بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #861  
قدیمی 02-28-2012
mohammad.90 آواتار ها
mohammad.90 mohammad.90 آنلاین نیست.
مدیر بخش ورزش
 
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242

6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


حرمت اعتبار خود را
هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن
که ما هر یک یگانه ایم
موجودی بی نظیر و بی تشابه
و آرمانهای خویش را
به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن
تنها تو می دانی که « بهترین » در زندگانیت
چگونه معنا می شود
از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است آسان مگذر
بر آنها چنگ درانداز، آنچنان که در زندگی خویش
که بی حضور آنان، زندگی مفهوم خود را از دست می دهد
با دم زدن در هوای گذشته
و نگرانی فرداهای نیامده
انگشتانت فرو لغزد و آسان هدر شود
هر روز، همان روز را زندگی کن
و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای
و هر گز امید از کف مده
آنگاه که چیز دیگری
برای دادن در کف داری
همه چیز در همان لحظه ای به پایان می رسد
که قدمهای تو باز می ایستد
و هراسی به خود را مده
از پذیرفتن این حقیقت که
هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد
تنها پیوند میان ما
خط نازک همین فاصله است
برخیز و بی هراس خطر کن
در هر فرصتی بیاویز
و هم بدینسان است که به مفهوم شجاعت
دست خواهی یافت
آنگاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت
عشق را از زندگی خویش رانده ای
عشق چنان است که هر چه بیشتر ارزانی داری، سرشارتر شود
و هر گاه که آن را تنگ در مشت گیری، آسان تر از کف رود
پروازش ده تا که پایدار بماند
رؤیاهایت را فرومگذار
که بی آنان زندگانی را امیدی نیست
و بی امید، زندگی را آهنگی نباشد
از روزهایت شتابان گذر مکن
که در التهاب این شتاب
نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش
که حتی سرمنزل مقصود را گم کنی
زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است
و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاریست.
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ،
از لطف به سوی ما نیایی

هرگه که ترا دهیم دردی ،
نالان شوی و به سویم ایی

هر دم که ترا دهم شفایی ،
یاغی شوی و دگر نیایی . . .
ای بنده تو سخت بیوفایی ...
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #862  
قدیمی 04-15-2012
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

این طرف مشتی صدف آنجا کمی گل ریخته
موج، ماهیهای عاشق را به ساحل ریخته

بعد از این در جام من تصویر ابر تیره‌ ایست
بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته


مرگ حق دارد که از من روی برگردانده است
زندگی در کام من زهر هلاهل ریخته

هر چه دام افکندم، آهوها گریزان‌تر شدند
حال صدها دام دیگر در مقابل ریخته
هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست
هر کجا پا می‌گذارم دامنی دل ریخته

زاهدی با کوزه‌ای خالی ز دریا بازگشت
گفت خون عاشقان منزل به منزل ریخته!
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از yad سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #863  
قدیمی 04-15-2012
jet li آواتار ها
jet li jet li آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Apr 2012
نوشته ها: 9
سپاسها: : 1

39 سپاس در 9 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چــه ابلهـــانه فکر کردم....
حــــــــالا که مخــــــاطب شـــعرهــــایت شده ام
برایـت معشــــوقـه ترینـم
و یــادم نبود "تــــــــــو" ضمیــریسـت که...
به هـــر کسے غیــر از من هم مے تــوانـد تعلــق بگیـــرد ...
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از jet li سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #864  
قدیمی 04-18-2012
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ فلک

هر که از دیده مان رفت ز خاطر ببریم

یا که چون فصل خزان آمد وگل رفت به خواب

دل به عشق دگری داده ز آنجا برویم

وسعت دیده ما خاک قدمهای تو بود

خاک زیر قدمت را به دو دنیا بخریم …
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از yad سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #865  
قدیمی 04-25-2012
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از روي تو من هميشه گلشن بودم
وز ديدن تو دو ديده روشن بودم
من مي گفتم چشم بد از روي تو دور
جانا مگر آن چشم بدت من بودم؟؟؟؟


"مولانا"
__________________


پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #866  
قدیمی 04-26-2012
soltane eshg آواتار ها
soltane eshg soltane eshg آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2012
نوشته ها: 64
سپاسها: : 113

279 سپاس در 90 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بدون چشم تو آری همیشه ویرانم
به شاخه های شکسته، به سایه می مانم
تو آن سخاوت سبزی که انتظارت را
همیشه پنجره در پنجره پریشانم
به چشم مومن مردم ،گناه من این است
که باتمام وجودم تو را مسلمانم
چگونه بی تو دل من بگیرد آرامش
منی که بی نفس تو غریق توفانم
شبی برای سکوتم ترانه میخوانی
و من به یمن صدای تو سبز می مانم
فریب آینه ها را نمی خورم هرگز
بیا برای رسیدن، تو باش پایانم
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از soltane eshg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #867  
قدیمی 05-08-2012
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من زنم...
وقتی خسته ام .............
وقتی کلافه ام .................
وقتی دلتنگم..............
بشقاب ها را نمی شکنم ...
شیشه ها را نمی شکنم .........
غرورم را نمی شکنم...........
دلت را نمی شکنم .........
در این دلتنگی ها
زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #868  
قدیمی 05-08-2012
گمشده.. آواتار ها
گمشده.. گمشده.. آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: کرمانشاه_ تهران
نوشته ها: 457
سپاسها: : 266

481 سپاس در 138 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

میتوانم کسی باشم که آسمانش پرستاره است ، رنگ عشق را ندیده ولی عاشق است.
میتوانم شمعی باشم که عاشق هزار پروانه است ، سوختن پروانه را باور ندارد و مثل خورشید گرم گرم است.
میتوانم سرابی باشم برای دلها ، زخمی باشم برای دردها ، سنگی باشم برای شکستنها.
میتوانم بشکنم دلها را، به بازی بگیرم قلبها را ، و بسوزانم نامه ها را.
میتوانم دو رنگ باشم یک قلب رنگارنگ داشته باشم ، میتوانم در آغوشها بخوابم و آرام باشم.
در مرامم نیست اینگونه باشم ، دلی سیاه و قلبی پر ازدحام داشته باشم .
آسمانی بی ستاره دارم ، قلبی آواره دارم ، نه شمع هستم و نه خورشید ، من یک دل مهتابی دارم.
من که دلم پر از درد است پس چگونه مرحمی برای دردهایم باشم؟
من که خود یک دلشکسته ام ، در غم عشق نشسته ام پس چگونه باید آرام باشم.
نمیتوانم بنویسم قصه رفتنها ، غرق شدن در سراب دلها را .
مینویسم که اسیر دلهای بی وفا بودم ، هنوز قصه تمام نشده ، من نیز قربانی یک عشق دروغین بودم
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از گمشده.. به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #869  
قدیمی 05-09-2012
safoora s آواتار ها
safoora s safoora s آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Apr 2012
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 10
سپاسها: : 43

47 سپاس در 13 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هیچ کس اینجا نمی فهمد مرا ، عشق هم حتی نمی فهمد مرا

جایگاه من فراز ابر ها ست ،مرغم و صحرا نمی فهمد مرا

طور هستم در تجلی گاه دوست ، سینه ی سینا نمی فهمد مرا

شعله های عشق می سوزاندم ، عشق بی پروا نمی فهمد مرا

سوختم عمری و میسوزم هنوز، سوز جانفرسا نمی فهمد مرا

سرو را با سایه اش همبستگی ست،سرو من دردا نمی فهمد مرا

چشم او دلبسته ی خاموشی است ، آینه آیا نمی فهمد مرا؟

از نگاهم پی به راز دل نبرد ، یار هم گویا نمی فهمد مرا
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از safoora s به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #870  
قدیمی 05-14-2012
mohammad.90 آواتار ها
mohammad.90 mohammad.90 آنلاین نیست.
مدیر بخش ورزش
 
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242

6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

لبخند تو معجزه س معجزه کن دوباره
بذار دوباره مهتاب رو خاک شب بباره
بذار که خاک تشنه نگاهتو بنوشه
شب با طلوع چشمات رخت سحر بپوشه
معجزه کن دوباره وقتی که بی قرارم
وقتی که بی حضورت آرامشی ندارم
تو لحظه های تردید اسم منو صدا کن
از این سکوت دلگیر قلب منو رها کن
با من بمون که فردا سهم من و تو باشه
اندوه لحظه هامون با بودنت فنا شه
لبخند تو صدامو می بره تا ستاره
دوباره شعله ور شو معجزه کن دوباره
تا انتهای قصه همراه باش و هم پا
ای هم صدای دیروز با من بیا به فردا
یک لحظه یک ترانه با من بمون و سر کن
این لحظه های تلخو با خنده بی اثر کن
با من بمون که فردا سهم من و تو باشه
اندوه لحظه هامون با بودنت فنا شه
لبخند تو صدامو می بره تا ستاره
دوباره شعله ور شو معجزه کن دوباره
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ،
از لطف به سوی ما نیایی

هرگه که ترا دهیم دردی ،
نالان شوی و به سویم ایی

هر دم که ترا دهم شفایی ،
یاغی شوی و دگر نیایی . . .
ای بنده تو سخت بیوفایی ...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از mohammad.90 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها