مغناطيس انساني

[samiramis]

من از چیزی که هستم دست برنمی‌دارم، مگر آن که یکی که دوست ندارم را شبیهِ آن چیز که هستم و دوست ندارم باشم ببینم. نتیجه این که، شدنِ من بستگی ِ زیادی دارد به آن‌هایی که قرار است در لحظه‌یِ معینی از زندگی، شبیهِ آن چیزی باشند که من در آن لحظه دوست ندارم باشم.

این روایت نسخه‌یِ دیگری هم می‌تواند داشته باشد:

من شبیهِ چیزی نمی‌شوم، مگر آن که یکی که دوست دارم را شبیهِ آن چیز که دوست دارم باشم ببینم. و در نتیجه، شدنِ من بستگی ِ زیادی دارد به آن‌هایی که قرار است در لحظه‌یِ معینی از زندگی، شبیهِ آن چیزی باشند که من در آن لحظه دوست دارم باشم.

[abadani]

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[دانه کولانه]

ای بد نیست !
هر چند خیلی هم خوب نیست که ادم تغییر ناپذیر باشه مگر اینکه بقیه رو شبیه چیزی ببینه
اونهم تازه از اول علاقمند بهش باشی ولی به سمتش حرکت نکنی و منتظر وایسی تا کسی که دوست داری شبیه اون چیز ثانی بشه بعد توم بشی
این تازه جالت خوبش بود روایت اول تغییر ناپذیری شخص رو میگه مگر اینکه شخص بدی شبیه ما بشه
یعنی شما دست از تماشگری فوتبال بر نمیدارید جتی اگر علاقه ای به اون نداشته باشید مگر اینکه ایتقدر تماشاگر نما در استادیوم مواد محترقه بندازند تا تو دیگه دوست نداشته باشی تماشگر باشی
و یا تو دانشجو نمیشی مگر اینکه اونهایی رو که دوست داری دانشجو شده ببینی...
حالا این همه چیزی که نوشتی از کسی هست چه اسمی داره و آیا واقعا بهش معتقدی ؟
-----------------------------------------------
حالا بذار کمی سر به سر واژه هات بذاریم :

من از چیزی که هستم دست بر نمیدارم ===> 1 : چیزی که هستم اگر بد هم باشد از آن دست بر نمیدارم (فرض کنیم هست)==>چیز بدی که هستم را ازش دست بر نمیدارم

مگر آن که یکی که دوست ندارم را شبیهِ آن چیز که هستم و دوست ندارم باشم ببینم
==>2 همان چیزی که هستی بد است و دوست نداری و ان شبیه خودش و تو است و ایندورا شبیه هم میبینی پس هیچ وقت آنچه را که دوست نداری نمیتوانی باشی و همیشه از چیزی که بد است سفر میکنی چرا چونکه چیزی که بد است و دوست نداری را شبیه خودش که تو هم هستی میبینی پس طبق گفته 1 از ان دل میکینی .....

[deltang]

؟////////////////؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[samiramis]

به نظر من تمام اون متن واقعيت داره اما معتقدم نبايد همينطور ادامه پيداكنه البته ادامه پيدا نكردنش خيلي همت ميخواد.خيلي سخته آدم همون چيزي باشه كه ميخواد .
براي درك اين مطلب كافيه به خودمون و رفتارمون دقيق بشيم و صد البته با خودمون روراست باشيم .واقعا ما كي دست از چيزي كه هستيم بر ميداريم؟
مگر نه اينكه ديگران بيشترين تاثير را برما دارند بيشتر از خودمان بر خودمان؟

[mary.f]

کاملاً با این قضیه مخالفم.
ما همان می شویم که می خواهیم و این ربطی به آنهایی که دوستشان داریم یا نداریم، ندارد.