم
مهم نبود پریدن ولی برنده بودم
فرقی نداره وقتی ندونی و نبینی
غصت میگیره وقتی میدونی و میبینی
غصت میگیره وقتی میدونی و میبینی
چمیدونن به چی میگن ستاره
چمیدونن دنیا کیا بهاره
چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون
پرنده های قفسی عادت دارن به بیکسی
عمرشون بی هم نفس کز میکنن کنج قفس
نمیدونن سفر چیه
عاشق دربه در کیه
هر کی بریزه شادونه فکر میکنن خداشونه
یه عمره بی حبیبن
با آسمون غریبن
این همه نعمت اما همیشه بی نصیبن
چمیدونن به چی میگن ستاره
چمیدونن دنیا کیا بهاره
چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
  #1479  
قدیمی 09-24-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

باز پاييز

فصل برگ وباد وبرگ وباد
فصل نيمكت
فصل مشق وعشق وانار
فصل باز باران با ترانه با گوهر هاي فراوان
فصل چتر وخيس
فصل شيدايي وانتظارومهرگان
فصل يلدا
فصل چله
پاييز پادشاه فصل ها

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
  #1480  
قدیمی 09-24-2011
hossein آواتار ها
hossein hossein آنلاین نیست.
مدیر بخش موبایل
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693

7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
hossein به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

استقبال از خزان

آنجا
درختي دارم برگريز
كز شبان
ستاره‌ها را مي‌گريد و
از روزان
خورشيد را

هميشه در پاييز
درختي دارم.

__________________
گاهی حس میكنم

گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند

كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 23 نفر (0 عضو و 23 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:41 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها