تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار |
07-27-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ثروت کورش
زمانی به کوروش بزرگ گفتند: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمیداری و همه را به سربازانت می بخشی؟ کوروش گفت: اگر غنیمت های جنگی را نمیبخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ عددی را با معیار آن زمان گفتند. کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت: برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید. مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند،از آنچه تخمین زده بودند بسیار بیشتر بود. کوروش رو به آنان کرده و گفت: ثروت من اینجاست. اگر آنها را پیش خود نگه میداشتم، همیشه باید نگران آنها می بودم .زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
07-27-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کریسمس در جنگ
ارتش های آلمان ، بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم می جنگیدند.شب کریسمس جنگ را تعطیل می کنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را داشت ،شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک می کند.صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر می شنوند و با پرچم های سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان می روند.آن شب سربازان هر سه ارتش در کنار هم شام می خورند و کریسمس را جشن می گیرند ولی هر ۳ فرمانده توافق می کنند : که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند!
صبح روز بعد دست و دل سربازان برای جنگ نمی رفت.شب قبل آنقدر با دشمن رفیق شده بودند که بی خیال جنگ شدند و از پشت خاکریز برای هم دست تکان می دادند! چند ساعت که گذشت باز هم پرچم های سفید بالا رفت و پس از گفتگوی سه نماینده ارتش ها تصمیم بر این گرفته شد که برای سرگرم شدن با هم فوتبال بازی کنند. آنها آنقدر با هم رفیق می شوند که با هم عکس می گیرند و حتی آدرس خانه های خود را به همدیگر می دهند تا بعد از جنگ به کشور های هم سفر کنند! کار به جایی می رسد که این سه 3 ارتش به هم پناه می دهند و …….
تنها چیزی که باعث می شود قضیه لو برود متن نامه هایی بود که سربازان برای خانواده هایشان فرستاده بودند و به آنها اطمینان داده بودند که اینجا از جنگ خبری نیست! این اتفاق تاریخی با نام Christmas Truce شناخته می شود.
سال ها بعد کریس دی برگ متن یکی از این نامه های سربازان را در یک حراجی به قیمت 27 هزار دلار می خرد پل مک کارتنی هم در ویدیوی یکی از کارهایش به این اتفاق ادای احترام کرده و سال 2005 هم کریستین کاریون با استناد به مدارک این اتفاق فیلمی بنام “کریسمس مبارک” می سازد که اسکار بهترین فیلم خارجی را گرفت و حتی در جشنواره فیلم فجر ایران به نمایش در آمد.
منبع : http://par30story.blogfa.com/category/1?p=4
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-27-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آیا شما هم نیمکت رنگی دارید؟
روزی لویی شانزدهم در محوطه ی کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی را کنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛ از او پرسید تو برای چه اینجا قدم می زنی و از چه چیزی نگهبانی میکنی؟ سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته : خوب مراقب باشم ! لویی ، افسر گار را صدا زد و پرسید : این سرباز چرا اینجاست ؟ افسر گفت : قربان افسر قبلی نقشه قرار گرفتن سرباز ها سر پست ها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم ! مادر لویی او را صدا زد و گفت : من علت را میدانم ، زمانی که تو 3 سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت : نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت نشینی و لباست رنگی نشود ! و از آن روز 41 سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند ! فلسفه ی عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد ! روزانه چه کارهای بیهوده ای را انجام میدهیم ، بی آنکه بدانیم چرا ؟ آیا شما هم این نیمکت را در روان خود ، خانواده و جامعه مشاهده می کنید ؟
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-27-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بیرق شهر
به هنگام ساخت برج بابل، نخست کارها طبق نظم و قاعده پیش میرفت. بله، حتی چهبسا نظم موجود بیش از اندازه بود. مسئلهی راهنماها و مترجمان، سرپناه کارگران و راههای ارتباطی بیش از اندازه فکرها را به خود مشغول کرده بود. چنانکه گویی برای انجام کار، قرنها وقت آزاد در اختیار است. پرطرفدارترین عقیدهی رایج بر آن بود که کارها هر اندازه هم بهکندی صورت بگیرد، باز کافی نیست. این عقیده به تبلیغ و تأکید خاصی نیاز نداشت؛ هرکس میتوانست به سهم خود در ریختن شالودهی برج تعلل کند. دراینباره اینگونه استدلال میکردند: اصل کار این است که برجی تا بلندای آسمان ساخته شود. درمقایسه با این فکر، هر موضوع دیگری فرعی و بیاهمیت است. همین که چنین فکری به تمام و کمال به ذهن خطور کرد، دیگر از میان نخواهد رفت و تا آن زمان که انسان وجود دارد، آرزوی بزرگ به سامان رساندن این برج به حیات خود ادامه خواهد داد. پس علتی ندارد که کسی از این لحاظ نگران آینده باشد. برعکس، دانش بشری هر روز فزونی میگیرد، هنر معماری پیشرفت کرده است و کماکان پیشرفت خواهد کرد. کاری که ما برای انجام آن به یک سال زمان نیاز داریم، چه بسا صد سال آینده در شش ماه انجام بگیرد، آن هم با کیفیتی بهتر و دوام بیشتر. پس چه ضرورتی دارد که امروز خود را تا آخرین حد ممکن خسته و ناتوان کنیم؟ یک چنین کاری تنها درصورتی معقول میبود که امید آن میرفت بتوانیم برج را درطول حیات یک نسل برپا کنیم. ولی در آن روزگار چنین چیزی انتظار نمیرفت و میشد حدس زد که نسل بعدی با دانش وسیعتر خود، کار نسل پیشین را ناقص بیابد و هر آنچه را این نسل ساخته است فرو بریزد تا خود را از نو بنا کند. تأملاتی از این دست نیروهای موجود را فلج میکرد و موجب میشد دستاندرکاران بیش از آنکه در اندیشهی ساختن برج باشند به ساخت شهر کارگران بپردازند. گروه کارگران هر منطقهای در تلاش بود برای خود، زیباترین قرارگاه را برپا کند. این امر موجب شد اختلافاتی بروز کند و این اختلافات تا حد کشمکشهای خونین بالا گرفت. دامنهی این کشمکشها دیگر هرگز فرو ننشست و این خود دلیلی شد که رهبران بگویند ساخت برج به علت فقدان تمرکز لازم، بسیار بهکندی صورت بگیرد یا ترجیحاً تا زمان برقراری صلح همگانی به تعویق بیفتد. اما در این میان، مردم وقت خود را تنها صرف کشمکش نمیکردند، بلکه در وقفههایی که پیش میآمد به کار زیباسازی شهر هم همت میگماشتند و متأسفانه این خود موجب بروز رشک و حسد تازه و درنتیجه، درگیریهای بیشتر میشد. زندگی نسل نخستین اینگونه به سر آمد، ولی نسلهای بعدی هم وضعی جز این نداشتند. از این رهگذر فقط مهارت صنعتگران روزبهروز اوج بیشتر میگرفت و این خود، زمینهی کشمکش بیشتر را فراهم آورد. گذشته از این، نسل دوم یا سوم به بیهودگی ساخت برجی به بلندای آسمان پی برد؛ ولی دیگر مردم بیش از آن با هم درآمیخته بودند که بتوانند شهر را ترک کنند.
تمامی افسانهها و سرودهایی که در این شهر پدید آمده است آکنده از تمنای فرارسیدن روز معهودی است که در آن روز شهر با پنج ضربهی پیدرپیِ مشتی غولآسا در هم فروریخته شود. هم از این روست که بر بیرق شهر مشتی را نقش زدهاند.
برگرفته از كتاب:
كافكا، فرانتس؛ داستانهاي كوتاه كافكا؛ برگردان علي اصغر حداد؛ چاپ دوم؛ تهران: نشر ماهي 1385.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-27-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مردي در دربار كريمخان زند
مردي به دربار خان زند مي رود و با ناله و فرياد مي خواهد تا كريمخان را ملاقات كند.سربازان مانع ورودش مي شوند! خان زند در حال كشيدن قليان ناله و فرياد مردي را مي شنودومي پرسد ماجرا چيست؟ پس از گزارش سربازان به خان؛ وي دستور مي دهد كه مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند مي رسد و کریم خان از وي مي پرسد:چه شده است چنين ناله و فرياد مي كني؟ مرد مي گويد دزد،همه اموالم را برده و الان هيچ چيزي در بساط ندارم ! خان مي پرسد وقتي اموالت به سرقت ميرفت تو كجا بودي؟! مرد مي گويد: من خوابيده بودم! خان مي گويد: خب چرا خوابيدي كه مالت را ببرند؟ مرد در اين لحظه آن چنان پاسخي مي دهد كه استدلالش در تاريخ ماندگار مي شود؛ وسرمشق آزادي خواهان مي شود . مرد مي گويد: من خوابيده بودم، چون فكر مي كردم تو بيداري...!
خان بزرگ زند لحظه اي سكوت مي كند. وسپس دستور مي دهد خسارتش از خزانه جبران كنند. ودر آخر مي گويد: اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-27-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چه کسی جای چه کسی نشسته؟
می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت. در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود دکتر مصدق رفت و روی صندلی انگلستان نشست. قبل از شروع جلسه یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست اما پیرمرد تحویل نگرفت و روی همان صندلی نشست. جلسه داشت شروع می شد و هیات نمایندگی انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خودش بنشیند اما پیرمرد اصلاً نگاهشان هم نمی کرد.
جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای انگلستان نشسته اید و جای شما آن جاست.
کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد که مصدق بالاخره به حرف آمد و گفت:خیال می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی انگلیس کدام است؟ نه آقای رییس، خوب می دانیم جایمان کجاست اما راستش را بخواهید چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستن برای خاطر این بود تا دوستان بدانند برجای ایشان نشستن یعنی چه. او اضافه کرد که سال های سال است که دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست.
با همین ابتکار و حرکت عجیب بود که تا انتهای نشست فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفت و در نهایت هم انگلستان محکوم شد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-28-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مهر کوروش بزرگ
لشکر ايران آماده جنگ مي شد و سواران پا بر رکاب اسب با شور و اشتياق آماده فرمان حركت بودند تا افتخاري ديگر براي ايران رقم زنند. باز دستي به ستم دراز شده بود و مردمي از كوروش ياري خواسته بودند. آنگاه كه شاه ايران موضوع حمله به امپراتوري ايران و كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از زنان و كودكان مظلوم را شنيد، نتوانست ساكت بنشيند و تنها با تكيه بر مسند قدرت دستور اعزام نيرو صادر كند او خود لباس رزم پوشيد تا به مردم بي پناه كمك كند و باز ديد گروه بسياري از جوانان و پيران سرزمين ايران پشت سرش به صف ايستاده اند تا ياريش كنند.
کورش پادشاه عادل ايران از نزديکان خداحافظي كرد سوار بر اسب شد تا باز به راهبري سپاه ايران بپردازد. هنوز دستور حركت صادر نشده بود كه فرياد شادي و خنده از گوشه اي از سپاه بلند شد كوروش كنجكاو شد تا علت را بداند يکي از نزديکان خبر آورد همسر سربازي چهار فرزند بدنيا آورده و گويا خبر تولد نوزادان تازه به پدرشان رسيده است.
فروانرواي ايران خنديد و گفت:
- اين خبر خوش پيش از حرکت سپاه ايران بسيار روحيه بخش و خوش يُمن است. خداوند به زندگي پدرو مادرشان خيرو بركت دهد.
كوروش دستور داد پدر نوزادان را به نزدش بياورند. سرباز ايران در حاليكه از شادي اشك در چشم داشت نزد كوروش آمد شاه ايران او را بوسيد و گفت:
- خبر شادي بخشي است براي تو و خانواده ات مبارك باشد هر چه زودتر لباس رزم را بيرون بياور ونزد فرزندانت برو
سرباز كه انگار دنيا را بر سرش خراب كرده اند با چهره اي غم زده گفت:
- شاها چه فرمان مي دهيد مرا از همراهي خود و همسنگرانم منع مي كنيد
كوروش لبخندي زدو گفت:
- نگهداري و پرورش آن چهار کودک از جنگ هم سخت تر است . برا ي ياري رساندن به سرزمينت فرصت زيادي داري
وقتي سپاه پيروز ايران از جنگ باز گشت کوروش تنها سوغاتي را که با خود به آورد چهار لباس زيبا براي فرزندان آن سرباز بود .به درستي كه فرمانرواي مردمدار ، مهر خويش را از کسي دريغ نمي کند .
سال ها بعد آن چهار کودک سربازان رشيدي شدند ، آنها نخستين سربازان سپاه ايران بودند که از ديوارهاي آتن گذشته و وارد پايتخت يونان شدند . نکته جالب آن است که يکي از آن چهار کودک دختر بود و نامش پارميس که از نام دختر بزرگ کوروش آريايي گرفته شده بود .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-28-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ناگفته ها و شنیدنیهای تاریخ
کلمه شاهراه از راهی که کورش کبیر بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است.
کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد .
کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد .
اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد .
دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد
اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد .
کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد . او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود .
داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر تهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره ) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد .
داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . ( داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید . )
داریوش در پایئز و زمستان 518 – 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد .
داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد ..
داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت .
اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ ?? سال به طول انجامید .
داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن – کره – عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند
داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است .
تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی “دنی تون” بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است .
داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند .
داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه – وزارت آب – سازمان املاک –سازمان اطلاعات – سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد .
اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد
داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد .
فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد .
در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت
همچنین :
اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز
اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان .
اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند.
اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی.
اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند .
اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند(به دستور جمشید بزرگ در هر نوروز سیب در یه کاسه پر از آب می گذاشتن که نشانه چرخش زمین به دور خورد و خورشید می باشد( .
اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند .
اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایراینان بودند و کریستف کلب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 07-28-2014 در ساعت 06:34 PM
|
07-28-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شنیدنی های تاریخ
پيدا شدن آبراه خشايارشا و شگفتي جهانيان از مهندسي ايرانيانباستان
=========
پس از ١٠ سال پژوهش پيدرپي تیمهای کارآزمودهي باستانشناسی دانشگاههای گلاسکو و لیدز،(پژوهشگران باستانشناس انگلیسی)، آبراه خشایارشا، سرانجام در هشتم ماه مي ٢٠٠١ در یکی از شبهجزایر دریای اژه، پيدا شد.
کار بر روی پروژهي کشف کانال خشايارشا از آوریل 1990 آغاز شده بود. يك گروه باستانشناسی یونانی نیز باستانشناسان انگلیسی را در اين كار ياري ميكردند.
خشایارشا، شاه دودمان هخامنشی در سال 480 پيش از میلاد در جریان تلاش ایرانیها برای چيرگي بر یونان، فرمان كندن این کانال شگفتانگیز را داده است. اين آبراه يكي از بزرگترین و شگفتانگیزترین كارهاي مهندسی زمان بوده است.
این خبر شگفتانگيز در بخش علمی 13 نوامبر 2001 روزنامهي نیویورکتایمز، به چاپ رسيد. دکتر «ریچارد جونز»، سرپرست تیم پژوهشي پروژه و باستانشناس دانشگاه گلاسکو پس از پيدا شدن اين آبراه بنابه گزارش نيويوركتايمز، گفت: «این کانال بر روي زمین 100 فوت (30متر) پهنا داشته كه اين پهنا براي حركت دو کشتی بادبانی جنگی بسنده بوده است. آبراه به گونهای كنده شده که از هر دو سو رو به پایین، شیب داشته و پهناي آبراه در ژرفا به 15 متر میرسیده است. درازاي این آبراه که در ميان شبهجزیرهای در دریای اژه كنده شده بود نزديك به 4/1 مایل (2253 متر، کمتر از 5/2 کیلومتر) است.
«یوجیت بهاتاچارجی»، گزارشگر بخش علمی روزنامهي نیویورک تایمز و تنظیمکنندهي این گزارش نوشته: «كندن این کانال برای خشایارشا جنبهي حیاتی داشته چرا كه اگر اين آبراه را نميساختند ایرانیان میبایست کیلومترها در امتداد این شبهجزیره به سوی جنوب دریای اژه کشتیرانی کنند و دوباره همان راه را پس از رسیدن به دماغهي جنوبی شبه جزیره به سوی شمال بروند.
اما خشایارشا از این کار خودداری کرد چرا که ژنرال او ماردونیوس، 12 سال پيش در جریان يورش به یونان، ناوگان ایران را به سوی دماغهي شبه جزیره هدایت کرد. هنگامی که ناوگان ایرانی در جنوب دماغه در حال دور زدن به سوی شمال بود دچار توفاني سخت شد و بيشتر کشتیهای ایرانی غرق شدند.
خشایارشا، برای پرهیز از پيشآمدن دوبارهي اين رويداد به مهندسان ارتش ایران فرمان داد آبراهي را از كرانهي خاوري(:شرقي) شبه جزیره به كرانهي باختري آن حفر کنند. پس از كندن آبراه، ناوگان ایران بر يونانيان چيره شد.»
به گفتهي «دکتر جونز»، سرپرست پروژهي کشف آبراه؛ «ایرانیان گمان نمیکردند این آبراه تبدیل به اثری شود که از آنها برجاي بماند چراكه خيلي زود پس از بازگشت كشتيها از اين آبراه به كشور، پایان استفاده از کانال فرا رسید. در سدههاي پيدرپي، این رويداد تاریخی كمكم بهگونهي یک افسانه درآمد و کسی گمان نمیکرد که آبراه شگفتانگيز مهندسی جهان باستان حقيقت داشته است.»
«هرودوت»، رخدادنگار یونانی داستان كندن این آبراه را در کتاب تاریخی خود آورده است اما کسی این داستان شگفتانگیز را باور نمیکرد چراكه بيشتر به افسانه ميمانست.
سرانجام با تلاش دانشمندان انگلیسی و یونانی و با بهرهگيري از يافتههاي زمینشناسی اين آبراه در سال ٢٠٠١ پيدا شد.
نیویورک تایمز مينويسد؛ ساختار کانال که زیر رسوبات دریایی و لای و لجن 25سدهي پيش دفن شده است، به استراتژی نظامی درخشان ایرانیها و مدیریت کار انسانی و مهندسی راهوساختمان آنها گواهی میدهد.
««دكتر جونز»،يادآور شده است كه: «تيم او از يك شيوهي لرزهنگاري براي پيدا كردن آبراه سود جستهاند. اينچنين كه از يك قطعه فلز در روي زمين، امواج شوك بسيار قدرتمندي را درون زمين ميفرستادند و سپس با تحليل زمان رسيدن امواج، توانستند نقشهي آبراه را طراحي كنند.»
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
07-28-2014
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقایع مهم تاریخی وسیاسی ایران در چهار قرن ونیم گذشته
۱۵۷۷- ۲۴نوامبر-مسموم شدن و در گذشت شاه اسماعیل دوم ۱۵۷۸- ۱۴فوریه-جلوس شاه محمد خدابنده
۱۵۷۸-مه- تجاوز عثمانیها به قفقاز
۱۵۹۰- ۲۱مارس-معاهده صلح استانبول وعثمانی
۱۵۹۷- ۹ ژوئیه-سفارت شرلی و حسینعلی بیک بیات در اروپا
۱۶۰۲-تصرف بحرین به وسیله ایرانیان
۱۶۰۳-اول اکتبر-حمله سپاه ایران به اذربایجان
۱۶۰۴-مارس-تصرف ارمنستان و شیروان و قارص
۱۶۰۴-ژوئیه-تصرف اذربایجان غربی وکردستان و شمال بین النهرین
۱۶۰۸-تصرف باک و شماخی و تفلیس
۱۶۰۸-فورئیه-سفارت رابرت شرلی در اروپا
۱۶۱۳-عهدنامه دوم صلح استانبول بین ایران و عثمانی
۱۶۱۵-دومین سفارت شرلی در اروپا
۱۶۱۶-نجات بندر گمبرون به دست ایرانیان
۱۶۱۸- ۶مه-فرمان ابریشم درباره تجارت با انگلستان
۱۶۱۸-ژوئن-حملهعثمانیها به اذربایجان و ارمنستان
۱۶۱۸- ۲۶سپتامبر-شکست قوای عثمانی و انعقاد عهد نامه صلح ایروان
۱۶۲۲- ۸ژانویه-قرارداد ایران و انگلیس درباره حمله به متصرفات پرتغال در خلیج فارس
۱۶۲۲- ۹فوریه- حمله قوای مشترک ایران و انگلیس به جزیره هرمز و قشم
۱۶۲۲- ۲۳مارس-تصرف متصرفات پرتقال در خلیج فارس
۱۶۲۳-حمله ایرانیان به بینالنهرین جنوبی و تصرف بغداد
۱۶۲۸- ۲۵مه-ورود اولین سفیر انگلستان به دربار شاه عباس
۱۶۲۸-سپتامبر-فتح بصره و بقیه نقاط بین النهرین
۱۶۲۹- ۱۳ژانویه- درگذشت شاه عباس کبیر و جلوس شاه صفی
۱۶۳۰-حمله عثمانیها به کردستان و همدان
۱۶۳۱-دومین حمله عثمانیها به موصل و کرمانشاه
۱۶۳۵-سومین حمله عثمانیها به تبریز و ایروان
۱۶۳۸-تصرف بغداد و قسمتی از بین النهرین به دست عثمانی
۱۶۳۹- ۷مه-عهدناوه صلح زهاب(قصر شیرین)بین ایران و عثمانی
۱۶۴۳- ۱۲مه-درگذشت شاه صفی و جلوس شاه عباس دوم
۱۶۵۴-حمله قزاقها روسی به گیلان و مازندران
۱۶۵۸-الحاق قعطی بین النهرین به امپراتوری عثمانی
۱۶۶۵-ژوئیه-ورود اولین هئیت بازرگانان فرانسوی
۱۶۶۷- ۷مه-درگذشت شاه عباس دوم و جلوس شاه سلیمان
۱۶۶۸-دومین حمله قزاقها روسی به گیلان و مازندران
۱۶۷۵-اخراج قعطی پرتغالیها از خلیج فارس
۱۶۹۴- ۲۹ ژوئیه-درگذشت شاه سلیمان و جلوس شاه سلطان حسین
۱۷۰۷-سپتامبر-ورود اولین سفیر فرانسه به دربار ایران
۱۷۰۸- ۲۸ اوت-امضائ عهدنامه اقامت وبازرگانی با فرانسه
۱۷۱۵- ۱۹ فورئیه-سفارت محمدرضابیک به دربار ورسای
۱۷۲۰-حمله افغانهای قندهار به کرمان
۱۷۲۲- ژانوئیه-دومین حمله افغانها به کرمان و یزد
۱۷۲۲- ۸مه-نبرد گلون اباد و شکست ارتش ایران
۱۷۲۲- ۲۳اکتبر-سقوط اصفهان و استعفای شاه سلصان حسین
۱۷۲۲- ۱۰نوامبر-اعلام سلطنت شاه تهماسب دوم
۱۷۲۳-ژوئیه-تجاوز روسها به باکو و رشت
۱۷۲۳-اکتبر-تجاوز عثمانیها به ارمنستان و گرجستان
۱۷۲۳- ۱۲ سپتامبر- قرارداد شاه تهماسب با روسها
۱۷۲۴- ۲۳ ژوئن- قرارداد روسیه و عثمانی برای تقسیم ایران
۱۷۲۵- ۲۶اوریل- در گذشت محمود و جلوس اشرف افغان
۱۷۲۵-تصرف اذربایجان و کردستان به دست عثمانیها
۱۷۲۷- ۱۳اکتبر-قرارداد همدان بین اشرف و عثمانیها
۱۷۲۷-دسامبر- پیوستن نادر قلی بیک و محمد حسن خان قاجار به شاه تهماسب
۱۷۲۸-مه-فتح مشهد و هرات به دست قئای نادر
۱۷۲۹- ۱۶نوامبر-فتح اصفهان بوسیله نادر
۱۷۳۰-ژانوئیه- تاجگذاری شاه تهماسب دوم در اصفهان
۱۷۳۱-دسامبر-شکست قوای شاه تهماسب از عثمانیها
۱۷۳۲-ژانوئیه-معاهده شاه تهماسب با دولت عثمانی
۱۷۳۲- ۴سپتامبر-خلع شاه تهماسب و تعیین نادر به نیابت سلطنت
۱۷۳۳- ۲۱ ژانویه-معاهده رشت با دولت روسیه درباره تخلیه گیلان ومازندران
۱۷۳۳- ۱۸ژوئیه-نبرد کرکوک و شکست نادر از عثمانی
۱۷۳۳- ۲۶اکتبر-نبرد دوم کرکوک و پیروزی نادر
۱۷۳۳- ۱۰دسامبر-پیمان متارکه جنگ با عثمانی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 12:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|