بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > رشته های هنر

رشته های هنر در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مطالب مربوط به هنر پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #31  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

صادرات صنایع دستی در سال 91


زیورآلات سنتی، شیشه، سفال و سرامیك، گلیم و زیلو عمده اقلام صادراتی صنایع دستی در سال 91 اعلام شد. این درحالی است که با توجه به پیش بینی های بخش صادرات در اوایل سال 91، خبری از ركوردزنی در صادرات صنایع دستی نیست.


با وجود رشد صعودی صادرات صنایع دستی در سال گذشته، باز هم رقم هدف گذاری صادرات این محصولات در سال 91 محقق نشد. این در حالی است كه برخی كارشناسان معتقدند با وجود توسعه و رشد صنایع دستی در سال قبل، برخی آمارهای اعلام شده صحت ندارند.
هر چند صادرات صنایع دستی طی مدت مذكور در مقایسه با یازده ماه مشابه در سال 1390 با سهم ارزشی 52 درصد و سهم وزنی 64 درصد از یك روند و رشد صعودی برخوردار بوده است، اما نسبت به رقم هدف گذاری انجام شده برای صادرات صنایع دستی كه تا پایان سال 91 پیش بینی شده بود فاصله زیادی را نشان می دهد.
براساس آخرین آمار رسمی اعلام شده در مورد صادرات كه از سوی گمرك منتشر شده است، میزان صادرات اقلام صنایع دستی با مبلمان چوبی طی یازده ماهه سال 91 به لحاظ ارزشی رقمی بیش از 719 میلیون دلار بوده است كه این رقم به گفته مسئولان صنایع دستی با احتساب ماه پایانی سال كه آمارش از میان آمار صادرات غیرنفتی سال 91 استخراج و در اردیبهشت اعلام خواهد شد، تغییر چندانی نخواهد كرد.
پیشتر و سال گذشته محمد حسن صالحی مرام، معاون پیشین صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی كشور در گفت وگویی با جام جم اظهار امیدواری كرده بود با اقدامات انجام شده از جمله شكل گرفتن كارگروه گردشگری و صنایع دستی در دولت، برپایی نمایشگاه ها، ایجاد مراكز عرضه و فروش صنایع دستی در خارج، ایجاد شبكه رادیو تلویزیونی و افزایش تسهیلات در نظر گرفته شده برای حمایت از این بخش، ركورد تازه ای در صادرات صنایع دستی ثبت شود و میزان صادرات این بخش به 1.5 میلیارد دلار برسد.
اما گذشت زمان نشان داد كه پیش بینی فعالان بخش خصوصی صنایع دستی كه تحقق چنین رقمی را با توجه به فراهم نبودن شرایط دور از دسترس می دانستند، درست از آب درآمد.
منوچهر عبدلی، رئیس اتحادیه صنایع دستی كشور درباره دلایل تحقق نیافتن رقم هدف گذاری شده صادراتی گفت: تحقق نیافتن رقم هدف گذاری صادرات صنایع دستی به این دلیل است كه امكانات زیربنایی برای افزایش تولید و صادرات صنایع دستی فراهم نشد و منابعی كه برای حمایت از این بخش در نظر گرفته شده بود (500 میلیون دلار) در ماه های پایانی سال یعنی دی و بهمن به نظام بانكی ابلاغ شد در نتیجه هنوز كسی موفق به دریافت آن نیز نشده است.
به گفته بالان، اكنون از مجموع 362 رشته و زیرمجموعه صنایع دستی، 70 درصد محصولات قابلیت صادرات را دارند كه از این میزان تعداد 97 رشته یعنی حدود 30 درصد، دارای كد تعرفه های صادراتی هستند. براساس هماهنگی های انجام شده با گمرك قرار است امسال 45 رشته دیگر صنایع دستی از قابلیت كدتعرفه صادراتی برخوردار شوند


مرداد سال گذشته بود كه تفاهم نامه ای بین سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و صندوق توسعه ملی به امضا رسید تا با اختصاص 500 میلیون دلار از منابع صندوق توسعه ملی به صورت پرداخت وام با كارمزد 4 درصد به توسعه صنایع دستی و طرح های گردشگری كمك شود.
عبدلی در مورد آمار صادرات صنایع دستی نیز گفت: فكر می كنم صادرات واقعی صنایع دستی كمتر از رقم های اعلام شده باشد به این دلیل كه برخی كالاها با تغییر كد تعرفه در آمارها محاسبه می شود مثلاكالایی كه قبلاجزو صنایع دستی نبوده حالاطبق تصمیم گیری های جدید اضافه شده است. مثلااگر سرامیك با محصول چینی و بهداشتی دریك گروه تعریف می شده حالاكد و تعرفه اش جدا می شود و جزو صنایع دستی حساب می شود؛ بنابراین می تواند در آمار تاثیر بگذارد.
وی افزود: برای افزایش صادرات ابتدا باید تولید افزایش یابد و تولید زمانی افزایش پیدا می كند كه برنامه های حمایتی انجام شود و از صفر تا صد تولید دیده شود؛ یعنی مواد اولیه، طراحی بانك های اطلاعاتی، توجه به بسته بندی، جمع آوری كالاو محصول و نیز بحث جایگاه سازی در خارج از كشور؛ البته در این كه بخش صنایع دستی رو به توسعه است و جایگاهش بالاتر رفته شكی نیست ولی چنین آماری نمی تواند صحیح باشد.
45 رشته صنایع دستی دارای كد تعرفه صادراتی می شود

احمد بالان، مسئول بازرگانی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی هم درباره صادرات صنایع دستی گفت: اقلام عمده صادرات در سال گذشته شامل زیورآلات سنتی، شیشه، سفال، سرامیك، گلیم و زیلو بوده و بیشترین صادرات صنایع دستی به كشورهای امارات متحده عربی، عراق، تركیه و افغانستان صورت گرفته است. وی گفت: آمار ارائه شده برای صادرات صنایع دستی مربوط به محصولاتی است كه كد تعرفه صادراتی از گمرك دریافت كرده اند.
اما گذشت زمان نشان داد كه پیش بینی فعالان بخش خصوصی صنایع دستی كه تحقق چنین رقمی را با توجه به فراهم نبودن شرایط دور از دسترس می دانستند، درست از آب درآمد


به گفته بالان، اكنون از مجموع 362 رشته و زیرمجموعه صنایع دستی، 70 درصد محصولات قابلیت صادرات را دارند كه از این میزان تعداد 97 رشته یعنی حدود 30 درصد، دارای كد تعرفه های صادراتی هستند. براساس هماهنگی های انجام شده با گمرك قرار است امسال 45 رشته دیگر صنایع دستی از قابلیت كدتعرفه صادراتی برخوردار شوند. مسئولان بازرگانی معاونت صنایع دستی سازمان میراث بر این باورند كه افزایش 64 درصدی صادرات این محصولات نشان از بهبود سهم محصولات صنایع دستی كشور در بازارهای بین المللی دارد و بی شك در نتیجه بهبود مستمر كیفیت مناسب این محصولات صورت می گیرد.
این را هم باید در نظر گرفت كه بخش عمده ای از صادرات محصولات صنایع دستی از طریق بار همراه مسافر است كه به دلیل درج نشدن آمار آن در گمركات كشور، میزان خروج آن مشخص نیست.

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #32  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

موج بافی، هنری در مسیر فراموشی

موج بافی، یکی از صنایع دستی مناطق کردنشین است که بیشتر میان عشایر و کوچ نشینان این مناطق دیده می شود.موج پارچه‌ی دستبافته ای است بیشتر با طرح‌های چهارخانه‌ای درشت که تماماً از پشم بافته می‌شود و در چهارخانه‌های آن از رنگهای متعددی استفاده می‌گردد.


موج ها پارچه هایی هستند که از پشم گوسفند بافته می شدند و از آنها به عنوان رختخواب پیچ، پتو، پشتی، رویه کرسی، سجاده و گاه برای چادرهای عشایر استفاده می کردند.
از موج در ماه های سرد به عنوان روانداز استفاده می شد و قدیم تر ها به عنوان یک پوشش تزئینی روی کرسی ها می انداختند.
نقوش تزئینی موج دارای ویژگی های مشابهی است و در محدوده خاصی سیر می کند. طرح های موج که از اصالت و خصوصیات محلی برخوردار است، عبارتند از: پر طاووسی، چهارخانه، سیاه و سفید، تخت قرمز، شمشیری دولتی، حوض، دعا، محراب، چخماق، گل، کله کبکی، شانه، گنجشک، انگور (گل گله)، پروانه، بز کوهی، پرنده، قیچی، درخت و ماهی، ترنج دار گنبدی، برگ بیدی، چشم بلبلی (چشم خروسی)، بتروبند، دو کلکانه و خربزه ای (سیخی بافت).
روش بافت

این نوع پارچه بر روی دستگاه‌های بافندگی سنتی، 2 وردی و 4وردی بافته می‌شود و دارای عرض متغیر معمولاً 60 تا 80 سانتیمتر می‌باشد. وردها به وسیله طناب و ابزارهایی به نام قرقره و سازهای کوچک و بزرگ به بالای دستگاه و از پایین به پدالهایی متصل می‌باشد و با بالا و پایین رفتن پدالها، تارها به دو دسته تقسیم شده و «دهنه کار» ایجاد می‌گردد. در این حال با عبور ماکو در وسط دهنه، پود گذاشته می‌شود. سپس با عوض کردن پاها، «ورد» دیگر را به حرکت درآورده و بافت پارچه صورت می‌پذیرد. در صورتیکه پود پارچه از چند رنگ تشکیل شده باشد، در مواقع لزوم از ماسوره‌های رنگارنگ استفاده می‌گردد.
همچنین دستگاه مجهز به شانه‌ای است که پود را در لابه‌لای تارها محکم می‌کند. نمره شانه بستگی به تراکم نخهای تار ، در عرض پارچه دارد. در گذشته شانه‌ها از جنس نی بوده ولی امروزه نوع فلزی آن عمومیت بیشتری دارد. شانه در چهارچوبی از جنس چوب قرار می‌گیرد که به آن دفتین می‌گویند که توسط بازوهایی به بالای دستگاه متصل است که با حرکت نوسانی رفت و برگشت پودها را به لبة پارچه زده و نخ‌های تار را از یکدیگر جدا می‌سازد.
این نوع پارچه بر روی دستگاه‌های بافندگی سنتی، 2 وردی و 4وردی بافته می‌شود و دارای عرض متغیر معمولاً 60 تا 80 سانتیمتر می‌باشد. وردها به وسیله طناب و ابزارهایی به نام قرقره و سازهای کوچک و بزرگ به بالای دستگاه و از پایین به پدالهایی متصل می‌باشد و با بالا و پایین رفتن پدالها، تارها به دو دسته تقسیم شده و «دهنه کار» ایجاد می‌گردد.


موج بافی امروز

صنعت موج بافی در منطقه کردستان سابقه قابل توجهی دارد و موج بافان اغلب در شهرهای این استان هستند.
اگر به سال های نه چندان دور برگردیم، می بینیم بسیاری از مردم این منطقه استفاده از موج در منازل خود را نوعی هنر و خانه داری کدبانو می دانستند.
در آن سال ها، موج به عنوان قسمتی از جهیزیه دختران کرد و عشایر محسوب می شد، ولی امروز موج، جای خود را به اجناس نامرغوب و بیگانه خارجی داده است.
موج باف ها حالا با ورود بی رویه کالاهای چینی و اجناس خارجی اغلب بیکار شده اند و این هنر کهن رو به فراموشی است.
حالا دیگر کسی پارچه های موج بافی شده را نمی خرد و به خانه اش نمی برد و این هنر هم مانند اغلب هنرهای سنتی کشورمان از خانه ها به عزلت بازارهای کرمانشاه و کردستان رفته و کاربرد چندانی ندارد.
حالا اگر بخواهیم صدای دلنشین دستگاه های سنتی موج بافی در کرمانشاه را بشنویم، مجبوریم به بازارهای قدیمی و منزوی این شهر سری بزنیم.
بازار چال حسن خان و فیض آباد ، از معدود مکان هایی هستند که هنوز هم می شود چند استاد کهنه کار موج باف را در آنجا پیدا کرد.
پاسخ با نقل قول
  #33  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مرمت تابلو پته‌دوزی قاجار

چندی پیش عملیات حفاظت و مرمت بر روی تابلوی پته‌دوزی قاجاری متعلق به کاخ صاحبقرانیه، توسط واحد حفاظت و مرمت مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران انجام و به پایان رسید. در این نوشتار می توانید ضمن اطلاع از این خبر درباره هنر زیبای پته دوزی نیز اطلاعات مفیدی بدست آورید.
در حال حاضر پته‌دوزی روی سجاده، جا قرآنی، پرده، رویه كوسن، زیر لیوانی، رومیزی، سوزنی، بقچه و... انجام می‌شود و گلستانی همیشه خوش را به خانه‌های شما می‌آورد


مطالعات مختلف میکروسکوپی، آزمایشگاهی و دستگاهی برای شناسایی الیاف، شناسایی نوع بافت، PHسنجی، تست جابه‌جایی رنگ و ... بر روی این اثر پس از انتقال به آزمایشگاه حفاظت و مرمت انجام و دستاورد بررسی‌ها منجر به شناخت نوع الیاف و میزان آلودگی های وارده به اثر بود.
بررسی‌ها حاکی از آن بود که الیاف زمینه و نخ‌های سوزن‌دوزی همگی پشمین، نوع بافت زمینه سرژه و رنگ بافته ثابت و طبیعی بوده و در اثر شرایط نگهداری، بافته اسیدی و دچار آلودگی‌های بیولوژیکی شده است.
عملیات حفاظت و مرمت این اثر شامل باز کردن قاب و جدا کردن بافته از شاسی، بازکردن لایه‌های آستر و ساپورت و نوارها، غبارروبی، استحکام‌بخشی محل‌های اتصال، پاک‌سازی و شستشو با حلال‌های مناسب در هر قسمت، انجام وصالی علمی، نوار‌گیری لبه‌های سست، دوخت (پر کردن بخش‌های کمبود) و ارائه و اجرای طرح حفاظت پیشگیرانه در قاب‌گیری و نمایش اثر بر روی این بافته بوده است.
به طور مشخص پته‌ای با الیاف، رنگ‌آمیزی و نقش مشابه همانند پته مورد بررسی بسیار کمیاب است؛ نمونه‌های مشابه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران و موزه‌های دیگر از نظر رنگ زمینه و ترکیب نقوش به کار رفته مشابه اثر مورد بررسی نمی‌باشند، ولی رنگ نخ‌های رودوزی‌ها و موتیوهای تشکیل‌دهنده نقش، همچنین دو بخش کناری دوخته شده به قسمت اصلی پته، همگی مشابه آثار دیگر و معرف اصالت این بافته قاجاری هستند.
به طور کلی می توان گفت هنر پته دوزی كه ریشه در تاریخ و گذشته فرهنگی كرمان دارد و هم اینك تولید آن در كرمان، سیرجان و رفسنجان رایج است، همانند سایر رشته‌های صنایع دستی سابقه تولیدی مشخص ندارد و هر یك از دست‌اندركاران پیدایی آن را به یكی از افسانه‌های بومی مرتبط می‌سازد و متاسفانه به دلیل آسیب‌پذیری منسوجات در برابر عوامل جوی، در موزه‌های داخلی و خارجی نیز نمونه‌هایی از پته كه بتواند راهگشایمان به كشف سابقه این «‌هنر – صنعت »‌ باشد؛ وجود ندارد و قدیمی‌ترین قطعه پته‌ای كه هم اكنون یافت می‌شود روپوش مقبره شاه نعمت‌اله ولی در ماهان كرمان است.
به طور مشخص پته‌ای با الیاف، رنگ‌آمیزی و نقش مشابه همانند پته مورد بررسی بسیار کمیاب است؛ نمونه‌های مشابه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران و موزه‌های دیگر از نظر رنگ زمینه و ترکیب نقوش به کار رفته مشابه اثر مورد بررسی نمی‌باشند، ولی رنگ نخ‌های رودوزی‌ها و موتیوهای تشکیل‌دهنده نقش، همچنین دو بخش کناری دوخته شده به قسمت اصلی پته، همگی مشابه آثار دیگر و معرف اصالت این بافته قاجاری هستند.


پته چیست؟

پته‌دوزی نوعی از رودوزی‌های ایرانی است كه طی آن تمام سطح پارچه به وسیله بخیه‌های نخی و رنگین پوشیده می‌شود و هنرمندانی كه اكثرا نیز از زنان و دختران خانه‌دار هستند با كمك سوزن، نقوش ذهنی را كه ملهم از پندارها و بینش‌های شخصی‌شان است بر زمینه پارچه پشمی ضخیمی بنام «عریض» می‌نشانند. «عریض»‌ كه در گذشته از آن برای دوخت دامن، كت و پالتو نیز استفاده می‌شد، پارچه‌ای دستباف است كه به وسیله دستگاه‌های بافندگی چوبی تولید می‌شد. ولی در سال‌های اخیر دستگاه‌های چوبی جای خود را به دستگاه‌های «‌تك فاز»‌ برقی دادند و پس از آن نیز تدریجا بافته‌های كارخانه‌ای جانشین «عریض»‌های دستباف شده كه هم‌اكنون «‌پته»‌های استان كرمان را بیشتر اینگونه پارچه‌های كارخانه‌ای تشكیل می‌دهد. «‌رییس»‌ كه معمولا در رنگ‌های عنابی، مشكی، سبز روشن، سبز تیره، زرد، نارنجی، قرمز، آبی تیره، سبز ماشی، لاكی و... مورد استفاده پته‌دوزان قرار می‌گیرد، نوعی نخ پشمی دستریس یا ریسیده شده به وسیله ماشین است كه میزان مصرف آن به نسبت نوع نقش و ضخامت یا نازكی نخ مورد مصرف متفاوت است. ولی به طور متوسط رودوزی هر متر پته به حدود 375 تا 400گرم نخ احتیاج دارد.
طرز تهیه

‌برای تهیه یك قطعه پته‌دوزی شده ابتدا عریض را به ابعاد لازم بریده و سپس آن را به دست طراح می سپارند، شیوه كار نیز به این صورت است كه زنان پته‌دوز خود مستقیما به طراح مراجعه نمی‌كنند و فروشندگان مواد اولیه پته معمولا مقدار زیادی عریض بریده و طراحی شده در اختیار دارند كه به صورت آماده به سوزن‌دوزان می فروشند. در مرحله طراحی، ابتدا طرح روی كاغذ كالك ترسیم می‌شود و پس از آن خطوط طرح را به طور متناسب با سوزن سوراخ كرده و سپس روی عریض مورد نظر منطبق می سازند و روی آن پودر گچ یا خاك زغال می‌ریزند و این عمل را «گرته زنی»‌ می‌نامند (برای پارچه‌های تیره از خاك گچ و برای پارچه‌های روشن از خاك زغال استفاده می‌شود). سپس نقاط مشخص شده را با قلم و مركب روی پارچه مشخص می‌سازند. پس از طراحی، انتخاب نخ و رنگ مطرح است. رنگ‌های روشن ظرف سال‌های اخیر به پته‌دوزی راه یافته و رنگ‌های اصیل اغلب تیره است. از آنجا كه طرح‌های پته نه شلوغ است و نه هندسی رنگ‌های روشن چندان جاذبه‌ای به محصول نمی‌دهد و تیره بودن رنگ‌ها ارتباط نقوش را منطقی تر و قابل قبول‌تر می‌سازد.
در مرحله طراحی، ابتدا طرح روی كاغذ كالك ترسیم می‌شود و پس از آن خطوط طرح را به طور متناسب با سوزن سوراخ كرده و سپس روی عریض مورد نظر منطبق می سازند و روی آن پودر گچ یا خاك زغال می‌ریزند و این عمل را «گرته زنی»‌ می‌نامند


پس از انتخاب و تهیه نخ، پته دوز ابتدا جای خطوط اصلی را سوزن می‌زند. این مرحله به دلیل آنكه نقوش به طور خطی دوخته می‌شود، به مرحله «‌ساق دوزی» معروف است. سپس داخل نقوش و متن با اسلوب خاصی سوزن دوزی و پر می‌شود كه این قسمت را اصطلاحا «آب دوزی» یا «‌متن دوزی» می‌گویند. مرحله سوم كه یكی از مهم‌ترین مراحل پته‌دوزی می‌باشد، مرحله «برگ دوزی» و «سایه زدن» با نخ پیرامون گل‌ها و نقش‌ها است. برگ دوزی معمولا در اطراف حاشیه و به صورت زیگزاگ انجام می‌شود و آن‌را «‌پتك دوزی»‌ نیز می‌نامند (پتك در زبان محلی به معنی جوانه است). پس از اتمام دوخت پته را شسته و با كمك دستگاه مخصوصی به‌نام نورد اتو زده و آماده فروش می‌كنند.
پاسخ با نقل قول
  #34  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر نساجی یزد

شعربافی

هنر پارچه بافی یزد(شعر بافی) یک از هنرهای شاخص این استان می باشد که در این مقاله می توانید باسیر تاریخی آن آشنا شوید.


برخی ملت ها این بخت را داشته اند كه در تاریخ تمدن ،جایگاهی والا و در زمینه هنر ، آن چنان پیشتاز باشند كه دیگران از آنها ، سرمشق گیرند .
یونانیان ، ایرانیان و چینی ها ، برفراز این ملتها جای دارند و در این میان استان یزد ،یكی از شاخص ترین استانهای ایران است كه سالهاست در میان كویری بی انتها جسورانه برقهر طبیعت تاخته است، توانسته است نه تنها با تلاش های خستگی ناپذیرش آب این گوهر نایاب كویری را از دل خاك بكاود و زمین تفتیده كویریش را آبادان كند، بلكه در عرصه هنر و آفرینش زیباترین شاهكارهای هنری ، جایگاهی ویژه درتاریخ هنر ایران به شمار آید.
اوضاع و احوال جغرافیایی یزد ساكنان خطه كویر را ذاتا مردمانی صبور و سخت كوش پروده است و آنها توانسته اند ، درپرتو این ویژگی ها به صنایعی روی آورند كه به دقت ،ذكاوت و ظرافت نیازمند است .
هنر- صنعت نساجی در استان ، از اصیل ترین ، سود آورترین و پیشتازترین صنایع محسوب می شود؛ به گونه ای كه این استان را دومین كانون نساجی كشور ساخته است .صنعت نساجی در یزد دارای پیشینه ای بس طولانی است؛ آن چنان كه آوازه این هنر را می توان از گذرگاههای دور و نزدیك شنید.
به گفته برخی محققان این صنعت در یزد به دوارن قبل از اسلام می رسد.
شناخت حد پیشرفت هنر و صنعت نساجی ایران و همچنین استان یزد در دوران بسیار گذشته (مادها وقبل از آن )به علت فقدان آثار منسوجات آن عصر ، كاری بس دشوار می نماید؛ با این وجود با بررسی بر روی برخی نمونه های به دست آمده می توان به این نتیجه رسیدكه پارچه بافی درروزگاران كهن مرسوم بوده است حتی برش و دوخت آن نیز ، معمول و رایج بوده است.
تنها نشانه ای كه در این مورد در یزد دیده شده ، نگاره ایست برجسته بر روی سفال یافت شده در نارین قلعه میبد یزد كه دارای نقش تركیبی انسان و حیوان متعلق به دوران آئین های كهن است و برخود پوشش قبا گونه ای دارد .
در دوران ساسانی نیز به علت علاقه خاص مردم به سنن قدیمی و همچنین حس خلاقیت هنری ایرانی ،ما شاهد احیای مدل های قدیمی ایرانی ورونق صنعت بافندگی هستیم . این صنعت آن چنان دراین دوره رشد می یابد كه به حق می توان این عصر را عصر كمال در هنر نساجی نامید.
به هر حال تولیدات این عصر همگی حكایت از این دارند كه حداقل شوق هنرنساجی ،قرنها قبل از آن دوران بوده است .
شناخت حد پیشرفت هنر و صنعت نساجی ایران و همچنین استان یزد در دوران بسیار گذشته (مادها وقبل از آن )به علت فقدان آثار منسوجات آن عصر ، كاری بس دشوار می نماید؛ با این وجود با بررسی بر روی برخی نمونه های به دست آمده می توان به این نتیجه رسیدكه پارچه بافی درروزگاران كهن مرسوم بوده است حتی برش و دوخت آن نیز ، معمول و رایج بوده است.


نفوذ گسترده راه ابریشم در بازرگانی ایران و قرارگیری محدوده وسیعی از شهرهای ایران بر سر این راه سبب ترقی روز افزون مناطق بر سر این راه می گرددو به طور تدریجی شهرهای جدیدی را در مسیر خود خلق می كند.
كثه ،یزد فعلی از جمله مناطقی است كه در مسیر فرعی این راه كاروان رو ، واقع گردیده بوده است و اگر پی افكندن این شهر را به یزد گرد اول نسبت دهیم می توان احتمال داد كه نخستین هسته تجاری شهر یزد مربوط به همین دوره بوده است .
از جمله پارچه هایی كه متعلق به دوران ساسانی است و بافت آن را به یزد نسبت داده اند می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
1- طراز یا نگار جامه :پارچه ای زربافت كه ویژه سلاطین بوده است .
2- پارچه دیبق :نوع دیگری از تولیدات معروف یزد و كازرون كه هر دو جزء ایالت فارس محسوب می شده اند ، دیبق بوده است .جنس این پارچه با عناوین دیگر«گارسی » «كتانی » «گاز » از ابریشم یا پشم نازك بوده است .
3- پارچه منیر:پارچه ای دو رو كه دریزد بافته می شده و بعداً دردوره اسلامی به نام « المنیر» معروف شده است .
4- پارچه حریر سندس :یكی دیگر از تولیدات آن دوره، پارچه حریربوده است . شهر یزد آن چنان در تولید آن مهارت داشته است كه قزوینی دراین باره چنین می گوید :
«حریربافان یزد ،سندس را در كمال خوبی و محكمی بافند و به سایر بلاد نیز صادر كنند .»
با ظهور اسلام و گسترش آن در فلات ایران تازیان با ملتهای اصیل دیگری در هم آمیختند ،ملتهایی كه درتمدن صنعت و هنر از آنها جلوتر بودند . در این زمان صنعت پارچه بافی درسرزمین های گوناگون اسلامی بسیارتشویق و حمایت می شود ؛چنانكه خلفا و پادشاهان برای پاداش به دولتمردان خود ،خلعت های گرانبهایی از بافته های ابریشمین نفیس می بخشیدند و ایران نیز از موقعیتی كه بخش بزرگی از خاور نزدیك را زیر قلمرو مسلمانان در می آورد ،بهره می گیرد و در نتیجه بازرگانی این كشور رواج چشمگیر می یابد و صدوربافته های ابریشمی ایران به سایر بلاد اسلامی ،گسترش می یابد.
كثه ،یزد فعلی از جمله مناطقی است كه در مسیر فرعی این راه كاروان رو ، واقع گردیده بوده است و اگر پی افكندن این شهر را به یزد گرد اول نسبت دهیم می توان احتمال داد كه نخستین هسته تجاری شهر یزد مربوط به همین دوره بوده است .


استخری شوشتر را از مراكز بزرگ تولید دیبا معرفی می كند وسپس اصفهان ،ری ، نیشابور ، یزد كاشان، مرو و شیراز را نام می برد كه پارچه های ابریشمی ،پنبه ای و پشمی را كه شهرت آن در قرون وسطی پیچیده بود ، تولید می كرده اند .
چنانچه ماركوپولو، جهانگرد معروف قرن هفتم هجری كه به یزد سفر كرده است ،درسفر نامه اش این چنین می نویسد:«یزد شهر بزرگی است كه از لحاظ تجارت و رفت و آمد ، نقطه مهمی به شمار می رود .یك نوع پارچه ابریشمی و طلایی در آنجا بافته می شود كه موسوم است به پارچه یزدی كه به همه جای دنیا صادر می شود.»
با ترقی در اوضاع واحوال تجاری و بافندگی یزد در دوره های مختلف اسلامی ،ما یزد را ازمراكز اقتصادی ، هنری و فرهنگی می یابیم كه با آغاز دوران حكومت صفوی ، جایگاه ویژه ای می یابد.
به سبب حمایت از بافندگان ایران ، یزد و شهرهایی چون اصفهان ،كاشان ، رشت ، مشهد، قم و تبریز از مهمترین و بزرگترین مراكز اصلی ابریشم بافی شمرده می شوند؛ در این دوره یزد به بافتن پارچه ای به نام دیباج معروف می گردد كه گاه با تاری از نخهای زرین بافته می شود. علاوه بر آن می توان به تولید دیگ یزد چون« پارچه خارا» و «حریر مشجر» و «پارچه مخمل» به صورت ساده یا با استفاده از «نخهای زرین» ، اشاره نمود كه پارچه مخملی زرین بافت یزد در حقیقت با ارزش ترین منسوجات این دوره محسوب می گردد.
علاوه بر آن در دوران صفوی، یعنی دوران طلایی در صنعت پارچه بافی ایران ،ما شاهدحركتی جهت بوجود آوردن یك طبقه هنرمند به صورت بافنده و طراح هستیم ؛از جمله ظهور هنرمند نامی غیاث الدین كه بدون تردید وی را می توان از بزرگترین هنرمندانی دانست كه با تمام وجود به هنر عشق می ورزید و چنان در نقاشی بر روی مقوا برای تهیه نقوش پارچه مهارت داشت كه اورا «غیاث نقشبند» می نامیدند .
پاسخ با نقل قول
  #35  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

روایت جدید از بته جقه

بته چقه از جمله نقوش کهن ایرانی است .این واژه معانی گوناگونی را دربردارد، مانند تاج، افسر، هر چیز تاج مانند كه به كلاه نصب كنند. در این نوشتار به شرح و توصیف معانی بته جقه پرداخته خواهد شد و نظراتی جدید نیز در مورد معنای ان ارائه می گردد.


بُته‌جـِقّه یکی از نقش‌های تزئینی ایرانی است. این نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطان‌های عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است.
در آمریکا این نقش را "Persian pickles" به معنی "خیار شور ایرانی" می‌نامند.
عده‌ای این نقش را سرو که نشانه آزادگی ایرانیان است می‌دادند که از سر فروتنی سر خود را خم نموده است. عده‌ای دیگر آن را به عنوان سرو می‌دانند که در دوران مزدکیان نشانه آزادگی آنان بوده و پس از شکست مزدک سر خود را از شرمساری به زیر انداخته است
علامه دهخدا بته‌جقه را ساخته شده از پر پرندگان می‌داند كه بر بالای پیش كلاه پادشاهان ایران نصب می‌شده است. بته جقه تصویر كوچك شده سرو سرافكنده است كه نشان ایران و ایرانیان و حكایت‌كننده از راستی و تواضع ایشان است.
همچنین بته جقه، اصطلاحی است برای نوعی طرح تزئینی به شكل پر مرغ كه به اشكال مختلف بر آثار دوره اسلامی و بخصوص روی پارچه‌های ترمه و بعضی قالی‌ها دیده می‌شود. در گچبری‌های دوره ساسانی می‌توان اشكال ابتدایی این نقش را با منشأ برگ نخلی مشاهده كرد.
سال‌هاست اصل و منشاء طرح ایرانی بته جقه را به آتش مقدس، به كاج، به نخل، به بادام، به گلابی همچنین به كیسه چرمی، به شكل باسمه‌ای مشت بسته و حتی به شیارهایی كه برحسب اتفاق رودخانه جومنا در مسیر خود از دره كشمیر به جلگه هندوستان ایجاد می‌كند، تشبیه كرده‌اند. به عقیده نگارنده تمام این نسبت‌ها و فرضیه‌ها نادرست به نظر می‌آید. توضیح آن بسیار ساده‌تر از اینهاست و می‌توان آن را در نامی كه ایرانیان به آن داده‌اند، جست.
بُته‌جـِقّه یکی از نقش‌های تزئینی ایرانی است. این نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطان‌های عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است.
در آمریکا این نقش را "Persian pickles" به معنی "خیار شور ایرانی" می‌نامند.

ایرانیان این طرح را بته (بوته) می‌نامند كه معنی لغوی آن یك دسته برگ است و ساده ترین شكل آن شباهت زیاد به برگ دندانه‌دار دارد. مردم ایران با عشقی كه به اختراع انواع مختلف اشكال هنری و پیچیده دارند، اشكال گوناگون بوته را به‌وجود آورده‌اند و بر آنها نام‌های مخصوص گذاشته‌اند، مثل بوته میری (كاج كوچك)، بوته ترمه‌ای (كاج متوسط)، بوته خرقه‌ای (كاج بزرگ)، بوته بادامی (كاج بادامی شكل) و بوته جقه‌ای (كاج بزرگی كه یك كاج كوچك از آن بیرون آمده).
بته‌جقه یكی از نگاره‌ها و ارائه‌هایی است كه در طول هزاره تا امروز به روش‌های گوناگون زینت‌بخش آثار هنری ایران (پته‌دوزی، قالی، ظروف و...) بوده است. البته هنرشناسان تاكنون در چگونگی پیدایش، ماهیت و رمز و راز آن اختلاف‌نظر دارند. این نقش جاویدان در طول زندگی هزار ساله‌اش به قدری تحول و تطور یافته كه هیچ ارائه‌ای در عالم هنر ایران و سایر اقوام تا به این حد متحول نشده است.
پاسخ با نقل قول
  #36  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

درمان بیماری‌های روحی با هنر


این موضوع که یک بیمار روحی برای درمان بیماری خود به هنر پناه ببرد، ابتدا کمی عجیب به نظر می‌رسد. اما نگاهی به زندگی پرفراز و نشیب هنرمندان ــ‌چه غنی و چه فقیر‌ــ نشان‌دهنده نقش هنر در تلطیف روحیات این قشر از جامعه است. در این مقاله به شرح و بسط ارتباط هنرهای دستی و بیماری های روحی می پردازیم.
وی می‌گوید: از اهداف این تفاهم‌نامه فراهم کردن زمینه مناسب برای ایجاد اشتغال در جامعه با عنایت به آموختن حرفه و دریافت مدرک رسمی از معاونت صنایع دستی و بهبود کامل این بیماران است


تحقیقات سال‌های اخیر نشان داده است که هنر می‌تواند تاثیر شایان توجهی بر بیماران در بهبود برقراری ارتباط، غلبه بر استرس و کشف جنبه‌های مختلف شخصیتشان داشته باشد.
در واقع هنر‌ـ‌درمانی تکنیک‌های روان‌‌ـ‌درمانی را با فرایندهای خلاقانه در هم می‌آمیزد تا سلامت روانی را بهبود ببخشد.
اگرچه ایرانیان از هزاران سال پیش با هنر‌ درمانی آشنا نبودند، همواره در خانه‌های خود با خلق آثار هنری، از مزایای این نوع هنر بهره‌مند می‌شدند.
اندکی دقت در تمام هنرهای ایرانی نشان‌دهنده این موضوع است که هنر‌ـ ‍ ‌درمانی تنها به چند رشته هنری محدود نمی‌شود و شاید بسیاری از هنرها امکان درمان بیماری‌های روحی و روانی را برای بیماران فراهم کنند.
هنر‌ درمانی، روشی برای درمان بیماری‌های روحی در تمام سنین

یک مشاور خانواده در خصوص درمان بیماری از طریق هنر می‌گوید: کیفیت زیبایی‌شناختی آثار هنری می‌تواند نشاط، عزت نفس و آگاهی شخصی بیمار را بهبود ببخشد؛ به‌علاوه خلق هنر فرصتی است تا هماهنگی چشم‌ها و دست‌ها ایجاد شود.
«سعید محمدی» تصریح می‌کند: از هنر‌ـ‌درمانی می‌توان برای درمان محدوده وسیعی از اختلالات ذهنی و درماندگی‌های روانی استفاده کرد.
وی می‌گوید: ناتوانی‌های یادگیری کودکان، استرس شدید بالغان و مشکلات رفتاری یا اجتماعی کودکان در مدرسه یا خانه، برخی از شرایط و وضعیت‌هایی است که ممکن است در آن‌ها هنر‌ـ‌درمانی به کار گرفته شود.
این مشاور خانواده یادآور می‌شود: هنر‌ـ‌درمانگر می‌تواند از روش‌های متنوع و متعدد هنری از جمله نقاشی، طراحی، مجسمه‌سازی و کولاژ منبت‌کاری، معرق‌کاری و سفالگری برای درمان بیماران ــ‌از کودک تا سالمند‌ــ استفاده کند.
وی تاکید می‌کند: برای افراد آسیب‌دیده از مشکلات روانی، اجتماعی و جسمانی خلق اثر هنری ممکن است به شکلی شگفت‌آور منجر به بهبود کیفیت زندگی‌ شود.
سفالگری یکی از هنرهایی است که در هنر‌ـ‌درمانی بیش از سایر هنرها کاربرد دارد و با توجه به تمایل کودکان به هنر سفالگری امروزه شاهد افزایش کاربردهای این هنر هستیم.
رسالت اصلی هنر بیان دردها و زیبایی‏های درون در اشکال مختلف است

یکی از سفالگران رسالت اصلی هنر را بیان دردها و زیبایی‏های درون در شکل‏های مختلف می‌داند و می‌افزاید: هنر در اندیشه و قالب یک شیء هنری تجلی پیدا می‏کند و این اساس تکامل هنر جهان امروزی است.
سفالگری یکی از هنرهایی است که در هنر‌ـ‌درمانی بیش از سایر هنرها کاربرد دارد و با توجه به تمایل کودکان به هنر سفالگری امروزه شاهد افزایش کاربردهای این هنر هستیم.


«ایرج گلزاری جمیل» می‌گوید: سفالگری به عنوان اولین هنرـ‌صنعت پیش از تاریخ، در جهان از جایگاه خاصی برخوردار است و امروز علاوه بر جنبه‏های هنری و کاربردی در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته به شکل آرت تراپی و یا هنر‌ـ‌درمانی نیز مورد استفاده قرار می‏گیرد.
وی می‌گوید: توانایی ترکیب این هنر با سایر صنعت‏ها و استفاده از آن در معماری از ویژگی‏های این هنر اصیل و اولیه به شمار می‏آید که بیانگر خلاقیت و تجلی فکر و اندیشه است.
این سفالگر یادآور می‌شود: استفاده از هنر روشی مطمئن برای بهبود سلامتی انسان در جامعه امروز که مصایب و مشکلات متعددی گریبانگیر انسان شده است، به شمار می‌‌آید.
صنایع دستی بیماری‌‌های روحی را درمان می‌کند

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان از موسسه بهبود که یک مرکز توان‌بخشی است، به عنوان فضای مناسبی برای هنر‌ـ‌درمانی در البرز نام می‌برد.
«اسدالله بیات» تاکید می‌کند: بانوان هنرمندی در این موسسه حضور دارند که دارای بیماری‌های روحی، جسمی و ذهنی‌اند.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان تصریح می‌کند: اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان 2 سال است که رشته‌های سفال، نقاشی سفال، چرم، بافتنی‌ها و رودوزی‌های سنتی را در این موسسه آموزش می‌دهد.
وی از اجرای موفق و تاثیرگذار برنامه‌های آموزشی در این موسسه خبر می‌دهد و می‌افزاید: به گفته مسوولان موسسه بهبود، بخشی از تولیدات بانوان تحت پوشش این موسسه نیز از سوی افرادی که برای دلجویی از بیماران مراجعه می‌کنند، خریداری می‌شود.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان یادآور می‌شود: قرار است غرفه‌ای در نمایشگاه‌های سراسری صنایع دستی به ارائه محصولات بانوان تحت پوشش این موسسه اختصاص یابد.
وی تاکید می‌کند: فعالیت در عرصه صنایع دستی به‌ویژه سفالگری تاثیر بسزایی در روحیه و درمان این بیماران گذاشته است.
بهبود کامل بیماران اسکیزوفرنی البرز با ورود به عرصه صنایع دستی

مدیرکل میراث فرهنگی البرز درمان بیماران اسکیزوفرنی استان با هنر سفال نقش‌برجسته را یکی از اقدامات ارزشمند این اداره کل در سال 91 می‌داند.
«محمدرضا پوینده» می‌گوید: این اقدام از طریق انعقاد تفاهم‌نامه آموزشی میان معاونت صنایع ‌دستی البرز و انجمن احیای استان با هدف آموزش برخی از رشته‌های صنایع دستی به افراد تحت پوشش این انجمن انجام شده است.
وی با تاکید بر این که کارشناسان یکی از راهکارهای موثر در بهبود کامل بیماران اسکیزوفرنی را کاردرمانی و یا هنر‌ـ‌درمانی می‌دانند، می‌افزاید: انجمن احیای استان وظیفه رسیدگی به بیماران اسکیزوفرنی را بر عهده دارد.
وی با بیان این که بیماران مذکور بعد از درمان نباید منزوی شوند، تصریح می‌کند: در قالب این تفاهم‌نامه برخی از رشته‌های صنایع دستی که می‌توانند در تحقق این اهداف موثر باشند، از سوی مربیان و اساتید معاونت صنایع دستی بر اساس استانداردها آموزش داده می‌شوند.
مدیرکل میراث فرهنگی البرز یادآور می‌شود: در نخستین دوره، آموزش‌ها در 2 رشته سفال نقش‌برجسته و سراجی سنتی برگزار شد.
پاسخ با نقل قول
  #37  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ثبت ملی تابلو فرش سردرود

رییس شورای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی آذربایجان شرقی در فهرست ملی از ثبت هنر بافت تابلو فرش سردرود در فهرست میراث ناملموس آثار ملی کشور خبر داد.


«تراب محمدی» گفت: حوزه بافت آذربایجان شرقی از دیرباز سرشار از نوآوری و ابداعات فراوانی در بافت قالی اصیل بوده است.
وی ادامه داد: بافت فرش در رج شمارهای بالا و در طرح های هنری با گستردگی طیف رنگ از دیرباز در سطح آذربایجان شرقی مطرح بوده اما در چند دهه اخیر شهر سردرود (سردری) با جامعیت یافتن در تولید تابلوفرش، به عنوان مرکز تولید این آثار در غرب کشور تبدیل شده است.
محمدی با اشاره به اینکه فرش و تابلوفرش زیر مجموعه ای از بافت منسوجات با دار هستند، تشریح کرد: بافت تابلوفرش در آذربایجان شرقی، نخست در تبریز متداول بوده، اما به تدریج با پیچیدگی روزافزون روابط بازار و تجارت و نیز بالا رفتن حجم تقاضا و در نهایت با صنعتی شدن این هنر، تولیدکنندگان نیمه متمرکز تبریز که بافندگان سردرودی نیز در آن کارگاه ها مشغول بودند بیشتر به تجارت تابلو فرش روی ‌آوردند.
وی افزود: بافت تابلوفرش در سردرود که از نیروی کار مناسب برخوردار بود به صورت دارهای منفرد در منازل بافنده ها اشاعه پیدا کرد و به تدریج با گذشت چند دهه تولید این هنر در آذربایجان در شهر سردرود جامعیت یافت.
رئیس شورای فنی صنایع دستی استان تصریح کرد: بافت فرش با طرح های تصویری در رج شمارهای بالا در ابعاد کوچکتر، به تدریج فرش را از حالت زیرانداز خارج و آن را همچون آویزی تزئینی مطرح نموده است.
محمدی با بیان اینکه تابلوفرش آذربایجان شرقی به عنوان زیر مجموعه ای از دست بافته های سنتی با دار در چند دهه اخیر با رشد تصاعدی در امر تولید و فروش روبرو بوده است، یادآور شد: هنری و تکنیکی بودن بافت تابلوفرش سبب شده تولیدات آن از دستمزد بیشتری نسبت به بافت فرش برخوردار باشد.
بافت فرش در رج شمارهای بالا و در طرح های هنری با گستردگی طیف رنگ از دیرباز در سطح آذربایجان شرقی مطرح بوده اما در چند دهه اخیر شهر سردرود (سردری) با جامعیت یافتن در تولید تابلوفرش، به عنوان مرکز تولید این آثار در غرب کشور تبدیل شده است.


وی خاطرنشان کرد: تولید تابلوفرش علاوه بر رونق بخشیدن به صنعت فرش بافی و کاهش نرخ بیکاری، روند رشد فرهنگی و اجتماعی شهرهای اقماری تبریز همچون سردرود را سرعت بخشیده که خود موجب افزایش ارتباطات اجتماعی در سطح منطقه و با بافندگان دیگر استان ها شده است.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با تاکید بر لزوم ثبت ملی تابلو فرش سردرود به منظور جلوگیری از تغییر شکل سنتی آن تصریح کرد: با پیچیدگی هر چه بیشتر و افزایش تقاضا، این هنردستی به تدریج صنعتی شده و روش های سنتی در تهیه مصالح و آماده سازی برای بافت با تغییرات عمده‌ای رو برو گشته است.
محمدی یادآور شد: هرچند برخی از این تغییرات به ارتقای کیفیت بافت کمک کرده اما ثبت ملی این اثر در حفظ اصالت طرح ها، نقشه ها، مضامین، رنگ ها و دیگر ابزار مورد استفاده در تولید تابلو فرش سردرود کمک می کند
پاسخ با نقل قول
  #38  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر مرصع کاری اسلامی

تزیین و ترصیع ظروف و زینت آلات فلزی و همچنین آرایش آنها به طرز سیاه قلم و یا صور مختلف صنعتی است كه از دوران ساسانی در ایران معمول بوده و در دوره اسلام رو به زیبایی و كمال رفته است. گاه هنرمند برای منظور خویش خطاطی را مناسب دانسته و زمانی از نقوش انسان و حیوان و یا نقشهای هندسی و اسلیمی استفاده كرده است.


چون در شرع مبین اسلام استعمال ظروف سیمین و زرین منع گردیده و مكروه شناخته شده، هنرمندان سعی نموده اند با ساخت اشیایی از قبیل قاب قرآن، جا دعا و همچنین زینت آلات، هنر خویش را عرضه بدارند تا هم رسم و سنت قدیمی محفوظ ماند و هم از قوانین مذهبی سر پیچی نگردیده باشد.
یك نوع تزیین معمول در قرون اولیه اسلام، ساخت ظروف و یا اشیاء با نقش برجسته می باشد، به این ترتیب كه نقوش و یا كلماتی را كه برای تزیین شیی در نظر می گرفته اند قبلاً از فلز دیگری تهیه كرده، بعد آن را روی ظرف و یا شییی منظور، الصاق می نموده اند.
این طرز كار نه تنها برای آرایش اشیاء كوچك بلكه برای تزیینات اثاثه و یا اشیاء دیگر با وسعت بیشتر معمول بوده است. چنانكه ناصر خسرو در كتاب سفرنامه خویش موقعی كه از زیارت مكه صحبت به میان می آورد متذكر شده كه درهای خانه كعبه با نوشته های تزیینی و نقشهای هندسی و اسلیمی نقره كوب مزین بوده است.
روش دیگر تزیین عبارت بود از حك كلمه یا نقش منظور به وسیله قلمهای مخصوص و آنگاه سیاه نمودن این قسمتها با محلول نقره و سرب به طرز سیاه قلم. معمولاً در پایان كار، عمل صافكاری به وسیله سمباده صورت می گرفته است. برای فلزات محكم، كه دست قدرت حكاكی آنها را نداشت از چكش استفاده می شده است.
در موزهء ایران باستان تعدادی از این نوع ظروف نقره به اشكال مختلف از قبیل سینی، تنگ و جامهای كوچك و بزرگ متعلق به قرن پنجم هجری موجود است. بر روی بعضی از این ظروف نام ابی العباس ولكین بن هرون مولا، بین عباراتی كه جهت تزیین بكار برده شده مشاهده میگردد. و همچنین كلمه های بركت، سعادت، نعمت و سلامت كه همگی دعای خیر در حق صاحب ظرف است برروی این ظروف نقش شده است محل ساخت این ظروف به آذربایجان نسبت داده می شود.
در دوران سلجوقی، صنعت ترصیع اشیاء فلزی به منتهای كمال رسید و از این دوران، اشیاء مختلف زیبایی به یادگار باقی مانده است. طرز ساخت و تكنیك معمول در این دوره با طرق مذكوره در فوق كاملاً متفاوت است. در این زمان برای تزیین مفرغ با فلزات دیگر چون نقره و مس، ابتدا شییی منظور را با ابزار مخصوص به هر شكل كه می خواستند گود نموده بعداً نقاط كنده شده را با فلز مورد نظر پر می نموده اند.
در دوران سلجوقی، صنعت ترصیع اشیاء فلزی به منتهای كمال رسید و از این دوران، اشیاء مختلف زیبایی به یادگار باقی مانده است. طرز ساخت و تكنیك معمول در این دوره با طرق مذكوره در فوق كاملاً متفاوت است. در این زمان برای تزیین مفرغ با فلزات دیگر چون نقره و مس، ابتدا شییی منظور را با ابزار مخصوص به هر شكل كه می خواستند گود نموده بعداً نقاط كنده شده را با فلز مورد نظر پر می نموده اند.


از قرون هفتم و هشتم هجری ظروف ترصیع شده با نقره، از قبیل شمعدانهای كوتاه و بلند، سینی و لگن، عود سوز، آفتابه و غیره به مقدار زیاد باقیمانده است. عده ای محل ساخت آنها را به شهر موصل در عراق نسبت می دهند، ولی همزمان با ساخت این ظروف، همدان، مشهد، اصفهان و زنجان را می توان در زمره مراكز مهم ساخت ظروف نقره كوب و مس كوب دانست. شاید بتوان تصور نمود كه موصل مهمترین مركز فلز كاری این دوره بوده و نقاط دیگر از مكتب موصل تقلید نموده اند و یا اینكه هنرمندانی از موصل به نقاط دیگر مهاجرت و بكار كسب و تعلیم می پرداخته اند. بهترین نمونه این صنعت، تعدادی ظروف مفرغی نقره كوب است كه از بوزینجرد همدان، بدست آمده و برای نمونه به شرح یك آفتابه و لگن اكتفا می شود.
كلیه سطوح داخلی و خارجی لگن مفرغی، به اشكال و صور متنوع، نقره كوب شده است. تزیین دیواره خارجی، چهار طرح دایره ای شكل است كه در داخل آنها، نقوش شكارچی و با امیری كه بر تخت نشسته و در پایین آن نوازندگان مشغول رامشگری اند به چشم می خورند در حد فاصل دوایر، انسانهایی هدیه بدست در حال حركت مشاهده می گردند. در دست یكی از این افراد شییء شبیه جعبه و یا كشكول میباشد كه روی آن عبارت علی ابن حمودالموصلی كنده كاری شده است.
در لبه داخلی و خارجی و همچنین پایین لگن عباراتی بخط نسخ و ثلث دیده می شود. قسمت فوق العاده زیبا و جالب لگن، كف خارجی آن است كه با نقوش هندسی 6 ضلعی كه هر ضلع به شكل لوزی است تزیین یافته است.
داخل 6 ضلعی ها، گلهای شش پر و انسانهای نشسته كه بعضی مشغول نواختن آلات موسیقی و برخی صراحی در دست دارند مشاهده میگردد. نمونه دیگر، آفتابه مفرغی نقره كوبی است با دسته و لوله، كه دسته آن افتاده است. طرز ساخت آفتابه نیز عین لگن است كه ذكر آن رفت. تنها مطلب جالب در اینجا امضای سازنده آن می باشد كه بر روی گردن آفتابه نقره كوب شده و اگر احتیاطاً این شبهه ایجاد می شد كه نام سازنده لگن ممكن است حقیقی نباشد و عبارت حمود الموصلی كه حك شده بعداً به آن اضافه شده امضای نقره كوب شده بر روی گردن آفتابه این شبهه را به كلی رفع می نماید.
اگر چه هنر فلزكاری در ادوار بعد بخصوص در دوران صفویه فوق العاده ترقی نمود و نمونه های جالبی از آن زمان در دست می باشد ولی ظروف نقره كوبی از این دوران با نقوش كنده كاری و یا مشبك تزیین شده اند.
از دوران قاجاریه، دو جعبه فولادی زر كوب با نوشته ی بخط نستعلیق، بطور برجسته در موزه ایران باستان موجود است كه تا اندازه ای می توان آنها را ادامه هنر نقره كوبی قرون هفتم و هشتم هجری تصور نمود.
پاسخ با نقل قول
  #39  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر سنگینه سازی

هنرمند سنگینه ساز، سفالگری است که اشیاء سفالی خود را از خمیر شیشه ای كه با لعاب قلیایی فیروزه ای لیقه شده است می سازد . در این مقاله با این هنر بیشتر آشنا می شوید.


هنر ساختن ظروف به این شیوه هنوز هم پایدار است و كسانی كه این كار را انجام می دهند عتیقه ساز یا سنگینه ساز نامیده می شوند . این قبیل ظروف در اصفهان نظیر كاشان و قم ساخته می شود و بیشتر آن در شهر قم ساخته شده و به زواری كه برای زیارت حضرت معصومه به آن شهرستان می آیند فروخته می شود و این خود جزو سنتها شده كه زوار گلدان یا كاسه ای را از قم خریداری و با خود ببرند و البته نباید فراموش كرد كه مهره های فیروزه ای خمیری (خرمهره) را نیز برای شكون خریداری می كنند .
گل اینگونه سفال از 70 تا 80 درصد در كوهی سفید یا چخماق ، ده تا 20 درصد خاك بسیار نرم به نام گل بوته یا گل سفید آنقدر نرم است كه سفالسازان امروزی آن را گل نرم می نامند و 10 درصد خمیر شیشه با همان تركیباتی كه در مورد لعابسازی گفتیم ، ساخته می شود . بهترین گِل چاه ریسه است كه از دهاتی در حدود 80 كیلومتری اصفهان كه معادن فراوانی دازد بدست می آید . پس از آنكه این خاك را كندند مقداری آب روی آن می ریزند و بدین ترتیب دوغابی تهیه می شود كه آن را به وسیلهء پارچه ای صاف می كنند تا ذرات زبر و درشت آن جدا شود . با سنگ چخماق خمیر شیشه به همان طریق كه در لعاب سازی گفتیم عمل می كنند.
تمام تركیبات به دقت وزن و آمیخته شده و سپس با پا آن را مالـش می دهند گلـی كه به دسـت می آید كشـش گل خـاك رس معمولی را ندارد ولی می توانند آن را روی چرخ بسازند . كوزه گر معمولی تمام ظرفهای خودش را به صورت یك تكه یا یك فصلی چرخ می كند در صورتی كه سنگینه ساز برایش آسانتر است كه آن را دو تكه یا دو فصلی چرخ كند و حتی شاید هم سه فصلی . یا هر فصل را جداگانه روی چرخ كشیده و می گذارند تا بخشكد .
وقتی كه به اندازهء كافی خشك شد گوشه های آن را مرطوب می كنند و آنها را با خمیر اضافی به یكدیگر می چسبانند . پس از اینكه بیشتر خشك شد محل اتصال آنها را با كارد تراش صاف می كنند بـرای اینكه رویـهء آن هموار و متراكم شود تمام ظرف را در داخل دوغاب فرو می برند این كار را لایه ور كردن می گویند ، و یا اینكه از كاسهء كوچك روی آن دوغاب می ریزند .
كوزه گر معمولی تمام ظرفهای خودش را به صورت یك تكه یا یك فصلی چرخ می كند در صورتی كه سنگینه ساز برایش آسانتر است كه آن را دو تكه یا دو فصلی چرخ كند و حتی شاید هم سه فصلی . یا هر فصل را جداگانه روی چرخ كشیده و می گذارند تا بخشكد .


این لایهء رویی شامل 90 درصد در كوهی سفید بسیار نرم و 7 تا 9 درصد خاك نرم و یك درصد كتیرا است . برای تزیین آن خطوط اساسی طرح را با قلم مو رسم می كنند رنگیزهء آن شامل كرومیت ، منگنز و سیلیكات منیزیم است كه از معدن نزدیك نطنز بدست می آید و آن را سیاه قلم می گویند . وقتی كه خطوط كامل شد لعاب مینایی با رنگهای مختلف بین خطوط سیاه ، رنگ آمیزی می شود و سرانجام همه آن را در لعاب قلیایی كه نود درصد آن از جوهر شیشه ، نه درصد از شیشه شكسته یك درصد كتیراست فرو می برند . پس از اینكه ظرف خوب خشك شد آن را در كورهء لوله ای آتش می دهند . گداز لعاب (صاف شدن لعاب) را می توان از سوراخ كوچكی كه در بالای آتشخانه است دید و پس از آن به تدریج در ظرف سه روز كوره را خنك می كنند تا آنكه لعاب خرد نشود . با رعایت احتیاطات لازم ، لعاب به خوبی روی سطح ظرف می چسبد و این ظاهراً به علت جوهر شیشه ای است كه در تنه و لعاب موجود است .
نوع دیگر این كار كندن برجسته (گل برجسته) روی سطح ظرف است كه با ابراز حكاكی انجام می شود . برای برجسته كاری ، در نطنز روش عجیبی به كار می برند . در آنجا نقاش چسب شكر درست كرده و آن را با قلم مو روی خطوط سیاه رنگ كه علامت گلها و سایر نقشهاست می زند . شكر روی سطح آن خشك می شود به طوری كه وقتی تمام سطح آن را برس بزنند زمینهء آن كه شكر روی آن نیست و سفت نشده است به تدریج ساییده شده و از بین می رود .
اینقدر برس می زنند تا اینكه زمینه در حدود 15/0 سانتیمتر فرو رفتگی پیدا كند سپس لعاب مینا روی گلها كشیده می شود و همهء آن را در لعاب فیروزه ای فرو می برند . پس از پختن لعابی كه در روی زمینه برس زده شده است قدری سیرتر نشان می دهد در صورتی كه رنگهای مینایی تحت تأثیر لعاب قرار نگرفته اند . سنگینه ساز به استثنای ظروف ، لعابی ، كاشی لعابی هم درست می كند و اخیراً مقره های برق را هم تولید می كند .
پاسخ با نقل قول
  #40  
قدیمی 07-14-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر گیوه سازی

گیوه نوعی پاپوش ویژه مردان روستایی و از جمله صنایع دستی مناطقی از ایران است. در این مطلب می توانید با تاریخچه و مراحل ساخت گیوه آشنا شوید.


صنایع دستی بخشی از تولیدات بشری است که برگرفته از ذوق و خلاقیت هنری، مهارت فنی، مواد اولیه طبیعی و بومی و بینش و باور انسان‌ها و متاثر از جهان پیرامون آن‌هاست.
گیوه این پای افزار کهن از قدیمی ترین صنایع دستی این مرز و بوم به شمار می آید.در مورد تکامل این هنر صنعت متاسفانه اطلاعات کمی در دسترس می باشد.البلخی تاریخ نویس معروف در سال 1105 میلادی متذکر میشود که غندیجان (جمیله امروز)در فارس در صنعت گیوه بافی مشهور بوده،و در سال 1340 میلادی که مستوفی جغرافی نگار از آنجا بازدید کرده می نویسد که پیشه گیوه بافی در اوج تکامل بوده است.
گیوه یک پای افزارقدیمی راحت و سازگار با آب و هوای معتدل ایرانی است که البته با زحمت فراوان تهیه شده و حاصل دست رنج چندین نفر اعم از زنان و مردانی است که هنرمندانه کوشیده و با هنر و سلیقه و البته مهارت فراوان خود کفشی را آفریدند که با داشتن خصوصیاتی چون خنک،سبک و قابل شستشو بودن در بین افرادی همچون روستاییان و کشاورزان پذیرفته شده و سالهای متمادی از گذشته تا کنون مورد استفاده قرار گرفته است.این پای افزار از ساده ترین مواد تهیه شده و با ساده ترین روشها نیز ساخته و پرداخته می شود.مراحل ساخت و تولید گیوه حدوداٌ 2 روز طول می کشد که در 4مرحله چرم سازی رویه بافی ،تخت کشی،و گیوه دوزی خلاصه می شود که در ادامه این نوشتار مراحل ساخت به تفصیل ارایه خواهد شد.
مراحل ساخت گیوه

1- چرم سازی


ابتدا پوست گاو را که از بدنش جدا و کاملاٌ تمیز شده است به درون حوض آبی انداخته و مدت یک هفته می گذارند تا خیس بخورد و سپس آن را وارد حوض دیگری از محلول آب و آهک گذاشته و هر 3 الی 4 روز پوست را زیر و رو کرده تا محلول به همه جای آن برسد پس از گذشت یک ماه که پوست در آب و آهک ماند آن را خارج کرده و 2روز در محلول آب و زاج و نمک می گذاریم و وقتی خشک شد آن را با پی و چربی های داغ شده چرب می کنیم و مدت 2 تا 3 روز در معرض آفتاب گذاشته تا چربی جذب شود. از این چرم برای کمری،نقاب و پاشنه گیوه و... استفاده می شود.البته گیوه بافان، قبل از استفاده از چرم آن را مدت 2 ساعت خیسانده و سپس بکار می گیرند.


2- رویه بافی


نخ مورد استفاده رویه بافان نخ پنبه ای 3لا و سوزنی بلند و باریک می باشد.گفته می شود زنان یک جفت رویه را 2 روز می بافند و رویه بافی شغل اکثر زنان بروجن در قدیم الایام بوده است.
3- تخت کشی


در ابتدا باید گفت که در صنعت گیوه بافی 2 نوع تخت داریم یکی لاستیکی و دیگری تختی دستی که در ذیل روش ساخت آن آورده شده.تخت گیوه را از پارچه های کتانی محکم، کرباس و یا پارچه های کهنه می سازند به این ترتیب که ابتدا آنها را به شکل نوار نوار می برند این نوارها را مرتب پشت سر هم قرار داده و با درفش وسط آنها را سوراخ کرده و دوال چرمی را از آن رد می کنند.با این کار این نوارها بهم دوخته شده . درفش ها را داخل خاکستر می گذارند تا داغ شده و راحت از بین نوارها عبور کند و کار تخت کشی بی عیب و نقص و در کمال مهارت و تمیزی انجام شود.
در استان مرکزی تولید گیوه در مناطق سنجان و وفس رواج دارد. رویه گیوه بدست زنان و توسط گونه‌ای سوزن که جوالدوز خوانده می‌‌شود بافته می‌‌شود و قسمت کفی آن بدست مردان با استفاده از ابزاری که تخت نامیده می‌‌شود به اصطلاح آجیده می‌‌شود. در صورت لزوم رویه این پاپوش با استفاده از سریشم اندوده می‌‌شود تا در کشتزارها مانع نفوذ آب به درون آن شود.


کار دوال رد کردن را چندین بار انجام می دهند تا اتصالات به خوبی صورت گیرد وقتی کار دوال رد کردن تمام شد با نمد خیس تخت را نمدار کرده و با شفره روی تخت می کشند تا سطح تخت همتراز شود و ریش ریش های حاصل از جدا شدن تار و پود پارچه ها ریخته شده و اطراف آن مرتب شود.
سپس با نخ و سوزن اطراف تخت را به روش کج بافی می دوزند تا هیچ نخی بیرون نزند یا به اصطلاح در نرود و نوارها شکافته نشود.
اکنون با مشته روی تخت می کوبند و سپس مخلوطی از کتیرا ورنگ جوهری سورمه ای را آماده کرده روی تخت می ریزند و با شفره آن را سرتاسر تخت پخش می کنند تا به طور یکدست وصاف به همه جای تخت رسیده و نفوذ کند.


4- گیوه بافی


اولین کار در شروع گیوه بافی دوختن کمری،دوری(بانه،چرم) که تسمه ای چرمی است به دورتادور تخت می باشدبه این صورت که ابتدا با درفش سوراخی در دوری و تخت ایجاد کرده و سپس با نخ و سوزن می دوزند.
پس از آن یک تکه چرم به شکل مثلث که قبلاٌ بریده شده را برای قسمت پشت پاشنه پا به انتهای تخت می دوزند گاهی هم برای زیبایی از چرم های رنگی روی آن دوباره دوزی می کنند.
سپس قالب های چوبی را داخل تخت گذاشته و رویه را روی آن می کشند و شروع به دوختن رویه به دورتادور تخت می کنند.
پس از آن با مشته محکم روی گیوه می کوبند تا رویه شکل قالب را به خود گیرد.جلوی قالب پوزه باریک و پشت آن که البته متشکل از چند قالب مکعبی است،مستطیلی است که با اندازه گیوه همخوانی دارد.بعد از دوختن کمری و رویه که با درفش(دروش )کوتاه تیغه گردی انجام می شودقسمت اضافه دوری را به روی نوک گیوه برگردانده و با نخ و سوزن به رویه می دوزند چون این قسمت در برابر سنگ محکمتر است به سنگ بر یاد می شودهمچنین قسمت اضافی در انتهای دوری را هم به پشت گیوه می دوزند.
برای بریدن نخ و یا چرم اضافه از شفره استفاده می کنند و برای تیز کردن کش کارد و شفره از سنگ های آهکی کف رودخانه ها استفاده می کنند.

گیوه بافی در استان های ایران


در استان مرکزی تولید گیوه در مناطق سنجان و وفس رواج دارد. رویه گیوه بدست زنان و توسط گونه‌ای سوزن که جوالدوز خوانده می‌‌شود بافته می‌‌شود و قسمت کفی آن بدست مردان با استفاده از ابزاری که تخت نامیده می‌‌شود به اصطلاح آجیده می‌‌شود. در صورت لزوم رویه این پاپوش با استفاده از سریشم اندوده می‌‌شود تا در کشتزارها مانع نفوذ آب به درون آن شود.
در استان کرمانشاه 4نوع گیوه تولید می شود:

گیوه تخت آجیده که کف تخت آن با نخ آج خورده است و استحکام زیادی داشته و بهترین نوع گیوه به شمار می آید.
گیوه تخت چرمی که کف آن چرم یک تکه گاومیش است.
گیوه تخت پلاستیکی که ارزانترین است .
گیوه با رویه ابریشمی که رویه آن از نخهای ابریشمی رنگارنگ و دارای نقش های هندسی است.
استان چهارمحال و بختیاری، همان‌گونه که از نامش پیداست، از دو نوع ترکیب جمعیتی یعنی چهارمحالی و بختیاری تشکیل شده ،صنعت گیوه‌دوزی در این استان که بیشتر هنر مردان بختیاری است، سابقه‌ای بسیار طولانی دارد و چه بسا از لحاظ تاریخی به زمان حضور نخستین قوم بختیاری در این استان باز‌گردد.
در حال حاضر در شهرکرد و بروجن تعداد معدودی کارگاه گیوه‌دوزی و رویه‌بافی فعالیت دارند.
اکنون در استان چهارمحال و بختیاری هنرمندان بسیار ماهری از شهرستان‌های شهرکرد و بروجن نظیر رمضانعلی رزازی، محمود رفیعیان در رشته گیوه‌دوزی سرگرم فعالیت‌اند.
در حال حاضر اداره‌ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری حمایت‌های بسیاری از هنرمندان این استان می‌کند و به‌نوعی در ایجاد انگیزه برای ادامه فعالیت در رشته‌های مختلف صنایع دستی از جمله گیوه‌دوزی بسیار موثر است.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:54 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها